"پلکانی به بهشت" یکی از آهنگ های آلبوم چهارم گروه انگلیسی "لد زپلین" است که در سال 1971 منتشر شد و علیرغم اینکه یک تک آهنگ نبود، به لطف لیریکس اسرارآمیز و حاشیه سازش که میتوان به طُرُق مختلف آنرا تفسیر کرد و البته نوازندگی/خوانندگی استادانه اعضای گروه (به خصوص تک نوازی گیتار جاودانهی "جیمی پیچ")، به محبوبیت بسیاری رسید و (به حق) از سوی بسیاری از محافل موسیقی، برترین آهنگ تاریخ موسیقی راک لقب گرفته است.
..........
There's a lady who's sure all that glitters is gold
And she's buying a stairway to heaven.
When she gets there she knows, if the stores are all closed
With a word she can get what she came for.
Ooh, ooh, and she's buying a stairway to heaven.
بانویی هست که شک ندارد هر چیز درخشانی، طلاست
و دارد پلکانی برای رفتن به بهشت میخرد
وقتی به آنجا برسد، میداند که اگه تمام مغازه ها هم بسته باشند
با گفتن یک کلمه میتواند به چیزی که دنبالش است، برسد
و دارد پلکانی برای رفتن به بهشت میخرد
There's a sign on the wall but she wants to be sure
'Cause you know sometimes words have two meanings.
In a tree by the brook, there's a songbird who sings,
Sometimes all of our thoughts are misgiven.
نشانهای روی دیوار هست، ولی او میخواهد مطمئن شود
چون میدانید، گاهی اوقات کلمات دو معنی دارند
روی درختی کنار جوی آب، پرنده آوازه خوانی هست که آواز سر میدهد
گاهی اوقات تمام افکارمان پر از شک و تردید اند
Ooh, it makes me wonder,
Ooh, it makes me wonder.
این مرا به فکر وا میدارد
مرا به فکر وا میدارد
There's a feeling I get when I look to the west,
And my spirit is crying for leaving.
In my thoughts I have seen rings of smoke through the trees,
And the voices of those who stand looking.
وقتی به غرب نگاه می کنم، حسی به من دست میدهد
و روحـم برای ترک [جسمم] فریاد می کشد
در افکارم، حلقه های دود را در بین درختان دیده ام
و صدای کسانی را شنیدم که ایستاده بودند و تماشا میکردند
Ooh, it makes me wonder,
Ooh, it really makes me wonder.
این مرا به فکر وا میدارد
مرا به فکر وا میدارد
And it's whispered that soon, if we all call the tune,
Then the piper will lead us to reason.
And a new day will dawn for those who stand long,
And the forests will echo with laughter.
صدایی نجواگر نوید میدهد که به زودی اگر همهمان همنوا شویم
نیزن ما را به سوی عقل و منطق هدایت خواهد کرد
و روزی جدید برای کسانی که ثابت قدم بودهاند، شروع خواهد شد
و جنگل ها این را با خنده انعکاس میدهند
If there's a bustle in your hedgerow, don't be alarmed now,
It's just a spring clean for the May queen.
Yes, there are two paths you can go by, but in the long run
There's still time to change the road you're on.
And it makes me wonder.
اگر در ردیف بوتههای جلوی خانهات جنب و جوشای دیدی، مضطرب نشـو
ملکه ماه می (بهار) است که دارد خانه تکانی میکند
آری، دو راه پیش رویات قرار گرفته است، اما در بلند مدت (تا مدت ها بعد)
هنوز هم برای تغییر مسیرت، زمان داری
و این این مرا به فکر وا میدارد
Your head is humming and it won't go, in case you don't know,
The piper's calling you to join him,
Dear lady, can you hear the wind blow, and did you know
Your stairway lies on the whispering wind?
در سرت صدای زمزمه ای بی پایان را میشنوی، اگر نمیدانی
بدان که نیزن دارد فرا میخواندت تا به او بپیوندی
بانوی عزیز، صدای وزش باد را میشنوی؟
و میدانستی کـه پلکانت بر باد نجواگر استوار است؟
And as we wind on down the road
Our shadows taller than our soul.
There walks a lady we all know
Who shines white light and wants to show
How everything still turns to gold.
And if you listen very hard
The tune will come to you at last.
When all are one and one is all
To be a rock and not to roll.
و همانطور که به تدریج به انتهای جاده نزدیک میشویم
سایههایمان بلندتر از ارواحمان، قد میکشند
آنجا، بانویی قدم میزند که همهمان میشناسیمش
بانویی که با نوری سفید میدرخشـد و میخواهد نشانمان دهد
که چطور همه چیز هنوز هم به طلا تبدیل میشوند
و اگر با دقت گوش دهی
نغمه بالاخره به گوشات میرسد
وقتی یکی برای همه و همه برای یکی شوند
سنگ باشند و نغلتند (استوار باشند و متزلزل نشوند)
And she's buying a stairway to heaven.
و او دارد پلکانی برای رفتن به بهشت میخرد