تعریف وحدت وجود..
وحدت شخصيه وجود از نگاه عرفا عبارت است از آنكه يك وجود شخصيِ لايتناهيِ بيكران، تمام هستي و همة واقع و خارج را پر كرده است؛ به نحوي كه ديگر جايي براي وجود غير و وجود دوم نيست. به بیان ديگر، يك وجود بسيط و نامتناهي همة متن واقع را در همة سطوح و مراتب فرا گرفته، و اين وجود بسيط صرف و مطلق وجود، همان حقتعالي و خداوند متعالی است، و ماسواي او هرچه هستند همه جلوهها و تجليات و شئون اويند.
.
بعبارت دیگر وجودی غیر از خدا نیست و هر آنچه که هست
شامل آسمانها و زمینها و کرات و اشیا همه جزئی از وجود خدا هستند.
که این نظریه عرفا در مقابل توحید اهلبیت قرار دارد.
.
. امیرالمؤمنین(علیه السلام) میفرمایند:
دلیله آیاته. و وجوده اثباته. و معرفته توحیده. و توحیده تمییزه من خلقه. و حکم التمییز بینونه صفه لا بینونه عزله. انه رب خالق غیر مربوب مخلوق. کل ما تصور فهو بخلافه — دلیل خدا آیات او است. و وجود او اثبات او است. و معرفت او توحید او است. و توحید او جدایی او از خلقش است. و حکم جدایی او جدایی صفتی است نه جدایی عزلی. همانا او پروردگار آفریننده است و مربوب و مخلوق نیست. هر چیزی که بتوان تصورش کرد به خلاف خدا است.
و نیز در جای دیگر میفرماید:
از اشیا جدا است ولی نه به اختلاف مکان. ... التوحید ص 73
خداوند هیچ اتحادی با خلق خود ندارد. و به راستی که اگر خلق او هم سنخ با او باشد، در حقیقت او به خلقش تشبیه میشود. و اگر مخلوق، شبیه او باشد لازم میآید که خداوند خالق نباشد بلکه والد و مادر مخلوق مشابهش باشد. و در این جا خداوند خلق ننموده بلکه موجوداتی را از جنس خود زاییده است. واین در حالی است که خداوند نه میزاید و نه زاییده میشود. در سوره توحید نیز میخوانیم:
لم یلد و لم یولد – و لم یکن له کفوا احد — (خدا) نه میزاید و نه زاییده میشود – و هیچ کس همتای او نیست. ........ سوره توحید آیه 3 و 4
.
سرچشمه فلسفه و عرفان اسلامی منتهی میشود به شخص ملحدی بنام ابوبکر ابن عربی..