به افراد ورزیده و چالاکی که درجنگ های تن به تن و بعضی عملیات فردی ,چالاکی به خرج داده و با دانایی , قدرت بدنی ,فنون رزمی و ورزشی مانند کوهنوردی و صخره نوردی در بالارفتن از دیوارهای بلند مهارت داشتند, عیار می گفتند تقریبا شبیه عملکرد نینجا های امروزی است .
اما غیر از این حالات، عیاران دارای مرامنامهای نانوشتهبودند.
شرافت، صحت عمل، رسیدگی بهتنگدستان، حمایت از مظلوم و تاختن برظالم ودیگر آیین جوانمردی، از جمله مرامنامه عیارانبوده که به آن نیز پایبند بودهاند. قدیمترین نوععیاری در داستانهای شاهنامه تعریف شده است.مثل عیاری رفتن رستم به دژ تورانیان برای دیدنسهراب، عیاری رفتن گیو به توران زمین بهجستجوی کیخسرو، عیاری رفتن رستم در کسوتبازرگانان برای رهیابی بیژن، عیاری رفتناسفندیار به روئیندژ. این موارد در شاهنامهحکیم ابوالقاسم فردوسی نشانگر وجود عیاران درآن زمان بوده و این شواهد حتی چگونگیعیاری را از نظر تاریخی روشن میسازد. ازمستندات تاریخی چنین پیداست که در هر شهریعیاران رئیسی داشتهاند که او را سرهنگمیگفتند.
عیاران مردانی جوانمرد، شجاع،جنگجو، دارای صفات عالی انسانی و مردانگی بههمراه شفقت و ضعیف نوازی در منتهاترین حد،تعریف شدهاند. جوانمردترین عیاران، آن بود که او را چندگونههنر بود. دلیری، رفتار مردانه، بردباری به هر کار.به کس زیان نرساند، پاک دل و پاک عورت به عهدخود، وفادار، زبان به سود حق روا دارد.بر بیچارگان بخشنده باشد. بدان را ازبدکرداری باز دارد. راست گوید، راست شنود. برآن سفره که نان خورده باشد، بد نکند; حق نمکبداند. نیکی را به بدی مکافات نکند. زبان را نیکنگاه دارد. بلا را راحت نبیند و در حقیقت بر اینسه شرط باشد: اول خرد، دوم راستی، سوممردمی».
آنان از سلاحی به نام مُعَیِّر که به ساق دستان خود میبستند از خود محافظت میکردند و دشمنان خود را با آن میکشتند معیر نوعی تیغه مکانیکی داشت که در زمان اولین رهبر این فرقه آریا خان عیار در زمان پادشاهی داریوش هخامنشی ساخته شد که هزار سال بعد حسن صباح این سبک مبارزه را با کمک ده عیار از جمله فرمانده منوچهر به فدائیان خود آموزش داد .
عیاران در تمام دوران از شگفت انگیزترینپهلوانان بودهاند که با تجهیزات کامل به ماموریتمیرفتهاند. البسه و ابزار آنها عبارت بود: از جبهسیاه آستین، نیم جبه، قبای زره دار، دارویبیهوشی، کارد، خنجر، زنبور گنج کاو، خایسکچه کهچکشی کوچک بود، اره، سوهان، مقراض، کمند وآنچه لازم داشتند. اگر بخواهیم آنان را با رزمآوران این دوره مقایسه کنیم، تقریبا با چریکها ونینجاها قابل مقایسه هستند. پهلوانان زورخانهها کهدر صورت لزوم در جلوی سلاطین نیز کشتیمیگرفتنهاند، همه عیار بودند. همین پهلوانان،معتمدین محل بودند و در دورانهای بی نظمی یادوران هایی که نظم ظاهری حاکم بود ولی درحقیقت مردم، تامین مالی و جانی نداشتند، بهصورت پهلوانان زورخانه، امنیت محلات را حفظ میکردهاند که ما رد آنان را حتی در زمانحکومت رضاخان در محلات و شهرها میبینیم مانند :
پهلوان سید علی استاد غلامرضا تختی ، پهلوان اکبر خراسانی، پهلوان رزاز، پهلوانمفرد ، غلامرضا تختی