مسعود کاتالانمن که الان با کسی نیستم ولی یکی دوسال پیش شبا که باهاش حرف میزدم ساعت 1 و2 بود خواهرم فک میکرد خوابم اومده بود لپ تابو ببره در نزد
درو باز کرد منم سریع گوشیو قط کردم هیچی نگفت
فرداش ازم میپرسید اسمش چیه چندسالشه کجاییه منم میخندیدم میگفتم کیو میگی خبری جایی نیست
ولی آخرش اسمشو بهش گفتم و یکی دوتا عکساشم نشونش دادم