"بارانی آبی معروف" یکی از شناخته شده ترین ترانه های لئونارد کوئن است که در سومین آلبومش (Songs of Love and Hate / ترانههای عشق و نفرت) جای گرفت و در سال 1971 منتشر شد. آهنگ در قالب یک نامه نوشته شده و داستان یک مثلث عشقی بین راوی، زنی به نام جین و گیرنده نامه که در بخشی "برادر من، قاتل من" معرفی می شود، را روایت می کند. از متن ترانه میتوان اینطور برداشت کرد که جین، همسر یا نامزد راوی داستان بوده، اما درگیر رابطه عاشقانه ای با گیرنده ناشناس نامه شده و هنگامی که پیش راوی بر میگردد، دیگر کسی نبوده که او میشناخته. با این حال در اواخر نامه، راوی از گیرنده نامه تشکر می کند، چرا که جین آشفته و سردرگم بوده و این رابطه ثانوی به او کمک کرده تا حدی آرامش پیدا کند، کاری که راوی داستان در انجامش ناموفق بوده. در آهنگ ارجاعاتی به یک ترانه عاشقانه آلمانی به نام "Lili Marlene" که در خلال جنگ جهانی اول سروده و اجرا شد و در جنگ جهانی دوم در بین سربازان محبوبیت پیدا کرد، خیابان کلینتون نیویورک (محل زندگی کوئن در دهه 70) و ساینتولوژی (مکتب علم گرایی) دیده می شود. کوئن خود مدتی از اعضای کلیسای ساینتولوژی بوده؛ جایی که شنیده بود "محل خوبی برای آشنا شدن با زن ها" است. کوئن در توضیحات آلبوم "بهترین های لئونارد کوئن" (1975) گفته که "بارانی آبی معروف" که در آهنگ به آن اشاره می شود، در واقع متعلق به خودش بوده و آن را در سال 1959 در لندن خریده بوده. "بارانی آبی معروف" تا به حال توسط هنرمندان بسیاری از جمله Tori Amos و گروه The Handsome Family بازخوانی شده است.
It's four in the morning, the end of December
I'm writing you now just to see if you're better
New York is cold, but I like where I'm living
There's music on Clinton Street all through the evening
ساعت چهار صبح است، اواخر ماه دسامبر
این نامه را می نویسم تا ببینم حالت بهتر است یا نه
نیویورک سرد است، اما محل زندگی ام را دوست دارم
وقت غروب می توانی صدای موسیقی را از خیابان کلینتون بشنوی
I hear that you're building your little house deep in the desert
You're living for nothing now. I hope you're keeping some kind of record
شنیدم داری برای خودت خانه ای کوچک در وسط بیابان می سازی
حالا دیگر زندگی ات بی هدف شده. امیدوارم چیزی از خودت به جا بگذاری
Yes, and Jane came by with a lock of your hair
She said that you gave it to her
That night that you planned to go clear
Did you ever go clear?
آره، جین با یک دسته از موهایت پیشم آمد
گفت که تو آن ها رو به او دادی
همان شب که گفتی می خواهی توبه کنی و پاک شوی
بالاخره پاک شدی؟
The last time we saw you you looked so much older
Your famous blue raincoat was torn at the shoulder
You'd been to the station to meet every train
But then you came home without Lili Marlene.
آخرین باری که دیدیمت انگار چند سال پیر شده بودی
سر شانه بارانی آبی معروفت پاره شده بود
در ایستگاه منتظر رسیدن تک تک قطارها می ماندی
اما آخر سر بدون لیلی مارلین به خانه برگشتی
And you treated my woman to a flake of your life
And when she came back she was nobody's wife
تو با ذره ای کوچک از زندگی ات (کوچکترین سلول بدن، اسپرم) از زن من پذیرایی کردی
و وقتی پیشم برگشت دیگر همسر هیچکس نبود
I see you there with the rose in your teeth
One more thin gypsy thief
Well I see Jane's awake
She sends her regards
می بینمت که یک گل رُز را بین دندان هایت گرفته ای
یک دزد کولی ِ لاغر دیگر
خب، جین هم از خواب بیدار شد
سلام می رساند
And what can I tell you my brother, my killer?
What can I possibly say?
I guess that I miss you. I guess I forgive you
I'm glad that you stood in my way
چه می توانم بهت بگویم، برادر من، قاتل من؟
چه می توانم بگویم؟
گمان کنم دلم برایت تنگ شده. فکر کنم دیگر بخشیدمت
خوشحالم که تو مانعم شدی (یا در مسیر زندگی ام قرار گرفتی)
If you ever come by here for Jane or for me
I want you to know that your enemy is sleeping
I want you to know that his woman is free
اگر روزی گذرت به اینجا افتاد، حالا به خاطر جین یا برای من
می خواهم بدانی که دشمنت خفته است
و زنش هم آزاد (مجرد) است
Yes, and thanks for the trouble you took from her eyesI thought it was there for good so I never tried
آره، و ممنون به خاطر باری که از روی دوشش برداشتی
فکر می کردم برای همیشه باید آن را تحمل کند، برای همین هیچوقت تلاش نکردم
And Jane came by with a lock of your hair
She said that you gave it to her
That night that you planned to go clear
آره، جین با یک دسته از موهایت پیشم آمد
گفت که تو آن ها رو به او دادی
همان شب که تصمیم گرفتی توبه کنی و پاک شوی
Sincerely, L. Cohen
ارادتمند، ل. کوئن