You were the shadow to my light
Did you feel us?
Another star, you fade away
تو برای نور من سایه بودی
احساسمان می کنی؟
یک ستاره دیگر، که تو محوش کردی
( سایه ای برای نور اوست، مانند از بین بردن آرزوهایی که برای خودشان داشته، حالا ترکش کرده و تنهاست )
Afraid our aim is out of sight
Wanna see us, alive
میترسم که هدفمان دور از دسترس باشد
می خواهی ما را ببینی، زنده
( بر این عقیده است آنچه می خواهند با هم بدست بیاورند دور از دسترس و یا حداقل به سختی محسوس است )
Where are you now?
Where are you now?
Where are you now?
Was it all in my fantasy?
Where are you now?
Were you only imaginary?
الان کجایی؟
الان کجایی؟
الان کجایی؟
همه اش خیالاتم بود؟
الان کجایی؟
تو فقط خیالات بودی؟
( او انعکاسی است از تمام دوران خوبی که با یکدیگر گذراندند، و احتمالا حالا پایان آن رابطه فرا رسیده. این رابطه حتی اگر کوتاه آنقدر خوب بوده که باورش سخت است. تکرار “Where are you now” شبیه این است که به دنبال آن لحظات می گردد، که نشانه غم، افسردگی از فقدان آنها است )
Where are you now?
Atlantis, under the sea, under the sea
Where are you now?
Another dream
الان کجایی؟
آتلانتیس، زیر دریا، زیر دریا
الان کجایی؟
رویایی دیگر
( نمی داند چگونه با معشوقش به صورت احساسی مرتبط شود. او گمشده، مانند یکی از بزرگترین شهرهای گمشده دنیا، آتلانتیس. آتلانتیس شهری زیبا و پر از شگفتی بود که همیشه مردم رویای آن را داشتند. آتاتنتیس دقیقا همان چیزی است که راجب به رابطه شان فکر می کند، زیباست اما پیدا نیست، نمی تواند با عشقش رابطه برقرار کند چون هیچکس نمی داند آتلانتیس کجاست، درست مانند یک خاطره که محو شده )
The monster’s running wild inside of me
هیولاها در درونم وحشیانه می تازند
( منظور از هیولاها می تواند احساس گناه از آنچه می توانستند با هم باشند باشد. همچنین می تواند افکارش باشند که دائما در ذهنش جریان دارند، او دائما به این رابطه فکر می کند و همین باعث عذابش می شود )
I’m faded, I’m faded
So lost, I’m faded, I’m faded
So lost, I’m faded
من پژمرده شدم، من پژمرده شدم
بدجور گم شدم، من پژمرده شدم، من پژمرده شدم
بدجور گم شدم، من پژمرده شدم
( تاثیر این جدایی روی خودش را توضیح می دهد، از نگاه او هر کاری با هم کرده اند جدید و هیجان انگیز بوده. او شخصیتش را ساخته، اما حالا که دیگر نیست غمگین و پژمرده شده. راهش را گم کرده و می خواهد عشقش دوباره او را به زندگی بازگرداند )
These shallow waters never met what I needed
I’m letting go, a deeper dive
Eternal silence of the sea
I’m breathing, alive
این آب های کم عمق ( احساسات سطحی ) هرگز آنچه من می خواهم را برآورده نمی کنند
رهایش می کنم برود، یک شیرجه عمیق تر
سکوت ابدی دریا ( احساسات عمیق )
من نفس می کشم، زنده
( باید شیرجه ای عمیق به درون احساساتشان بزند، احساسات سطحی کافی نیست. وقتی به عمق احساسات برسد دیگر می تواند نفس بکشد و رها شود )
Where are you now?
Where are you now?
الان کجایی؟
الان کجایی؟
Under the bright but faded lights
زیر نور درخشان اما کم سو
( یک پارادوکس، چطور یک نور می تواند درخشان اما کم سو باشد؟ شاید برای کسانی که اطرافش هستند مانند نوری درخشان است اما احساساتش پژمرده است )
You set my heart on fire
Where are you now?
Where are you now?
تو قلبم را به آتش کشیدی
الان کجایی؟
الان کجایی؟
( این رابطه در وجودش شعله ای از عشق و اشتیاق برافروخته )
Where are you now?
Atlantis, under the sea, under the sea
Where are you now?
Another dream
The monster’s running wild inside of me
I’m faded, I’m faded
So lost, I’m faded, I’m faded
So lost, I’m faded
الان کجایی؟
آتلانتیس، زیر دریا، زیر دریا
الان کجایی؟
رویایی دیگر
هیولاها در درونم وحشیانه می تازند
من پژمرده شدم، من پژمرده شدم
بدجور گم شدم، من پژمرده شدم، من پژمرده شدم
بدجور گم شدم، من پژمرده شدم