مطلب ارسالی کاربران
معرفی فیلم سینمایی بانویی از شانگهای The Lady from Shanghai
بانویی از شانگهایThe Lady from Shanghai
کارگردان، تهیهکننده، نویسنده : اورسن ولز
بازیگران: ریتا هیورث اورسن ولز. اورت اسلون
موسیقی: هاینتس اریک رومهلد
تدوین:ویولا لارنس محصول: 1948
فیلمی در سبک فیلم نوآر به کارگردانی اورسن ولز و بازی اورسن ولز و همسرش ریتا هیورث محصول سال ۱۹۴۸ است. این فیلم بر اساس رمانی به نام اگر پیش از برخاستن بمیرم از شروود کینگ ساخته شده است. خلاصه داستان: مایکل اوهارا(اورسن ولز) دریانورد جوانیست که شیفته ی زنی جذاب و افسونگر به نام السا بنیستر(ریتا هیورث) می شود. السا و همسرش آرتور بنیستر که وکیل مشهور و بدنامیست مایکل را برای یک سفر دریایی استخدام می کنند . «بانویی از شانگهای» یکی از فیلمهای است که استودیو تغییرات زیادی را روی آن اعمال کرده بود تا حدی که نسخهای که ما امروز داریم از نسخه اصلی که به تهیهکنندگان دادهشده است یک ساعت طولانیتر است. ولز همچنین در مورد اینکه آهنگسازی فیلم که توسط هاینتس اریک رومهلد Heinz Roemheld انجامشده است را دوست نداشته بود ساکت ننشست (یک یادداشت ۹ صفحهای در مورد جزییات تغییراتی که به نظر او لازم بود اعمال شوند نوشت که البته هیچوقت اعمال نشدند). بااینحال این فیلم یکی از فیلمهای استودیویی خوب ولز به شمار میرود، درنتیجه نسخه بلو-ری فیلمها مانند این فیلم همیشه مورد استقبال قرار میگیرد.
یادداشت فیلم بانویی از شانگهای: درصحنه آغازین «بانویی از شانگهای» یک ایرلندی به نام مایکل اوهارا Michael O’Hara (با بازی ولز) در مقابل السا بنیستر Elsa Bannister زیبا (با بازی ریتا هیورث) جلوی دوربین میآید و او را از دست چند زورگیر خیابانی نجات میدهد. آنها سوار کالسکهای میشوند و بعدازآن السا پیشنهاد کاری در قایق تفریحیاش به اوهارا میدهد که او بعدازاینکه میفهمد السا با یک وکیل جنایی ازدواجکرده است پیشنهادش را رد میکند. بااینوجود همسر السا، آرتور (با بازی اورت اسلون) به ملاقات او میرود و او را مجاب به قبول این کار میکند. اوهارا و تماشاگران فیلم میتوانند حس کنند که کاسهای زیر نیمکاسه است اما این ایرلندی کلهشق تصمیم میگیرد این ریسک را بپذیرد و به قایق تفریحی این زوج میرود. البته که بعدازآن به مشکل میخورد و آرتور و همکارش جورج گریسبی George Grisby (با بازی گلن آندرس) پای او را به نقشه قتل تقلبیای میکشانند. بانویی از شانگهای فیلمی با صحنههای بهیادماندنی و استادانه است. قسمت آخر این فیلم معروفترین صحنه آن است. اوهارا درحالیکه قرصهای خوابآور زیادی خورده است در یک چرخوفلک رها میشود و اوج فیلم صحنه تیراندازی در راهرویی پر از آیینه است. این یک روش خاص و سرگیجهآور برای پایان یک فیلم است که استعداد ولز برای خلق صحنههای خاص را بهخوبی نشان میدهد. علاوه بر این یک سکانس دادگاه خندهدار و یک صحنه عاشقانه عجیب در زیر یک آکواریم پر از موجودات دریایی عظیم هم در فیلم هست. سرتاسر این فیلم همینقدر شگفتانگیز نیست. اینکه کاراکتر ولز ایرلندی باشد آنهم با لهجهای به اندازه بازی چارلتون هستون Charlton Heston در نقشی مکزیکی در «نشانی از شر» بود آزاردهنده بود. علاوه بر اینها نیمه اول فیلم به نظر من نسبت به بقیه آن ضعیفتر بود. چیزی که من راجع به نیمه اول آن دوست داشتم حس ناراحتی بود که در حینی که اوهارا متوجه اطراف میشد و محتاط با قضایا برخورد میکرد، القا میشد و این در حالی بود که نسبت به سقوط خودش بیمهابا بود. نیمه اول این فیلم بیشتر به یک فیلم هیجانانگیز روانشناسه میخورد درحالیکه در ادامه فیلم پیچیدگیهای داستان خودشان را نشان میدادند. افراد زیادی در مورد اینکه داستان فیلم هر چه جلو میرود، خیلی منطقی به نظر نمیآید گفتهاند و من با این نظر موافقم، اما از این داستان درهمپیچیدهای که درنهایت به وجود آمد لذت بردم. درکل فیلم عجیبی است. در طول مدت کوتاه فیلم چند صحنه فوقالعاده وجود دارد و صحنههای زیادی که از آنها لذت ببرید اما انسجام هنرمندانهای و یا آن قدرت که در فیلم ژانر نوآر او «نشانی از شر» بود در آن دیده نمیشود، طرفداران ژانر فیلم نوآر، اگر تابهحال آن را ندیدهاند، حتماً باید تماشایش کنند و طرفداران این کارگردان از دیدن نشانههای نبوغش، بدون هیچ تصرفی از سمت استودیو، لذت خواهند برد.