طرفداری- ۲۵ سال قبل، میلیونها نفر در سراسر دنیا دست از هر کاری کشیدند تا نیمهنهایی جام جهانی را ببینند. هر دو بازی در یک روز بود. اول ایتالیا برابر بلغارستان در ورزشگاه جاینتس در نیوجرسی. روبرتو باجو یکی از بازیکنانی بود که سبک و شخصیت را به شکل خدادادی داشت و همیشه تنها دیده میشد. او با عنوان بهترین بازیکن جهان به جام جهانیِ ۹۴ رفت و در اوج قدرت خود بود. باجو ایتالیا را از گروه دشوار بالا کشید و با گلهای مهم و متوالی خود الهامبخش کشورش در صعود از مراحل حذفی بود.
بلغارستان تیمی پر از قهرمانان محلی بود. یکی از آنها شجاع و عالی نشان می داد. بازیکنی شبیه گرگینه و رهبر آنها. یک تک رو به نام هریستو استویچکوف. با این حال این باجو بود که بازی را مالِ خود کرد. او با وجود درد زیاد همسترینگ بازی کرد و هر دو گل ایتالیا مقابل بلغارستان را با قدرت ذهنی و دقت خود در حالتی نامتعادل به ثمر رساند. جان موستون گزارشگر بازی باجو را فوق العاده توصیف میکرد.
دیگر بازی نیمه نهایی در رز بول و در پاسادینا و یکی از شگفتیهای جام بود. سوئد تیمی منظم بود اما روماریو و ببتو با آن خوشحالی معروف برزیل را به فینال بردند. در همین حال، ایدهی جدیدی به ذهن چند فیلمساز از آلمان و آرژانتین رسیده بود. آنها میخواستند این قضیه که میلیونها انسان در شرایط بسیار متفاوت در یک زمان چشمانشان را به یک اتفاق زندهی تلویزیونی میدوزند را به تصویر بکشند. آنها ۴۰ دستیار خود را به مناطق مختلف دنیا فرستادند تا فینال بازیها را با واکنش هواداران ضبط کنند.
مستند "ضربهی آخر" ثابت کرد که سالها جلوتر از زمان خود بوده است. این مستند نه فقط میخانههای ایتالیا و میدانهای برزیل که مغازههای کامرون که صاحب مغازه با بادزن کارگرش، بازی را میبیند و کارخانههای ایران، جایی که کارگران برای دو ساعت دست از کار میکشند و به تلویزیون کوچکی چشم میدوزند را به تصویر کشید. یا تصویری از مستند در چک. جایی که تلویزیونِ قدیمی روی ویلچری قرار دارد که راهبان آن را تماشا میکنند.
چیزی که این مستند به تصویر کشید، جذبهی جام جهانی و آمریکای ۹۴ بود. این تورنمنت تقریبا از هر لحاظ اولین دورهی مدرن جام جهانی بود. این اولین تورنمنتی بود که فیفا در جایی غیر از اروپا و آمریکای لاتین برگزار کرد. در ۱۹۹۴، آمریکا چیزی به عنوان لیگ حرفهای نداشت. از آن زمان تاکنون، این صنعت به آسیا، آفریقا و خاورمیانه کشیده شده است. این جام، نقطهی مهمی در جهانی شدن فوتبال بود. جایی که سلیقهی عمومی را به طرف خود کشاند و وارد فرهنگ عامهی هر کشوری شد.
نشانهی دیگر تغییر چگونگی پوشش این بازیها و همزمانی این تورنمنت با قضیه او جی سیمپسون بود که قدرت برنامهی زندهی تلویزیونی را نشان داد. (برای فهمیدن کل پروندهی او جی سیمپسون سریال The People v. O. J. Simpson: American Crime Story را تماشا کنید-مترجم)
جام جهانی ۱۹۹۴ قرار بود قاعدهی بازی را در آمریکا تغییر دهد. سال قبل از این تورنمنت، آمریکا لیگ MLS خود را رسما بنیان نهاد اما این لیگ تا سال ۱۹۹۶ شروع به کار نکرد. آمریکا واقعا بعد از ۱۹۹۴ عاشق فوتبال شد؟ بهتر است بگوییم این داستان کم کم شکل گرفت اما می توان اذعان کرد که لیگ فوتبال آمریکا در حال حاضر بسیار محبوب است.
اینکه تیم بزرگ اروپایی با ستارههای بین المللی، برای تور پیش فصل خود و ملاقات هوادارانش در قارهای دیگر به آمریکا بیاید، به همان سال ۱۹۹۴ برمیگردد. لحظات فوتبالی ماندگاری در این جام بود که هنوز در آزمون تاریخ زنده هستند. از برد ایرلند برابر ایتالیا در مقابل چشمان ایتالیایی های ورزشگاه جاینتس گرفته تا فرار بی نظیر سعید العویران برابر بلژیک تا خوشحالی بعد از گل دیوانهکنندهی مارادونا و اخراجش از جام تا تراژدی آندرس اسکوبار مدافع کلمبیایی توسط قاچاقچیان مدئین (برای آشنایی با این قاچاقچیان سه فصل اول سریال narcos را تماشا کنید- مترجم)
۳ روز بعد در ۱۷ ژولای، جهان روی برزیل و ایتالیا زوم کرده بود. شاید تفاوت این دو تیم این بود که برزیل، برزیل بود و ایتالیا، باجو.
آنها بازی را به پنالتیها کشاندند و در این ورزشگاه بزرگ شده، برزیل اعصاب خود را کنترل کرد و ایتالیا فرو ریخت. آن پنالتی از دست رفته توسط فرانکو بارزی بزرگ یا دنیله ماسارو که آقای گل اروپا بود و هم یک تک به تک را در بازی از دست داد و هم یک ضربهی پنالتی. با این حال دیدن پنالتی باجو بود که قلب ایتالیاییها را شکست چرا که آنچنان قهرمانانه بازی کرده بود که همگی احساس میکردند او ایتالیا را قهرمان خواهد کرد. شاید نه فقط با ساقهای خود اما قطعا با اراده و استعدادش.
تا به امروز، اگر پسر یا دختری در یک بازی حساس پنالتی سرنوشت ساز را از دست دهد، بزرگتر ها برای دلداری به او داستان بهترین بازیکن زمان خود را تعریف میکنند که چطور در فینال جام جهانی پنالتی را از دست داد.
ضربهی پنالتی دایانا راس (که از دست رفت) و با حالتی کاملا تجاری تورنمنت را شروع کرد، درامِ واقعی پنالتیِ باجو، تورنمنت را به طور احساسی به پایان رساند. با این حال، با وجود گذشت سالها از این جام، ما خاطراتش را تاب میآوریم.