درمان «ضیق صدر» در کلام امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) |
ضیق صدر كه در گفتار وجود مبارك امیرالمؤمنین (علیه السلام) مطرح است یا كم حوصلگی و بی حوصلگی از بلاهایی است كه عاملش كبر است. «وَ كِبْراً تَضَایَقَتِ الصُّدُورُ بِهِ» یقیناً این كبری كه عامل ضیق صدر است همان قد عَلَم كردن در برابر پروردگار عالم است كه متكبر به خاطر تكبرش از پذیرفتن خواسته های حق و عمل به برنامه های حق جدا می شود و در حقیقت از منبع قدرت و رحمت و احسان و كرم و جود و حلال مشكلات و طبیب دارد خودش را جدا می كند كه این جدایی را امیرالمؤمنین (ع) در حكمت های نهج البلاغه می فرمایند: «وَ أَوْحَشَ الْوَحْشَةِ الْعُجْبُ » یعنی بدترین رمیدگی است.
وحشی یعنی حیوانی كه رام نیست رمیده است نمی خواهد بماند در شهر و جمع یا با حیوانات دیگر باشد كه در ایران ما این وحشت را به ترس معنا می كند در حالی كه خوف به معنای ترس است وحشت « وَ إِذَا الْوُحُوشُ حُشِرَتْ » یعنی آن حیواناتی كه رمیدگی دارند نمی خواهند با اجتماعات خودشان باشند نمی خواهند در شهر باشند، نمی خواهند در محل های شلوغ باشند، می خواهند تنها باشند در تنهایی هم راه هجوم بلاها كاملاً باز است.
وقتی انسان یاری مثل خدا را به خاطر تكبرش از دست بدهد، منبع رحمت را از دست بدهد، منبع لطف را از دست بدهد و تنها بشود. زندگی برای او خیلی سنگین است به خاطر فشار درون و ضیق صدر و تنگی حوصله و عدم تحمل انسان را دچار بیماری روانی می كند یا دچار بیماری خودكشی می كند یا بلای سنگین تری به سر انسان می آید و او برای رفع این كم حوصلگی به هر كاری دست می زند و در حقیقت می خواهد خودش را از این ضیق صدر غافل بكند آن وقت پای مواد مخدر و گناهان كبیره و مسائل دیگر هم پیش می آید ولی آنهایی كه با خدا زندگی می كنند وصل به منبع قدرت هستند، وصل به منبع رحمت هستند. از طریق این اتصال فیوضات پروردگار عالم را دریافت می كنند.
به این آیه شریفه توجه کنید آن وقت معلوم می شود در این اتصال چه خبر است « أَنْزَلَ اللَّهُ سَكینَتَهُ عَلى رَسُولِهِ وَ عَلَى الْمُؤْمِنین» خود این آرامش این امنیت كه ضد ضیق صدر است چقدر به نفع سلامت انسان، به نفع ایستادگی انسان، به نفع صبر انسان، و به نفع توكل انسان است.
در رابطه با ضد ضیق صدر كه شرح صدر است ما آیاتی در قرآن كریم داریم ببنید این حوصلة فراوان چه نعمت عظیمی است!
وجود مبارك موسی بن عمران كه یقیناً من المخلصین است شكی ندارد پروردگار عالم در سوره صافات اینها را كه اسم می برد بعد به عنوان محسنین و مخلصین از آنها یاد می كند« إِنَّا كَذلِكَ نَجْزِی الْمُحْسِنین »
وقتی كه در ابتدای بعثتش مأموریت پیدا می كند كه بیاید مصر و فرهنگ الهی را به فرعون و فرعونیان ارائه بدهد خوب هم با كشور مصر آشنا بود خوب هم با فرعون و فرعونیان آشنا بود و برایش روشن بود كه اگر برود مصر و فرهنگ پروردگار را ارائه بدهد درگیری های زیادی پیش خواهد آمد. قبول نمی كنند مسخره می كنند كذّاب معرفی اش می كنند. تحقیرش می كنند كه اگر انسان حوصله اش كم باشد یا ظرفیتش كم باشد، یا گنجایش نداشته باشد خوب تكلیفش را رها می كند وظیفه اش را تعطیل می كند، به خواسته های مهربان عالم پشت می كند و نهایتاً دست از یك تجارت بسیار عظیم معنوی دست برمی دارد می گوید نمی خواهد.
وقتی موسی بن عمران مأمور می شود برود همة اینها را می خواند كه فرعون و فرعونیان به این راحتی فرهنگ خدا را نخواهند پذیرفت. بعد هم یكی از فرعونیان در درگیری كشته شده بود. می گویند قاتل با پای خودش آمده باید بگیریم و قصاصش بكنیم بعد هم موسی بن عمران با یك گلیم چوپانی با یك چوب دست وارد دربار بشود درباری كه پر از طلا و نقره و پرده های زربافت است مسخره اش می كنند و دستش می اندازند.
لذا كلیم الله چون اهل تواضع است نسبت به خدا بود عرض می كند «رب الشرح لی صدری » خدایا آنقدر به من حوصله بده كه من تاپایان كار خودم یا فرعونیان دست از تكلیفم و مسئولیتم و هدایت گمراهان برندارم، خسته نشوم، دلتنگ نشوم، بی حوصله نشوم، رها نكنم كه خود این رها كردن هم برای خود انسان خسارت سنگینی است و هم ممكن است آدمی كه رها می كند می رود در آینده تبدیل به یك چهره عظیم اثرگذار بشود.
منبع: پایگاه عرفان؛ سخنان استاد انصاریان پیرامون نهج البلاغه
تنظیم:عبدالحسینمنتظرالمهدی
❇️کوتاه ترین دعا برای بلندترین آرزو...❇️
🌹🌿#اللهم_عجل_الولیک_الفرج 🌿🌷