با هر بار رفتن،میککنی جزیی از من رو…
با هر بار رفتن،محو میشه هرچی مونده از من.
این تیکه های مونده،دیگه جمع نمیشه مثل قبل.
من میمونمو سیر روزهایی،که منو گم کردن.
نصفه نیمه هامون،باز نمیرسن به آخر..
جای ردپامون،هنوزم مونده تو نگاهم.
تو میگذری این اولین بار نیست،
میشنوی آخرین من رو…
این آخرین تیکه جای خالیش،
میندازتم از پا…
منو نسپار اینبار به من،
نرو یکبار دیگه..
منو نسپار به من..
که این تیکه ها،دیگه جمع نمیشن!
با هر بار رفتن…
با هر بار رفتن…