اختصاصی طرفداری- اولیور وندل می گوید:" جایی که عاشق می شویم، خانه است. خانه جایی است که پا هایمان از آن خارج می شوند اما قلبمان نه." او فاتح سه لیگ قهرمانان پشت سر هم است، کاری که خیلی از مربیان بزرگ جهان حتی یک بار هم نتوانستند آن را انجام دهند چه برسد به سه بار، آن هم پشت سر هم. سه بار فتح متوالی لیگ قهرمانان اروپا آنقدر کار بزرگی است که غرور سر تا پای وجود شما را بگیرد و ریشه های خود را فراموش کنید. اما او هر چقدر بزرگ تر می شد، سرش به زمین نزدیک تر می شد. هر چقدر جام های بیشتری را بالای سر می برد، پاهایش روی زمین محکم تر می شدند. آنقدر محکم که پس از هشت ماه دوری از خانه، تصمیم گرفت به خانه برگردد، در بدترین زمان ممکن در بدترین جای ممکن. در زمانی از خانه جز یک ویرانه باقی نمانده است؛ از آن قصر باشکوهی که تحویل داد حالا یک خرابه باقی مانده است. در جایی که بازیکنان هم دیگر پشت هم نیستند، در جایی که حتی طاقت کاپیتان راموس سر ریز شده است.
مثل های قدیمی می گویند، پدر و مادر ها فرزند خود را تر و خشک می کنند تا در زمان پیری، آن ها نیز به پدر و مادر خود کمک کنند. او فرزند خلف، خانواده ای است که حالا، در این بازه به او نیازمند شده اند و او فروتنانه، تلفن خانواده را جواب داده است و گفته است که برای کمک خودش را می رساند؛ و حالا او رسیده است. زین الدین زیدان پس از 9 ماه و 11 روز دوری، در های خانه خاک گرفته را باز کرد و بازگشت.
از زمان جدایی زیدان از رئال مادرید تا زمان بازگشت او، دو مربی هدایت این تیم را قبول کردند. لوپتگی اولین سرمربی بود. او تنها 14 بازی سرمربی این تیم بود. در واقع شاید پرز تنها 14 بازی توانست بازی های تیم او را تحمل کند. اولین بازی رسمی لوپتگی همراه با یک باخت تحقیر آمیز 4 بر 2 مقابل اتلتیکو مادرید در سوپرکاپ اروپا بود. علی رغم پیروزی ها و نتایج خوب در ادامه فصل (هرچند مقابل تیم های نه چندان مطرح لیگای اسپانیا) بازه بد رئال از راه رسید. 26 سپتامبر 2018 رئال مادرید در سانچز پیزخوان با 3 گل مقابل سویا تحقیر شد. یک تساوی 0 بر 0 در خانه در دربی مادرید اوضاع را برای لوپتگی سخت کرد. اما چیزی که سبب خشم هواداران و البته آقای مدیر شد دو شکست متوالی مقابل دو تیمی بود که انتظار می رفت رئال مادرید پر گل آن ها را شکست دهد. رئال مادرید مقابل زسکا مسکو و آلاوز با یک گل شکست خورد و البته باخت 2 بر 1 خانگی مقابل لوانته را هم به این دو بازی اضافه کنید. البته تیر آخر بر پیکر نیمه جان رئال مادرید لوپتگی، دریافت 5 گل از بارسلونا بدون مسی در نیوکمپ بود. عدد 5 معروف دستان جرارد پیکه، بدترین حس ممکن برای هواداران رئال مادرید. بعد از آن شکست پرز صبر نکرد و لوپتگی را به خانه فرستاد و سانتیاگو سولاری بازیکن سابق تیم را جانشین او کرد.
- عملکرد لوپتگی در رئال مادرید: 14 بازی / 2 تساوی / 6 شکست / 6 پیروزی | 21 گل زده و 20 گل خورده
اوضاع برای سولاری که جانشین لوپتگی شد، بهتر پیش رفت و او بیش از دو برابرلوپتگی روی نیمکت رئال مادرید نشست. او 32 بازی سرمربی لوس بلانکوس بود. شاید از اول خودش هم می دانست، موقتا سرمربی تیم شده است. شاید نتایج خوب هم نمی توانست پرز را قانع کند که برای فصل بعد هم او را نیمکت نگه دارد. کم کم اما اوضاع بهتر شد و رئال مادرید از گروهش در لیگ قهرمانان صعود کرد و در جام باشگاه های جهان هم به قهرمانی رسید تا مسکنی بر درد عملکرد سینوسی رئال مادرید پیدا شود. به نظر اوضاع داشت خوب پیشرفت تا قرعه و سرنوشت هم قصد کرد با سولاری و رئال مادرید وارد جنگ شود و دست به شمشیر بَرَد. قرعه کشی منحوس کوپا دل ری انجام شد. رئال مادرید و بارسلونا حریف هم در نیمه نهایی شدند. این یعنی رئال مادرید در عرض 28 روز باید در سه ال کلاسیکو، یک دربی شهر مادرید و دو بازی لیگ قهرمانان اروپا (غیر از بازی های لیگ) به میدان برود. تساوی 1 بر 1 در نیوکمپ مقابل بارسلونا در بازی رفت نیمه نهایی همه را امیدوار کرد. شکست 3 بر 1 اتلتیکو در واندا مترو پولیتانو و سپس شکست آژاکس در خانه مهر تاییدی بود بر امیدواری هواداران رئال مادرید و فراموش کردن جدایی رونالدو و زیدان از تیم.
اما ویروس ها هیچگاه از وجودشان شما را با خبر نمی کنند. در انزوا می مانند و وقتی در اوج قدرت کمی ضعیف شدید، شما را از پای در می آورند. ویروس رئال مادرید شروع به تکثیر کرد. رئال مادرید در خانه سه گل از بارسا خورد و از کوپا دل ری حذف شد، سپس در یک بازی خانگی در لیگ به مصاف بارسا رفت و بازهم شکست خورد تا قهرمانی لیگ را عملا از دست بدهد. همه فکر می کردند صعود در لیگ قهرمانان مرهمی بر فصل کابوس وار رئال خواهد بود، اما رئال مادرید در لیگ قهرمانان، در تورنمنتی که به مانند خانه اش است و تمام راه های فرار آن را بلد است، با 4 گل مقابل آژاکس سلاخی شد و بدترین شکست خانگی باشگاه در لیگ قهرمانان رقم خورد. دقیقا 7 روز، دقیقا یک هفته این ویروس لعنتی زمان نیاز داشت تا آن کاخ باشکوه را با خاک یکسان کند. حالا آن قهرمان کشته شده است. 1392 روز سلطه بر اروپا پایان یافته است.
- عملکرد سولاری در رئال مادرید: 32 بازی / 22 برد / 2 تساوی / 8 شکست | 71 گل زده / 37 گل خورده
پس از آن شکست پرز، یک بازی دیگر هم سولاری را تحمل کرد و سپس تلفن فرزند خلف باشگاهش را پیدا کرد. پرز مستقیم و بدون هیچ شکی به سراغ زیدان رفت. کسی که کاری کرده بود که شاید هیچکس در تاریخ نتواند قصد انجام آن را هم بکند، چه برسد به تکرار آن.
اوضاع در رئال مادرید اصلا خوب نیست. ایسکو حتی در لیست بازی ها هم قرار نمی گرفت. ستون اصلی تیم زیدان، حتی خودش هم از وضع خودش خبر ندارد، مارسلو نیمکت نشین محض شده است، سرخیو راموس دیگر بوی یک رهبر را نمی دهد. مهاجمان تیم پست های خودشان را فراموش کرده اند. گرت بیل، گرت بیل، واقعا بیل آنقدر ناآماده است که هیچ کلمه ای برای وصفش پیدا نمی شود. تکلیف دروازه بان تیم معلوم نیست. ناواس می درخشد اما نیمکت نشین می شود و کورتوا ثبات نداشته است. واران، کسی که خود زیدان به تیم اصلی آوردش و معرفش به دنیای فوتبال بود، در بازی سردرگم و گنگ است. حال رئال مادرید بعد از زیدان تعریفی نداشته است. ایسکو در این فصل تنها 1175 دقیقه بازی کرده است. 4 گل زده است و 1 پاس گل داده است. در حالی که در کل فصل قبل حدود 3000 دقیقه بازی کرد و 9 گل زد و 10 پاس گل داد.
زیدان سال 2010، 4 سال پس از بازنشستگی اش به رده های سنی رئال مادرید پیوست و مدتی هم دستیار در تیم اصلی بود و کنار آنچلوتی قهرمانی در لیگ قهرمانان را تجربه کرد. در کل دوران حضور زیدان در رئال مادرید این تیم تنها در 16 بازی شکست خورد، در حالی که در همین 9 ماه و 11 روز این تیم متحمل 14 شکست در تورنمنت های مختلف شده است.
285 روز پیش، زیدان پاهایش را از خانه اش بیرون گذاشت اما قلبش را جایی داخل همان خانه جا گذاشت. 285 روز بعد فهمید که قلبش را با خود نیاورده است. بازگشت تا قلبش را پیدا کند اما با دیدن خانه سست شد. برای یک عاشق، خانه ویران می شود ولی خراب نه. خانه زیدان ویران شده اما خراب نه.