امین یوونتوساونروز تو يكي از پستا يه تحليلي درباره اومدن پپ كردم و هنوزم معتقدم ميتونه به واقعيت تبديل بشه ولي خب هيچ چيز صددرصد و قطعي نيست و هر لحظه هر اتفاقي ميتونه بيفته.
ولي امروز داشتم از اين ور داستان (ساري) هم به ماجرا فكر ميكردم و نميدونم حرفم چقد ميتونه درست باشه و چقد غلط،
هنوزم ميگم كه احتمال اومدن پپ بيشتره ولي شايد قضيه اومدن ساري و طول كشيدن ماجراش رو بشه اينطوري هم توجيه كرد كه يووه با الگري قطع رابطه ميكنه و با ساري تماس ميگيره و متوجه ميشه ساري با توجه به مشكلاتش با باشگاه چلسي( هم با بازيكناش و هم با مديريت) ميخواد در هر صورت برگرده ايتاليا( چه بياد يووه و چه بره تيم ديگه اي) و درباره برگشتش با مديريت چلسي هم صحبت كرده و موافقت اونا رو هم گرفته و ساري ميبينه كه باشگاهي مثل يووه بهش پيشنهاد داده و ساري هم از خدا خواسته قبول ميكنه و از اون طرف هم مديريت يووه كه موافقت ساري رو ميگيره خيالش راحت ميشه و دو طرف به نتيجه صددرصدي ميرسن كه آيندشون با هم هست. خب چرا يووه سريعتر رسميش نميكنه!؟ چون به مسئله اي بنام حق فسخ و گرفتن رضايت نامه ميخوره! خب آيا مثلا هزينه ي ٦ يا ٧ ميليوني واسه يووه خيلي زياده كه سريعتر حق فسخشو نميده!؟ نه ابدا ولي يووه ميدونه ساري صددرصد مياد يووه و سعي ميكنه حتي الامكان هزينه اي واسه جداسازيش نده و اگه اين پروسه زمان بر هم باشه اشكال نداره!
چرا زمان بر بودنش اشكال نداره!؟ به دو دليل،
١- خب ساري اگه هر چه زودتر بياد زودتر هم ميره رو نيمكت ميشينه!؟
ساري چه هفته قبل امضا ميكرد،چه اين هفته و چه هفته ي بعد، در هر صورت در تاريخ مشخص و معيني بايد تمريناتشو با يووه شروع كنه و ليستش هم به يووه داده و ربطي به تاريخ امضاي قرارداد نداره ولي يووه با خريد زمان و تحت فشار گذاشتن آبراموويچ سعي ميكنه تا جايي كه ممكنه اين انتقال هزينه بر نباشه و شانسو امتحان ميكنه و به هر حال ٧ ميليون خودش دستمزد يكسال ساري و يا دستمزد مثلا يكسال ديبالا هست و بعد رونالدو، اين رقم بالاترين دستمزد يووه هست و چرا يووه شانسو امتحان نكنه كه اين پول رو به چلسي نده. در حالي كه فرقي نميكنه كه ساري هفته قبل با يووه امضا ميكرد يا هفته بعد با يووه امضا كنه ولي هفته قبل بايد ٧ ميليون ميداد ولي الان هفته بعد شايد نخواد هفت ميليون بده و بالاخره اينم خودش پول كمي نيست.
٢- بازيه يووه با رسانه ها. يووه ميتونست خيلي سريع ساري رو معرفي كنه و قال قضيه رو بكنه بره ولي وقتي خيالش از بابت امضا با ساري راحته و ساري ليست خواسته هاشم به يووه داده و يووه براش فرقي نداره كي با ساري امضا كنه پس چرا با رسانه ها بازي نكنه! اينهمه اسم يووه و شايعات مربيگري تو روزنامه ها و خبرگزاري هاي مختلف كار شد و حتي باعث تغيير سهام يووه هم شد و سايتاي شرطبندي هم كلي تونستن كاسب بشن و اينها چيزهايي بود كه يووه با تاخير در اعلام سرمربيش و سكوتش تونست بهش برسه. واقعا تو عصر امروز مثلا نقش بنگاه هاي شرطبندي و نفوذ زيادشون رو اصلا نبايد دستكم گرفت و اين بنگاه ها با فدراسيون ها و باشگاه ها در رابطه هستن و حتي باهاشون قرارداد هم دارن و اگه دقت بكنيد حتي خود كالچو داره بطور رسمي تو مسابقات سري آ براشون تبليغ ميكنه و اين بنگاه ها نقش اسپانسر رو دارن!
باز با تمام اين قضايا بازم بنده فكر ميكنم در نهايت پپ مياد:))
و اين تحليلي هم كه نوشتم نميدونم تا چه حد درست باشه و تا چه حد چرت و مزخرف باشه و فقط سعي كردم از طرف جبهه ي حاميون ساري هم به قضيه نگاه كنم و بگم اونا هم ميتونن همچين ادعاهايي بكنن!
در نهايت بهتره خودمون رو اذيت نكنيم و فقط چند روز ديگه هم صبر كنيم ببنيم بالاخره اين حقيقتي كه از پشت ابر مياد بيرون كدومه چون با حرفاي ما نه چيزي تو تورين تغيير ميكنه و نه چيزي تو باشگاه يووه!
و اتفاقي كه بايد خواهد افتاد، چه ما خوشمون بياد و چه خوشمون نياد!
ببخشيد طولاني شد