بعد از ظهر روز یک شنبه بود که فرانچسکو توتی، کاپیتان ابدی و فرمانده شهر رم و باشگاه رم، در توییتر خود اعلام کرد فردا، دوشنبه، در کنفرانسی مطبوعاتی میخواهد سخنانی را با هواداران تیم فوتبال آ اس رم و اذهان عمومی فوتبال ایتالیا به اشتراک بگذارد.
روز دوشنبه، توتی در حالی با هواداران سخن گفت که پخش صحبتهای او به یکی از پربینندهترین لحظات تاریخ تلویزیون ایتالیا بدل شد.
فرانچسکو توتی به عنوان مدیر حضور دارد اما تصمیمات او اجرایی نمیشوند:
فرانچسکو توتی بزرگترین گلایهاش که بیشترین وقت را در کنفرانس مطبوعاتیاش گرفت مطرح کرد این بود که او به عنوان یک مدیر حضور داشت اما تصمیمات اصلی از لندن گرفته میشدند یا ذکر این که او حکیم زیاش را میخواسته اما مسئولین رم خاویر پاستوره را خریدهاند و مسائل این چنین.
حقیقت این است که هرچند توتی بازیکنی برجسته بود ولی به عنوان یک مدیر هنوز جای زیادی برای پیشرفت دارد. توتی هنوز یک سال نیست که مدیر شده است و قطعا کسی افسار باشگاهش را به طور کلی دست کسی که سابقهی مدیریت ندارد نمیدهد.
فابیو پاراتیچی، مدیر بخش ورزشی یوونتوس که در اولین سال فعالیتش به عنوان مدیر تیم، ۳ جایزهی برترین مدیر ورزشی سال من جمله جایزهی گلوب ساکر را دریافت کرد، در دورانی که دست راست جوزپه ماروتا بود بارها با رد شدن پیشنهادتش مواجه شد که مطرحترین آنها گابریل باربوسا بود. با این که پاراتیچی سخت او را میخواست اما ماروتا به سادگی اجازه داد اینتر اورا جذب کند. مطمئنا در همهی تیمهای دیگر نیز چنین مواردی وجود دارد. این که خرید حکیم زیاش بهتر از پاستوره میبود مسئلهی واضحی است اما بحث سر مسائل فنی نیست، هر مدیری چند خرید و فروش بد هم دارد؛ بحث سر برخورد و پذیرش سلسله مراتب و نظام مدیریتی باشگاه است.
توتی جایی در مصاحبهاش میگوید اگر جای مدیران باشگاه بودم، در تمامی مسائل مهم باشگاه به نظرات دنیله دروسی و فرانسچکو توتی گوش میدادم.
این که توتی میخواهد اگر نظری داد فوراً پذیرفته شود کمی غیر منطقی و ناشی از خودبزرگبینی کاذب است. او برای رمیها خداست اما حقیقت این است که این الوهیت با خداحافظی توتی از مستطیل سبز، در زمین فوتبال المپیکو برای همیشه دفن شد. توتی به عنوان یک مدیر و فوتبال شناس خدا نیست. جیمز پالوتا، رییس باشگاه رم در بیانیهای که در پاسخ به فرانسچکو توتی نوشته میگوید ما میخواستیم به او کمک کنیم که به عنوان یک مدیر رشد کند! این حرفها را یک یوونتوسی شاید بهتر از بقیه درک کند. سالهاست پاول ندود از مدیران باشگاه است؛ در واقع روی کاغذ او سالها بالاتر از ماروتا بود، اما تازه یکی دو سال است که به طور ملموس در نقل و انتقالات یوونتوس وارد میشود. این همان رشدی است که پالوتا از آن حرف میزند. جالب است بدانید دو سال قبل، در حالی که به پیشنهاد پاول ندود، پاتریک شیک مدنظر یوونتوس قرار گرفت و بانوی پیر برای جذب او تا درجهی شرکت بازیکن در تست پزشکی هم جلو رفت، اما در نهایت با وتوی ماروتا، این بازیکن جذب نشد.
فرانچسکو توتی باید آموختن را یاد بگیرد؛ اتفاقی که هواداران برای او به سختترین کار دنیا تبدیلش کردهاند. اتفاقی که در کشور خودمان در ماجرای علی کریمی به کرات شاهدش بودهایم. توتی باید بپذیرد که هر چقدر در زمین فوتبال خوب بود، در مدیریت تازهوارد است و با فروتنی و ایستادن کنار دست کسانی که در این راه ریش سفید کردهاند پله به پله پیشرفت کند.
آمریکاییهای بدجنس میخواهند رمیها را از رم دور کنند و نیت شومی دارند!
رم باشگاه محترمی است، اما تقریبا هیچکسی نیست که بزرگتر بودن یوونتوس، اینتر و میلان را قبول نداشته باشد. سه تیم مذکور با هواداران بیشتر، برند قویتر و در کل پتانسیل بسیار بالاتر در فوتبال ایتالیا تا پیش از ورود آندرا آنیلی، سونینگ و الیوت به مشکلات بزرگی خورده بودند و میتوان گفت میلان هنوز هم در جبهههایی مشکلاتی دارد. پرواضح است که اگر رم آسوده در ساحل سلامت ایستاده تا فرانچسکو توتی اینگونه به جیمز پالوتا و آمریکاییها حمله کند، خود از صدقه سر آمریکاییهاست. اینتر در اواخر دوران موراتی و در دورهی توهیر چرا به مشکل خورد؟ چرا اواخر دوران برلوسکونی و دورهی ارباب لی برای میلان کابوسوار بود؟ چرا یوونتوس ۲ سال منتهی به ورود آنیلی را به مانند یک تیم میانهی جدولی بی نام و نشان سپری کرد؟
اگر کمی منصف باشیم، شهادت میدهیم که اوضاع فوتبال در ایتالیا در سالهای قبل شدیدا بحرانی بود. پتانسیل پایینتر رم نسبت به غولهای میلانی بر کسی پوشیده نیست و وقتی آن دو تیم به آن وضعیت گرفتار شدند، احتمالا اگر مدیریت اصولی پالوتا نبود، رم در تاریخ گم میشد. هواداران رم فراموش کردهاند که دورههایی تیمشان نه اسپانسر روی لباس داشت نه اسپانسر تولیدکنندهی البسهی ورزشی ... پالوتا از جیب خودش برای رم سرمایهگذاری کرد، با برنامههای مدون او رم سرپا ماند. شاید مشکل اصلی پالوتا این بود که زود آمد؛ اگر او هم مانند الیوت و سونینگ پس از چند سال افتضاح صاحب رم میشد، به او هم مانند یک ناجی نگاه میشد. بد نیست خاطرنشان کنیم که وقتی پالوتا رم را تحویل گرفت رم ۶ام بود و امسال که بدترین رم دوران پالوتا را شاهد بودیم، همان رتبهی ۶ام را صاحب شدند. این همه سال نایب قهرمانی و رسیدن به لیگ قهرمان که برای باشگاه بزرگ میلان مانند یک آرزو و برای اینتر مانند یک دستاورد طلایی به آن نگاه میشود به سادگی به دست می آمد.
جدایی توتی و دروسی برای بیرون کردن رمیها بود!
بله ما فراموش کردیم که جان تری و لمپارد از چلسی، جرارد از لیورپول، رونی از منچستر یونیاتد، کمپانی از منچستر سیتی، رائول و کاسیاس از رئال مادرید، مارکیزیو و دل پیرو از یوونتوس، نستا، سیدورف، گتوزو و آمبروزینی از میلان و کلی بازیکن دیگر قربانی بی رحمی فوتبال مدرن شدند. در بقیهی تیمها مگر داستانی جز این بوده؟
دربارهی این که چرا اواخر فصل به دروسی اعلام شد: دی فرانسچکو سرمربی تیم اخراج شد، مونچی مدیر تیم هم اخراج شد ... کدام آدم عاقلی در چنین زمانی، خبر جدایی کاپیتان تیمش که اتفاقا نقش مهمی هم دارد را اعلام میکند. دروسی نخ آخر نگهدارندهی رختکن رم بود؛ وقتی شانس لیگ قهرمانان هنوز زنده است، لزومی ندارد تصمیم مسخرهای مانند اعلام زودتر چنین خبر بدی گرفته شود. اگر رم به لیگ قهرمانان میرسید و دروسی میرفت بهتر بود یا این که رم به لیگ قهرمانان نمیرسید و دروسی میرفت؟
توتی از بزرگان فوتبال ایتالیا محسوب میشود اما این خودبرتر بینی و اهتماد به نفس کاذبش دارد هم خودش هم رم را آزار میدهد. فونسکای بیچاره از همین الان گورش کنده شد. باشگاه به حاشیه وارد شد، به مدیری که روی سرمایهاش ریسک کرد و در بررهی فوتبال ایتالیا سرمایهگذاری کرد توهین شد و در نظر هواداران منفور کرده شد؛ همه و همه برای این که حرف عالیجناب توتی برای مدیران فصل الخطاب نبود. برای این که توتی نه شنیدن را برنتافت، برای این که توتی نپذیرفت نمیداند، برای این که توتی میخواست رییس و صاحب و همه کاره باشد. اگر همانطور که توتی میگوید، این حدایی از مرگ برایش تلختر باشد، مقصرین مرگ او آیا چیزی جز غرور کاذب و توهمش بودند؟