طرفداری- کدام تیم موفقترین سیستم پرورش بازیکن جوان در لیگ برتر انگلیس را دارد؟ شاید منچستریونایتد اولین نامی باشد که در این مواقع به ذهنمان خطور می کند. آن ها هرساله تقریبا یک بازیکن از تیم جوانان را به تیم اصلی راه می دهند و حتی در تمرینات پیش فصل، به این بازیکن اعتماد می کنند. این چیزی است که تمامی مربیان آکادمی می گویند.
این باشگاه همیشه ردپای بزرگی در پرورش بازیکنان جوان و راه دادنشان به تیم اصلی داشته است. مخصوصا که در دوران سر الکس فرگوسن، بیشتر شاهد وقوع این اتفاق بودیم. البته شاید برخی جواب متفاوتی به این سوال دهند. مثلا مثال مائوریسیو پوچتینو و تاتنهام را بزنند، یا به لیورپول و آرسنال اشاره کنند اما لازم است پیش از جواب دادن، اصلا به اینکه سوال «موفقترین سیستم آکادمی پرورش جوانان» چه معنایی دارد و در چه زمینهای، چه تعاریفی را شامل می شود، شفافیت ببخشیم.
در جام حذفی جوانان انگلیس، موفقیت بیشتر به این معنی است که ارزش بازیکنان و باشگاه بیشتر باشد. در واقع منچستریونایتد در این جام با 10 قهرمانی، بیشتر از سایر تیم ها موفقیت به دست آورده است. البته ذکر این نکته قابل توجه است که شش مورد از این قهرمانی ها، پنجاه سال قبل به دست آمدهاند و از زمان وارد شدن به هزاره جدید، تنها دو بار یونایتد را قهرمان جوانان دیده ایم.
پس کدام تیم بیشترین موفقیت و سلطه را در فوتبال جوانان داشته است؟ آخرین موفقیت تاتنهام در 1990 رقم خورد. آرسنال هم در سال 2000، 2001 و 2009 قهرمانی را تجربه کرده است. قرمزهای آنفیلد؟ در دو سال و دقیقا 2006 و 2007. اگر یک باشگاه وجود داشته باشد که با وجود موفقیت، هیچکدام از بازیکنانش نمی توانند در تیم اصلی بازی کنند، قطعا نام چلسی به چشم خواهد خورد.
بین سال های 2008 تا 2018، نماینده آبی های لندن در مسابقات جوانان، هفت بار قهرمان شده اند که پنج بار آن، پیاپی و به صورت متوالی بوده است. حتی اگر آن بازه پنج ساله را مورد سنجش و معیار قرار دهیم، حداقل 50 بازیکن برتر و آینده دار را مشاهده می کنیم که اگر بازیکنانی ممتاز نباشند، قطعا و حداقل از استعداد خوبی برخوردارند. سوال اصلی اینجاست؛ چه بلایی سر این ستاره های جوان می آید؟
بازیکنانی که برای آبی پوشان شهر لندن می درخشند و طلوع می کنند و سپس با غروب دلگیر مواجه می شوند. پاسخ ساده است. اکثریت قریب به اتفاق، به سختی به تیم اصلی راه پیدا می کنند و حتی اگر به تیم اصلی هم برسند، ماندن در آن شرایط برای آن ها دشوار می شود و باقی بازیکنانی که با ناکامی مواجه شدهاند، به دلیل نداشتن اعتماد به نفس، سرخورده شده و چاره را در انتقال به تیم دیگری پیدا می کنند که این موضوع جدی است و مثال هایش کاملا آشکار.
البته فضا و جو باشگاه چلسی هم چنین چیزی را می طلبد. هر مربی جدیدی که بر روی نیمکت تیم می نشیند، فشار باشگاه، هواداران و مطبوعات برای رسیدن به قهرمانی را حس می کند. این به یک رسم تبدیل شده که در چلسی برای بازیکنان ذخیره، هیچ وقت بازیکن جدیدی خریداری نمی شود، بلکه سعی می شود از تیم آکادمی بازیکنانی اضافه شوند. این امر به خودیِ خود رویداد خوبی است اما تا عمل فاصله بسیار است.
متوسط زمان حضور یک مربی در چلسی بسیار کوتاه است و عملا حتی اگر بخواهد تفکری برپایه اعتماد به جوانان بر تیم حاکم کند، چندان فرصتی نخواهد یافت. از 20 مربی حاضر در لیگ برتر انگلیس در فصل گذشته (2019-2018)، هفت مربی در تابستان 2018 روی کار آمدند و یا در سال 2019 کارشان را در تیم آغاز کردند. اگر می خواهید تیمی داشته باشید که از جوانان آکادمی تشکیل شده باشد، باید به مربی پنج سال یا بیشتر فرصت دهید تا پس از شناسایی آن ها، با یاد دادن و پیگیری، تیمی پویا بسازد. اصلا در کل 92 باشگاه، کدام یک چنین فرصتی به مربی داده است؟
شاید یک نگاه کلی، ما را به نام هایی چون شان دایچ، جیم بنتلی و ادی هاو برساند که این چهار مربی، فقط چهار درصد از کل باشگاه ها را شامل می شوند. خودتان را جای سرمربی بگذارید. می خواهید شغلتان را حفظ کنید، آیا در چنین شرایطی با آوردن کلی بازیکن جوان، کار را برای نفر بعدی خود راحت تر می کنید یا سعی می کنید با نتیجه گیری، شغل خود را حفظ کنید؟ چه تصمیمی می گرفتید؟
حال فکر کنید این پست، یکی از داغ ترین نیمکت های لیگ برتر انگلیس یعنی نیمکت چلسی باشد. آن هم با اشخاصی مثل رومن آبراموویچ که زیاد با شما رو در رو صحبت نمی کنند. از زمان روی کار آمدن آبراموویچ در چلسی، شاهد 14 تغییر در نیمکت سرمربیگری چلسی بودهایم که واقعا آماری بالا است. مائوریتزیو ساری که چند روز پیش چلسی را به مقصد یوونتوس ترک کرد، واقعا یکی از سخت ترین فصولش را سپری کرد. او در میان بازی دادن به بازیکنان جوان و یا خرید بازیکن باتجربه مردد بود و صد البته قصد حفظ شغلش را داشت.
در نتیجه هر بازیکنی که می خواهد از سیستم های پایه باشگاه چلسی موفق خارج شود، باید یک سری عواقب را هم بپذیرد؛ عواقبی که حتی ممکن است دوران حرفهایاش را عوض کند. چلسی چندین سال اخیر ترجیح داده به جای استفاده از بازیکنان آکادمی، آن ها را به فروش برساند یا به صورت قرضی، به تیم های دیگر واگذار کند. اغلب این جوانان قربانی می شوند تا باشگاه منابع مالی کافی برای خریدهای پر زرق و برق و بزرگ را به دست آورد.
البته برخی معتقدند این سیاست چلسی صحیح نیست و داشتن آکادمی مناسب، می تواند سودهایی چون فروش بازیکن هم داشته باشد. البته شرایط چلسی در عدم اعتماد به جوانان در حال رشد هم نگران کننده عنوان می شود. یک نگاه به بازیکنان چون محمد صلاح، روملو لوکاکو و کوین دی بروین، وخامت اوضاع را نشان می دهد. قرض دادن این بازیکنان به جای فرصت دادن، یک اشتباه بزرگ در تاریخ این باشگاه به حساب می آید. این اشتباه نه تنها از لحاظ فنی به باشگاه ضرر زده، بلکه در بعد فنی هم آبی ها متضرر شدهاند.
شاید این سوال پیش بیاید که لوفتوس چیک، کریستنسن و هادسون اودوی چگونه به تیم اصلی راه یافته اند. آیا چلسی در نهایت توانسته به تعادل خوبی میان قرض دادن بازیکنان و سپس استفاده از آن ها برسد؟ در جولای 2018 طی بررسی مشخص شد موفق ترین باشگاه های یک دهه اخیر کدام تیم ها هستند. لسترسیتی، ویگان، لیورپول، سوانزی و بیرمنگام با یک قهرمانی در رتبه پنجم جای گرفتند. آرسنال با سه قهرمانی، منچسترسیتی با هفت قهرمانی و منچستریونایتد با هشت قهرمانی به ترتیب از رتبه چهارم تا دوم را به خود اختصاص دادهاند. حتی با این وضعیت که چلسی اصلا به تیم آکادمی خود توجه ندارد، با 10 عنوان قهرمانی، پرافتخارترین محسوب می شود.
دفعه بعد هرکسی از شما پرسید موفق ترین آکادمی در لیگ برتر انگلیس متعلق به کدام تیم است، مطمئن شوید منظورش از موفقیت چیست. اینکه چه تعداد بازیکن به تیم اصلی راه یافتهاند موفقیت است یا قهرمانی؛ زیرا یک تغییر جزئی در سوال، می تواند پاسخ را کاملا عوض کند.
به قلم گری تاکر برای وبسایت Thesefootballtimes
▬ برای خواندن سایر قسمتهای مجموعه داستان آکادمی ها، روی برچسب این مجموعه یادداشتها کلیک کنید.