روانیPsycho
کارگردان:آلفرد هیچکاک
تهیهکننده: آلفرد هیچکاک
فیلمنامهنویس جوزف استفانو
بر اساس: روانی از رابرت بلاک
بازیگران:آنتونی پرکینز. جنت لی
ورا مایلز. لورن تاتل
موسیقی:برنارد هرمان
فیلمبرداری:جان ال. راسل
تدوین:جرج توماسینی
محصول: ۱۹۶۰
جوایز :
نامزد اسکار: بهترین بازیگر نقش مکمل زن، بهترین طراحی صحنه، بهترین فیلمبرداری، بهترین کارگردانی.
فیلمی دلهرهآور است به کارگردانی آلفرد هیچکاک محصول سال ۱۹۶۰ کشور آمریکا. این فیلم یکی از برترین فیلمهای ژانر وحشت تاریخ سینما شناخته شده و در فهرست «صد سال… صد فیلم» بنیاد فیلم آمریکا که لیستی از ۱۰۰ فیلم برتر تاریخ سینما به انتخاب منتقدان سینماست، در رتبهٔ ۱۸ قرار دارد. شخصیت منفی این فیلم، نورمن بِیتس، جزو برترین شروران تاریخ سینمای جهان محسوب میشود و در فهرست «۱۰۰ سال… ۱۰۰ شرور و قهرمان» بنیاد فیلم آمریکا، که فهرستی از ۵۰ تا از برترین قهرمانها و ۵۰ تا از برترین شرورهای تاریخ سینما به انتخاب منتقدان سینماست، در رتبهٔ ۲ قرار دارد. گاس ون سنت در سال ۱۹۹۸ این فیلم را با همین عنوان بازسازی کرد.
خلاصه داستان:
«مارین کرین» (لی) به امید تسهیل کار ازدواجش با «سام لومیس» (گاوین) پولهای کارفرمایش را میدزدد و از شهر محل سکونتش خارج میشود و بین راه در هتل بیتس، که جوانی به نام «نورمن بیتس» (پرکینز) اداره اش میکند، به استراحت میپردازد. «نورمن» به او میگوید که همراه مادر از لحاظ روانی نامتعادلش در خانه کنار هتل زندگی میکند. شب هنگام که، «ماریون» از کار خود پشیمان شده، پیش از خواب به حمام میرود و زیر دوش – ظاهراً به دست مادر «نورمن» - به قتل میرسد. «نورمن» آثار قتل را پاک میکند و جسد «ماریون» و اتوموبیلاش را در باتلاق میاندازد.
در ادامه «سام» به همراه خواهر ماریون «لی لا» (مایلز) و یک کارآگاه خصوصی به نام «آربوگاست» (بالسام) به جستجوی «ماریون» میآیند. آربوگاست نیز وقتی وارد خانهای میشود که مادر نورمن در آن زندگی میکند، توسط او به قتل میرسد. سرانجام سام و لیلا به دنبال او میایند. هنگامی که سم، سر نورمن بیتس را گرم میکند، لیلا به دنبال هر نشانی از مادر نورمن بیتس یا آربوگاست یا مارین میگردد. نورمن ناگهان متوجه ماجرا میشود و به سرعت به دنبال لیلا داخل خانه میدود. لیلا برای اینکه نورمن او را نبیند، وارد انباری زیرپله میشود، که تصادفاً همان مکانی است که نورمن مادر خود را در آنجا مخفی کرده. نورمن که تصور میکند لیلا به طبقه بالا رفته، به سرعت از پلهها بالا میرود. در این هنگام، لیلا پیرزنی را میبیند که پشت به او رو به آتش روی صندلیای نشسته، ولی وقتی او را برمیگرداند، متوجه میشود که او چیزی جز یک اسکلت نیست.
لیلا با دیدن اسکلت جیغ وحشتناکی میکشد و متوجه میشود که سالهاست که مادر بیتس مردهاست؛ ولی ناگهان، زنی با وحشتناکترین قیافه ممکن، با چاقوی بلندی به سمت او حملهور میشود. این فرد، همان کسیست که مارین و آربوگاست را به قتل رسانده. این فرد، مادر نورمن بیتس نیست؛ بلکه خود نورمن بیتس است؛ که در اثر شوکی که پس از قتل مادرش به او وارد شده، خود را شبیه به مادرش میکند، و کارهای وحشتناکی انجام میدهد.
سکانس حمام:
سکانس «قتل زیر دوش حمام» در فیلم روانی دارای چنان اهمیتی در تاریخ سینما است که در بسیاری از دانشکدههای سینمایی جهان تدریس میشود. در این سکانس سهدقیقهای از ۷۷ زاویه دوربین و ۵۰ کات استفاده شدهاست.
یادداشت فیلم روانی هیچکاک:
فیلم بیمار روانی یکی از برترین آثار استاد است. فیلمی به تمام معنی هیچکاکی و برگرفته شده از یک موضوع کاملا هیچکاکی. فیلم با صحنه ی کوبنده ای آغاز می شود (صحنه ی اول پس از چند دیزالو برای مشخص کردن موقعیت، وارد یکی از اتاقهای یک هتل می شود) و تماشاچی را خلع سلاح می کند و به دنیای زیبا و لبریز از توهم هیچکاک می برد.
در این فیلم هیچکاک برای اولین بار در شیوه ی روایت گویی خود تغییراتی پدید می آورد، یعنی در نیمه های فیلم شخصیت زن را علیرغم اینکه توانسته توجه تماشچیان را جلب کند می کشد و نابود می کند و شخصیت دیگری را جایگزین او می کند. یعنی در حقیقت ما تا صحنه ی قتل در حمام جانت لی را تعقیب می کردیم، پس از کشته شدن جانت لی، هیچکاک تماشاگر را به دنبال آن بازیگر دیگرش می فرستد. آنتونی پرکینز. ما حدود نیمی از فیلم را با این آدم سپری می کنیم و به سرنوشتش علاقه مند می شویم و در پایان هیچکاک سعی دارد با یک شوک شدید ما را از فضای خشن اثر جدا کند. فیلم بیمار روانی واجد بسیاری از مشخصاتی است که سایر آثار هیچکاک نیز آنها را دارا می باشند. نظیر بازی با الگوی داستان پردازی، مادر فیلم بیمار روانی(۱۹۶۰ ) علیرغم اینکه در فیلم حضور ندارد ولی فقط با همین حضور معنوی اش یکی از خوف انگیز ترین مادران هیچکاکی است. زنی که به راحتی می تواند دست به قتل بزند و آدم ها را قربانی خودخواهی های خودش بکند. مادر فیلم بیمار روانی ، یک مادر مریض است که ما به غیر صدا هیچ اثر دیگری از او نداریم. شخصیتی به نام مادر در داخل آن خانه متروک و بزرگ و قصر مانند وجود دارد که نقش موثری در رفتار و گفتار پسر جوانش نورمن ( آنتونی پرکینز ) دارد. مهمترین علاقه ی نورمن تاکسیدرمی کردن پرندگان است، بعید به نظر می رسد یک آدم عادی به چنین کار وحشتناکی به عنوان سرگرمی نگاه کند. نورمن از جهان بدش می آید و از هر چه در آن است متنفر است. عشق زیادی که به مادر نامهربانش داشته باعث شده نتواند بعد از پدرش حضور مرد دیگری را در خانه بپذیرد و هم مادر و هم آن مرد را بکشد. وقتی مادرش را دفن می کند تحمل دوری از او را حتی برای یک شب ندارد. پس قبر مادرش را نبش کرده و جسد او را در آورده و چندین سال با جسد مادرش زندگی می کند و طوری رفتار می کند که انگار مادرش زنده است و حتی در غالب او فرورفته ( در لحظات خاصی ) و با هم (نورمن و مادرش ) صحبت می کنند. یکی از مهمترین نکات فیلم بیمار روانی که کمتر به آن پرداخته شده است، عشق است. نورمن عاشق مادرش است، به خاطر همین عشق او را می کشد و بعد از او نمی تواند عاشق دیگری بشود. وقتی از ماریون ( با بازی جنت لی ) خوشش می آید مادر درون نورمن حسودی کرده و نمی خواهد کار به جاهای باریکتر بکشد. در حقیقت نمی خواهد نورمن عاشق شود و می خواهد نورمن را تا آخر عمرش تحت تسلط خود داشته باشد. به همین خاطر مادر درون نورمن بر نورمن واقعی پیروز شده و نورمن به شکل مادرش در می آید و ماریون را به قتل می رساند. نورمن واقعا معتقد است که ماریون به دست مادرش کشته شده، من که حرف او را می پذیرم شما چطور؟
بیمار روانی را می توان فیلمی نو و پیشرو به حساب آورد.