حسین یک آپولونیفوتبال برایِ کشوری مثلِ برزیل، آرژانتین و حتی ایران، تنها نقطهایه که میتونند تنه به تنهیِ دنیا بزنند. سربازانِ فوتبال به نبردی اعزام میشوند که قطعا عدالتی در اون وجود نداره. شاید اگر برزیل و آرژانتین در جهانِ فوتبال تیمهایِ مشهوری نبودند، نیمی از مردمِ دنیا نامِ این کشورها را نشنیده بودند.
برزیلیها عازمِ نبردی شدند که خودشان بهتر میدانستند مردِ میدانِ آن نیستند. دوست داشتند با نشان دادنِ شور و شعفِ زایدالوصفِ خود، ضعفهایِ خود را پنهان کنند ولی نتوانستند.
اما برزیل در نقطهیِ دیگری و قبل از این مسابقه، متحملِ شکست شدند. آنها جایی شکست خوردند که تودهیِ مردمِ برزیل با تیمِ ملیِ فوتبال، این ورزشِ طبقهیِ متوسط به پایین مخالفت کردند و چهکسی است که نداند که ورزش بدونِ حمایتِ قلبیِ هوادارنش هیچ نیست. آنهایی که باید حامیِ تیمِ برزیل بودند، نبودند و این شکست سنگینتر از شکستِ سنگین جلویِ آلمان بود.
همیشه در رسایِ حفظِ هویت، سخنان زیادی گفته شده ولی چیزی که باید در موردِ برزیل گفته بشود، این بود که این تیم، نمایندهیِ قاطبهیِ مردمِ برزیل نبود. بردِ این تیم، بردِ مردمِ برزیل نبود و باختِ آن هم باختِ مردمِ برزیل نیست.
اما مردمِ برزیل به یک پیروزیِ بزرگ رسیدند، جایی که فهمیدند فوتبال ارزشش را ندارد و شوونیسم م تعصبِ ملی چارهگشایِ دردها و آمالشان نیست.