طرفداری- تکامل و اوج، ظواهر زیادی دارد. برای باشگاهی با 27 عنوان قهرمانی لیگ، 18 قهرمانی جام حذفی و شش سوپرکاپ آلمان، تکامل اینگونه است؛ با جام ها. اما سلطه چگونه خودش را نمایان می کند؟ پنج قهرمانی در لیگ قهرمانان اروپا، یک لیگ اروپا، یک جام برندگان، یک جام سوپرکاپ اروپا، دو جام بین قاره ای و یک جام باشگاههای جهان. این خلاصه بایرن مونیخ است؛ با تمام شکوهش.
به قلم جان تاونسند برای وبسایت thesefootballtimes- بایرن مونیخ به عنوان یکی از بزرگترین تیم های جهان و آلمان، به مرحله ای از موفقیت و پیشرفت رسیده که به عنوان برند در جهان شناخته می شود. بایرن مونیخ که تقریبا تمام داشته فوتبال آلمان است، نوع جدیدی از توسعه در فوتبال را به نمایش می گذارد. آنها در بسیاری جهات با باشگاه های بزرگ اروپایی نقطه اشتراک دارند ولی در برخی ابعاد هم بی نظیر هستند.
در سال 1963 وقتی اوبرلیگاهای منطقهای برای تشکیل بوندسلیگا گردهم جمع آمدند، بایرن مونیخ در میان پنج تیمی که از اوبرلیگا ساد (لیگ جنوب) می آمدند، نبود. مونیخ 1860 ولی زودتر از دیگر تیم مونیخ اقدام کرده بود و حتی در پایان آن فصل، قهرمانی را از آن خود کرد. دو سال بعد، بایرن توانست با گروهی از جوانان خارق العاده نظیر فرانتس بکن باوئر، گرد مولر، راینر اولهازر، رودولف نفزیگر و سپ مایر، به بوندسلیگا وارد شود.
قانونی در بایرن مونیخ وجود داشت و دارد که هیچ تکامل و برتری اتفاقی نیست. تاریخ باواریایی ها همیشه پر از موفقیت بوده و اعتماد آن ها به جوانان، از زمان اساطیری چون بکن باوئر می آید. آکادمی بایرن سمبل چیزی فراتر از فوتبال است. سیستم جوانان این باشگاه به گونه ای است که در هر زمانِ ممکن، بین 170 تا 190 بازیکن پرورش می دهند.
باشگاهی که توانسته باستین شواین اشتایگر، مارکوس بابل، هولگر بادشتوپر، متس هوملس، فیلیپ لام، دتمار هامان، تونی کروس، توماس مولر، امره جان، داوید آلابا و بسیاری قهرمانان دیگر را پرورش دهد، قطعا فلسفهای فراتر از فقط قهرمانی دارد. ماتیاس سامر، مدیر ورزشی اسبق بایرن، فلسفه موفقیت در زندگی و فوتبال در بایرن مونیخ را اینگونه شرح می دهد: «در فوتبال هیج چیز همه چیز به موفقیت گروهی مربوط می شود. باید با استاندارهای جهانی حرکت کنیم. فوتبال آلمان آن فرصت را ندارد که قراردادهای آنچنانی با بازیکنان ببندد. باید سریع باشیم.»
فلسفه بایرن مونیخ ویژگیهای خاصی دارد؛ وحدت، تنوع، نوآوری، ایمان و کمال طلبی. شعار باشگاه یعنی میا سن میا (Mia San Mia) که معنایش «ما همین هستیم» می شود، به سادگی و درستیِ باشگاه اشاره دارد و شاید بهترین جمله برای توصیف بایرن مونیخ باشد. موفقیت های بایرنِ معاصر، اگر بخواهیم دقیقا بررسی کنیم به زمان کارل هاینتس رومنیگه و اولی هونس بر می گردد. در سال 1995 این دو تصمیم گرفتند تغییراتی در ساختار باشگاه ایجاد کنند و نتیجه این بازنگری فکری و بازساخت آکادمی، تبدیل شدن به تیمی بود که دیگر به خرید بازیکن نیازی نداشت و از بازیکنان آکادمی خودش استفاده می کرد.
اصول جدید اعمال شده به دست رومنیگه و هونس به بایرن اجازه داد علاوه بر صعود در دنیای فوتبال، برای سالیان سال در اوج باقی بماند. اولین اصول مهم در باشگاه، وضعیت مالی بود. مشخصا پرورش بازیکن ایده بهتری نسبت به صرف میلیون ها یورو در بازار نقل و انتقالات است. اصل دوم، پیدا کردن استعدادها و بازیکنانی بود که از لحاظ فنی و تکنیکی در بالاترین سطح برای قهرمانی در آلمان و اروپا باشند. برای این کار، باید بازیکنانی پیدا می شدند که علاوه بر داشتن توانایی های ذکر شده، به سبک بایرن زندگی کنند. یعنی هوای این باشگاه را تنفس و به سبک این باشگاه زندگی کنند. ضمن اینکه به سنت های بایرن مونیخ هم احترام بگذارند. فلسفه و هماهنگی به ذهنیت باشگاه بسیار مهم بود.
موفقیت فوتبال بایرن مونیخ، محصول مربیان بزرگی است. پس از سال 2000 که فوتبال آلمان به قعر سقوط کرده و برنامه بزرگی برای استعدادیابی راه اندازی شده بود، بایرن مونیخ همچنان داشت به افتخار آفرینی ادامه می داد. ورنر کرن، مسئول آکادمی جوانان باواریایی ها، در خصوص ساخت یکی از بهترین آکادمی های پویای جهان، نظرات و ایدههای جالبی برای به اشتراک گذاشتن داشت. «برای ساخت یک مجموعه بی نظیر، باید در هر جنبه بهترین ها را داشته باشید. بهترین مربیان، بهترین محیط، بهترین چالش ها، بهترین شرایط و بهترین اکیپ.»
لازم به ذکر است قیام دوباره آلمان برای گفتن حرفی جدید در فوتبال اروپا، همگی مدیون بایرن مونیخ است. آن ها سبک بازی خود را با بایرن مونیخ هماهنگ می کردند. مثال آن را در سال های قبل هم دیده بودیم که بارسلونا و آژاکس، پیشرویِ فوتبال کشورشان بودند. در بایرن، ابتدا بازیکنان اطراف شهر مونیخ و سپس بخش جنوبی کشور مورد ارزیابی قرار می گیرند. هدف اصلی استفاده از استعدادهای محلی است. باشگاه همچنین روز خاصی به نام «روز استعداد» دارد که در آن، آزمون جمعی از کودکان و نوجوانان برای پیوستن به آکادمی برگزار می شود. 500 بازیکن از سراسر کشور جمع می شوند که در پایان هفت بازیکن خوش شانس به آکادمی راه می یابند.
تفریح، بازی کردن و تخلیه شدن، هدف اصلی مسئولان برگزاری این رویداد است. آن ها بیشتر به روح و قلب بازیکنان نگاه می کنند، به عزمی که دارند و به احساساتی که از خود بروز می دهند. در بایرن بازیکنان در زمین کوچکی بازی می کنند تا مهارت های خود را با پا بهبود بخشند. برای پرورش بازیکنان کامل، مربیان سعی می کنند از آن ها در پست های مختلف بازی بگیرند و دستورات تاکتیکی به آن ها بسیار دقیق داده می شود.
نکته مهم در آکادمی بایرن، این است که بازیکنان باید طوری بازی کنند که چینش تاکتیکی تیم برایشان مهم نباشد. زیرا این باور وجود دارد که تمامی بازیکنان باید در هر لحظه، قادر به هماهنگی با جریان بازی باشند. در محدوده سنی زیر 12 سال، معمولا 11 به 11 و با سیستم 3-3-4 بازی می کنند. معمولا برای ترتیب دیدن یک حمله، باید 10 تا 15 پاس از خط دفاعی تا خط حمله داده شود و روی این موضوع بسیار کار می کنند. بازیکنان معمولا به امکانات بزرگسالان دسترسی دارند و اغلب به تماشای بازیشان می پردازند. مشخصا بایرن مونیخ با اعتماد و تکیه به بازیکنان آلمانی، آینده خوبی دارد و این را به وضوح میتوان دید.
▬ برای خواندن سایر قسمتهای مجموعه داستان آکادمی ها، روی برچسب این مجموعه یادداشتها کلیک کنید.