طرفداری- برزیل در خانه، قهرمان کوپا آمریکای ۲۰۱۹ شد که نمیتوان آن را یک شگفتی تلقی کرد. آنها ۵ بار میزبان کوپا بوده اند و هر ۵ بار قهرمان شده اند. اما اگر فکر میکنید این قهرمانی چیزی بود که همه انتظارش را میکشیدند، سخت در اشتباه هستید. اینطور فکر کردن، شما را از تحلیل درستِ اینکه چرا بعد از ۱۲ سال، این پیروزی اینقدر برای برزیل ارزش دارد، دور خواهد کرد.
این پیروزی علاوه بر اینکه نشان داد برزیل میتواند فشار مدعی اصلی بودن را تحمل کند، ثابت کرد که این تیم در مهمترین دقایق بازیها بر عکس ۵ سال پیش که میزبان جام جهانی بودند، کار را خراب نمیکند. این پیروزی نشان داد که آنها میتوانند در سبکی از بازی که بسیار مدرن و پیشرفته است به خوبی بازی کنند و مهمتر از همه آنکه آنها همهی این کارها را بدون نیمار انجام دادند. این بردی برای تیته و افکارش بود.
سه سال قبل،
باخت برزیل برابر پرو، آنها را در همان مرحله گروهی از کوپا حذف کرد. این حذف، شروع تغییر تاکتیکی برزیل به شکلی مدرنتر بود. دونگا رفت و تیته آمد. تیته انزوای دونگا را نداشت. علاقه داشت بقیه را مطالعه کند و وقتی به اروپا رفت، یاد گرفت چطور در بازی پرس کند. با این حال در جام جهانی، حسی وجود داشت که انگار نیمار با آن شخصیت کهکشانی نمیتواند زیاد پرس کند و بازی تیم را از سرعت می انداخت. در مرحله یک شانزدهم نهایی، برزیل در مقابل مکزیک نشانههایی از بازی خود را نشان داد اما نیمار در بازی با بلژیک آنقدر توازن تیم را به هم ریخت که توماس مونیر تا توانست در سمت راست جولان داد و فیلیپه کوتینیو که قرار بود نقشی دفاعیتر بازی کند، مجبور به گرفتن مونیر شد و این پستی بود که کوتینیو آنچنان آشنایی با آن نداشت. ستاره بارسلونا به جای این پرس، ترجیح میداد در پستی که در آن راحتتر است بازی کند.
در این تورنمنت، برزیل بدون نیمار تبدیل به یک تیم با ایدئولوژی کامل تیتهایسم شد. آنها اوایل با ریچارلیسون و دیوید نرس در حال امتحان کردن تاکتیکها بودند اما ناآمادگی ریچارلیسون و شوت های بد نرس برای تیته کافی بود تا به مثلث خط حملهی ایدهآل خود برسد. مثلث وی از گابریل ژسوس و اورتون در کنارهها تشکیل شده بود که به محوطه جریمه میزدند و روبرتو فیرمینو به عنوان مهاجم نوک به مرکز زمین برمیگشت و به خوبی پرس میکرد. در بازی با پرو، ژسوس برای اورتون گل اول را ساخت و گل سوم هم با پنالتی روی اورتون به دست آمد. گل دوم حاصل توپگیری روبرتو فیرمینو در میانه زمین و حرکت آرتور بود که ژسوس را تک به تک کرد.
آرتور نقش اساسی در هماهنگی با کاسمیرو در عقب خط میانی و کوتینیو به عنوان بازیساز در جلوی این خط داشت و احتمالا بازیکنی بود که برزیل در جام جهانی گذشته، نبودش را بیش از هر بازیکن دیگری احساس کرد. البته قبل از انتقاد از پائولینیو که جایش را آرتور پر کرد باید بگوییم که نقش آرتور آسان تر شده بود زیرا کوتینیو حالا بیشتر در مرکز بازی میکرد و مانند جام جهانی نیازی نداشت کانال سمت چپ را ببندد.
استادیِ تیته زمانی ثابت شد که ژسوس در دقیقه ۷۰ از بازی اخراج شد. برای مدت کوتاهی به نظر میرسید که پرو بتواند موقعیتهای حساسی ایجاد کند و برزیل زیر فشار خم شود اما تیته با تعویض روبرتو فیرمینو و بردن ریچارلیسون توانست به خوبی توپ را کنترل کند. سپس دنی آلوز را به وینگ راست برد و در عقب از ادر میلیتیائو استفاده کرد که به جای کوتینیو به زمین آمد. وقتی این تغییرات انجام شد، برزیل به خوبی بازی را برگرداند.
تیته در جام جهانی، آرام ترین شخص در اردوی برزیل بود و در این جام هم تاثیرگذار و منطقی کار کرد. نتیجه نشان میداد که برزیل باهوشتر بازی کرده و حالا بی رحم تر است. خبری از تصمیمات احساسی لحظهای و خرابکاری نبود. شاید این نکته بیربط باشد اما این پیروزی بر خلاف چیزی که تصور میشد، دیگر پروپاگاندایی به افتخار ژائیر بولسونارو رئیس جمهور جدید برزیل نبود. قیمت بالای بلیطها یعنی یک طبقه خاص از هواداران که بخش بزرگی از طرفداران وی را شامل میشود، فرصت بیشتری برای حضور در بازیها داشتند و نگرانیهایی در مورد رنگ زرد پیراهن تیم ملی و رنگ زرد جنبشِ دست راستی بولسونارو وجود داشت. با این حال وقتی رئیس جمهور برزیل برای دادن جوایز به صحنه آمد، هواداران با هو های فراوان و سوت به استقبالش رفتند.
نکته دیگر اینکه وقتی بازیکنان مدال خود را میگرفتند، مارکینیوش کاملا وی را نادیده گرفت و کوتینیو با چهرهی ناراحت خود با او روبرو شد و تیته با مهارت جالبی نگذاشت که بولسونارو وی را در آغوش بگیرد.
برزیل به هیچ عنوان تیم کاملی نبود. آنها برابر ونزوئلا و پاراگوئه به مشکل خوردند. در مقابل آرژانتین شدیدا محافظهکار شدند و داوری هم به نفع آنها بود. با این حال، برزیل در ۶ بازی تنها یک گل خورد که نشان میداد بسیار تیمتر از تمام تیمهایی بوده که اخیرا برزیل به زمین فرستاده است. شاید تنها برزیلِ قبل از کوپا ۲۰۰۷ به انسجام این تیم باشد.
شرایط تیته اما انسجام آنچنانی ندارد. او از اینکه اعضای کادر فنی اش مانند سیلوینیو و ادو گاسپر به راحتی توانستند از تیم جدا شوند، عصبانی است. هفته گذشته فدراسیون فوتبال برزیل در بیانیهای نوشت اگر تیته از تیم ملی برود، به تصمیم خودِ این مربی خواهد بود و فدراسیون، برنامهای برای قطع همکاری ندارد. با این حال، اگر او تبدیل به تنها مربی برزیل میشد که در خاک این کشور کوپا را نمیبرد، حتما فشارهایی برای رفتنش به وجود میآمد.
حالا تا آنجایی که میدانیم، برزیل در فرمی که مدتها آن را پیدا نکرده بود، باید مقدماتی جام جهانی و یک کوپای دیگر را در سال آینده انجام دهد. بزرگترین سوال اما اینجاست که وقتی نیمار بازگشت، چه اتفاقی خواهد افتاد.