جهان باستان لحظه به لحظه به آغاز نبرد های هفت صد ساله و خونین رومیان و ایرانیان نزدیک تر می شد.
با درود
طرفداری__ در سلسله فرسته های پادشاهان اشکانی همانگونه که در گذشته نه پادشاه اول اشکانی را به اختصار بررسی کردیم در این فرسته سعی خواهیم کرد به بررسی حال و روز ایران در زمان سه پادشاه بعدی یعنی اشک دهم تا اشک دوازدهم بپردازیم. با ما همراه باشید....
تصویری از مناطق پادشاهی پونت که با رنگ سبز مشخص شده است.
پیش نیاز :حکومت پونت در فلات آناتولی (ترکیه کنونی) یکی از حکومت های مقتدرِ ایرانی تبارِ این فلات، پس از فروپاشی هخامنشیان به حساب می آید که به ان دودمان مهردادی هم می گویند و پادشاهان خود را مهرداد یکم دوم سوم.... می خواندند. پادشاهی پنتوس یا امپراتوری پونت دولتی بود که ایرانیان به رهبری دودمان مهردادی که از تبار داریوش بزرگ هخامنشی دانسته میشوند، در پنتوس وجود داشت. این پادشاهی را مهرداد یکم در ۲۸۱۱ پیش از میلاد بنیاد نهاد و با چیرگی امپراتوری روم در ۶۳۳ پیش از میلاد عمرش به پایان رسید. اوج گسترش این دولت در زمان پادشاهی مهرداد ششم معروف به مهرداد بزرگ بود. در این زمان مرزهای پادشاهی از سرزمینهای یونانینشین کریمه، تابیتینی و کولخیس و کاپادوکیه گستراندهشد.
اشک دهم (۷۷_۶۷ پ.م)
پادشاهی ساناتروک، در بازه زمانی مجهولِ تاریخ
ساناتروک_ پس از آنکه مهرداد دوم پس از چهل و هشت سال سلطنت از دنیا رفت و چون فرزندی نداشت، مجلس مهستان اشکانی، برادر او یعنی ساناتروک را به سلطنت برگزیدند. از آنجایی که ساناتروک پیر و ناتوان بود نمی توانست به طور مداوم به وظایف خویش عمل نماید. به همین دلیل نیز دشمنان وی نیرو یافتند و با یکدیگر متحد شدند و به ایران تجاوز نمودند. پادشاه ارمنستان یعنی تیگران و پادشاه پونت با یکدیگر هم داستان شدند و آذرآبادگان را فتح نمودند. پادشاهِ پونت که مردی قدرتمند و جاه طلب بود و مهرداد ششم نام داشت در سودای این بود که ایرانِ اشکانی را نیز به تصرف خویش در آورد اما جنگ با رومیان این فرصت را به او نمی داد. از طرف دیگر مهرداد ششم و امپراتور روم هردو برای چیرگی بر دیگری از ساناتروکِ اشکانی یاری خواستند، اما پادشاه پیر اشکانی جانب هیچ کدام را نگرفت. شاید می خواست اجازه دهد تا دو حکومت پونت و روم باهم در ستیز بوده و تضعیف شوند. در این هنگام رومی ها که از بی تفاوتی شاهنشاه اشکانی ناراحت شده بودند به نصبین (واقع در استانِ ماردین در ترکیه کنونی) حمله کردند و آنجا را به محاصره خویش در آوردند ولی پس از مدتی محاصره نتوانستند آنجا را فتح نمایند و به ناچار دست از محاصره برداشته و به کشور خویش بازگشتند. سرانجام ساناتروک بعد از ده سال پادشاهی در سال ۶۷ پ.م از دنیا رفت. به طور کلی باید توجه داشت که تاریخ ایران از ۸۸ پ.م تا ۶۶ پ.م روشن نیست و آنچه هم گزارش شده دلالت بر سستی پادشاهی ایران در آن زمان را دارد.
اشک یازدهم (۶۷_۶۰ پ.م)
بد عهدی رومیان
فرهاد سوم: فرهاد سوم پس از درگذشت پدر در سال ۶۷ یا ۶۹ پ.م جانشین او شد. در اوایل سلطنت فرهاد سوم، دوباره جنگ رومی ها با فرهاد ششم (پادشاه فونت) که مردی نیرومند و شجاع بود در گرفت و هر دو طرف از فرهاد سوم برای پیروزی بر دیگری یاری خواستند. این بار فرهاد سوم از آنجایی که از رومی ها قول گرفت تا او را در تصرف ارمنستان یاری کنند، جانب ایشان را گرفت. مهرداد ششم که توانایی رویارویی با رومی ها را نداشت، به جنگ های پارتیزانی می پرداخت و با پومپه سردار روم نبرد می کرد. پومپه پس از فرار کردنِ مهرداد، علاوه بر پونت، ارمنستان را فتح کرد ولی به قول هایی که به پادشاه اشکانی داده بود عمل نکرد چراکه پومیه سردار رومی سفیری به دربار اشکانی فرستاده بود و تعهد داده بود اگر فرهاد سوم به ارمنستان لشکرکشی کند دو شهر کُردون (Codovene) و آدیابن (Adiabene) از آنِ ایران خواهد شد. پومپه علاوه بر این خلف وعده، چشم طمع به آذرآبادگان و پارس و خوزستان نیز داشت. از این رو فرهاد خود شخصا به ارمنستان حمله کرد ولی در نبرد با پومپه شکست خورد. پومیه در ابتدا به دنبال شروع جنگ با پارتی ها بود اما با اندکی تامل به این نتیجه رسیده که آغاز جنگ با ایران نتیجه نامعلومی خواهد داشت و از جنگ دست کشید و از در صلح وارد آمد. رومی ها که ضرب شصت پارتی ها را دیده بودند حاضر به مصالحه شدند. اختلافات ایران و روم پس از این مصاحله به طور کامل حل نشد و به وضوح مشخص بود که جهان باستان باید آماده سراغاز نبردهای خونین هفت صد ساله ایران و روم باشد. فرهاد سوم خواهان آن بود که فرات حدواسط طرفین باشد اما رومی ها نمیپذیرفتند و خواهان رسیدن به خوزستان بودند. کدورت و دشمنی مابین ایران و روم پس از قرارداد صلح کماکان باقی مانده بود. سرانجام در سال ۶۰ پ.م پسرانِ مهرداد سوم یعنی اُرُد و مهرداد، پدر را مسموم نمودند. مدت پادشاهی فرهاد سوم نزدیک به هفت سال بود.
اشک دوازدهم
فرزند ناخلف
مهرداد سوم: مهرداد پس از آنکه در توطئه ای پدر را به قتل رسانید خود جانشین او شد. او مردی بی رحم و سفاک بود که اطرافیانش از وی بیم داشتند و او را پدر کش می نامیدند. مهرداد سوم پس از چهار سال سلطنت، توسط مجلس مهستان بر اثر خشونت و فجایع بی شماری که او کرد وی از سلطنت خلع شد و برادرش اُرُد را جانشین مهرداد سوم کرد. در اینده پیرامون شاهنشاهی اُرُد اول خواهیم خواند.
ادامه دارد......
پیش از این خواندیم:
پادشاهان اشکانی (۱): از ارشک تا اردوان دوم
پادشاهان اشکانی (۲): فرهاد دوم
خرد و اندیشه نگهدارتان 🌹🌹🌹🌹