تارامــــ 🎀ــــانيه چيزي كه بتازگي از شخصيت اسپالتي شناختم اينه كه بهيچ عنوان كاراكتر و كاريزماي يه مربي رو نداره، اصن نميتونه بحران رو مديريت كنه؛ الآن وضع اينتر انقدر ملتهبه كه بازيكنها و مربي نقش پُررنگي تو باز پس گيري بازوبند از مائورو دارن؛ درصورتيكه اينجور تصميما تو حيطه ي وظايف مربي و هيچ بازيكني نيست و ماروتا هم تو يكي از مصاحبه هاش عليه اسپالتي اين موضوع رو تلويحاً بيان كرد كه تمديد مائورو به باشگاه مربوط ميشه نه شخص ديگه اي، من خوشبينم كه شرايط باشگاه با ايكاردي هرگز مثل چيزي كه براي رم و توتي پيش اومد، نميشه. چون ژانگ و ماروتا برخلاف پالوتا تو أمور باشگاه منفعلانه عمل نميكنن؛ ضمن اينكه پالوتا درمورد مونچي هم همون اشتباه اسپالتي رو تكرار كرد و اين بار بجاي توتي، راجا قرباني شد، اما اسپالتي نميتونه همچين بلايي سر اينتر بياره؛ اتفاقاً حضور ماروتا و زانتي به من اين اطمينان خاطر رو ميده كه شرايط بهتر بشه؛ آخر فصلم با اضافه شدن يكي از بين كونته، ژوزه يا ساري، مائورو موندني ميشه. اين مربياني كه گفتم برخلاف اسپالتي پشت نقاب پنهان نميشن، مثلاً كونته صريحاً موضعش عليه ديگو كاستا رو إعلام كرد و خواهان جدايي بازيكن شد، يا مثلاً نيمكت نشيني كاسياس در دوران ژوزه تو رئال، يا انتقادات صريح ژوزه از بازيكنان يونايتد؛ اما اسپالتي دقيقاً برعكس اين قبيل مربي ها عمل ميكنه؛ با پنبه سر ميبره؛ چون همونطور كه گفتم كاريزما و عرضه ي نداشتشو به اين شكل كاور ميكنه و شخصيت محبوب باشگاه رو غرق دورويي و تزوير خودش ميكنه. از مصاحبه ي قبل بازي با اينتراخت تا مصاحبه ي قبل دربي اينو فهميدم؛ بريد دوباره مصاحبه هاشو بخونيد؛ دائماً به ايكاردي طعنه زده و خواسته اونو مقصر بحران تيم جلوه بده. واقعاً تازه متوجه ميشم توتي و دروسي حرف درست رو درمورد اسپالتي ميزدن. اما براي بازي امشب هيچ استرسي ندارم، نتيجه ي خوبي ميگيريم و پايان فصل هم مسيرمون از اسپالتي بدون شك جدا ميشه.
