سلام ، همونطور که خودتون بهتر از اتفاقات دو فصل اخیر مطلع هستید ، نظرتون نسبت به فصل بعد چیه؟ سعی کردم تو این متن یک سری نکات مهم که به نظرم نقش محوری تری روی اینده تیم دارن رو ذکر کنم تا بلکه تکلیفمون یکم با این شرایط مشخص شه!
۱_ مدیریت
اگر به این دوسال اخیر و حتی خیلی قبل تر از اون نگاه کنیم نکته ای که خیلی واضحه اینه که توی کادر مدیریتی این تیم خیلی نکات درست نیست ، سیاست های باشگاه به کلی نسبت به ۱۰ سال پیش تو همین موقع تغییرات زیادی داشته ، بارسا حالا تبدیل به یکی از پردرامدترین باشگاه های جهان شده که بعد موفقیت های تیم توی چند دهه اخیر مسئله عجیبی نیست اما مدیران بهره درستی از این امتیاز نمیبرن، خریدن بازیکن و ستاره ها بدون برنامه ریزی درست، حقوق های بالا در مقایسه با گذشته، و عملکرد بسیار ضعیف تو پنچره های نقل و انتقالاتی نکاتی که علی رغم این افزایش درامد نمیشه ازشون چشم پوشی کرد.
اما یکی دیگه از مشکلاتی که این تغییر در سیاست های مالی باشگاه ایجاد کرده اینه که ارمان و روش های مدیریتی رو داره به سمت اشتباهی میبره ، یکی از نمونه هاش استفاده ابزاری کادر مدیریتی از اعضای باشگاهه ، تو چند سال اخیر بارها دیدیم که در برهه های زمانی سخت برای تیم ، به جای اینکه یک سری تغییرات اساسی در شاکله تیم ایجاد بشه مسئولین بیشتر سعی کردن زیر سایه بازیکن ها و مربی قایم بشن که نمونه هاش چه تو این یک ماه اخیر چه قبل تر زیاد بوده ، و اینطور که مشخصه تا زمانی که بارتومئو پشت میز مدیریت میشینه این شرایط تغییری نخواهد کرد چون بارها ثابت کرده که تو اولویت هاش درامد حرف اول رو میزنه و از خیلی تغییرات حتی نادرست هم ابایی نداره.
۲_ مربی
همونطور که مطلعید و با توجه به شایعاتی که پیرامون باشگاه هست احتمال اینکه مربی عوض بشه و خیلی از اتفاقات دلخواه ما هوادارا بیفته کمه ، اما ایا واقعا اعتماد به والورده بعد از اینکه تو این ۲ سال عملکردشو دیدیم درسته یا نه؟
والورده مربیه که نشون داده تو لیگ عملکرد خوبی داشته و حداقل تونسته توی این دو سال تیم نسبتا با ثباتی توی لیگ ارائه بده که خب تو تیم های قبلیشم تقریبا توی لیگ عملکرد خوبی داشت و نمیشه بگیم که فقط بخاطر ستاره های تیم این ۲ فصل لیگ رو برده اما دغدغه خیلی از هوادارا توی چند سال اخیر فتح لیگ قهرمانان بوده که از اخرین قهرمانی بارسا تو این جام الان تقریبا ۵ سال میگذره ، والورده همونقدر که نشون داده تو لیگ میشه بهش اعتماد کرد توی جام های حذفی مثل UCL عملکردی برعکس داشته که به نظرم ۲ عامل نقش خیلی مهمی دارن که اولیش ستاره محور بودن سبک تیمه ، وابستگی بیش از حد به بازیکنایی از جمله مسی و سوارز و البا که میبینیم اگر رو فرم نباشن عملا یکی از اصلی ترین مهره های تیم فلج میشه و این خیلی بده همونطور که ۲ فصل پیش در رم خستگی مفرط خیلی از بازیکن ها باعث شد نتونن عملکرد خوبی ارائه بدن و در نتیجه منجر به حذف شدن تیم شد.
اما عامل دوم که شاید حتی از اولی هم مهمتر باشه ، شخصیت و تفکرات مربیه ، والورده از همون فصل اول نشون داد که بیشتر از هر چیزی نتیجه براش مهمه و اینو میشه با تبدیل سبک تیم به سبکی کم سرعت تر و بیشتر وابسته به ضد حمله دید که همونطور هم که گفتم میتونه برای فتح جام های بلند مدت با تعداد بازی بالا مثل لیگ مناسب باشه اما تو جام های حذفی به هیچ وجه! و اینکه والورده دانش فنی بالایی نداره ، یکی از مهمترین عوامل تاثیر گذار در جریان بازی ،تعویض های مربی هست که والورده به هیچ وجه خوب عمل نمیکنه و اکثر تعویضاش یا خیلی دیر انجام میشن یا سود چندانی برای تیم ندارن که نشون میده مربی بازی خوانی بسیار ضعیفی هم داره . نکته بعدی شخصیت مربیه چیزی که توی فوتبال مدرن امروز هر روز بیشتر تاثیر خودشو نشون میده ، نمونه بارزش مربی هایی مثل سیمئونه. گواردیولا و کلوپ هستن که در طول بازی به شیوه های مختلف تیم رو تهیج میکنن و باعث میشن افزایش روحیه بازیکنا خیلی از مشکلات فنی رو هم کمرنگ تر کنه اما در سمت مقابل والورده مربیه که به هیچ وجه همچنین شخصیتی نداره و خیلی از جاها که تیم نیاز به روحیه داره عملا هیچ کاری نمیتونه انجام بده و اینکه والورده مربی که تفکر پیروزی رو نداره و در نتیجه نمیتونه اون رو به تیم هم منتقل کنه ، همونطور که توی بازیای مهم مثل بازی رم و لیورپول میشه اون ترس رو از ثانیه ۱ تو ساق پای باریکنایی هم اندازه سنشون جام کسب کردن دید و عاملش فقط یک نفره که اونم مربیه. بعید میدونم که فصل بعد والورده بتونه به کلی این شرایطو تغییر بده که با این تفاصیل باز هم نمیشه به مربی امیدوار بود.
۳ _ بازیکن ها
در اخر به بازیکن ها میرسیم ، همونطور که بیان شد سبک تیم بیش از حد بازیکن محوره که با افت بازیکن ها توی چند هفته اخیر شاهد رقم خوردن یک فصل عجیب هم بودیم! نکته اینه که خیلی از بازیکنای اصلی تیم سنشون بالا رفته و افت محسوسی هم داشتن بازیکنانی از جمله بوسکتس ، پیکه ، سوارز و راکیتیچ و در حال حاضر هیچ جانشین و رقیبی براشون وجود نداره تا شاید یکم شرایطشون تغییر کنه ، تیم نیاز به یک سری تحولات اساسی توی ترکیب داره مثل کاری که گواردیولا با شروع کارش تو تیم انجام داد اما والورده مرد این کار هم نیست! و بازیکنا هم توی خیلی شرایط به ویژه زمان حال همونطور که گفته شد سپری برای کم کاری های مدیریت بودن بازیکنانی مثل مسی ، پیکه و بوسکتس که این مسئله فقط باعث تیره تر شدن رابطه هوادرا با تیم و بازیکناش میشه که مشکلات زیادی در پی داره.
قطعا خیلی نکات دیگه بود که میشد بهشون اشاره کرد اما به خاطر زیاد نشدن حجم مطلب بیان نشدن ، امیدواریم خیلی از این مشکلات حل بشه تا اتفاقات مشابه گذشته باز هم رخ نده.