طرفداری – دوئل انگلیس و آلمان در رقابت های این فصل از لیگ قهرمانان اروپا با اختلاف فاحشی به نفع انگلیسی ها به پایان رسید و تیم های آلمانی در مجموع شش تقابل با حریفان انگلیسی خود در پنج بازی شکست را پذیرا شدند و تنها در یک دیدار به تساوی دست یافتند. در مجموع این شش رویارویی نمایندگان لیگ برتر 17 مرتبه موفق به گل زنی شدند، در حالی که نمایندگان بوندس لیگا تنها 3 مرتبه دروازه رقیبان خود را گشودند. نکته بسیار دردناک برای تیم های بایرن مونیخ، دورتموند و شالکه این واقعیت است که در این دیدارها 2 گل از این 3 گل از روی نقطه پنالتی و تک گل باقی مانده نیز توسط مدافع حریف به ثمر رسیده است.
به این ترتیب در سال 2019 برای اولین بار از سال 2006 هیچ نماینده ای از بوندسلیگا در جمع هشت تیم نهایی رقابت های لیگ قهرمانان اروپا حاضر نخواهد بود. اتفاقی تاریخی که بعد از حذف مانشافت از مرحله گروهی رقابت های جام جهانی 2018 روسیه و همچنین ناکامی این تیم در رقابت های لیگ ملت ها نشان دهنده اوضاع وخیم و بحرانی فوتبال آلمان است. به نحوی که برخی از مطبوعات آلمانی شرایط حال حاضر فوتبال این کشور را با ساعت صفر* مقایسه می کنند.
سال های 2018 و 2019 به عنوان دو سال تلخ وارد تاریخ فوتبال آلمان خواهند شد، اما پرسش مهمی که مطرح می شود این است که آیا این ناکامی های فوتبال آلمان ادامه دار خواهند بود؟ پاسخ به چنین پرسشی چندان ساده نخواهد بود، اما بی تردید می توان با اطمینان گفت که تیم های بوندس لیگایی با توجه به بیدار شدن غول فوتبال انگلیس چندان کار آسانی برای موفقیت در اروپا در پیش رو نخواهند داشت. در واقع برتری مالی تیم های انگلیسی در این فصل از رقابت های فوتبال در اروپا به خوبی خود را نشان داده است و سران این باشگاه ها سرمایه گذاری منطقی تر و هدف دار تری انجام می دهند. موضوعی که به شدت به ضرر بوندس لیگا تمام شده است. چنین واقعیتی را می توان در خریدهای فراوانی که باشگاه های فوتبال انگلیس در سال های گذشته از بوندس لیگا داشته اند، به خوبی مشاهده کرد. حتی پپ گواردیولا و یورگن کلوپ، دو سرمربی از سه سرمربی موفق سال های گذشته بوندس لیگا نیز هم اکنون هدایت تیم های انگلیسی منچسترسیتی و لیورپول را بر عهده دارند و اینکه انگلیسی ها نتوانسته اند تا کنون سومین سرمربی موفق سال های گذشته بوندسلیگا را جذب نمایند تنها به این دلیل بوده که یوپ هاینکس از دنیای مربیگری فوتبال خداحافظی کرده است.
میشائیل بالاک که خود در سال 2006 به امید فتح لیگ قهرمانان اروپا از بایرن مونیخ به چلسی پیوست در زمینه شرایط حال حاضر فوتبال آلمان گفته است:
ما در جام جهانی بسیار زود حذف شدیم و در لیگ ملت ها نیز به دسته پایین تر سقوط کردیم. در لیگ قهرمانان نیز هیج یک از تیم های آلمانی موفق به عبور از مرحله یک هشتم نهایی نشدند. این مسئله نشان دهنده این است که همه تصمیمات اتخاذ شده در فوتبال آلمان درست نبوده اند و فوتبال ما نیاز به آنالیز و بازسازی اساسی دارد.
لیگ برتر انگلیس به یک لیگ جهانی بدل شده که رقابت های آن در سراسر دنیا دنبال می شود. انگلیسی ها با فروش باشگاه های خود به سرمایه گذارن مختلف موجب برانگیخته شدن کاپیتالیسم فوتبالی شده اند و لیگی را به وجود آورده اند که شش تیم متمول در هر فصل آن، رقابتی سنگین و هیجان انگیز بر سر کسب عنوان قهرمانی دارند. در فوتبال آلمان از لحاظ مالی تنها بایرن مونیخ از قدرت رقابت با این شش تیم برخوردار است. بایرن مونیخ چهارمین باشگاه متمول فوتبال اروپا ترجیح داد در تابستان گذشته فعالیتی در بازار نقل و انتقالات نداشته باشد و به این ترتیب فصل بسیار فاجعه باری را برای خود رقم زد و قابل پیش بینی است که اگر سران این تیم آلمانی در تابستان پیش رو از برنامه ای جامع و بلند مدت برای تقویت کادر خود برخوردار نباشند، این باشگاه جایگاه خود را در بین تیم های برتر فوتبال اروپا از دست خواهد داد.
اوضاع دیگر باشگاه های حاضر در بوندس لیگا بسیار پیچیده تر است. دورتموند هر ساله بازیکنان کلیدی خود را به راحتی به تیم های دیگر واگذار می کند. برای نمونه این تیم در سال های اخیر ستارگان تاثیرگذار خود نظیر گوتسه، هوملس، لواندوفسکی، گوندوعان، مخیتاریان، اوبامیانگ، دمبله را در راستای سیاست نقل و انتقالاتی خود از دست داده و در هر فصل تیمی جوان را راهی رقابت های مختلف کرده است که بی تردید نمی توان از چنین تیم کم تجربه ای توقع قهرمانی و درخشش داشت. شرایط شالکه دیگر نماینده آلمان در رقابت های لیگ قهرمانان اروپا نیز در این زمینه چندان با دورتموند متفاوت نیست و این تیم نیز در هر تابستان به راحتی استعدادهای تاثیرگذار خود نظیر دراکسلر، سانه، کرر و گورتسکا را از دست می دهد.
شرایط فوتبال آلمان بحرانی است اما چندان نمی توان آن را مایوس کننده دانست. نسل فوتبال آلمان که در سال 2014 فاتح جام جهانی شده و در سال 2013 به قهرمانی در لیگ قهرمانان رسید دیگر به تاریخ پیوسته است و انتظار می رود نسل جدید فوتبال این کشور بتواند افتخارات گذشته فوتبال آلمان را تکرار کند. موفقیت تیم ملی آلمان یا باشگاهی از این کشور همچنان ممکن به نظر می رسد، اما بی تردید در آینده ای نزدیک تکرار فینالی تمام آلمانی در لیگ قهرمانان اروپا همانند فینال ویمبلی در سال 2013 قابل تصور نخواهد بود و در عوض به نظر می رسد با توجه به قدرت گرفتن فوتبال انگلیس از سال جاری می توان شاهد فینال های تمام انگلیسی بیشتری بود.
* Stunde Null: اصطلاح ساعت صفر برای دوران بعد از هشتم ماه مه سال 1945 و زمان پایان جنگ جهانی دوم در آلمان استفاده می شود. دورانی که با تسلیم شدن بدون پیش شرط ارتش آلمان، آلمان نازی فروپاشید و شرایط برای شروعی جدید در این کشور فراهم شد.