Kasra .اگر میموند دست خیلیا کوتاه میشد. کسانیکه حاشیه سازی میکردند رو کنار میزاشت. جلوی ریخت و پاشها و بخور بخورها رو میگرفت.
طبیعیه که جای خیلیا تنگ میشد و حتما باید میرفت.
در جواب بعضیا، مجیدی وقتی اوضاع خراب مالی باشگاه رو دید که انبوهی بدهی داره و پولی هم در بساط نداره و نمیتونه مربی امتحان پس داده ای بیاره، حاضر به قبول سرمربی گری شد که با علم به ریسکش و احتمال عدم نتیجه گیری در چند بازی، مخالفینش رو سکوها دست بکار میشدند، بنوعی فداکاری کرد. مدیران تیم هم مشکلی نداشتند ولی وقتیکه متوجه شدند دستشون در قراردادها و جذب بازیکن و تمدید بعضی از بازیکنها کوتاه میشه کنارش گذاشتند.
این تیم با این وضعیت مدیریت هر مربی هم که بیاد نتیجه نمیگیره.خطیر هم بر خلاف تصور بیشتر ازینکه بفکر موفقیت تیم باشه بفکر اینه که همه کاره تیم باشه.