طرفداری- هروقت سنم را می پرسند و می گویم 19 سال دارم، تعجب می کنند. «وای متئو، نسبت به سنت خیلی پختهای!»
«آقای گوندوزی، مثل یه مرد رفتار می کنی!» یا «فکر می کردم حداقل 25 سال داشته باشی!» حرف هایی شبیه این، هر موقع که یادم می افتند، مرا به خنده می اندازند. با این حال موقع کودکی، دقیقا برعکس این حرف ها را می شنیدم. همیشه به من می گفتند تو خیلی بچهای. چیزهایی شبیه «تو حتی موقع جام جهانی 1998به دنیا نیومده بودی.» همیشه هم سعی داشتند قضیه را طوری جلوه دهند که انگار از فوتبال چیزی سرم نمی شود.
باید بگویم تمام ویدیوها و بازی های آن تورنمنت را تماشا کردم و با الگو گرفتن از زین الدین زیدان، بزرگ شدم. ولی کسانی که مرا دست می انداختند، حق داشتند. متاسفانه نتوانستم اولین قهرمانی فرانسه در جام جهانی را به چشم ببینم. به همین دلیل یک روز به خودم قولی مهم دادم. قول دادم یک روز کاری کنم فرانسه یک قهرمانی دیگر در جام جهانی به دست آورد. قول و قرار بزرگی بود نه؟ ولی به نظرم بهترین راه برای انجام کاری، همین قول و قرار گذاشتن است.
خانواده ما همیشه بلندپرواز بوده است. همیشه بالاترین و بهترین اتفاقات را هدف قرار می دهیم. پدر و مادرم همیشه به من یاد دادند که به همه احترام بگذارم، مهربان باشم و همیشه برای یادگیری چیزهای جدید، با آغوشی باز استقبال کنم. مهم تر از همه این ها، آن ها به من یاد دادند بهترین ها را بخواهم. به همین خاطر است که وقتی با برادران بزرگم در حیاط پشتی خانهمان فوتبال بازی می کردیم، همیشه زین الدین زیدان من می شدم. وانمود هم می کردم که خودِ زیدانم!
دوست داشتم همیشه بهترین باشم برای همین وقتی در آکادمی پاری سن ژرمن بودم، می خواستم مثل قهرمانم میگل پدرو پائولتا مهاجم باشم. به همین دلیل در 15 سالگی وقتی تیم را ترک کردم، اصلا نگران نبودم چون یک برنامه مشخص داشتم. یکی از مربیان آکادمی به من گفته بود «تو هرچی که برای ستاره شدن لازمه، داری. همینجوری بمون و تغییر نکن. همونجوری که دوست داری فوتبال بازی کن. اینطوری دوران بازیگریت عالی میشه.» از آن روز به بعد، همیشه این نصیحت را آویزه گوشم کردم.
پس از جدایی از پاری سن ژرمن، به لوریان پیوستم و آنجا در جام زیر 17 سال فرانسه، مقابلشان بازی کردم. ما هم تیم خوبی بودیم اما همه انتظار داشتند پی اس جی قهرمان شود. چیزی در مورد من وجود دارد که دوست دارم شما هم مطلع شوید. مشکلم این است وقتی کسی می گوید تیم دیگری قرار است تیمی را که من در آن بازی می کنم شکست دهد، از کوره در می روم.
در فینال کاپ مقابل پاری سن ژرمن، هرچه در توان داشتم به کار گرفتم. می توانم بگویم تا آخرین نفس جنگیدم. پاهایم درد می کرد و دائم اذیت می شدم. بالاخره با تحمل تمامی سختی ها، پیروز شدیم. آنجا بود که فهمیدم در تصمیم خودم برای ترک پی اس جی، حق داشتم. حال در آرسنال هم همین حس را دارم. تصمیم درستی گرفتهام و می دانم اتفاق خوبی قرار است رخ دهد. وقتی پایم را به لندن گذاشتم، این ذهنیت که «من آدم جدید باشگاهم، باید مواظب باشم» را کنار گذاشتم، برعکس می گفتم «باید تفاوت ها رو رقم بزنم». این توصیه ها، راهنمای راهم شده بود.
تشنه موفقیت بودم و می خواستم موفق شوم. هر روز سعی می کنم به تیم کمک کنم. اگر لازم باشد سر هم تیمی هایم داد می زنم. شاید به همین دلیل است که وقتی می فهمند فقط 19 سال دارم، شوکه می شوند. هیچوقت چیزهایی که فقط باعث رضایت بقیه شود نمی گویم. کاری که درست باشد انجام می دهم. نه وانمود می کنم نه دروغ می گویم. امیدوارم مردم مرا همینگونه که هستم، قبول کنند. وقتی الان می گویم می خواهم با آرسنال جام کسب کنم، به این معنی است که تا جایی که باشد تلاش خواهم کرد تا به آن نقطه برسم. امیدوارم به خاطر این رویکردم مورد احترام قرار بگیرم.
بله من جام جهانی 98 فرانسه را ندیدم، یعنی نبودم که ببینم و در قهرمانی 2018 هم همراه تیم نبودم. اما الان به شما قول می دهم دفعه بعد که فرانسه قهرمان جهان شد، در آن تیم، من هم باشم. قول میدهم.
▬ برای خواندن سایر قسمتهای مجموعه The Players Tribune، روی برچسب این مجموعه یادداشتها کلیک کنید. در این مجموعه، به چالش ها و دغدغه های بازیکنان بزرگ و جوان، از کودکی تا به امروز پرداخته شده است.