واقعاً با داشتن این موضوعات زیبا در تاریخمون نمی تونیم یه سریال تاریخی زیبا بسازیم و باید بریم ستایش 3 و 4 و 5 رو بسازیم؟(این نمونه کوچکی از تاریخ هست)حسابشو بکنید اگه یه سریال با موضوعیت ایران باستان مثلاً دوره هخامنشی ساخته میشد چقدر موضوع و داستان تو دل خودش داشت.این متن زیر یک هزارم داستان ها و اتفاقات اون زمان ها نیست
حیف و صد حیف که چنین سریالی ساخته نمیشه وگرنه از نظر داستان پر کشش و هیجان و اکشن دست کمی از گات نداشت
قیام هفت یار
گئومات غاصب بعد از دست انداختن به تاج و تخت، تمام زنان کمبوجیه را نیز در اختیار گرفت. یکی از این زنان فیدمیا، دختر هوتن (اوتانه یا اتانس) یکی از تواناترین نجبای ایران بود. اولین کسی که پس از هفت ماه فرمانروایی به گئومات ظنین شد که او فرزند کوروش نیست بلکه مرد شیادی است، هوتن بود. او از دختر خود پرس و جو کرد و دخترش نتیجهٔ تحقیق به پدر اطلاع داد. هوتن یک دستهٔ شش نفره از نجبای پارس را که به آنها اطمینان داشت، در شوش تشکیل داد و با ورود داریوش از پارس تصمیم اتخاد شد که او را نیز در گروه خویش وارد سازند. این هفت تن با هم قسم خوردند که برای دفع غاصب اقدام کنند.
نام این هفت تن از این قرار است:
در کتاب هرودوت و در کتیبه بیستون
۱. اتانس /اوتانه
۲. اسپاتینس /اردومنش
۳. گبریاس /گئوبروو***
۴. اینتافرنس /وین دِفرنه
۵. مگابیز یکم /بغابوخش یکم
۶. هیدارنس /ویدرنه
۷. داریوش (داریوش)
***
گئوبروو یا گئوبروه یا اوگبارو (به یونانی: گُبریاس) به یکی از اشخاص زیر اشاره دارد:
اوگبارو
گئوبروه (فرماندار بابل و آثورا)@@@
گئوبروه (همپیمان داریوش یکم)
گئوبروه پسر داریوش
گئوبروه فرمادهکل ارتش اردشیر
@@@
اوگبارو (Ug-ba-ru)، حاکم پَهاتو (paḫātu)، از سرزمین گوتیام (یعنی قسمت غربی ماد و شمال شرقی آسور در کوهستان زاگرس) و دستیار ارشد نظامی کوروش بزرگ بود. به عنوان فرمانده ارتش مادی-پارسی کوروش، گوبریاس بابل را بدون جنگ، مطابق با «سالشمار نبونئید» در ۱۲ اکتبر ۵۳۹ پ. م (۱۶ اُم ماه Tašrītu) فتح کرد. بعد از ورود موفقیتآمیزش به شهر، در ۲۹ اکتبر (۳ اُم ماه Araḫsamnu)، کوروش او را به سمت فرماندار بابل منصوب کرد، که خود گوبریاس (در اینجا با تلفظ متفات Gu-ba-ru خوانده میشود)، چند نفر را به عنوان افسران منطقهای در بابل منصوب کرد. از اینرو، به نظر میرسد که او اولین ایرانی بود که فرماندار بابل شد. با اینوجود، او مدت کوتاهی بعد، در ۱۱ اُم ماه Araḫsamnu همان سال (یعنی ۶ نوامبر ۵۳۹ پ. م)، یا به گفته ویلیام شا (William H. Shea)، در سال بعدترش (یعنی ۲۷ اکتبر ۵۳۸ پ. م) درگذشت.
یا جای دیگه داریم:
هفت یار وفادار بر آن شدند که بیدرنگ بر غاصب بتازند و پس از ادای فریضه و دعا و نیایش برای پیروزی به طرف قصر شتافتند. مغ که در تالار بود گریخت و به خوابگاهی پناه برد و کوشید در را برروی مهاجمان قفل کند اما دو نفر از ایشان داریوش بزرگ و گبریاس به او رسیدند و گبریاس مغ را، در بازوان خود گرفت. داخل اتاق تاریک بود. داریوش هخامنشی که نگران زخمی کردن گبریاس بود بالاخره خنجر خود را فرو برد و خوشبختانه به گبریاس اصابت نکرده و پیکر مغ را درید.
این تازه نمونه کوچکی بود و من خلاصه نوشتم