.
باشگاه بایرن مونیخ در تاریخ 27 فوریه سال 1900 در شهر مونیخ پایتخت ایالت باواریا تاسیس شد. یک گروه متشکل از 11 بازیکن جوان فوتبال که از باشگاه های خود جدا شده بودند و فعالیت اصلی آن در ژیمناستیک بود. در کافه گیزلا واقع در منطقه شوابنگ شهر مونیخ جمع شدند و با رهبری فرانتس جان باشگاه بایرن مونیخ را تاسیس کردند و فرانتس جان اولین رئیس باشگاه بایرن شد. این باشگاه از داخل یک کافه کوچک پدید آمد این باشگاه و در آینده تبدیل به یکی از موفق ترین باشگاه ها اروپایی شد. و در حال حاضر یکی از بزرگترین و پرافتخار ترین باشگاه های ورزشی در جهان است. بایرن تا کنون بیش از 270 هزار عضو رسمی و بیش از 4 هزار کانون هواداری در سراسر جهان دارد که به حمایت از این تیم می پردازند.
بایرن در منطقه باواریا به موفقیت هایی دست یافت و در 1932 اولین قهرمانی ملی خود را تحت هدایت ریچارد کوهن به دست آورد. بایرن مونیخ امروز با فاصله فاحش بزرگترین باشگاه آلمان است. هیچ تیمی از دیار ژرمن ها به غول های قرمز جنوبی نزدیک هم نیست. در سطح اروپا هم جزو قطب ها و برترین تیم های قاره سبز هستند و بازیکنان بزرگ زیادی را در تاریخ خود داشته اند. در این یادداشت به معرفی برخی از اسطوره های بزرگ بایرن مونیخ خواهیم پرداخت.در این سری یادداشت ها علاوه بر بازیکنان، مربیان نیز مد نظر قرار داده شده اند.
20-آرین روبن
(2009-2019)
پست: وینگر
ملیت: هلند
از کسی نمیترسم هزار تا فن بلده از کسی میترسم که یک فن رو هزار بار تکرار کرده ..
این جمله معروف بروس لی در اولین نگاه ما را یاد وینگر قهار هلندی می انداخت. حرکت در عرض آوردن توپ روی پای چپ و نواختن شوتی غیر قابل مهار. مسیری که اکثر گل های روبن از آن گذر کرده است.
آرین روبن در تاریخ 23 ژانویه 1984 در شهر بدوم، هلند بدنیا آمد. وقتی رئال با نامهربانی او را کنار زد او با دو جلسه تمرین در اولین بازیش برای بایرن 2 گل زد، !نگار جوری بازی میکرد سال ها عضو بایرن مونیخ هست. بی شک کنر ریبری بهترین خرید های تاریخ بایرن از نوع غیر بوندسلیگا این دو بودند. زوج مرگبارشان بوندس رو به وجد آورد.روبن بازیکنی خاص برای بایرن بود. ستاره عالی.یکی از برترین هلندی های غیرآژاکسی و یکی از چشم نوازترین ستاره های تاریخ بایرن.
انگار در تخصصش است. حرکت به جلو و تغییر مسیر در عرض و یک ضربه بغل پا با پای چپ و گل. انگار این نوع گل زدن فقط در اختراع او بود و همیشه به بهترین شکل آن را انجام میداد. درسته که شیشه ای بود و درست است که مغرور و خودخواه بود اما یگانه بود. باهوش و یک فوتبالیست خاص که به بازگشت بین المللی بایرن مونیخ کمکی اساسی کرد و شاید طی اتفاقاتی ماننده 2012 و آن شب تلخ با چلسی در مونیخ یا پنالتی که در وستفالن خراب کرد از چشم هواداران افتاد اما در عرض یک سال همه چیز را جبران کرد و مانند یک مجازات گر از دورتمند در جام حذفی انتقام کرد و در لندن و در مونیخ از عامل های مهم قهرمانی بایرن مونیخ در سه گانه تاریخی بود.
در نیمه اول بازی آرین روبن با از دست دادن چندین موقعیت گل شرایطی روحیی خود را از دست داد و از سوی تماشاگران تحت فشار قرار گرفت، اما در دقیقه 89 بازی آرین روبن با حرکتی زیبا دفاع بورسیا دورتموند را جا گذاشت و با وایدنفلر تک به تک شد و توپ را به آرامی وارد دروازه دورتموند کرد تا کابوس ناکامی در فینال لیگ قهرمانان اروپا را از بین ببرد. روبن با این گل بار دیگر محبوبیت خود را میان هواداران کسب کرد.
آرین را سلطان سمت چپ زمین می نامیدند، جایی که خط کشی سفید پایان زمین را در قسمت چپ را نشان می دهد. گروهی از کارشناسان از جمله : یوهان کرایف، مارکو ون باستن ، رانک رایکارد ، مارتین یول و گاس هیدینک او را به عنوان مستعد ترین فوتبالیست هلند وقتی فقط 17 سال داشت ، برگزیدند.
آرین را می توان یک قهرمان شطرنج نامید که در تنیس و والیبال نیز فوق العاده بوده و کلاً مستعد در ورزش های گوناگون است. او در سنین نوجوانی از بین فوتبال و تنیس ، فوتبال را برگزید. روبن خیلی زود به فونبال روی آوردو در تیم بدوم فعالیت خود را درتیم محل ثولدش شروع کرد ودرخشش خوبی دراین تیم داشت نا سرانجام درسال 1996 به تیم گرونینگن پیوست ودرتیم دوم این تیم توپ میزد تا سرانجام درسال 2000/2001به تیم اصلی راه پیداکرد. آژاکس قصد امضای قرارداد با روبن را داشت، اما از آنجا که لئوبین هاکر در آن زمان برای " هانس روبن"(پدر و مدیر برنامه های روبن) خیلی محبوب نبود و همچنین به این دلیل که بین هاکر مادر آرین را با لفظ دخترک مورد خطاب قرار داد و اسم آرین را اشتباهاً آریان نوشت، این قرارداد هیچ گاه به امضا نرسید.
آرین روبن با به ثمر رساندن 3 گل در فصل 1999-2000 در باشگاه گرونینگن و بازی های چشمگیر توانست به تیم اول این باشگاه راه پیدا کند، و در فصل 2000-2001 به عنوان بازیکن سال لیگ هلند را بدست آورد. آرین روبن در 50 بازی 8 گل برای باشگاه گرونینگن هلند به ثمر رساند و با تبدیل شدن به یک ستاره در این باشگاه برای فصل 2002-2003 با قراردادی به ارزش 3.9 میلیون یورو راهی باشگاه فوتبال پی اس وی آیندهوون شد.
این موفقیت روبن باعث شد تا مورد توجه هیدینگ وتیم پی اس وی قراربگیرد ودوفصل را دراین تیم سپری کرد. آرین روبن در فصل 2002-2003 در 33 بازی 12 گل به ثمر رساند و به همراه هم تیمی خود، ماتیا کژمان به عنوان بازیکن سال لیگ هلند انتخاب شد. این انتخاب باعث شد تا هواداران آیندهوون به این دو بازیکن لقب بتمن و رابین راه بدهند. (لقب کژمان بتمن بوده و تلفظ روبن هم مانند رابين مي باشد). همچنین روبن در این فصل هفدمین جایزه بازیکن با استعداد هلند را بدست آورد. روبن در باشگاه فوتبال آیندهوون بعد از گذشت 2 سال در 56 بازی 17 گل به ثمر رساند. روبن دراین تیم مشکلاتی هم داشت وی پس ازپشت سرگذاشتن سرطان مشکلاتی با هیدینگ پیداکرد.هیدینگ به روبن انتقادهای تندی کرداوبه رفتارهای روبن درزمین وهمچمپنین مصدومیت های اودرفصل دوم حضورش در پی اس وس معترض بود. روبن درمورد سرطانش میگوید:
دوران وحشتناکی بود بعدازمشاهدهی علایم غیرطبیعی به دکترمراجعه کردم ودکترگفت بایدنمونه برداری کرد وفقط صبرکنی.دران زمان صبربسیار وحشتناک بود.
روبن پس بدست اوردن دوجام درطی دوسال حضورش دراین که 69بازی درجام های مختلف بود وموفق به زدن 21گل تصمیم به جدایی ازاین گرفت اوبه لندن سفرکرد وسرالکس فرگوسن اورا متقاعد کرد به منچستربرود وروبن نیز یک قرارداد داخلی به ارزش 7میلیون یوروبه امضارساند امامالک ثرونمند چلسی مانع این انتقال شد واورا بامبلغ 12میلیون یورو به چلسی برد.
روبن در چلسی هم موفق و سربلند بود. زیر نظر مورینیو با اون مثلث مرگبار روبن و داف و دروگبا حریفان را یکی پس از دیگری با درخشش خودشان از تیغ میگذروندن. روبن فصل 2004-2005 را با به ثمر رساندن 7 گل به پایان رساند و در فصل 2005-2006 در بازی مقابل بلکبرن بار دیگر دچار مصدومیت شد و بازی های چلسی در لیگ قهرمانان اروپا را از دست داد. روبن با بهبود یافت مصدومیتش برای قهرمانی چلسی در لیگ برتر نقش به سزایی را ایفا کرد و در 26 بازی 6 گل به ثمر رساند.
روبن با مبلغ 35 میلیون یورو به مادرید پیوست. روبن به سرعت در ترکیب رئال جا گرفت و در پست بال راست به خدمت گرفته شد و با سرعت خیره کننده خود تبدیل به یک مهره کلیدی برای رئال تبدیل شد. آرین روبن در بازی الکلاسیکو سال 2008 در جایی که رئال مادرید موفق به پیروزی 4 بر 1 در ورزشگاه سنتیاگو برنابئو مقابل بارسلونا شد نقش مهی را ایفا کرد و گل دوم تیمش را به ثمر رساند. اما در سال 2008 اوضاع و شرایط هم برای او و هم اشنایدر هم وطنش تغییر کرد و با خرید کاکا و رونالدو از مادرید با دلخوری جدا شد. روبن در اینباره گفت :
واقعا نمیخواستم از مادرید جدا شوم اما آنها به من اعلام کردند دیگر نیازی به شما نیست.
با 25 میلیون یورو به بایرن مونیخ پیوست . ون خال با 1 روز تمرین در اولین مسابقه او را 30 دقیقه بازی داد و او 2 گل زیبا به ثمر رساند. زوج روبری از آنجا شکل گرفت. در همان سال اول با هتریک او برابر هانوفر بایرن قهرمان بوندسلیگا شد و با گل های به یاد ماندنی او بایرن مونیخ منچستر و فیورنتینا و لیون را کنار زد و به فینال لیگ قهرمانان رسید. در 7 آوریل 2010 میلادی آرین روبن در پیروزی بایرن مونیخ در لیگ قهرمانان اروپا مقابل منچستر یونایتد نقش مهمی را ایفا کرد و با به ثمر رساندن گل زیبا در ورزشگاه اولترافورد موجب حذف منچستر یونایند از این جام شد. روبن در سال 2010 با کسب 72.1 % آرا به عنوان مرد سال فوتبال آلمان معرفی شد و نام خود را به عنوان اولین بازیکن هلندی که این جایزه را در آلمان بدست آورده ثبت کرد.
یکی از روزهای تلخ آرین روبن در دوران فوتبالیش به فینال لیگ قهرمانان اروپا بر می گردد، جایی که بایرن مونیخ در فصل 2011-2012 باید مقابل چلسی انگلیس قرار گرفت. بازی این دو تیم در پایان 90 دقیقه تلاش با نتیجه 1-1 به تساوی رسید و کار به وقت های اضافه کشیده شد. در دقیقه 95 بازی بایرن مونیخ صاحب یک ضربه پنالتی در جریان بازی شد و آرین روبن این پنالتی را از دست داد تا اینکه بایرن نتواند در وقت های اضافه بازی پیروز شود و کار به ضربات پنالتی کشیده شد، تا بایرن مونیخ با نتیجه 4-3 در ضربات پنالتی مغلوب چلسی شود و قهرمانی را از دست بدهد.
اما بایرن سال بعدش با درایت هاینکس و کاپیتان های بی نظیرش لام و شواینی و تیم بی نظیرش توانست قهرمانه 3 گانه شود و تمام خاطرات تلخ مونیخ به فراموشی سپرده شود. آرین روبن با سرعت بالا خود به هنگام در اختیار داشتن توپ او را به یک بازیکن کلاس جهانی تبدیل کرده. آرین روبن در بازی با پای چپ خود بسیار مشهور است و به راحتی مدافعان را جا می گذارد. روبن در بازی هوایی نیز مهارت خاصی دارد و با استقاده از شوت های فنی و دقیق می تواند دروازه هر تیمی را باز کند. روبن در پست راست زمین به عنوان یک هافبک مهاجم شناخته می شود، با تکنیک و سرعت خود در گوشه های زمین آرایش دفاعی حریف را برهم می زند و موقعیت گلزنی برای خود و مهاجمان فراهم می کند. البته روبن به عنوان یک بازیکن خود خواه در میان هم تیمی هایش نیز شناخته می شود. روبن در بایرن مونیخ با فیلیپ لام مدافع این تیم نیز همکاری خوبی داشت در هنگام حمله از گوشه های زمین فلیپ لام به کمک این بازیکن می آید و بازی این بازیکن را تکمیل می کرد.
چیزی که درمورد روبن مشخص است این است که مصدویت درتمام دوران حرفه اش بلای جان اوبوده است. روبن 96 بازی ملی و 37 گل ملی برای تیم ملی هلند دارد و از سال 2003 که برای اولین بار به تیم ملی دعوت شد تا 2017 ستاره لاله های نارنجی بود و با هلند نایب قهرمان جام جهانی 2010 شد و در جام جهانی 2014 سوم شد.
افتخارات تیمی آرین روبن با بایرن موینخ:
قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا در فصل 2012-13
قهرمانی جام باشگاه های جهان در سال 2013
قهرمانی سوپرکاپ اروپا در سال 2013
قهرمانی بوندسلیگا در فصل 2017-18
قهرمانی بوندسلیگا در فصل 2016-17
قهرمانی بوندسلیگا در فصل 2015-16
قهرمانی بوندسلیگا در فصل 2014-15
قهرمانی بوندسلیگا در فصل 2013-14
قهرمانی بوندسلیگا در فصل 2012-13
قهرمانی بوندسلیگا در فصل 2009-10
قهرمانی دی اف بی پوکال در فصل 2015-16
قهرمانی دی اف بی پوکال در فصل 2013-14
قهرمانی دی اف بی پوکال در فصل 2012-13
قهرمانی دی اف بی پوکال در فصل 2009-10
قهرمانی سوپرکاپ در سال 2018
قهرمانی سوپرکاپ در سال 2017
قهرمانی سوپرکاپ در سال 2016
قهرمانی سوپرکاپ در سال 2012
قهرمانی سوپرکاپ در سال 2010
نایب قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا در فصل 2011-12
نایب قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا در فصل 2009-10
نایب قهرمانی بوندسلیگا در فصل 2011-12
نایب قهرمانی دی اف بی پوکال در فصل 2011-12
افتخارات انفرادی آرین روبن با بایرن موینخ:
حضور در تیم منتخب سال فیفا در سال 2014
حضور در تیم منتخب سال یوفا در سال 2014
حضور در تیم منتخب سال یوفا در سال 2011
حضور در تیم منتخب لیگ قهرمانان اروپا در فصل 2013-14
بهترین بازیکن سال فوتبال آلمان در سال 2010
بهترین ورزشکار سال هلند در سال 2014
گلچین مهارت های آرین روبن
19-اشتفان افنبرگ
(1990-1992 و 1998-2002)
پست: هافبک
ملیت: آلمان
با صورتی عبوس و موهایی بور، یک آلمانی تمام عیار بود. از همانها که تصویر کلیشهای ذهن ما از ژرمنها را تایید میکنند. یک مرد ماشینی و خالی از احساس. اما همین مرد به ظاهر نامهربان، یکی از اسطوره های بی بدیل باشگاه بزرگ بایرن مونیخ بود. صحبت از اشتفان افنبرگ است. مرد خط میانی بایرن در سال های 98 تا 2002 که نقشی اساسی در موفقیت های این باشگاه آلمانی داشت. هافبک دفاعی قلدر و مقتدر و جنجالی سابق مونیخی ها ملقب به ببر. اشتفان در دوم آگوست 1968 در شمال غربی آلمان و در شهرستان نایندروف هامبورگ به دنیا آمد. او در نوجوانی فوتبال را از تیم ویکتوریای هامبورگ آغاز کرد و بعد از درخشش در خط میانی این تیم در سال 1987به گلادباخ پیوست. در همین زمان پنج بازی برای تیم زیر 21 ساله های آلمان انجام داد و یک گل هم زد. افنبرگ خیلی زود شروع به درخشش در گلادباخ کرد و بعد از 3 سال مورد توجه بایرن قرار گرفت.
بازیکن نوآور و جنجالی که بر خلاف ژرمن ها سرد و خشک نبود.هافبکی کلاس بالا که پاس های دقیقی می داد و خوب شوت می زد. او همه نقاط زمین را به خوبی می شناخت و همچون یک رهبر تمام ریز و درشت مستطیل سبز را زیر نظر می گرفت. هوش و ذکاوتش زبانزد بود.
وی در زمان بازی خود در بایرن رهبر و از ارکان اصلی تیمش به حساب می آمد. افنبرگ یکی از جنجالی ترین و خشن ترین بازیکنان تاریخ فوتبال آلمان است با این حال در بین هواداران بایرن بسیار محبوب بود و از او به عنوان یکی از اسطوره های خود یاد می کردند. بسیار خشن و جنجالی بود تا جایکه در دوران بازیگری خود 115 کارت زرد دریافت کرد.
مربیان از جنگندگی او برای ترساندن حریفان بهره می گرفتند. رسانه های آلمانی لقب پلنگ را به او دادند؛ لقبی که خود این بازیکن هم آن را بسیار دوست داشت و عکس آن را روی سرش حک کرده بود. بعد از آنکه افنبرگ در سال 2001 موفق شد با بایرن مونیخ قهرمانی در لیگ قهرمانان اروپا را به دست آورد در حالیکه فریاد می زد به رسانه ها گفت:
وقتی در فینال سال 199 خوشحالی بازیکنان منچستریونایتد را دیدم قسم خوردم روزی لیگ قهرمانان اروپا را تجربه کنم و الان به این آروزی خود رسیدم.
در سال 1999 و 2001 همراه بایرن مونیخ به فینال لیگ قهرمانان اروپا هم رسید و در سال 2001 گل تساوی تیمش را برابر والنسیا زد و همراه بایرن قهرمان اروپا هم شد. وی در سال 2001 به عنوان برترین بازیکن جام باشگاههای اروپا انتخاب شد. با جدایی هلمر از بایرن، هافبک مقتدر فوتبال آلمان کاپیتان این تیم شد. شاید بتوان ماندگارترین صحنه حضور افنبرگ در بایرن مونیخ را بلند کردن کاپ قهرمانی لیگ قهرمانان در فصل 2000/01 دانست.
افنبرگ فوتبال خود را به صورت حرفه ای در بوروسیا مونشن گلادباخ آغاز کرد. بایرن عادت داشت که بازیکنان بزرگ دیگر تیم ها را جذب کند و الان هم به این رویه خود ادامه می دهد. افنبرگ راهی مونیخ شد اما تنها دو فصل در این تیم دوام آورد چرا که باواریایها لوتار ماتئوس را جذب کرده بود و چون افنبرگ رابطه خوبی با ماتئوس نداشت بایرن را ترک کرد و به فوتبال ایتالیا رفت تا فیورنتینا را به عنوان مقصد بعدی خود انتخاب کند. او زیاد در فلورانس دوام نیاورد و به فوتبال آلمان برگشت تا بار دیگر پیراهن مونشن گلادباخ را بر تن کند.او بار دیگر در سال 1998 به بایرن مونیخ برگشت و چهار سال دیگر برای این تیم بازی کرد. او بعد از بایرن راهی ولفبسورگ شد و در نهایت با پیراهن العربی قطر در سال 2003 از دنیای فوتبال خداحافظی کرد.
وی از سال 1988 مورد توجه تیم ملی قرار گرفت و چنج بازی برای تیم ملی زیر 21 سال آلمان انجام داد و 1 گل هم زد تا اینکه بازی های درخشانش مورد توجه برتی فوگتس قرار گرفت. او در یورو 1992 موفق به گلزنی شد و در نهایت نایب قهرمان شد.
نکته سیاه زندگی افنبرگ در جام جهانی 94 شکل گرفت، وقتی که آلمان ها با ارائه یک بازی ضعیف توانستند کره جنوبی را 3 بر 2 از پیش رو بردارند. اما بعد از پایان بازی طرفداران با سوت زدن و الفاظ گوناگون تیم را متهم به ارائه بازی ضعیف کردند. در همین هنگام افنبرگ با تماشاگران درگیری لفظی پیدا کرد و با انداختن آب دهان به سمت آنان و اشاره انگشت عصبانیت خود را نشان داد.او در این باره گفت:
حاضران در ورزشگاه خواستار تعویض من بودند و من هم واکنش تندی از خود نشان دادم و اصلا هم پشیمان نیستم
بعد از این عمل برتی فوگتس تصمیم به اخراج افنبرگ از اردو گرفت و از آن پس افنبرگ دیگر به تیم ملی برنگشت. حتی در سال 2000 و 2002 علی رغم دعوت همه جانبه آلمان ها افنبرگ به تیم ملی پشت کرد. وی برای تیم ملی آلمان 35 بازی انجام داد و 5 گل برابر تیمهای اسکاتلند، دانمارک، غنا (2گل) و انگلیس به ثمر رساند.
افنبرگ بیش از حد و به طور افراطی بی اخلاق و جنجال آفرین بود، در سال 2001 این بازیکن سرشناس به خاطر زدن یک زن به پرداخت 167 هزار مارک آلمانی محکوم شد.
در سال 2002 رسانه های آلمانی به شدت از افنبرگ انتقاد کردند و او اینگونه به آنها واکنش نشان داد: افراد بیکار بسیار تنبل هستند. آنها دوست ندارند که صبح زود از خواب بیدار شوند و سر کار روند و به همین خاطر هم چنین یاوه گویی های را می نویسند.در سال 2002 رسانه های آلمانی به شدت از افنبرگ انتقاد کردند و او اینگونه به آنها واکنش نشان داد: افراد بیکار بسیار تنبل هستند. آنها دوست ندارند که صبح زود از خواب بیدار شوند و سر کار روند و به همین خاطر هم چنین یاوه گویی های را می نویسند. او در سال 1997 هم به خاطر زدن یک مرد بازداشت شد و یک سال بعد از آن هم این بار به خاطر رانندگی کردن در شرایط نامناسب بازداشت شد. افنبرگ در سال 2002 به صراحت اعلام کرد که می خواهد باشگاه بایرن مونیخ را ترک کند و همین باعث شد تا سران این باشگاه آلمانی او را جریمه نقدی کنند.
در سال 2001 يوفا برای انتخاب مرد سال اشتفان افنبرگ هافبک همه کاره بايرن مونيخ را که در آن سال موفق به فتح بوندسليگا و چمپيونزليگ شده بود را برگزيد. او هر چند بسیار جنجالی و تند مزاج بود اما یک کاپیتان بالفطره در بایرن مونیخ بود که بمب انرژی و روحیه لقب گرفته بود. . افنبرگ بعد از بایرن به فیورنتینا رفت . سپس به گلادباخ برگشت و دوباره به بایرن پیوست و بهترین بازیهای دوران بازیگری خود را برای بایرن انجام داد. سپس به ولفسبورگ رفت و در تیم العربی از دنیای فوتبال خداحافظی کرد. اشتفان افنبرگ در مجموع 234 بازی برای بایرن، 49 گل زد و 3 بار بوندس لیگا را فتح کرد و یک قهرمانی در لیگ قهرمانان اروپا نیز به دست آورد.
افنبرگ یک کاپیتان بالفطره بود. او به خوبی تیمش را رهبری می کرد و توان بسیار بالایی در روحیه و انگیزه دادن به هم تیمی هایش داشت و به همین خاطر هم لقب رهبر را برای او انتخاب کردند. روحیه جنگدگی بسیار بالای این بازیکن باعث شد تا با بازیکنانی چون روی کین، رائول گونزالس و فرناندو هیرو درمیدان درگیر شود. او به جنگجویی تبدیل شده بود که به هیچ وجه قصد عقب نشینی نداشت.
بازیکن جنجالی فوتبال آلمان اصلا رابطه خوبی با لوتار ماتئوس بازیکن افسانه ای ژرمن ها نداشت و در توصیف او می گوید: ماتئوس بازیکن یاوه گو است که شکست خوردن عادتش است. یک فصل از کتاب خاطرات خود را به دشمن شماره یک و قدیمی خود یعنی لوتار ماتیوس اختصاص داد. عنوان فصل این بود: آن چه لوتار ماتیوس از فوتبال می داند و جالب این که در زیر عنوان فصل، یک صفحه خالی بود. یعنی ماتیوس از فوتبال هیچی نمی داند. با این حال افنبرگ جایگاه خاصی در نزد اوتمار هیتسفیلد و بکن باوئر داشت. او در بین هواداران بایرن مونیخ از محبوبیت بسیار زیادی برخوردار بود و در دیدار اخیرش برابر هانزا روستوک بیش از 63 هزار نفر به ورزشگاه آمدند تا خداحافظی باشکوهی را برای اسطوره خود در میانه میدان رقم زنند. آنها دست نوشته ای به ورزشگاه آورده بودند که روی آن نوشته شده بود” میلان 2001 هیچگاه فراموش نخواهد شد. سپاس از تو، افی”
قهرمانی در سوپر جام آلمان 1990، جام حذفی آلمان در سال های 1998،1999، 2000، قهرمانی در رقابت های بوندسلیگا در سالهای 1998-1999-2000-2001، قهرمانی در لیگ قهرمانان اروپا در سال 2001 و قهرمانی در جام جهانی باشگاهی در سال 2001 افتخارات افنبرگ با بایرن مونیخ است. افنبرگ در فصل 2015-16 هدایت پادربورن را بر عهده داشت که اولین و آخرین تجربه سرمربی گری وی بود.
افتخارات تیمی اشتفان افنبرگ با بایرن مونیخ:
قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا در فصل 2000-01
قهرمانی جام بین قاره ای در سال 2001
قهرمانی بوندسلیگا در فصل 2000-01
قهرمانی بوندسلیگا در فصل 1999-00
قهرمانی بوندسلیگا در فصل 1998-99
قهرمانی دی اف بی پوکال در فصل 1999-00
قهرمانی سوپرکاپ در سال 1990
قهرمانی دی اف بی لیگا پوکال در سال 2000
قهرمانی دی اف بی لیگا پوکال در سال 1999
قهرمانی دی اف بی لیگا پوکال در سال 1998
نایب قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا در فصل 1998-99
نایب قهرمانی بوندسلیگا در فصل 1990-91
نایب قهرمانی دی اف بی پوکال در فصل 1998-99
افتخارات انفرادی اشتفان افنبرگ با بایرن مونیخ:
بهترین بازیکن سال فوتبال اروپا در سال 2001
حضور در تیم منتخب فصل بوندسلیگا از نگاه نشریه کیکر در فصل 1999-00
حضور در تیم منتخب فصل بوندسلیگا از نگاه نشریه کیکر در فصل 1991-92
حضور در تیم منتخب فصل بوندسلیگا از نگاه نشریه کیکر در فصل 1990-91
حضور در تیم منتخب فصل ESM در فصل 1998-99
برترین لحظات اشتفان افنبرگ در بایرن مونیخ
18-مهمت شول
(1992-2007)
پست: هافبک هجومی
ملیت: آلمان
مهمت شول را احتمالا با ضربات کاشته اش یا هتریک به یاد ماندنی اش مقابل مونیخ 1860 می شناسند، مواردی که همه سعی می کردند توپ را از بالای دیوار دفاعی عبور دهند او تلاش میکرد با ضربه اش توپ را از کنار دیوار دفاعی عبور داده و به گوشه دروازه هدایت کند و همین کار پیشبینی را برای دروازه بانان سخت می کرد. معمولی ترین ضربات او هم کم نظیر بودند.مانند گل تماشایی او به آرسنال در لیگ قهرمانان سال 2000.با وجود اینکه هنگام زدن ضربه پای تکیه گاهش سر خورد با حفظ تعادلش توپ را به گل تبدیل کرد و بازی را در هایبری به تساوی 2-2 کشاند.یکی دیگر از گلهای زیبای او در همین سال مقابل فرایبورگ زده شد.با این ضربه آزاد بایرن بازی را برد و در آن فصل تنها با یک امتیاز بیشتر نسبت به شالکه قهرمان شد. او توانایی ذهنی اش را با هنر پایش در هم می آمیخت.
محمد شول زادهٔ 16 اکتبر 1970 درکارلسروهه است. یعنی شهری که ستارههای دیگری همچون الیور کان و الیور بیرهوف. محمد شول 8 قهرمانی بوندسلیگا را تجربه کرده و از این لحاظ به همراه شواین اشتایگر و اولیور کان و فیلیپ لام رکورد دار است. پدر مهمت شول از ترکهای آلمان است. ارگین یوکسل و مادرش آلمانی؛ هنگامی که مهمت 5 سال داشت پدر و مادر او از هم جدا شدند و مادرش با فردی به نام هرمان شول ازدواج کرد و بدین ترتیب فامیلی او تغییر کرد و شول شد.
یکی از کسن ترین گلزنان لیگ قهرمانان اروپا که وقتی 34 سال و 178 روز سن داشت هنگامی که در 12 آوریل 2005 در برد 3-2 بایرن مونیخ مقابل چلسی گلزنی کرد. ستاره سابق تیم بایرن مونیخ آلمان و تیم ملی آلمان که در افتخار آفرینی های زیادی شریک بوده است و یکی از بازیکنان بزرگ مانشافت است زمانی شاگرد شفر مربی استقلال بوده است.
شول فوتبالش را با SV Nordwest Karlsruhe شروع کرد و سپس به تیم جوانان کارلسروهه رفت. در سال 1989 به تیم بزرگسالان کارلسروهه اضافه شد و سال بعد اولین گلش را به کلن زد. شول سه سال عضو کارلسروهه بود و در سال 1992 این تیم را ترک کرد و به بایرن مونیخ پیوست.
مهمت شول 36 بازی و 8 گل ملی در کارنامه دارد. او در المپیک 1992 برای آلمان بازی کرد. شول در 15 سل عضویتش در بایرن مونیخ 530 بازی برای بایرن انجام داد و 139 گل زد. شول در مجموع 420 بازی در بوندسلیگا انجام داده است.
هافبک راست پای شوتزن با دقت شوت و پاس بالا و موقعیت شناس و خلاق و بازیساز که معمولا شماره 7 می پوشید. شول 88 بای در رقابت های اروپایی برای بایرن انجام داده است و با بایرن قهرمان لیگ قهرمانان اروپا در سال 2001 شذ و در سال 1999 نایب قهرمان شد. قهرمانی جام یوفا، هشت قهرمانی در بوندسلیگا، 5 قهرمانی جام حذفی، 5 قهرمانی دی اف بی لیگا پوکال، قهرمانی جام یوفا و قهرمانی جام بین قاره ای جام هایی هستنذ که شول با بایرن مونیخ به دست آورد.
بازی خداحافظی شول بین بایرن مونیخ و بارسلونا برگذار شد و یک گل استثنایی از لیونل مسی پیروزی مقابل بایرن مونیخ را برای بارسلونا در افتتاحیه کاپ فرانس بکن بائر به ارمغان آورد و مهمت شول یک خداحافظی قهرمانانه در آخرین بازیش در کاپ آلمان دریافت کرد.
مهمت هیچگاه در جام جهانی بازی نکرد. وی در دو جام ملتهای 1996 و 2000 بازی کرد. آخرین دیدار ملی شول در سال 2002 و در دیداری تدارکاتی با اسرائیل بود که با برتری 1-7 آلمانها به پایان رسید. مهمت شول 8 گل ملی به ثمر رسانده که ۶ تای آن در دیدارهای دوستانه، یکی در مقدماتی جام ملت ها و یک گل هم در جام ملتهای اروپا بوده که این گل در یورو 2000 و مقابل رومانی بود که شول در دقیقه 28 گل مساوی را زد و آن بازی با نتیجه 1-1 به پایان رسید.
شول در زمان خودش يكي از بهترين بازيكنان مياني آلمان بود و البته از جمله بازیکنانی است که هیچ وقت در جام جهانی بازی نکرده است، اسطوره بايرن و بازيكن مورد علاقه طرفداران مونيخي به خاطر مصدوميتش بازيهاي 1998 فرانسه و 2002 كره و ژاپن را از دست داد. وی به همراه تيم آلمان موفق به كسب عنوان قهرماني رقابتهاي جام ملت هاي اروپاي 1996 شده است.
مهمت شول اين روزها به عنوان كارشناس اصلى شبكه تلويزيونى Das Erste مشغول به فعاليت است و همانند دوران حضور خود در بايرن مونيخ چهره اى بسيار محبوب به حساب مى آيد. شول در سال 2011 سرمربی تیم زیر 13 سال بایرن مونیخ و سپس سرمربی تیم دوم بایرن شد و پسرش لوکاس شول نیز در آکادمی بایرن بود.
افتخارات تیمی مهمت شول با بایرن مونیخ:
قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا در فصل 2000-01
قهرمانی جام بین قاره ای در سال 2001
قهرمانی جام یوفا در فصل 1995-96
قهرمانی بوندسلیگا در فصل 2005-06
قهرمانی بوندسلیگا در فصل 2004-05
قهرمانی بوندسلیگا در فصل 2002-03
قهرمانی بوندسلیگا در فصل 2000-01
قهرمانی بوندسلیگا در فصل 1999-00
قهرمانی بوندسلیگا در فصل 1998-99
قهرمانی بوندسلیگا در فصل 1996-97
قهرمانی بوندسلیگا در فصل 1993-94
قهرمانی دی اف بی پوکال در فصل 2005-06
قهرمانی دی اف بی پوکال در فصل 2004-05
قهرمانی دی اف بی پوکال در فصل 2002-03
قهرمانی دی اف بی پوکال در فصل 1999-00
قهرمانی دی اف بی پوکال در فصل 1997-98
قهرمانی دی اف بی لیگا پوکال در سال 2004
قهرمانی دی اف بی لیگا پوکال در سال 2000
قهرمانی دی اف بی لیگا پوکال در سال 1999
قهرمانی دی اف بی لیگا پوکال در سال 1998
قهرمانی دی اف بی لیگا پوکال در سال 1997
نایب قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا در فصل 1998-99
نایب قهرمانی بوندسلیگا در فصل 2003-04
نایب قهرمانی بوندسلیگا در فصل 1997-98
نایب قهرمانی بوندسلیگا در فصل 1995-96
نایب قهرمانی بوندسلیگا در فصل 1992-93
نایب قهرمانی دی اف بی پوکال در فصل 1998-99
افتخارات انفرادی مهمت شول با بایرن مونیخ:
حضور در تیم منتخب فصل ESM در فصل 2000-01
حضور در تیم منتخب فصل ESM در فصل 1995-96
حضور در تیم منتخب فصل بوندسلیگا از نگاه کیکر در فصل 2000-01
حضور در تیم منتخب فصل بوندسلیگا از نگاه کیکر در فصل 1997-98
مهارت های مهمت شول
17-فرانک ریبری
(2007--2019)
پست: وینگر
ملیت: فرانسه
دریبل،شوت ،پاس ،تکل.این ها همه از ارکان فوتبال اند. اما پسر بچه سخت کوش این داستان از بچگی همه این عناصر را داشت ولی باید دید می شد. گاهی در هنگام فقر یا گاهی در دل تصادفات رانندگی. مهم نیست که چه وضعیتی داری، وقتی کسی که بر همهی عناصر تسلط دارد بخواهد تو باید دیده شوی. باید ریبری شوی
فرانک هنری پیر ریبری متولد 7 آپریل 1983 در بولوژونه شورمر شهری در شمال فرانسه است و در حاشیه شهری با امکانات پایین در همسایگی پا دو کاله بزرگ شد. . پدرش کارگر ساختمان بود. و ریبری در اوقات فراغت به یاری پدر می شتافت. او در فقر کامل به همراه خانواده اش زندگی می کرد آن هم در حومه شهر. هنگامی که دو سال داشت در یک تصادف با کامیون دچار جراحت شدیدی شد و به نوعی از مرگ برگشت. بیش از صد بخیه خورد اما دو چیز برایش به یادگار ماند زخمی طولانی در کنار گوش سمت راستش و زخمی در بالای ابرویش. قبل از سال 2003 که به استاد برست ملحق شود به همراه پدرش در ساختمان ها کار می کرد.
فرانک و برادر کوچکش (فرانسو آ) فوتبال را از تیم های آماتور بولونی آغاز کردند. ریبری بزرگ شش ساله بود که بازی را در تیم (کونتی بولونی) آغاز کرد. در سال 1996 به رده های سنی تیم لیل در دسته دوم پیوست. بعد ها فاش کرد که پس از شکستن آرنجش در تیم لیل مربیان می خواستند او را به علت اینکه ریز اندام است کنار بگذارند. او لیل را ترک کرد و به تیم یو اس بولوژونه پیوست و در سطح چهارم فوتبال فرانسه در دو سال حضورش در تیم اصلی 29 بازی انجام داد و 5 گل به ثمر رساند. بعد از آن به المپیک آلس رفت و 18 بازی برای این تیم انجام داد و تنها یک گل زد، سپس به تیم دسته سومی استاد برست پیوست و 35 بازی انجام داد و 9 گل به ثمر رساند و باعث شد تیمش به لیگ 2 فرانسه صعود کند. وی در سال 2004 نیم فصل برای متز به میدان رفت و در مقابل تلوز تک گلش تیمش را به ثمر رساند. در ماه آگوست سال 2004 جایزه بهترین بازیکن ماه فرانسه را از سوی اتحادیه فوتبالیست های حرفه ای فرانسه (UNFP) دریافت کرد.
بعد از این که مذاکرات ریبری با متز برای تمدید قرارداد او به بن بست خورد، ستاره فرانسوی به ترکیه و باشگاه گالاتاسرای نقل مکان کرد، قرارداد ریبری با باشگاه ترکیه ای ابتدا قرضی بود و گالاتاسرای این حق را داشت تا با پرداخت دو میلیون یورو به باشگاه ترکیه قرارداد او را دائمی کند. در ژانویه 2005 به گالاتاسرای ترکیه رفت و 14 بازی در آنجا انجام داد و از هوادران لقب فراری ریبری را گرفت. این لقب به خاطر سرعت و کنترلش بر روی توپ بود. در تابستان 2005 راهی مارسی شد و بلافاصله بعد از ورود به باشگاه مارسی پیراهن شماره هفت را بر تن کرد و بازی های درخشانی را زیر نظر مربی سابقش در متز انجام داد.ریبری درباره جدایی اش از گالاتاسارای تایید کرد که به وسیله یکی از مسئولان باشگاه ترکیه ای با چوپ بیس بال مورد تهدید قرار گرفته است. . او در مارسی 90 بازی انجام داد و 18 گل به ثمر رساند.
بعد از موفقیت های بین المللی ریبری در جریان مسابقات جام جهانی سال 2006 رقابتی بین باشگاه های معتبر اروپایی برای جذب ریبری آغاز شد، اولین پیشنهاد از سوی توپچی های لندن صورت گرفت و آن ها مبلغ 15 میلیون یورو را برای جذب ستاره فرانسوی مطرح کردند، اما باشگاه رئال مادرید با مطرح کردن پیشنهاد 30 میلیون یورویی از آرسنال سبقت گرفت. بعد از فاش شدن ملاقات ژان مایکل آلاس (رئیس باشگاه لیون) با تیم ملی فرانسه و شخص فرانک ریبری در جریان مسابقات جام جهانی 2006 مشخص شد که رقیب سنتی مارسی در فرانسه یعنی لیون هم به دنبال جذب فرانک ریبری است.
در فصل بعد با قیمت عجیب 25 میلیون یورو راهی بایرن مونیخ شد و قراردادی 4 ساله امضا کرد. در آن سال تیمهایی مانند رئال مادرید و آرسنال و لیون خواهان جذب او بودند حتی رئال مادرید 30 میلیون یورو به وی پیشنهاد داده بود. ریبری با حضور در بایرن مونیخ پیراهن شماره هفت را بر تن کرد، پیراهنی که تا آن زمان به مهمت شول تعلق داشت و با ترک باشگاه توسط او پیراهنش به ریبری رسید. ریبری فصل 2008-09 را با 36 حضور در ترکیب باواریایی ها به پایان رسانید، در حالی که 14 بار گلزنی کرده و 19 بار پاس گل داد. بعد از پایان فصل 2009-2008 بحث های دامنه دار و شفافی درباره واگذاری ریبری به یک باشگاه دیگر از سوی باواریایی ها آغاز شد. با وجود این که مدیریت عالی باشگاه بایرن مونیخ شامل اولی هونِس، کارل هاینس رومِنیگه و لوئیس فان خال سرمربی جدید باواریایی ها اعلام کرده بودند که ریبری فروخته نخواهد شد، رسانه های ورزشی زیادی در همان زمان مطالبی را درباره علاقه زیاد باشگاه های رئال مادرید، بارسلونا، چلسی و باشگاه ایتالیایی اینترمیلان به جذب ستاره فرانسوی منتشر کردند، این در حالی است که بسیاری از باشگاه های خواهان ریبری حاضر بودند مبلغی به سنگینی شصت و پنج میلیون یورو را برای به خدمت گرفتن او پرداخت کنند. هونِس رئیس وقت باشگاه بایرن مونیخ با بالا بردن قیمت ریبری به اندازه صد میلیون یورو باشگاه های فوق را از تصمیم خود منصرف کرد.
در 20 آپریل سال 2010 در نیمه نهایی لیگ قهرمانان در بازی برگشت مقابل لیون با خطای وحشتناکی که انجام داد از زمین اخراج شد و فینال را از دست داد. در فصل بعد ریبری فصل را بدون مصدومیت آغاز کرد و این برای اولین بار در این 4 سال بود. ریبری بلاخره برای اولین بار از زمان پیوستنش به باشگاه بایرن مونیخ، رقابت های یک فصل را با سلامتی جسمانی آغاز کرد. در روز هفدهم آپریل بایرن مونیخ در دیدار رفت مرحله یک چهارم نهایی لیگ قهرمانان اروپا به مصاف رئال مادرید رفت و این تیم را با نتیجه دو بر یک شکست داد، گل اول بایرن مونیخ در این مسابقه به وسیله ستاره فرانسوی به ثمر رسید. در روز دوازدهم می سال 2012 تیم های بایرن مونیخ و بوروسیا دورتموند در فینال جام پوکال آلمان به مصاف هم رفتند که باوارایی ها در این دیدار با نتیجه پنج بر دو شکست را پذیرا شدند و یکی از گل های باواریایی ها به وسیله ریبری زده شد. در وقت های اضافه فینال لیگ قهرمانان سال 2012 ریبری بعد از مواجهه با تکل خشن دیدیه دروگبا آسیب دیده و مجبور به ترک زمین شد. بایرن مونیخ نهایتا در ضربات پنالتی این مسابقه شکست را از حریف پذیرا شد.
فرانک ریبری ریبری در سال 2013 سال درخشانی را در بایرن مونیخ تجربه کرد و قهرمانی در بوندس لیگا و لیگ قهرمانان اروپا را به دست آورد. فرانک ریبری در مراسم انتخاب بهترین بازیکن اروپا در سال 2013 با کسب 36 آرا از 54 آرا، بالاتر از لیونل مسی و کریستیانو رونالدو به عنوان بهترین بازیکن فصل 2012-2013 اروپا شناخته شد و برای اولین بار به این عنوان را کسب کرد. ریبری در همین سال در جام باشگاههای جهان نیز به عنوان بهترین بازیکن انتخاب شد ولی در مراسم گالا پس از مسی و رونالدو سوم شد. از دیگر افتخارات ریبری در این سال می توان به کسب عنوان بهترین بازیکن سوپرجام اروپا، کسب عنوان با ارزش ترین بازیکن فینال جام جهانی باشگاهها، کسب عنوان توپ طلای جام جهانی باشگاهها، کسب عنوان مرد سال بوندسلیگا، کسب عنوان مرد سال فوتبال فرانسه، حضور در تیم منتخب سال یوفا و حضور در تیم منتخب سال فیفا اشاره کرد. دیدار سوپرجام اروپا که ما بین تیم های بایرن مونیخ و چلسی برگذار می شد و به دلیل تقابل دوباره پپ گواردیولا و خوزه مورینیو حساسیت ویژه ای یافته بود با درخشش کم نظیر فرانک ریبری همراه شد. ریبری یک گل زیبای از راه دور را وارد دروازه پتر چک کرد و به بایرن مونیخ کمک کرد تا فاتح این دیدار و این جام شود. ریبری در پایان بازی به عنوان بهترین بازیکن سوپرجام اروپا برگزیده شد.
ریبری در فصل 2012-13 با 15 پاس گل بیشترین پاس گل را در یک فصل بوندسلیگا داد. پست اصلی فرانک ریبری پیستون بوده و بازیکنی زیرک، سرعتی و یک دریبلر فوق العاده است که قدرت زیادی برای حفظ توپ در زمان تصاحب آن دارد. فرانک ریبری یک راست پا بوده و در طی سال های پیشرفت فوتبال خود در فرانسه، اغلب به عنوان یک هافبک راست به میدان می رفته است. اما از زمان حضورش در ترکیب بایرن مونیخ و تیم ملی فرانسه اعلام کرده که ترجیح او بازی در پست پیستون چپ می باشد، او حتی از این هم فراتر رفته و در جریان یک جلسه مطبوعاتی هنگام همراهی تیم ملی فرانسه گفت که پست اصلی من پیستون چپ می باشد.
ریبری با وجود این که در مسابقات باشگاهی و داخلی خودش را به عنوان یک پیستون چپ به خوبی جا انداخته، اما در تیم ملی فرانسه به دلیل وجود هافبک های چپ کارامدی چون فلورنت مالودا اغلب نتوانسته خوشد را به عنوان بازیکن برتر این پست مطرح کند. ریبری می گوید به دلیل این که از نظر خودش در پست هافبک چپ بهترین است و همچنین در آن ناحیه بیشترین آزادی را دارد، این پست در زمین برای او بهترین است. نقش آفرینی در پست هافبک چپ همچنین به ریبری اجازه می دهد که با حرکات سریع و انفجاری خود به محوطه جریمه حریفان نزدیک شده و وارد آن شود، تا آن جا بتواند یا با شوت های سرکش خود دروازه را تهدید کند و یا با پاس های سرنوشت ساز خود زمینه ساز گلزنی تیمش شود. از سوی دیگر فرانک ریبری توانایی بالایی برای نقش آفرینی در پست یک هافبک تهاجمی دارد، چون به دلیل دید مناسب و توانایی های بازیسازی قابل توجه خود می تواند باز هم خطر ساز شود.
در موقعي که بحران مصدوميت بر بايرن سايه افکنده بود و نتيجه نگرفتن پپ مي توانست کار را در شروع براي وي سخت کند،اين فرانک بود که با بازي خوب خود پپ را از مشکلات فراري مي داد.هنگامي که اکثر بازيکنان بايرن بدليل تطابق با سبک جديد مربي خود نمي توانستند بازي هميشگي خود را به نمايش بگذارند اين فرانک بود که پپ را از اين مشکلات فراري مي داد. ریبری صدمین گل خود را برای باواریایی ها در روز ششم دسامبر 2014 به ثمر رسانید، این گل در دویست و هشتاد و هفتمین حضور او در ترکیب بایرن مونیخ زده شد.
در رده های سنی برای تیم زیر 21 سال به میدان رفت و در 27 می 2006 قبل از جام حهانی اولین بازی اش با پیراهن خروس ها را انجام داد. قبل از آغاز جام جهانی 2006 نگاه علاقه مندان تیم فرانسه به بازی کنانی چون زین الدین زیدان-تیری هانری و... بود .همه در انتظار بودند که خروس های فرانسوی هم چون مثل سال 1998 میدرخشند یا آن که مثل جام جهانی 2002 با سرافکندگی به کشور باز خواهند گشت. در این میان کسی به گوشه چپ تیم فرانسه توجهی نداشت. بازیکنی 170cmکه بر گونه راست آن جای زخمی کهنه دیده می شد و همین او را از سایرین متمایز می کرد. فرانک ریبری یکی از پدیده های جام جهانی در کشور آلمان بود .او در بازی یک هشتم نهایی با اسپانیا اولین گل ملیّ خود را به ثمر رساند و به مهره ای تأثیر گذار برای رسیدن فرانسه به فینال جام جهانی بدل شد. البته ریبری قبل از آن هم پیراهن آبی فرانسه را در تیم نوجوانان زیر21 سال به تن کرده بود. او با جوانان فرانسه در جام جهانی جوانان و یورو هم حاضر بود.بازی های درخشان او با پیراهن خروس ها سبب شد که زیدان به او لقب ((جواهر فوتبال فرانسه)) را بدهد.
در مسابقات جام ملت های اروپای سال 2008 فرانسه پایین تر از حد انتظارات عمل کرد، ریبری در هر سه مسابقه نود دقیقه کامل به میدان رفت، اما خروس ها نهایتا در این مرحله از رقابت ها با جام جهانی وداع کرد. در یازدهم می سال 2010 ریبری در لیست سی نفره دومنک برای مسابقات جام جهانی 2010 قرار گرفت. بعدا نام ریبری وارد لیست بیست و سه نفره فرانسه برای حضور در رقابت های جام جهانی شد. ریبری در هر مسابقه مرحله گروهی جام جهانی برای فرانسه به میدان رفت، فرانک ریبری در حالی که بسیار احساساتی به نظر می رسید، به همراه دومنک در کانال TF1 شبکه تلوزیونی تله فوت حاضر شد و خط باطلی بر شایعاتی رایج شده پیرامون وجود حاشیه در تیمش کشید، ریبری همچنین در همین برنامه تلوزیونی به خاطر عملکرد دو سال گذشته تیم ملی فرانسه در مسابقات از هواداران خروس ها عذرخواهی کرد . در تاریخ ششم آگوست ریبری به همراه چهار بازیکن دیگر برای پاسخگویی در مورد اعتصاب صورت گرفته در اردوی فرانسوی ها بعد از اخراج آنلکا، به کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال فرانسه رفت. فرانک ریبری برای مسابقات جام جهانی سال 2014 به ترکیب تیم ملی فرانسه دعوت شد، اما در تاریخ ششم ژوئن دیدیه دشان اعلام کرد که ریبری به دلیل مصدومیت این رقابت ها را از دست خواهد داد. مدتی کوتاه بعد از این مصاحبه ریبری در ماه آگوست سال 2014 از تیم ملی فرانسه کنار کشید و در بیان دلایل این مسئله آن را کاملا خصوصی و شخصی خواند.
او تا قبل از28 مارچ 2008 یک سال و نیم نتوانسته برای تیم ملی گلزنی کند، او گلش را از روی نقطه پنالتی به انگلستان زد. در سال 2010 به آفریقا جنوبی رفت و آن افتضاح را به همراه فرانسه به بار آورد و در میان 32 تیم جام جهانی 32 شدند و در جایی نصف بازیکنان با مربی وقت، دعوا کردند و آنلکا هم از تیم اخراج شد. ریبری جام جهانی 2014 را کمی قبل از شروع به دلیل مصدومیت از دست داد و به دلایل شخصی از تیم ملی کناره گیری کرد.
او دو دختر به نامهای هیزیا و شاهین و پسری به نام سیف الاسلام دارد. زن او به نام واهیبا اصلیت الجزایری دارد. او پس از گرویدن به اسلام نام بلال یوسف محمد را اختیار کرده است. عکس ریبری و بنزما بر روی جلد بازی فیفا 09 رفته است.
افتخارات تیمی فرانک ریبری با بایرن موینخ:
قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا در فصل 2012-13
قهرمانی سوپرکاپ در سال 2013
قهرمانی جام باشگاه های جهان در سال 2013
قهرمانی بوندسلیگا در فصل 2017-18
قهرمانی بوندسلیگا در فصل 2016-17
قهرمانی بوندسلیگا در فصل 2015-16
قهرمانی بوندسلیگا در فصل 2014-15
قهرمانی بوندسلیگا در فصل 2013-14
قهرمانی بوندسلیگا در فصل 2012-13
قهرمانی بوندسلیگا در فصل 2009-10
قهرمانی بوندسلیگا در فصل 2007-08
قهرمانی دی اف بی پوکال در فصل 2015-16
قهرمانی دی اف بی پوکال در فصل 2013-14
قهرمانی دی اف بی پوکال در فصل 2012-13
قهرمانی دی اف بی پوکال در فصل 2009-10
قهرمانی دی اف بی پوکال در فصل 2007-08
قهرمانی سوپرکاپ ئر سال 2017
قهرمانی سوپرکاپ ئر سال 2016
قهرمانی سوپرکاپ ئر سال 2012
قهرمانی سوپرکاپ ئر سال 2010
قهرمانی دی اف بی لیگا پوکال در سال 2007
نایب قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا 2011-12
نایب قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا 2009-10
نایب قهرمانی بوندسلیگا در فصل 2011-12
نایب قهرمانی بوندسلیگا در فصل 2008-09
نایب قهرمانی دی اف بی پوکال در فصل 2017-18
نایب قهرمانی دی اف بی پوکال در فصل 2011-12
افتخارات انفرادی فرانک ریبری با بایرن موینخ:
نفر سوم توپ طلا در سال 2013
حضور در تیم منتخب سال فیفا در سال 2013
حضور در تیم منتخب سال یوفا در سال 2013
حضور در تیم منتخب سال یوفا در سال 2008
بهترین بازیکن سال فوتبال آلمان در سال 2008
بهترین بازیکن فصل بوندسلیگا در فصل 2012-13
بهترین بازیکن سال گلوب ساکر در سال 2013
توپ طلایی جام باشگاه های جهان در سال 2013
با ارزش ترین بازیکن جام باشگاه های جهان در سال 2013
بهترین بازیکن سال از نظر کیکر در سال 2013
بهترین پاسور لیگ قهرمانان اروپا در فصل 2011-12
بهترین پاسور بوندسلیگا در فصل 2012-13
بهترین پاسور بوندسلیگا در فصل 2011-12
بهترین پاسور بوندسلیگا در فصل 2010-11
بهترین پاسور دی اف بی پوکال در فصل 2016-17
حضور در تیم منتخب فصل بوندسلیگا در فصل 2013-14
حضور در تیم منتخب فصل بوندسلیگا در فصل 2012-13
حضور در تیم منتخب فصل بوندسلیگا در فصل 2011-12
حضور در تیم منتخب فصل بوندسلیگا در فصل 2008-09
حضور در تیم منتخب فصل بوندسلیگا در فصل 2007-08
حضور در تیم منتخب فصل ESM در فصل 2012-13
حضور در تیم منتخب فصل ESM در فصل 2007-08
بهترین بازیکن سوپرکاپ اروپا در سال 2013
5 گل زیبای فرانک ریبری در بوندسلیگا
16-باستین شواین اشتایگر
(2001-2015)
پست: هافبک
ملیت: آلمان
بی حاشیه و با ثبات و با اخلاق و انرژیک و مغرور و البته باهوش . او زاده 1 آگوست 1984 در کلمبور آلمان است . در سال 1998 به عضویت باشگاه بایرن مونیخ آمد و در رده های مختلف در خدمت بایرن و تیم ملی آلمان بود. باستیان یک کاتولیک رمی است. بیشتر طرفداران او را «باستی یا رئیس» « شواینی یا گلادیاتور ماراکانا » صدا میزنند. او یک برادر بزرگتر به نام توبیاس دارد که سابقه بازی در تیم بایرن مونیخ را در کارنامه خود دارد
6 ساله بود که به تیم نونهالان اوبرادورف فرستاده شد تا آنجا فوتبال یاد بگیرد و بشود مثل برادرش. توبیاس دوسال بزرگ است از باستین است و دو سال هم زودتر به تیم اودبرادورف رفت. در سال 1992 دست در دست برادر به تیم تی اس وی 1860 روزنهایم رفت و تا سال 1998 در آنجا بازی کرد. در این دوران مشخص بود که از برادر بزرگ ترش مستعدتر است و می تواند آینده ای درخشان داشته باشد. به همین خاطر هم در سال 1998 سر از بایرن مونیخ درآورد و عضو تیم جوانان این باشگاه شد.
در سال 2002 اولین قرارداد حرفه ای خود را با بایرن به ثبت رساند . اولین گلش در برابر ولفسبورگ در سال 2003 به ثمر رساند . ابتدا در پست هافبک چپ و هافبک راست به میدان میرفت . حتی مقطعی به اجبار به دفاع چپ می رفت . تا در نهایت گلادیاتور با فکر لوییز ون خال سرمربی وقت خود به مرکز زمین رفت و آنجا حسابی درخشید و توانست جایگزین بالاک مصدوم در میانه میدان مانشافت در آلمان جوان 2010 شود .
او محبوب همه ما بود . او محبوب همه آلمان بود . چون کلاس بازیش و حتی ظاهرش همانی بود که هواداران آلمان میخواستند . وقتی پنالتی را برابر چلسی خراب کرد با دستان هاینکس از زمین برخاست و با زوج جدیدش مارتینز و آن روش کانتر پرس ترسناک بایرن مونیخ 2013 حریفان قلدر خود را یکی پس از دیگری کنار زدند . انگار که با خوردن یک لیوان آب قهرمان شده اند . شواینی مغز تیم بود . حتی قلب تیم بود . بعد از رفتن هاینکس و البته قهرمانی آلمان در جام جهانی شواینی افت کرد اما محبوب بود او حتی با افت هم محبوب بود و در نهایت با یک تراژدی غم انگیز از بایرن مانند دوستش تونی کروس و البته گلادیاتور شماره دو بایرن یعنی مانژو از بایرن مونیخ جدا شد.
او وفاداری خود را سال 2008 که چلسی و منچستر به شدت به دنبال او بودند و حتی سال 2010 که رئال مادرید به دنبال او بود را ثابت کرد. وقتی که از لوتار ماتئوس پرسیدند که چه کسی در تیم ملی فوتبال آلمان توانسته جانشین مناسبی برای تو باشد، اسطوره خوش مشرب فوتبال آلمان در پاسخ خود:
فقط به یک نام اشاره میکنم «باستین شواین اشتایگر» ! او همانی است که هر تیمی نیاز دارد .
یا مثلا بالاک بزرگ درباره شواینی میگفت :
شواین اشتایگر مظهر کلاس و شخصیت است. او بازیکن و شخصیتی بود که به تیم شکل می داد و کار های بزرگی در دوران حرفه ای خود به انجام رسانده است، لیگ قهرمانان را فتح کرده و یک بازیکن فاتح جام جهانی است. باستی همیشه وقتی بازیکن بزرگ تری صحبت می کرد خوب گوش می داد و عمل می کرد، همینطور اگر به او نصیحتی می شد. او بدون اینکه به هر چیز و هر کسی بله بگوید با سلسله مراتب نانوشته ای که در تیم وجود داشت مطابقت پیدا کرده بود.
شواین شتایگر در تاریخ 1 جولای 1998 به عضویت تیم جوانان باشگاه در آمد.شواینشتایگر که در دوران نوجوانی به ورزش اسکی میپرداخته صاحب یک قهرمانی اسکی قهرمانی آلمان نیز است. شواین اشتایگر توانایی بازی به عنوان هافبک چپ و راست را دارد، همینطور به عنوان هافبک دفاعی و هافبک هجومی پشت سر مهاجمان بازی میکند.شوت های پرقدرت، دریبل زنی و قدرت بدنی بسیار خوب از خصوصیات این فوتبالیست است. تنها پس از دو فصل تمرین با تیم نخست بایرن شواین اشتایگر در نوامبر سال 2002 با تعویض دیر هنگامی توسط اتمار هیتسفلد برای نخستین بار در دیدار با لانس از فرانسه وارد دیدار از لیگ قهرمانان اروپا شد و موفق شد پاس گلی برای هم تیمی هایش بسازد. پس از این بایرن مونیخ با شواینشتایگر قراردادی حرفهای به امضا رساند و در فصل 2002-03، 14 بازی در بوندسلیگا برای بایرن مونیخ انجام داد و تیمش را در کسب عنوان قهرمانی جام حذفی آلمان و بوندس لیگا کمک کرد. شواین اشتایگر نخستین گل خود را در بوندسلیگا در سپتامبر 2003 برابر ولفسبورگ به ثمر رساند.
کسانی هم که با اسم سخت پشت لباسش آشنایی نداشتند خیلی زود با چهره اش شناختنش. چهره ای که بی شباهت به افنبرگ هم نبود، وقتی برای اولین بار در ترکیب بایرن آفتابی شد خیلی ها فکر می کردند فقط قیافه اش شبیه افنبرگه. وگرنه مگه کسی می تونه در حد نمایش های بهترین کارگردان سال های نه چندان دور هالیوود آلمان باشه؟ شواین اشتایگر زیر بمباران ناکامی بایرن در اروپا ذره ذرهپاسخ همه ابهامات رو داد. می گفتند که سوگلی هیتسفلد هست و بدون اون نمی تونه پیشرفت کنه اما وقتی ماگات سخت گیر هم از هالیوود یه پادگان ساخت بازهم درخشید. قرار نبود بازیکنی باشه که فقط با چندتا گل و پاس گل به یاد آورده بشه. 25 آوریل 2012 رو به پایان بود که پسرک در شب ترسناک سانتیاگو برنابئو پشت پنالتی قرار گرفت. مسلط و خونسرد مقابل کاسیاس گل زد و پیراهن بایرن توامان به آسمان رفت. هرچند در فینال از روزگار رودست خورد.اون هم درست در خانه در آلیانز آره نا. شواینی بعد از اولیچ مقابل چک پنالتی اش رو هدر داد، اشک های شواینی تمامی نداشت و لباسی که در آسمان تاب می خورد فقط سدی شده بود برای نریختن اشک هایش در چمن.
قدرتمند تر از قبل برگشت و گل قهرمانی بایرن در بوندسلیگا در فصل سه گانه را به آینتراخت زد و اولین سه گانه آلمانی را تجربه کرد. پایان داستان 17 ساله شواینی با بایرن مونیخ شروع یک داستان الخ بود و به منچستریوناتد رفت. در الدترافورد به عنصری نیمکت نشین و کم اهمیت تبدیل شد. شاید با نابود کردن استعداد پسرک کمی یک عمر تحقیر در رده ملی را جبران کرده باشند. شواینی دیگه شواینی نشد. منچستریونایتد اون رو به شیکاگو فایر فروخت. داشت از خاطره ها محو می شد. که بایرن تصمیم گرفت براش بازی بزرگداشت برگذار کند.
باستین پس از 14 سال حضور در بایرن مونیخ و بازی های درخشان برای باوراریایی ها و کسب عناوین متعدد با بایرن مونیخ در سال 2015 از بایرن جدا شد و به منچستر یونایتد پیوست. وی در بایرن مونیخ 8 بار بوندس لیگا را فتح کرد و 7 بار جام حذفی را کسب کرد. همچنین موفق شد یک بار جام لیگ قهرمانان اروپا، باشگاه های جهان و سوپر جام اروپا را بالای سر ببرد.
شاید یکی از فراموش نشدنیترین تصاویر فینال جام جهانی تصویر شواینی باشد که با صورت خون آلود به لیونل مسی ای مینگرد که با بازی قابل ستایش شواینی از جریان بازی فینال محو شده بود. شاید اگر ژرمنها رئیس را در بازی فینال نداشتند سرنوشت جام به شکل دیگری رقم میخورد.
به قول طرفدارن یونایتد اخلاق و رفتار حرفه ای را باید از امثال شواینی آموخت ! او حتی در دوران منچستر خود در حالیکه گاهی در حقش کم لطفی شد هیچگاه اعتراضی نکرد . شواینی یک فوتبالیست با ثبات بود . در همه مناطق زمین موفق بود . در بیشتر مقاطع فصل که حضور داشت با ثبات و درخشان و البته موثر بود . او کامل ترین هافبک در نوع خود بود . جدا از فضای تکنیکی که بسیار در آن موفق بود در جنگندگی و البته کارهای تاکتیکی هم موفق بود . در ضربات ایستگاهی زبان زد بود . در ضربات سر در نوع خود عالی بود . تفاوتی در پای چپ و راست او وجود نداشت . فوتبالش خاص خودش بود . در آخر در نوع خودش کم نظیر بود. به قول یوپ هاینکس کبیر :
باستین روح و قلب تیم بود. او برای تیم هر کاری انجام می داد و به جنبه های فردی توجه نمی کرد. به این زودی ها بایرن چنین بازیکنی را به خود نخواهد دید. برای هوادارن بایرن، باستین نماد باشگاه بود. باستین باید همردیف بازیکنانی نظیر گرد مولر و فرانتس بکنبائر قرار بگیرد. بوندس لیگا و فوتبال آلمان او را از دست دادند.
باستین به همراه دیگر بازیکنان تیم ملی آلمان قهرمان جام جهانی 2014 شد. شواین اشتایگر 121 بازی ملی برای آلمان انجام داده است و 24 گل ملی زده است. شواینی دقیقا 500 بازی برای بایرن مونیخ انجام داده است و 68 گل برای بایرن زده است.
شواین اشتایگر در دیدار آلمان و فنلاند از بازی های ملی خداحافظی کرد. پیش از آغاز بازی مراسمی جهت تقدیر از باستین شواین اشتایگر انجام گرفت. راینهارد گریندل، رئیس فدراسیون فوتبال آلمان وظیفه تقدیر از شواینی را بر عهده داشت. سپس طرح موزائیکی با نوشتهای در ستایش از شواین اشتایگر به نمایش درآمد و پلاکاردهای فراوانی برای او در بروسیا پارک دیده میشد. خانواده شواین اشتایگر و دوستان نزدیک او من جمله لوکاس پودولسکی، در ورزشگاه حضور داشتند.
به مناسبت بزرگداشت باستین شواین اشتایگر، دو تیم بایرن مونیخ و شیکاگو فایر در یک دیدار دوستانه به مصاف هم رفتند. بازی در حالی با نتیجه 4-0 به پایان رسید که شواینی در نیمه اول برای شیکاگو فایر و در نیمه دوم برای بایرن مونیخ بازی کرد. بازیکنان بایرن و شیکاگو فایر به احترامش شماره31 را پوشیدند. در دقیقه 83، او گل چهارم باواریایی ها را به زیبایی به ثمر رساند. وی پس از بازی خطاب به هواداران بایرن مونیخ گفت:
هواداران عزیز بایرن؛ من یکی از شما هستم و همیشه خواهم بود. بازی در اینجا و در کنار بازیکنانی که با آنها موفقیت های بزرگی کسب کرده بودم، احساس فوق العاده ای داشت. خوشحال شدم دوباره آنها را دیدم. بهترین بخش دوران ورزشی من مربوط به کسب جام ها نبود بلکه دیدن شادی در چشمان شما بود.
افتخارات تیمی باستین شواین اشتایگر با بایرن مونیخ:
قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا در فصل 2012-13
قهرمانی جام باشگاه های جهان در سال 2013
قهرمانی سوپرکاپ اروپا در سال 2013
قهرمانی بوندسلیگا در فصل 2014-15
قهرمانی بوندسلیگا در فصل 2013-14
قهرمانی بوندسلیگا در فصل 2012-13
قهرمانی بوندسلیگا در فصل 2009-10
قهرمانی بوندسلیگا در فصل 2007-08
قهرمانی بوندسلیگا در فصل 2005-06
قهرمانی بوندسلیگا در فصل 2004-05
قهرمانی بوندسلیگا در فصل 2002-03
قهرمانی دی اف بی پوکال در فصل 2013-14
قهرمانی دی اف بی پوکال در فصل 2012-13
قهرمانی دی اف بی پوکال در فصل 2009-10
قهرمانی دی اف بی پوکال در فصل 2007-08
قهرمانی دی اف بی پوکال در فصل 2005-06
قهرمانی دی اف بی پوکال در فصل 2004-05
قهرمانی دی اف بی پوکال در فصل 2002-03
قهرمانی سوپرکاپ در سال 2012
قهرمانی سوپرکاپ در سال 2010
قهرمانی دی اف بی لیگا پوکال ئر سال 2007
قهرمانی دی اف بی لیگا پوکال ئر سال 2004
نایب قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا در فصل 2011-12
نایب قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا در فصل 2009-10
نایب قهرمانی بوندسلیگا در فصل 2011-12
نایب قهرمانی بوندسلیگا در فصل 2008-09
نایب قهرمانی بوندسلیگا در فصل 2003-04
نایب قهرمانی دی اف بی پوکال در فصل 2011-12
افتخارات تیمی باستین شواین اشتایگر با تیم های پایه و رزرو بایرن مونیخ:
قهرمانی بوندسلیگا زیر 19 سال در سال 2002
قهرمانی بوندسلیگا زیر 17 سال در سال 2001
قهرمانی لیگ منطقه ای در فصل 2003-04
افتخارات انفرادی باستین شواین اشتایگر با بایرن مونیخ:
جایزه برگ بوی نقره ای(معتبر ترین جایزه ورزشی آلمان) در سال 2014
جایزه برگ بوی نقره ای(معتبر ترین جایزه ورزشی آلمان) در سال 2010
جایزه برگ بوی نقره ای(معتبر ترین جایزه ورزشی آلمان) در سال 2006
حضور در تیم منتخب فصل ESM در فصل 2012-13
بهترین فوتبالیست سال فوتبال آلمان در سال 2013
مهارت ها و شوت های منتخب باستین شواین اشتایگر
15-اولی هوینس
(1970-1978 به عنوان بازیکن)
پست: مهاجم و سپس رئیس باشگاه
ملیت: آلمان
اولریش هوینس یا اولی هوینس در 5 ژانویه 1952 در اولم متولد شد، او پسر هاینریش هوینس قصاب گمنام اهل اولم است که بجز 11 بازی در نورنبرگ پیراهن هیچ تیم باشگاهی دیگری غیر از بایرن مونیخ را نپوشید.
اولی هونس در سالهای 1970 تا 1979 برای سرخپوشان مونیخی به بازی پرداخت و تمام افتخارات در رده باشگاهی را بدست آورده است. هونس 239 بازی برای بایرن مونیخ انجام داده است و به عنوان یک مهاجم موفق، 86 گل زد و البته در کنار قهرمانی در بوندسلیگا در سه قهرمانی اروپا نیز سهم داشت. او در کنار مولر و رومنیگه توانست یکی از پرافتخارین و مهارنشدنی ترین مثلث های تاریخ فوتبال را تشکیل دهد. حضور این مثلث، کمک بزرگی به بایرن برای فتح جام های قهرمانی بود. آن ها با رهبری گرد مولر توانستند، 4 قهرمانی آلمان، 4 قهرمانی جام حذفی آلمان و 3 قهرمانی اروپا را به دست آورده بیاورند تا نامشان برای همیشه در این باشگاه بزرگ ماندگار شود. مثلثی مهار نشدنی که شاید تا ابد باواریایی نظیرشان را در آینده نبیند. اگر چه لیست بازیکنان بزرگ بایرن مونیخ که در باشگاه فعالیت داشته اند بلند است اما در میان تمامی آن ها هونس مدت زمان بیشتری به باشگاه خدمت کرده است. او پس از آسیب دیدگی زانو در سن 27 سالگی از فوتبال خداحافظی کرد و از 1979 به بعد همیشه جز دوره کوتاهی که در زندان سپری کرد در کنار تیم حضور داشته است.
هوینس در 15 آگوست 1970 در 18 سالگی اولین بازیش را برای بایرن مونیخ انجام داد. هوینِس 8 سال برای بایرن مونیخ بازی کرده است و تمامی عنوان های باشگاهی را با این تیم کسب کرده است.هوینِس با بایرن مونیخ قهرمانی در رقابتهای لیگ قهرمانان اروپا، جام بین قارهای باشگاهای جهان، بوندس لیگا و جام حذفی آلمان را کسب کرده است. همراه تیم ملی آلمان نیز در جام جهانی 1974 قهرمان جهان و 1972 قهرمان اروپا شده است.
بعضی ها برای اینکه در فوتبال به همه چیز برسند نیازی ندارند مدت زیادی تو سطح اول اروپا بازی کنند. یا کار خاصی انجام بدن که به یکی از سمبل های یکی از تیم های بزرگ اروپا تبدیل شوند. هوینس یکی از این افراد است. شماره 10 بهترین بایرن مونیخ تاریخ در فینال یورو 76 پنالتی اش را به آسمان زد. با گل فرازمینی در یکی از یک طرفه ترین فینال های تاریخ جام باشگاه های اروپا به بایرن کمک کرد تا اتلتیکو را از پیش رو بردارد. در فینال سال بعد هرچند تیمش قهرمان شد اما زانویش به شدت آسیب دید و در دورانی که مجبور شد قرضی در نورنبرگ بازی کند از فوتبال خداحافظی کرد.
هوینس در سال 1979 به دلیل مصدومیت زانو مجبور شد به دوران بازی پر افتخارش در بایرن مونیخ پایان دهد. شاید خبر خداحافظی زود هنگام او در 27 سالگی برای همه ناراحت کننده بوده باشد اما انگیزه اش را بیشتر کرد. هوینس حتی پس از گذشت حدودا پنج دهه بازهم به بایرن مونیخ وفادار است، حتی با دوز بیشتر. هیچکس به اندازه هوینس در تکامل موفق ترین باشگاه آلمان و یکی از موفق ترین باشگاه های اروپا نقش نداشته است.هوینس در زندگی پستی های زیادی را تجربه کرد اما تسلیم نشد و دوباره روی پایش ایستاد و قدرتمند تر از قبل برگشت. شخصیت ویژه و محکش اون رو خیلی زود وارد دنیای مدیریت کرد.مدیر ورزشی بایرن با دوست صمیمی اش بکن باوئر پس از خشکسالی جام اروپایی، جام یوفای سابق را برای بایرن برد.اولی هوینس یکی از تئوریسین های اصلی پیشرفت فوتبال آلمان بود. بانی اصلی آمدن اوتمار هیتسفلد به مونیخ بود.
اولی هوینس جوان ترین مدیر تاریخ بایرن مونیخ بود که این تیم را در مسیر عناوین متعدد قرار داد. او از یک تیم نسبتا معمولی تجارت خانه بزرگی ساخت که سالانه بیش از 600 میلیون یورو درآ»د زایی دارد. اولی هوینس رئیس کنونی باشگاه بایرن مونیخ نقشی بسزا در پیشرفت این باشگاه در سالیان اخیر داشته و بسیاری معتقدند او بود که توانست بایرن مونیخ را تبدیل به یک برند جهانی کند. قبل از هوینس بایرن سالیانه 12 میلیون مارک (6.1 میلیون یورو کنونی) درآمد داشت که 85 درصد از این درآمد مربوط به بلیط فروشی بود. اما او وابستگی باشگاه به بلیط فروشی را به شدت کاهش داد و اکنون بلیط فروشی تنها 10 درصد از درآمد 630 میلیون یورویی بایرن مونیخ را تشکیل می دهد. افتتاح آکادمی مدرن جدید با امکانات کم نظیر هم از دیگر اقدامات مهم هوینس بود.
75.1 درصد از سهام باشگاه در اختیار هواداران است و هوینس با کمترین میزان پول تزریقی از خارج از باشگاه و با تکیه بر درآمد های خود باشگاه به موفقیت های پر شمار رسیده است. فیلیپ لام در صحبت هایی گفته است:
سخت ترین مشکلات و مهم ترین موضوعات در بایرن مونیخ همواره با تلاش های رومنیگه و هوینس حل شده اند. آنها هر دو در بالا ترین سطح بازی کرده اند و با شرایط آشنا هستند. هونس بایرن مونیخ را از یک باشگاه کوچک آلمانی به یکی از پنج تیم برتر اروپا تبدیل کرده است. این یک افتخار بزرگ محسوب می شود. من تجربه دیدن اینکه او چگونه شرایط را مدیریت می کند و مذاکرات و کسب و کار باشگاه را اداره می کند را داشته ام.
هوینس در همان روزهایی که مجبور شد به فرار مالیاتی اعتراف کند بایرن مونیخ را یک بار دیگر قهرمان اروپا کرد. مثل پدری که فرزندش را به قله های افتخار رسانده بود و با غرور به گناهش اعتراف کرد. دادگاه ایالت باواریا برای هوینس حکم زندان صادر کرد و مجبور شد پست ریاست را به هوفنر بدهد. روزی که بازیکنان بایرن مدال قهرمانی را دریافت می کردند او مجبور بود عقب بایستد چون دیگر رسنا سمتی نداشت اما بایرنی ها جام قهرمانی را به او اهدا کردند.
بازگشت هوینس به عنوان مدیر باشگاه بعد از دوران حبس باعث شگفتی هم بود، هوینس گفت که وقتی برگرده بازنشست نمیشه و هیچ چیز تمام نخواهد شد. در 25 نوامبر 2016 هوینس با اکثریت آرا هیئت مدیره مجددا رئیس باشگاه شد.به سختی می توان مدیری را در فوتبال اروپا پیدا کرد که به اندازه هوینس ارتباطش با هوادارن نزدیک باشد. اقتداری که در زمان او در بوندسلیگا توسط بایرن مونیخ به وجود آمد حتی توسط تیم رویایی دهه هفتاد هم اعمال نشده بود.
اینکه اف سی بایرن مونیخ با نام اف سی بایرن آلمان شناخته شود همواره رویای اولی هونس بوده است. قهرمانی در جام جهانی 2014 با حضور هفت بازیکن از بایرن مونیخ گواه این مدعا است. یکی از موفقیت های بزرگ اولی هونس، متقاعد کردن پپ گواردیولا، سرمربی پرافتخار و سابق بارسلونا، برای هدایت بایرن مونیخ بود.
البته نقدهای زیادی به وی و در کل تیم مدیریتی بایرن در سال های اخیر وارد شده است و معتقدند بایرن مونیخ واکنش مناسبی به فعالیت های باشگاه هایی همچون بارسلونا، پاری سن ژرمن و منچسترسیتی نشان نداده است. یا عدم درآمد مناسب از حق پخش تلوزیونی که از تیمی مثل ساندرلند هم کمتر است. و مهم تر از همه این واقعیت که بایرن مونیخ در سطح بین المللی دیگر از قدرت سابق برخوردار نیست و علت آن را می بایست در عدم قدرت ریسک پذیری مونیخی ها در قیاس با سایر تیم های اروپایی جستجو نمود. زوج مدیریتی اولی هونس و کارل هاینتس رومنیگه با چشم پوشی از خریدهای بزرگ، این شانس را که در بلند مدت بتوانند بایرن مونیخ را در جمع سلاطین فوتبال اروپا نگه دارند، از دست داده اند و در این باشگاه همچنان سیستمی پدرسالارانه بر همه امور مسلط است. از نظر هنینگ فوپل رئیس موسسه اقتصاد جهانی در شهر هامبورگ و یکی از مشهورترین اقتصاددانان آلمان، سران بایرن مونیخ با سیاست نقل و انتقالاتی خود در سال های اخیر تنها یک هدف را دنبال کرده اند: "حفظ فاصله بایرن مونیخ با سایر رقبای داخلی". هدفی که سبب شده آنها در قیاس با بزرگان اروپایی دنیای فوتبال ضعیف تر شوند.
درگیری هوینس با پل برایتنر در ماه های اخیر هم حواشی زیادی در پی داشت، برایتنر انتقادات بی پرده ای از هوینس و مدیران بایرن و مدیریت تیم دارد و معتقد است هوینس اصول باشگاه را زیر پا گذاشته است. فیلیپ لام هم دیگر منتقد وی به حساب میآمد که حتی پیشنهاد پست مدیریت ورزشی باشگاه را نپذیرفت هرچند لام صرفا مخالفتش با دخالت های هوینس در امور ورزشی است و در کل درباره مدیریت هوینس معتقد است که هوینس ثبات ورزشی و اقتصادی را برای بایرن مونیخ به ارمغان آورده است.
اولی هوینس بدون هیچ شکی یکی از برترین مدیران تاریخ فوتبال دنیاست. اف سی هالیوود تحت هدایت هوینس یکی از گران قیمت ترین و بهترین ورزشگاه های جهان را بدون یک سنت کمک از خارج ساخت.
افتخارات تیمی اولی هوینس با بایرن مونیخ(به عنوان بازیکن):
قهرمانی جام باشگاه های اروپا در فصل 1975-76
قهرمانی جام باشگاه های اروپا در فصل 1974-75
قهرمانی جام باشگاه های اروپا در فصل 1973-74
قهرمانی جام بین قاره ای در فصل 1966-67
قهرمانی جام بین قاره ای در سال 1976
قهرمانی بوندسلیگا در فصل 1973-74
قهرمانی بوندسلیگا در فصل 1972-73
قهرمانی بوندسلیگا در فصل 1971-72
قهرمانی دی اف بی پوکال در فصل 1970-71
نایب قهرمانی بوندسلیگا در فصل 1970-71
افتخارات انفرادی اولی هوینس با بایرن مونیخ:
حضور در تیم منتخب فصل بوندسلیگا در فصل 1973-74
گل اولی هوینس به اتلتیکو مادرید در فینال جام باشگاه های اروپا در سال 1974
14-یوپ هاینکس
(1987-1991 و 2009 و 2011-2013 و فصل 2017-18)
پست: سرمربی
ملیت: آلمان
مردی که انگار متولد شده بود تا واسطه برآورده شدن آرزو ها باشه. از آدمی که در روز شکست ارتش نازی در یخبندان روسیه به دنیا آمده (9 می 1945 ) نباید انتظاری به جز تمام کردن روزهای سیاه داشت و شروع روزهای طلایی داشت. یک مربی متعادل، با هوش، با ذکاوت، با دیسپلینی خاص و فراموش نشدنی و از همه مهمتر غیر قابل پیش بینی....هاینکس به این معروفه که شما نمیدونی در بازی چه فکری میخواد پیدا کنه و تیم هاش بر اساس همون بازی ارنج میشن !
روزی که تنریف را تا نیمه نهایی جام یوفا رساند مسئولان بایرن بابت اینکه به خاطر نتایج نا امید کننده در دوازده هفته اول اخراجش کردند عذاب وجدان گرفتند. عذاب وجدان البته فایده ای نداشت چون رئالی ها خیلی زود شکارش کردن. در همان سال اول حضورش در مادرید رئالی ها رو قهرمان اروپا کرد. انگار از آسمان نازل شده بود تا رویای مادریدی هارو برآورده کند و رئال را بعد از 31 سال قهرمان اروپا کند. بازیکنانی مثل پردراگ میاتوویچ و فرناندو ردوندو سال ها در زئال مادرید بازی می کردند اما دقیقا یک مربی مثل یوپ هاینکس می خواستند تا تیم را قهرمان اروپا کند.
در روزهای بازی اما روزگار زیاد با هاینکس مهربان نبود، بازی در پست مهاجم در آلمان و در دهه هفتاد اوج بی عدالتی برای یک بازیکن بود. حتی اگر یوپ هاینکسی باشد که 218 گل در حدودا 300 بازی برای مونشن گلادباخ که یکی از قدرت های اروپا در آن زمان بود فقط در لیگ زده بود. در تیم ملی روی نیمکت می نشست. اما درخشش در گلادباخ غیر قابل تصور بود. در اوج قدرت بایرن مونیخ چهاربار قهرمان لیگ و یک بار قهرمان جام حذفی شدند. در سال قهرمانی آلمان در جام جهانی 1974، جام یوفا را هم بالای سر برد و اسمش را به عنوان یک اسطوره برای همیشه در تاریخ گلادباخ ثبت کرد. هرچند همیشه هم در روی پاشنه همیشگی نمی چرخید و قهرمانی فصل 84-85 را با تفاضل گل کمتر به اشتوتگارت باختند. یا باخت در فینال جام حدفی در ضربات پنالتی به بایرن اما بدترین شب زندگی اش از زبان خودش شب شکست چهار بر صفر مقابل رئال مادرید بود. شبی که با این شکست با وجود برد 5-1 در بازی رفت از جام باشگاه های اروپا حذف شدند. وی 369 بار در بوندس لیگا به میدان رفتهاست و بعد از گرد مولر و کلاوس فیشر، با 220 گل سومین گلزن برتر تاریخ بوندسلیگا بهشمار میرود. هاینکس اولین بازی رسمی خود را برای مونشن گلادباخ در بوندس لیگا 2 در سال 1964 انجام داد. سپس همراه گلادباخ با مدیریت هنس ویزویلر افسانهای توانست به سطح اول فوتبال آلمان برسد. او دو سال دیگر در گلادباخ ماند و سپس راهی هانوفر شد.
هاینکس بار دیگر به گلادباخ بازگشت و تا سال 1970 یعنی تا پایان دوران بازیگری اش در گلادباخ ماند. یوپ هاینکس دو بار نیز در سالهای 1974 و 1975 به ترتیب با 30 و 27 گل آقای گل بوندس لیگا شدهاست.
در دوره اول مربیگری اش در بایرن 2 قهرمانی بوندسلیگا و 2 قهرمانی سوپرکاپ اروپا گرفت، در فرانکفورت با بازیکنان به مشکل خورد. بعد از اینکه رئال مادرید را قهرمان اروپا کرد در بنفیکا و بیلبائو و شالکه و گلادباخ کرد اما موفقیتی نداشت و خداحافظی کرد. کم کم همه داشتند از یاد می بردند که در مادرید چه کار کرده بود. تا اینکه در سال 2009 ققنوسش از خاکستر یورگن کلینزمن بلند شد و 4 بازی از 5 بازی آخر فصل را برد اما خیلی سریع جاش رو به لوئیز فن خال داد. یوپ هاینکس پس از حدود 18 سال به بایرن مونیخ بازگشت ولی اینبار از 1500 روز خبری نبود! او فقط 35 روز هدایت بایرن را در اختیار گرفت. در لورکوزن در سال 2011 رکورد 24 بازی بدون شکست در ابتدای فصل را به جا گذاشت و همه انتظار یک رقیب برای بایرن مونیخ در ره قهرمانی داشتند اما در آخر فصل کم آورد و چهارم شد.
سال بعد مونیخی ها به کسی که دوبار با بی مهری از خودشون رانده بودند پناه آوردند. شکست تلخ سال 2010 در زمان یوپ فن خال با شکست به مراتب تلخ تر در سال 2012 در خانه ادامه پیدا کرد و مغلوب هنر چک و دفاع مستحکم چلسی شد . اما نمایش خیره کننده بایرن هاینکس در فصل بعد همان چیزی بود که مدیران بایرن مونیخ دنبالش بودند. سبک تهاجمی بایرن هاینکس هالیوودی ها را حسابی به وجد آورد. پیروزی چهار بر صفر در مجموع دوبازی برابر یوونتوس جداب بود اما چیزی که لازم بود زدن 7 گل در مجموع دو بازی رفت و برگشت به بارسلونا بود تا پیرمرد یاد تاریخ بندازه که چه در مونیخ و چه در مادرید قادر به برآورده کردن آرزوهای عشق فوتبال هاست. در سال 2013 او یک تونل وحشت برای رقیبان درست کرد ! آرسنال ! یووه ! بارسا ! دورتمند ! همگان انگشت به دهان قدرت و اقتدار تیم هاینکس شدند.
«منچسترِ فرگوسن، بارسلونای یوهان کرایف، آلمانِ بکن بائر و پپ بارسلونا و دل بوسکه رئال و البته هلندِ رینوس میشل ، همگی بر زیباییهای فوتبال افزودند. اما بایرنمونیخِ یوپ هاینکس، ژانر وحشت فوتبال بود!»… وقتی در مرحله نیمهنهایی چمپیونزلیگ فصل 2012-13، بایرن مونیخ در مجموع دو بازی رفت و برگشت توانست با حساب ۷ بر صفر بارسلونا را شکست دهد و پس از آن، دورتموندِ قدرتمند یورگن کلوپ را در فینال شکست داده و جام قهرمانی را از آن خود سازد، بسیاری گفتند این منسجمترین و خوفناکترین تیمی است که تاریخ معاصر فوتبال به خود دیده. آنسال بایرن مونیخ با کسب جامهای سهگانه در دنیای فوتبال آقایی کرد تا «یوپ هاینکس» مثل یک افسانه از بایرن جدا شود. هنوز تصویر اشک هواداران بایرن مونیخ در روز خداحافظی یوپ از این تیم، از حافظهها پاک نشده است.
یوپ هاینکس اولین و تنها کسی است که در دو فینال تمام آلمانی تاریخ رقابت های اروپایی حضور داشته، یکی رو باخت و یکی را دراماتیک برد. یک هفته بعد بایرن هاینکس اشتوتگارت را هم در فینال جام حذفی شکست داد و اولین آلمانی برنده تریپل شد.
خیلی ها انتظار داشتند هاینکس بمونه و هیولایی که ساخته بود را دوباره به جون رقبا بندازه اما ترجیح داد خیلی ساده پرونده اش را ببندد.
بعد از همه اتفاقاتی که در دوسال اخیر افتاده حالا آماده ام تا کمی آرامش و سکوت را تجربه کنم. برام سخته که بگم هرگز بر نمی گردم اما بعد از استرس هایی که برای برنده شدن تحمل کردم به یک استراحت طولانی مدت نیاز دارم. این پایانی هست که ارزش این همه استرس سختی را داشت.
البته او در میانه فصل اعلام خداحافظی کرد و مسئولان بایرن بلافاصله پپ را جایگزین او کردند. پیرمرد می دانست که در تابستان باید بهترین تیم تاریخ فوتبال را تحویل جوان پر آوازه اسپانیایی بدهد. زمانی که پپ گواردیولا سرمربی بایرن مونیخ شد جملاتی جالب راجب هاینکس گفت :
"تو یک اسطوره در آلمان هستی. زمانی که در اسپانیا حضور داشتیم تو را میشناختم و شخصیت والایی نزد من بودی. از نظر من تو نمونه یک انسان حرفهای هستی؛ همچنان که از نظر شخصیتی هم یک انسان والا به شمار میآیی. تو نمونه یک انسان به معنای واقعی کلمه هستی."
اما 5 سال بعد شماره باشگاه بایرن بر روی تلفنش نقش بست. خبر کوتاه بود و غافلگیرکننده؛ «یوپ هاینکس، دوباره به بایرن بازگشت!». زمانی که کارلتو بلیت بازگشت به کشور خود را رزرو کرد،مدیران بایرن قید خارجیهای نامآشنا را زدند و دست به دامان یک «خودی» شدند. وی بعد از رسمی شدن انتقالش به بایرن مونیخ گفت:
این برای من بازگشت نیست بلکه حرکتی دوستانه محسوب میشود. به بایرن مونیخ بیش از حد مدیونم. رابطه من و بایرن مونیخ، رابطه عاشق و معشوق است
تیم بایرن مونیخ در لیگ قهرمانان اروپا با بیش از 5 مصدوم کلیدی در مقابل رئال مادرید قرار گرفت، نویر، کومان، ویدال، آلابا ( بازی رفت )، روبن ( بازی رفت و برگشت )، بواتنگ ( نیمه دوم بازی رفت و بازی برگشت )، تولیسو ( بازی رفت ) این مساله برای تیمی چون بایرن که نیمکت قوی ای در دو سال اخیر نداشت یعنی از بین رفتن بیش از 60 درصد توان تاکتیکی بایرن. اما این ذره ای از قدرت بایرن کم و کاستی نکرد و بایرن بشدت در بازی با رئال موفق و با سری بالا حذف شد .به جرات می توان گفت این بهترین نمایش بایرن در طول این 5 سال اخیر بعد از کسب سه گانه در نیمه نهایی مقابل یک تیم اسپانیایی بود که با بدشانسی این بازی به نفع رئالی ها تمام شد. آس اسپانیا بازی با بایرن هاینکس سخترین بازی تاریخ زیدان در طول مربیگریش دانست ! اما با وجود این شکست هم هاینکس آن تیم بحرانی با دو گانه احتمالی و تا رساندن مرحله نیمه نهایی با نمره عالی مثل همیشه تحویل مربی داد.
او 39 بازی ملی برای آلمان غربی انجام داده و توانسته 14 گل نیز به ثمر برساند. او در قهرمانی آلمان در جام جهانی 74 عضو تیم آلمان بود ولی تنها یکنیمه برای آلمانها به میدان رفت. هاينكس به عنوان سرمربي در 4 فصل 1988-89 و 1989-90 و 2012-2013 و 2017-2018 با بايرن مونيخ قهرمان بوندس لیگا شده است. او با رئال مادريد و بايرن مونيخ 2 بار به عنوان سرمربي در 2 فصل 1997-98 و 2012-2013 قهرمان شده است. قهرمانی جام حذفی آلمان در فصل 2012-13 و قهرمانی سوپرکاپ اسپانیا در سال 1997 و قهرمانی جام اینترتوتو با شالکه در فصل 2003-04 افتخارات هاینکس در قامت مربی است. در رده ملی، قهرمانی در جام جهانی 1974 / قهرمانی در یورو 72 و سومی جم جهانی در سال 1970 را در کارنامه دارد. یوپ هاینکس سومین گلزن برتر تایخ بوندسلیگا به شمار می رود.
آمار یوپ هاینکس در بایرن مونیخ
دوره |
بازی |
برد |
مساوی |
باخت |
گل زده |
گل خورده |
از یکم جولای 1987 تا هشتم اکتبر 1991 |
198 |
114 |
46 |
38 |
419 |
216 |
از بیست و هشتم آپریل 2009 تا سی ام ژوئن 2009 |
5 |
4 |
1 |
0 |
12 |
5 |
از یکم جولای 2011 تا سی ام ژوئن 2013 |
109 |
83 |
12 |
14 |
272 |
73 |
از 7 اکتبر 2017 تا 1 جون 2018 |
43 |
37 |
3 |
3 |
114 |
25 |
آمار کلی |
370 |
237 |
62 |
55 |
818 |
320 |
افتخارات تیمی یوپ هاینکس با بایرن موینخ:
قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا در فصل 2012-13
قهرمانی بوندسلیگا در فصل 2017-18
قهرمانی بوندسلیگا در فصل 2012-13
قهرمانی بوندسلیگا در فصل 1989-90
قهرمانی بوندسلیگا در فصل 1988-89
قهرمانی دی اف بی پوکال در فصل 2012-13
قهرمانی سوپرکاپ در سال 2012
قهرمانی سوپرکاپ در سال 1990
قهرمانی سوپرکاپ در سال 1987
نایب قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا در فصل 2011-12
نایب قهرمانی بوندسلیگا در فصل 2011-12
نایب قهرمانی بوندسلیگا در فصل 1990-91
نایب قهرمانی بوندسلیگا در فصل 1987-88
نایب قهرمانی دی اف بی پوکال در فصل 2017-18
نایب قهرمانی دی اف بی پوکال در فصل 2011-12
افتخارات انفرادی یوپ هاینکس با بایرن موینخ:
بهترین مربی سال جهان در سال 2013
بهترین مربی باشگاهی سال از نگاه فدراسیون تاریخ و آمار فوتبال در سال 2013
جایزه الف رمزی (بهترین مربی اروپایی سال) در سال 2013
بهترین مربی اروپایی فصل در فصل 2012-13
بهترین مربی سال فوتبال آلمان در سال 2018
بهترین مربی سال فوتبال آلمان در سال 2013
بهترین مربی سال از نظر نشریه ورلد ساکر در سال 2013
ده لحظه ماندگار دوران ورزشی یوپ هاینکس
13-اوتمار هیتسفلد
(1998-2004 و فصل 2007-08)
پست: سرمربی
ملیت: آلمان
12 ژانویه 1949 ، لوراخ ( شهری در جنوب غربی آلمان و نزدیک مرز سوئیس و فرانسه ) شاهد تولد پسری از خانوادهی هیتسفلد بود .نامش را اوتمار گذاشتند .نامی با اصالت آلمانی مرکب از دو ریشه . ”uod”به معنی "ثروت" و “meri” به معنی بزرگ یا معروف. آیا واقعا اوتمار به منزلهی ثروتی بزرگ برای خانواده اش به شمار میرفت ؟؟ گذشت زمان یک پاسخ مثبت قاطعانه به این پرسش داد. ثروتی بزرگ نه تنها برای خانواده بلکه برای دنیای فوتبال . هیتسفلد یک نابغه و پدیده در امر مربیگری بود .فردی بسیار باریک بین و دقیق.به همه احترام میگذاشت و مورد احترام همه بود .یک جنتلمن حقیقی .او یک ژنرال بود . یک ژنرال واقعی .
اوتمار از خانواده ای معروف به شمار میرفت و دلیل اصلی این شهرت عمویش بود .ژنرال اوتو هیتسفلد که در دو جنگ جهانی در ارتش آلمان خدمت میکرد و در سال 1946 بالاترین درجهی نظامی را از طرف دولت نازی دریافت کرده بود.با وجود این خود اوتمار نه جنگ، بلکه فوتبال را برای تبدیل شدن به یک "ژنرال" انتخاب کرد .در کنار فوتبال او یک معلم ورزش و فارغ التحصیل ریاضیات بود. او همواره سعی داشت فوتبال را با ریاضیات تلفیق کند . در سال 2007 زمانی که نامی برای خود دست و پا کرده بود دراین مورد گفت :""امیدوارم که اصول ریاضیات در فوتبال را بدانم و سعی کنم آنها را بکارببرم "". با این تفاسیر شاید بتوان لقب " ریاضیدان فوتبال " را به هیتسفلد نسبت داد.
نمیتوان اوتمار هیتسفلد را در زمرهی مهاجمان بزرگ تاریخ فوتبال آلمان قرار داد اما به هر حال در تیم هایی که بازی کرد گلزن قابلی بود.کارش را در بازل سوئیس آغار کرد. در 92 حضور 66 گل به ثمر رساند که آمار قابل توجهی به حساب می آید .مقصد بعدی او اشتوتگارت در بوندسلیگای 2 بود.شاید به توان جالبترین اتفاقی که در این دوران رقم زد را زدن 6 گل در یک مسابقه به تیم "یان ریگنزبرگ " دانست که هنوز هم رکوردی برای یک بازیکن در سطح بوندسلیگای 2 به حساب می آید . با اشتوتگارت به بوندسلیگای 1 آمد و حتی به مقام چهارم هم رسید .اما گویی با سوئیس پیوندی همیشگی داشت .تیمهای "لوگانو"و "لوزرن " تیمهای پایانی دوران بازی او بودند.
در رده ملی در المپیک 1972 مونیخ حاضر بود و در 6 بازی 5 گل به ثمر رساند. یکی از این گل هایش را در بازی آلمان غربی وشرقی وارد دروازه تیم آلمان شرقی کرد. او در مجموع در طول دوران بازیش 169 گل به ثمر رساند .اما با ادامه دادن مسیر فوتبالیش در کسوت سرمربی گری لطفی بزرگ به طرفداران فوتبال کرد .
هیتسفلد خیلی زود به جرگهی مربیان پیوست .گویی برای آموزش فوتبال و البته کسب جام عجله داشت .هر چند همواره میگفت: " شغل مربی گری بسیار دشوار است." شاید اگر از هر مربی ای از فلسفه اش سوال شود، به سرعت در مورد نقاط قوت ، علایق و استراتژی های فوتبالیش سخن به میان آورد اما به فلسفه این مرد توجه کنید.
"" فلسفه من این است که به قراردادهایم پایبند بمانم .""" من هرگز در طول دوران حرفه ایم قراردادی را زیر پا نگذاشته ام .""".این فلسفه نشان میدهد هیتسفلد فقط به بعد فنی توجه نمیکرد و افکار بزرگتری در سر داشت .
کارش را به عنوان سرمربی با تیم "اف سی زوگ" در سوئیس آغاز کرد .در این تیم دوران آرامی را سپری کرد .سپس به تیم "آرائو"پیوست .در مدت 4 سال حضور در آرائو ، این تیم معمولی را متحول کرد و به همراه این تیم swiss cup را فتح کرد . با بردن اولین جامش نشان داد راه بردن جام را بلد است .
سپس مورد توجه تیم مشهور سوئیس یعنی " گراس هاپر" قرار گرفت و به این تیم پیوست . دو سوپر لیگ سوئیس، دو swiss cup و یکبار سوپرکاپ سوئیس دستاورد 3 سالهی او در این تیم بود .5 جام در 3 فصل باعث سرازیر شدن سیل پیشنهادات به سمت او شد.
دورتمند - کاشف استعداد های بزرگ – به سرعت استعداد او در مربیگری را کشف کرد وبه او پیشنهاد داد. اوتمار بدش نمی آمد شانسش را در فوتبال کشورش هم امتحان کند .با پذیرش این پیشنهاد بزرگترین هدیه را تقدیم دورتمند کرد .او هدایت دورتمند را بر عهده گرفت تا تاریخ این تیم را از نو بنویسد. در سال اول حضورش به کمک همکارش " میشائیل هنکه " دورتمند را به مقام دوم بوندسلیگا رساند ، چه بسا اگر اشتوتگارت بازی آخرش را نمیبرد، قهرمان هم می شدند.
هیتسفلد، کولر ، سوسا ، مولر و سزار را به دورتمند آورد .به این بازیکنان ماتیاس سامر را نیز اضافه کنید .هیتسفلد توانست در فصل 95-94 به اولین قهرمانیش در بوندسلیگا نائل آید.تیم او به تدریج در حال تبدیل شدن به تیمی در کلاس جهانی بود .در مقام مقایسه گاهی دورتمند "یورگن کلاپ" را با دورتمند او مقایسه میکنند . هیتسفلد تیمی ساخته بود با روحی آزادی خواه و بلند پرواز ، با اشتیاق فراوان و پرسرعت .از لحاظ تاکتیکی سیستم 2-5-3 را ترجیح میداد. او در زمینه طرح ریزی و بکار گیری تاکتیکهای فوتبال بسیار انعطاف پذیر بود و البته از بازیکنانی برخوردار بود که به سرعت ریتم بازی را تغییر میدادند. او رهبر اصلی تیمش را " ماتیاس سامر " قرار داده بود.بازیکنی که وظایفش به عنوان یک سوئیپر یا لیبرو را به نحو احسن انجام میداد. هیتسفلد در فصل 96-95 باز هم دورتمند را قهرمان بوندسلیگا کرد .
هیتسفلد برای قهرمانی در لیگ قهرمانان اروپا بی قراری میکرد . اما این مهم به همین سادگی ها هم میسر نبود.در فصل 97-96 لیگ قهرمانان هیتسفلد دورتمند را به نیمه نهایی رساند آنها باید به مصاف منچستر "الکس فرگوسن " میرفتند.دو برد 1 بر صفر مقابل شیاطین سرخ دورتمند را به فینال مسابقات رساند.حال نوبت حمله نهایی برای فتح قله بود اما این قله با وجود حریفی به اسم یوونتوس تسخیرناپذیر بنظر می رسید. نگاهی کوتاه به ستارگان بیانکونری وحشت را در دل هر تیمی می انداخت .چیرو فرارا، دیدیه دشان ، آنجلو دیلیویو، کریستین ویری ، آلن بوکشیچ، دل پیرو و از همه مهمتر زین الدین زیدان .موضوع زمانی جالبتر میشد که متوجه میشدیم "مارچلو لیپی " رهبری این تیم را بر عهده دارد.اما گویی خونسردی با هیتسفلد عجین شده بود. هیتسفلد مثل همیشه به فکر برد بود حتی اگر تیم مقابل یوونتوس باشد که یکی از بهترین ادوار خود را سپری می کرد. اتفاقا سرنوشت حکم به قهرمانی ارتش زرد و مشکی ژنرال داد .برد با حساب 1-3 نتیجهی درخشانی برای شاگردان ژنرال بود.
ژنرال بالاخره به بایرن مونیخ پیوست و از همان ابتدا به دنبال راهی برای قهرمانی در اروپا میگشت .او به دنبال قهرمان کردن بایرنی بود که آخرین قهرمانیش در اروپا به تیم افسانه ای سال 1976 برمی گشت. در اولین فصل حضورش "مردان باواریا" را قهرمان بوندسلیگا کرد. اتفاقات بعدی خوشایند نبودند.ابتدا در فینالDFB-POKAl مغلوب وردربرمن شدند . سپس در فینال اروپا هیتسفلد باید به مصاف رقیب قدیمیش "الکس فرگوسن "میرفت.فرگوسن به دنبال قهرمان کردن منچستر در اروپا بعد از 31 سال بود و بایرن هم 23 سال بود فاتح اروپا نشده بود." ریاضیدان فوتبال " مدت زیادی را صرف تحلیل تیم منچستر کرد.اما اگر فوتبال بخواهد روز بدش را به شما نشان دهد تحلیل های ریاضی نیز کمکی به شما نمی کنند .هیتسفلد همچنین میدانست که مردان فرگوسن به سبب رقابت شدید در لیگ برتر و fa cup خسته هستند .بنابراین از همان ابتدا با دستور حمله همه جانبه تیم را به زمین فرستاد. همه چیز داشت مطابق انتظار پیش میرفت بایرن ابتدا توسط "ماریو باسلر " استاد ضربات آزاد پیش افتاد . حملات خطرناکی از سوی هر دو تیم صورت میگرفت .یکی از مهمترین حملات ضربه چیپ زیبای مهمت شول بود که به تیر دروازه یونایتد اصابت کرد .سپس نوبت یانکر بود که توپ را به تیر دروازهی اشمایکل بکوبد .اما توپ خیال گل شدن نداشت .اینبار نوبت تعویض های طلایی "الکس فرگوسن " بود.او دوباره نبوغش را ثابت کرد . " تدی شرینگام " و "اوله گونار سولسشر "را وارد زمین کرد .که هر دو گلزنی کردند. بایرن در روزی که بازی برتری را ارائه داد در نهایت 1-2 مغلوب حریف شد و تاریکترین شب این تیم رقم خورد.اما هیتسفلد روح بزرگی داشت. اوپذیرفته بود که فوتبال گاهی بر وفق مراد شما نیست . او صاحب قدرت درونی بالایی بود و راحتتر میتوانست با این مسائل کنار بیاید . در مورد قدرتش میگوید:"""من قدرتم را از افکار مثبت و گفتگوی روزانه با خدا کسب میکنم .""" هیتسفلد فصل بعد بایرن را به دوگانه داخلی رساند اما هنوز اروپا انتظارش را می کشید . اما همه می دانستند هیتسفلد حتی اگر راه خانه اش را گم کند،راه رسیدن به فینال را گم نخواهد کرد .
فصل 2001-2000 لیگ قهرمانان آغاز شد. بایرن به یک چهارم رسید در ایم مرحله باید به مصاف الکس فرگوسن که حالا – به حق – لقب "سر" را کسب کرده بود می رفت .هیتسفلد مردی نبود که از باخت ها درس نگیرد .برد 1-3 (در مجموع) کمی از درد شکست در آن شب تاریک بارسلون را می کاست . بایرن پس از حذف رئال مادرید باید در فینال به مصاف والنسیای "هکتور کوپر" میرفت .این بازی با نتیجه 1-1 به پایان رسید تا کار به ضربات پنالتی کشیده شود . اما گویی ژنرال برای این جبهه هم اسلحه ای در اختیار داشت .این اسلحه کسی نبود جز اولیور کان که در اوج آمادگی به سر میبرد.کان با مهار سه پنالتی قهرمان بایرن مونیخ و ژنرال در اروپا را تضمین کرد .هیتسفلد نیز به دومین مربی پس از "ارنست هاپل" افسانه ای تبدیل شد که با دوتیم مختلف قهرمان اروپا شده است.او توانست جام بین قاره ای را نیز با بایرن فتح کند .
فصل 2004-2003 بایرن به مقام دوم بوندسلیگا رسید و در DFB-POKAL هم به آلمانیا آخن باخت و در لیگ قهرمانان نیز مغلوب رئال مادرید شد. روزهای بد از راه رسیدند. یک فصل بدون جام برای بایرن !!!! هیتسفلد با وجود باقی ماندن یکسال از قراردادش اخراج شد .او مدتی از فوتبال دور ماند و در این مدت پیشنهاد سرمربیگری تیم ملی آلمان را رد کرد .در مورد اخراجش اینچنین میگوید:
زمانی که برای اولین بار بایرن را ترک کردم دچار افسردگی شدم ودو سال طول کشید تا خودم را بازیابی کنم.
با اخراج "فلیکس ماگات" ژنرال باز هم به بایرن برگشت و پس مدت کوتاهی برای همیشه بایرن را ترک کرد و جایش را به "یورگن کلینزمن" داد.هیتسفلد توانست بایرن را به اوج برگرداند و هواداران بایرن همواره مدیون او خواهند بود. اولیور کان:
اوتمارهیتسفلد مربی ابدی بایرن است.او همه چیزرا دربارهی فوتبال درک میکند.هیتسفلد مدرن ترین متدها را دارد و از لحاظ فلسفی بسیار باهوش است.او میتواند ستاره ها را کنترل کند و هر چیزی را که یک مربی در بایرن نیاز دارد در وجودش هست
مقصد بعدی هیتسفلد تیم ملی سوئیس بود، هیتسفلد سوئیس را رهسپار جام جهانی 2014 نیز کرد. زمانی که او تیمش را برای رویارویی با آرژانتین در مرحله یک چهارم نهایی آماده می کرد شب قبل از بازی خبر" فوت برادرش" به او رسید .برخی منابع اعلام کردند احساسات او با شنیدن این خبر و تلاش برای تمرکز روی بازی کاملا به هم ریخته بود .سوئیس این بازی را با یک گل واگذار کرد و به این ترتیب دوران پر شکوه و پر افتخار مربی گری هیتسفلد به سر آمد . اوتمار هیتسفلد پیشنهاد سرمربیگری 25 میلیون یورویی "گوانگژو اورگرانده" که با پذیرشش در یک سال و نیم می توانست بیش از هفت سال حضورش در بایرن مونیخ درآمد کسب کند را رد کرد. "روزهای مربی گری من به پایان رسیده و به آنچه بدست آورده ام افتخار میکنم ."""این جملات برای طرفداران هیتسفلد بسیار دردناک بود .
افتخارات تیمی اوتمار هیتسفلد با بایرن موینخ:
قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا در فصل 2000-01
قهرمانی جام بین قاره ای در سال 2001
قهرمانی بوندسلیگا در فصل 2007-08
قهرمانی بوندسلیگا در فصل 2002-03
قهرمانی بوندسلیگا در فصل 2000-01
قهرمانی بوندسلیگا در فصل 1999-00
قهرمانی بوندسلیگا در فصل 1998-99
قهرمانی دی اف بی پوکال در فصل 2007-08
قهرمانی دی اف بی پوکال در فصل 2002-03
قهرمانی دی اف بی پوکال در فصل 1999-00
قهرمانی دی اف بی لیگا پوکال در سال 2007
قهرمانی دی اف بی لیگا پوکال در سال 2000
قهرمانی دی اف بی لیگا پوکال در سال 1999
قهرمانی دی اف بی لیگا پوکال در سال 1998
نایب قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا در فصل 1998-99
نایب قهرمانی بوندسلیگا در فصل 2003-04
نایب قهرمانی بوندسلیگا در فصل 1997-98
نایب قهرمانی دی اف بی پوکال در فصل 1998-99
افتخارات انفرادی اوتمار هیتسفلد با بایرن موینخ:
بهترین مربی باشگاهی سال از نگاه فدراسیون تاریخ و آمار فوتبال در سال 2001
بهترین مربی سال یوفا در سال 2001
بهترین مربی سال فوتبال آلمان در سال 2008
12-مانوئل نویر
(2011 تا کنون)
پست: دروازه بان
ملیت: آلمان
پیتر شیلتون افسانه ای یک بار گفته بود اون لعنتی ها همیشه بهترین گلرهای دنیا رو دارند، شیلتون راست می گفت!. آلمانی های به قول اون لعنتی همیشه بهترین گلر های دنیا رو داشتند. هواداران بایرن مونیخ همیشه قدر این داشتهی ارزشمندشان را دانستند. کمی بعد از رفتارهای عجیب در ابتدای ورودش، مانوئل پیتر نویر به یکی از محبوب ترین بازیکنان موفق ترین تیم آلمان نبدیل شد. گلری که شروعش در یک تیم را با بیش از هزار دقیقه کلین شیت شروع می کند باید هم عزیز دل هواداران باشد.
نام کامل نویر مانویل پتر نویر است ، او در 27 مارس 1986 در گلزن کرشن به دنیا آمده است ، او ابتده در شالکه یک توپ جمع کن بوده ،قد او 193 و وزنش بیش از 90 کیلو است ، او در شالکه 156 بار به میدان رفته است و 3 پاس گل داده است. نویر رکوردار کیلین شیت در بوندسلیگا است. او و کاسیاس تنها گلرهایی هستند که در این عصر هم سی ال را بردن و هم جام جهانی را ، مانو نویر تنها گلر در عصر خود است که کاندید نهایی 3 نفر اصلی توپ طلا شده است .
یوپ هاینکس می گوید ؛
او گلری است که یک تیم به او تکیه میکند.
گلر 193 سانتی متری ژرمن ها چند سال قبل از شروع فوق العاده در بایرن مونیخ خودش را در دل هواداران فوتبال آلمان جا کرده بود، وقتی یک تنه شالکه رو در مقابل پورتو برنده کرد. سردبیر بیلد از اون بازی به عنوان بهترین نمایشی که احتمالا ندیدید یاد کرد. پدیده جدید فوتبال آلمان برای رسیدن به زیر نور پروژکتور رسانه ها بعد از اون شالکه را تا نیمه نهایی لیگ قهرمانان هم برد. آلمان مطمئن شده بود که یکگلر مطمئن دارد. دیگه نیازی مبود کسی رو بابت مصدومیت های رنه آدلر یا مرگ دلخراش انکه لعنت کنند.
شماره یک آلمان ها پستی رو در فوتبال تعریف کرد که در سال های آینده انقلابی در ساختار دفاعی تیم ها ایجاد می کند. همیشه نوستالژیک ها جذاب ترند. اگر از یک مانشافت فن بپرسند بهترین گلر تاریخ آلمان کیست احتمالا بی درنگ از بین اولیور کان و سپ مایر یکی را انتخاب می کند اما مانیفیست بلندپروازانهی نویر و انقلابی که در پستش ایجاد کرد و عناوین و افتخاراتش دست به دست هم می دهند تا اگر کسی احیانا اسم نویر را در جواب آورد ابروها خیلی از حالت استاندارد بالاتر نرود.
نویر دروازه بانان بزرگی همچون بودو ایلیگنر و اولیور کان را تحسین می کند، اما دروازه بان مورد علاقه او ینس لمن بوده است. وی دروازه بان سابق آرسنال را به عنوان بهترین دروازه بان تاریخ می شناسد. نویر به شدت به فوتبال علاقه دارد و برای اولین بار در 2 سالگی به توپ فوتبال ضربه زد. این دروازه بان برای اولین بار در زمانی که 4 سال و 341 روز سن داشت در یکی از بازی های تیم های رده سنی نونهالان شالکه بازی کرد. نویر بخش بزرگی از دوران کودکی اش را به فوتبال بازی کردن با برادرش، مارسل، گذراند. مارسل اکنون در یکی از لیگ های پایین آلمان، ورباندسلیگا، مشغول به داوری می باشد.
مانویل نویر همانطور که خودش می گوید یک بچه مامانی بوده و حتی فیلم هایی از او منتشر شده که وقتی بچه بوده به همراه عروسکش که یک خرس بود درون دروازه می ایستاده و می بایست حتما مادرش در سالن و یا زمین چمن حضور پیدا می کرد و بازی هایش رامی دید وگرنه اشکش درمی آمد.
او ابتدا مهاجم تيم نوجوانان شالكه بود و دروازه بانی را پس از يک بازى درون دروازه به علت مصدوميت دروازهبان و كشف استعداد خودشالکه 04 پیگرفت، پس از سه سال حضور مستمر در تیم جوانان باشگاه شالکه موفق شد در سال 2005 به تیم نخست شالکه راه یابد، زمانی که فرانک روست سنگربان پیشین شالکه به هامبورگ پیوست. در همان فصل در بازی مقابل بایرن به میدان رفت و نقش زیادی در تساوی دو بر دو مقابل آنها داشت. بعد از این درخشش ها ینس لمن او را آینده فوتبال آلمان خواند. در تاریخ 5 مارس 2008 نویر در مرحله نخست حذفی رقابتهای لیگ قهرمانان اروپا در دیدار برگشت مقابل پورتو با مهار دو ضربه پنالتی و صعود شالکه به دور بعدی بازیها یکی از بهترین نمایشهای خود را ارائه داد.نویر یکی از سه بازیکنی در فصل 2007-08 بوندس لیگا بود که در تمامی دقایق آن فصل برای تیمش به میدان رفته بود.نویر در جولای 2011 از سوی نشریه ورزشی کیکر بالاتر از ماریو گومز و نوری شاهین بهعنوان بهترین بازیکن بوندسلیگا فصل 2010-11 انتخاب شد.
وقتی هاینکس مربی بایرن شد و جانشین فن خال ، اولین گزینه روی میز او برای مدیران مانو نویر بود ، یک خرید لازم و مهم و افسانه ای , این انتقال موجب انتقاد هواداران شالکه از او شد. همچنین برخی از هواداران بایرن مونیخ واکنش خوبی را به داشتن دروازه بان سابق شالکه در ترکیب تیمشان نشان ندادند. ابتدا هواداران بایرن او رو دوست نداشتند ، دلیل واصح بود ، او یک بار ادای الیور کان رو دراورده بود و از همه مهم تر از تیم رقیب شالکه اومده بود ، اما ارام ارام همه فهمیدن کرافت کجا و نویر کجا ! مبلغ انتقال 20 میلیون بود. او پشت سر بوفون گران ترین دروازبان تاریخ شد. پس از تنها چند هفته از زمان پیوستن به بایرن مونیخ، نویر رکورد اولیور کان را که مدت ها دست نخورده مانده بود، شکست. نویر موفق شد تا 1000 دقیقه را بدون دریافت هیچ گلی سپری کند و رکورد بیشترین کلین شیت پیاپی در بایرن مونیخ را شکست.
ده صحنه حیرت آورد از بازی با پای فوق العاده مانوئل نویر
وقتی در نیمه نهایی لیگ قهرمانان اروپا در سال 2012 پنالتی های رونالدو و کاکا رو به اوت فرستاد همه منتظر بودند تاج پادشاهی رو روی سرش بگذارند اما گل کردن پنالتی خودش در فینال خانگی لیگ قهرمانان هم نتونست دیوار بلند بد شانسی های تیمش رو فرو بریزه.
یک سال بعد از اون مثل همه آلمانی هایی که بر می گردند ، برگشت و با نمایش های خارق العاده اش طلسم را شکست. شاید برای خیلی ها اشک های آرین روبن نماد سه گانه بایرن باشه اما کسانی که هر دو سمت فوتبال را نگاه می کنند سیو های باورنکردنی نویر در فینال را هم همونقدر خوب به یاد میارند. نویر به همراه بایرن مونیخ در سال 2013 به همراه بایرن مونیخ موفق به کسب سه گانه شد و در بوندسلیگا ، جام حذفی فوتبال آلمان و لیگ قهرمانان اروپا به قهرمانی رسید. نویر پس از این موفقیت به عنوان برترین دروازه بان جهان در سال 2013 انتخاب شد. او در بازی فینال لیگ قهرمانان اروپا به عنوان بهترین بازیکن زمین انتخاب شد.
نویر هر روز پیشرفت می کرد در فصل 15-2014 بهترین بازیکن آلمان شد. نویر در حال حاضر بهترین دروازه بان جهان است. این فوق ستاره در سال 2014 جزء 3 نامزد نهایی دریافت جایزه توپ طلا بود که در نهایت کریستیانو رونالدو این عنوان را کسب کرد. این برای اولین باری بود که یک دروازه بان نامزد دریافت توپ طلا بوده است.
پپ گواردیولا گفته است که نویر بهترین دروازه بانی است که با او کار کرده است. نویر با بایرن مونیخ 6 بار قهرمان بوندسلیگا، 3 بار قهرمان دی اف بی پوکال، 4 بار قهرمان سوپرکاپ، یک بار قهرمان لیگ قهرمانان اروپا و یک بار قهرمان جام باشگاه های جهان و یک بار قهرمان سوپرکاپ اروپا شده است.
نویر سه بار در تیم منتخب فیفا، سه بار در تیم منتخب سال یوفا و سه بار در تیم منتخب فصل بوندسلیگا حضور داشته است و چهاربار هم به عنوان بهترین دروازه بان سال یوفا انتخاب شده است. نویر رکورد دار بیشترین تعداد کلین شیت در یک فصل بوندسلیگا به شمار می رود.او جوان ترين دروازه باني است كه در تاريخ بوندسليگا به ركورد 100 بازي بدون گل خورده دست مي يابد.
مانوئل نویر در 15 آگوست 2006 اولین بازی اش را برای تیم ملی زیر 21 سال انجام داد. نویر ابتدا با یاران همیشگی اش اوزیل و بواتنگ و نویر و خدیرا و بقیه قهرمان زیر 21 سال اروپا شدن ، چه کسی فکر میکرد بعد اون اتفاق تلخ نویر با 23 سال سن گلر مانشافت بزرگ شود آن هم در جام جهانی ! باور کردنی نبود اما شد ..درخشش بی نظیرش در این مسابقات او را سوم جهان کرد که برای جوان ترین تیم تاریخ آلمان رکوردی بود و 4 سال بعد با درخشش عالیش و بازی هایی از نوع دفاع اخری جدید با استایل گلر آلمان رو با کمک یارانش به قهرمانی جهان رساند ، او بهترین گلر مسابقات و کاندید توپ طلا هم شد. نویر در 19 مه 2009 برای اولین بار به تیم ملی فوتبال آلمان برای حضور در تور آسیایی این تیم دعوت شد.
نویر در جام جهانی 2010 دروازه بان ثابت تیم ملی فوتبال آلمان بود و با این تیم به رتبه سوم جهان دست یافت. بعد از مرگ رابرت انکه فقید و بعد از آدلر گزینه دوم ژرمن ها شد اما آدلر از ناحیه دنده مصدوم شد و نتوانست خود را به جام جهانی برساند. نویر گزینه اول برای آفریقا جنوبی شد. نویر به خاطر دو صحنه در جام جهانی 2010 در یاد ها می ماند. یکی گل فرانک لمپارد که توپ از خط رد شد ولی داور ندید و دیگری گل سه ضربه ای و پاس گلش به میرو کلوزه در همان بازی.
او در جام جهانی 2014 به خاطر اینکه پشت دفاعش را پوشش می داد بسیار تشویق شد و اصطلاح سوپیر گل کیپر را به او نسبت دادند. تیم ملی آلمان در جام جهانی 2014 برزیل قهرمان با اقتدار قهرمان شد و این قهرمانی تا حد بسیار زیادی مدیون عملکرد بسیار عالی مانوئل نویر بود. نویر در بسیاری از دیدار های آلمان ناجی دروازه بود و اجازه نداد که آلمان به آنچه مستحقش بودند نرسند. نویر در این جام به عنوان بهترین دروازه بان جام جهانی شناخته شد. قهرمانی با آلمان در جام جهانی نویر را وارد سرزمین دست نیافتنی توپ طلا کرد و تا رتبه سوم مهم ترین جایزه انفرادی جهان پیش رفت. نویر در جام جهانی 2018 و یورو 2016 و 2012 هم گلر اصلی آلمان بود اما توفیقی در این مسابقات نداشت.
نویر یکی از هواداران دو آتیشه گروه راک ایرلندی، U2، می باشد. بیشترین ستایش او متعلق به عضو اصلی گروه، بونو، است.نویر از بونو به عنوان مهمان رویایی اش برای یک ضیافت شام یاد کرده است. این غول آلمانی در نسخه دوبله شده انیمیشن "دانشگاه هیولاها" (Monsters University) به زبان آلمانی، دوبله صدای یکی از شخصیت ها را بر عهده داشت. نویر در این نسخه، دوبله شخصیت Frank McCay را بر عهده داشته است. دوبله صدای این شخصیت در نسخه انگلیسی بر عهده جان کرازینسکی بود. نویر، موسسه خیریه خودش را در اختیار دارد. نام این موسسه، "بنیاد کودکان مانوئل نویر" می باشد. این بنیاد، لوازم ورزشی را در اختیار کودکان با استعداد اما مستمند منطقه "روهر" آلمان می گذارد .
افتخارات تیمی مانوئل نویر با بایرن مونیخ:
قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا در فصل 2012-13
قهرمانی جام باشگاه های جهان در سال 2013
قهرمانی سوپرکاپ اروپا در سال 2013
قهرمانی بوندسلیگا در فصل 2017-18
قهرمانی بوندسلیگا در فصل 2016-17
قهرمانی بوندسلیگا در فصل 2015-16
قهرمانی بوندسلیگا در فصل 2014-15
قهرمانی بوندسلیگا در فصل 2013-14
قهرمانی بوندسلیگا در فصل 2012-13
قهرمانی دی اف بی پوکال در فصل 2015-16
قهرمانی دی اف بی پوکال در فصل 2013-14
قهرمانی دی اف بی پوکال در فصل 2012-13
قهرمانی سوپرکاپ در سال 2018
قهرمانی سوپرکاپ در سال 2017
قهرمانی سوپرکاپ در سال 2016
قهرمانی سوپرکاپ در سال 2012
نایب قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا در فصل 2011-12
نایب قهرمانی بوندسلیگا در فصل 2011-12
نایب قهرمانی دی اف بی پوکال در فصل 2011-12
افتخارات انفرادی مانوئل نویر با بایرن مونیخ:
بهترین بازیکن سال از نظر نشریه اکیپ در سال 2014
بهترین ورزشکار سال از نظر روزنامه نگاران ورزشی در سال 2014
بهترین ورزشکار سال اروپا از نظر روزنامه نگاران ورزشی (جایزه فرانک تیلور) در سال 2014
جایزه برگ بوی نقره ای (معتبرترین جایزه ورزشی آلمان) در سال 2014
بهترین بازیکن سال فوتبال آلمان در سال 2014
حضور در تیم منتخب فصل ESM در فصل 2014-15
حضور در تیم منتخب فصل ESM در فصل 2012-13
حضور در تیم منتخب فصل ESM در فصل 2011-12
بهترین بازیکن میدان در فینال لیگ قهرمانان اروپا در فصل 2012-13
بهترین دروازه بان سال از نگاه فدراسیون تاریخ و آمار فوتبال در سال 2016
بهترین دروازه بان سال از نگاه فدراسیون تاریخ و آمار فوتبال در سال 2015
بهترین دروازه بان سال از نگاه فدراسیون تاریخ و آمار فوتبال در سال 2014
بهترین دروازه بان سال از نگاه فدراسیون تاریخ و آمار فوتبال در سال 2013
بهترین دروازه بان سال یوفا در سال 2015
بهترین دروازه بان سال یوفا در سال 2014
بهترین دروازه بان سال یوفا در سال 2013
حضور در تیم منتخب سال فیفا در سال 2016
حضور در تیم منتخب سال فیفا در سال 2015
حضور در تیم منتخب سال فیفا در سال 2014
حضور در تیم منتخب سال فیفا در سال 2013
حضور در تیم منتخب سال یوفا در سال 2015
حضور در تیم منتخب سال یوفا در سال 2014
حضور در تیم منتخب سال یوفا در سال 2013
حضور در تیم منتخب لیگ قهرمانان اروپا در فصل 2015-16
حضور در تیم منتخب لیگ قهرمانان اروپا در فصل 2013-14
حضور در تیم منتخب بوندسلیگا در فصل 2016-17
حضور در تیم منتخب بوندسلیگا در فصل 2015-16
حضور در تیم منتخب بوندسلیگا در فصل 2014-15
سوپر واکنش های مانوئل نویر
11-ادو لاتک
(1970-1975 و 1983-1987)
پست: سرمربی
ملیت: آلمان
ادو لاتک ؛ این نام برای فوتبال دنیا ، نامی بزرگ است. یکی مثل آلکس فرگوسن ، آرسن ونگر ،کرایف ، اوتمار هیتسفلد ،رینوس میشل ، لوییس آراگونس ، کارلوس بیلاردو ، جیو تراپاتونی ، تومیسلاو ایویچ ، ماریو زاگالو ، سزار منوتی و.....خودش می گوید: "من از هیچ آمدم، باید از فوتبال ممنون باشم که مرا به همه چیز رساند.".
لاتک در 16 ژانویه در سال 1935 به دنیا آمد. ادولاتک اولین مربی تاریخ بوندس لیگاست که توانست سه بار پشت سر هم قهرمان لیگ شود(1972تا1974). ادو لاتک که در سال 1983 بار دیگر به تیم محبوبش بازگشت، با پرتاب شلوارش به میان تماشاچیان معروف است.
او لقب اسطوره نیمکت را در آلمان دارد. او که در دوران اوج حرفه ای اش، یکی از معروف ترین مربیان اروپا بود، هدایت تیم های مانند بایرن مونیخ، بروسیا مونشن گلادباخ و بارسلونا را برعهده داشت. او 8 بار قهرمان بوندس لیگا شده بود و در 3 دهه مربیگری، 14 جام معتبر را بالای سر برده بود. لاتک تنها مربی ای است که توانسته با سه باشگاه مختلف، قهرمانی در رقابت های اروپایی را تجربه کند. او با بایرن در سال 1974 قهرمان جام باشگاه های اروپا شد و سپری در مونشن گلادباخ، پرافتخارترین دوران این باشگاه را رقم زد.
لاتک یکی از سرشناس ترین مربیان تاریخ فوتبال آلمان به شمار می آید و در تیم هایی چون بارسلونا، بوروسیا دورتموند، بایرن مونیخ، کلن، شالکه و بوروسیا مونشن گلادباخ مربیگری کرده است. لاتک فقید با بایرن مونیخ عنوان های زیادی به دست آورد.
ادو لاتک یکی از بهترین مربیان تاریخ باشگاه بایرن مونیخ است که موفق شده بود به همراه این تیم فاتح 10 عنوان قهرمانی (6 قهرمانی بوندسلیگا و 3 قهرمانی دی اف بی پوکال و 1 قهرمانی جام باشگاه های اروپا در سال 74) شود، لاتک بین سالهای 1976 تا 1979 نیز در تیم بروسیا مونشن گلادباخ حضور داشت و موفق شد به همراه این تیم رویایی در آن زمان فاتح دو جام قهرمانی بوندسلیگا و یک جام یوفا شود. از دیگر افتخارات این مربی فقید می توان به کسب نایب قهرمانی جام جهانی 1966 انگلستان با تیم ملی آلمان اشاره کرد که وی در آن زمان به عنوان دستیار در تیم آلمان حضور داشت.
«ادو لاتک» که به بایرن مونیخ کمک کرد تا در دهه 70 در بالاترین سطح فوتبال اروپا قرار بگیرد. «ولفگانگ نیرباخ»، رئیس اتحادیه فوتبال آلمان، گفت: ادو لاتک نه تنها موفق ترین مربی تاریخ بوندس لیگا بود او همچنین در طول دوران زندگی خود به سان یک افسانه بود و ما دلتنگ او خواهیم شد.
از سال 1965 تا 1970 به عنوان دستیار در تیم ملی آلمان هم فعالیت کرد. او با بارسلونا هم توانست سه عنوان قهرمانی به دست آورد که مهمترین آنها جام در جام اروپا بود. این سرمربی آلمانی ما بین سال های 1981 تا 1983 برای دو فصل هدایت آبی اناری ها را بر عهده گرفت و موفق شد با این تیم فاتح رقابت های جام برندگان قاره اروپا شود. او نخستین مربی اروپایی به شمار می آید که با دیگو آرماندو مارادونا اسطوره فوتبال آرژانتین کار کرد. برند شوستر ستاره آمانی و سابق سه تیم مطرح فوتبال اسپانیا در صحبت هایی ازدوران حضور ادو لاتک اسطوره فقید فوتبال آلمان در باشگاه بارسلونا، اختلافات این سرمربی سابق باشگاه های بایرن مونیخ و بوروسیا دورتموند با دیگو آرماندو مارادونا را دلیل اصلی ترک زودهنگام اسپانیا توسط این مربی پر افتخار آلمانی دانست.
"اعتقاد دارم که اگر مارادونا در آن سال ها به بارسا نمی آمد، ادو لاتک برای سال هایی طولانی در بارسلونا باقی می ماند و به عنوان های قهرمانی می رسید. تفاوت تفکرات و شخصیت این دو همچون اختلاف روز و شب بود. برای مثال مارادونا همواره با آرامش و خونسردی خاص خودش در تمرینات و مسابقات حاضر می شد، اما لاتک همچون همه آلمانی ها بسیار جدی و سخت گیر بود و طبیعی است که با مارادونایی که هنگامی که شب ها در ساعت 9 به خواب می رفتیم تازه بیداری هایش آغاز می شد، نخواهد توانست در یک تیم کار کند."
او در دوران مربیگری خود 8 بار موفق به فتح بوندس لیگا شده است. لاتک در سالهای 1972، 1973 و 1974 و در 3 فصل متوالی بایرن مونیخ را به قهرمانی در بوندس لیگا رساند، سپس به مونش گلادباخ پیوست و 2 سال متوالی 1976 و 1977 با این تیم به قله فوتبال آلمان رسید. لاتک در دهه 80 میلادی بازهم به مونیخ آمد و بار دیگر باین مونیخ را در سالهای 1985، 1986 و 1987 به 3 قهرمانی متوالی در بوندس لیگا رساند. در مجموع اودو لاتک توانسته است خود را با 8 قهرمانی در بوندس لیگا به عنوان موفق ترین سرمربی تاریخ بوندسلیگا است.
وی در اوایل دهه 70 شمسی، یکی از گزینه های اصلی سرمربی گری تیم ملی کشورمان بود که در نهایت به علت مشکلات مالی فدراسیون در آن زمان، حضور وی در تیم ملی کنسل شد. اما لاتک دربخش هایی از گفت و گوی ادو لاتک با خبرگزاری فرانتس پرس و نشریه بیلد در سال 1998 گفت:من به صفایی گفتم خانواده ام به من اجازه نمی دهند بیشتر از این 6 ماه در ایران باشم اما او مرا برای قراردادی بلند مدت می خواست. من در ازایش به او تضمین می دادم در فرانسه بتوانم آلمان برتی فوکتس را شکست دهم اما او مدام روی حرفش اصرار داشت. او به قراردادی بلند مدت فکر می کرد نه به بازه ای کوتاه
او که دو بار سکته کرده بود، در سال 2013 به پارکینسون مبتلا شد. و در ابتدای سال 2015 در یک خانه سالمندان در شهر کلن، درگذشت. در 80 سالگی و در نبرد با پارکینسون کم آورد تا همسر و دو دخترش را در سوگ نشاند. فرانتس بکن باوئر، اسطوره باشگاه بایرن مونیخ بعد از درگذشت اودو در صفحه اجتماعی خود در توییتر نوشت:
اودو یک اسطوره واقعی بود. روز بسیار بدی برای من بود. اودو بزرگ چشمان خود را فرو بست. آرام بخواب دوست من! امیدوار بودم که در سال جدید هم در سلامت کاملی باشی.
ادو لاتک بی شک به دلیل همه افتخاراتش برای فوتبال آلمان در اروپا نامی بزرگ در تاریخ فوتبال دنیاست. او را یکی از تئوریسین های پایه گذار آلمان آهنین دهه 80 و 90 معرفی می کنند. مردی که سپ بلاتر رئیس فیفا در سوگش می گوید:« خبر درگذشت او غم انگیز ترین خبر از آغاز سال 2015 برای فوتبال دنیا بود.» . در نظرسنجی سایت ESPN درباره بزرگترین مربیان تاریخ فوتبال جهان. ادو لاتک در رده 20 قرار داشت.
|
بازی |
برد |
باخت |
تساوی |
میانگین برد |
آمار کلی ادو لاتک در بایرن مونیخ |
411 |
253 |
67 |
91 |
61.56% |
افتخارات تیمی ادو لاتک با بایرن موینخ:
قهرمانی جام باشگاه های اروپا در فصل 1973-74
قهرمانی بوندسلیگا در فصل 1986-87
قهرمانی بوندسلیگا در فصل 1985-86
قهرمانی بوندسلیگا در فصل 1984-85
قهرمانی بوندسلیگا در فصل 1973-74
قهرمانی بوندسلیگا در فصل 1972-73
قهرمانی بوندسلیگا در فصل 1971-72
قهرمانی دی اف بی پوکال در فصل 1985-86
قهرمانی دی اف بی پوکال در فصل 1983-84
قهرمانی دی اف بی پوکال در فصل 1970-71
نایب قهرمانی جام باشگاه های اروپا در فصل 1986-87
نایب قهرمانی بوندسلیگا 1970-71
نایب قهرمانی دی اف بی پوکال در فصل 1984-85
فیلمی به مناسبت درگذشت ادو لاتک
10-پل برایتنر
(1970-1974 و 1978-1983)
پست: مدافع چپ-هافبک
ملیت: آلمان
پل برايتنر يكى ديگر از چهره هاى مطرح "ستاره جنوب"* به حساب مى آيد، اين هافبك مقتدر 285 بار براى مونيخى ها در بوندسليگا به ميدان رفته و موفق به ثمر رساند 93 گل نيز شده است. وى چهار مرتبه با مونيخى ها بوندسليگا را فتح نموده و در سال 1974 نيز كاپ ليگ قهرمانان را بالاى سر برده است. برايتنر در فينال جام جهانى 1974 نيز موفق به گل زنى شده و در سال 1972 قهرمانى در رقابت هاى يورو را نيز جشن گرفته است.
برایتنر در سال 1974 با پیراهن تیم ملی آلمان قهرمان جهان شد و در میان معدود بازیکنانی است که در دو فینال جام جهانی گلزنی کرده (زیدان و پله). شهرت او بیشتر به خطار مشارکت در کارهای دفاعی و همکاری با بکن باوئر بوده است. پل برایتر در کنار بکن باوئر و رومنیگه خط میانی بایرن مونیخ را تشکیل می دادند. براینتر را یکی از بهترین های تاریخ فوتبال آلمان می شناسند، که در میان 125 فوتبالیست برتر تاریخ دنیا جایی را به خود اختصاص داده.
وقتی درباره بهترین مدافعان تاریخ فوتبال فوتبال صحبت می کنیم بدون شک باید اسم اونو بیاریم ، وقتی درباره بهترین هافبک های تاریخ فوتبال حرف می زنیم باید اسم اونو بیاریم ، وقتی درباره رکورد های عجیب و غریب تاریخ فوتبال مثل تنها بازیکنانی که تو دو فینال جام جهانی گل زدنند حرف می زنیم باز هم پل برایتنر اونجاست کنار پله ، واوا و زیدان حتی وقتی درباره مدل موه ها عقاید و آوان گارد تو فوتبال صحبت می کنیم قطعا باید از اسطوره بایرن مونیخ بگیم ، رفیق گرما به و گلستان اولی هوینس تیکه بی تقصی از آلمان دهه 70 بود.
وقتی فقط 21 ساله بود همراه آلمان غربی قهرمان اروپا شد کنار برتی فوکس ، هانسل شوانسل برگ و فرانتس بکن باوئر یکی از مخوف ترین خط دفاعی های تاریخ فوتبال رو ساخته بودند. 2 سال بعد هم با پنالتی خود سد هلندد یوهان کرویف را شکست.اگر چه در همان سال مجبور به ترک بایرن مونیخ شد و در 2 قهرمانی بایرن در سال های 1975 و 1976 بایرن مونیخ در لیگ قهرمانان حضور نداشت
پل برایتنر متولد 5 سپتامبر 1951 (شهریور 1330 شمسی) در دِتر کول برن مور در ایالت باواریای آلمان است. برایتنر یکی از جنجالی ترین بازیکنان تاریخ فوتبال آلمان بود که 48 بازی برای آلمان غربی انجام داد. این مدافع-هافبک آلمانی فوتبال حرفه ای خود را از 19 سالگی و باشگاه اول کشور آلمان، بایرن مونیخ در سال 1970 آغاز کرد. برایتنر در دوره اول حضورش در بایرن مونیخ، 4 فصل برای این تیم بازی کرد که دستاورد حضور او در این مدت، 109 بازی و 17 گل، در کنار سه قهرمانی لیگ آلمان (بوندس لیگا)، یک قهرمانی جام حذفی آلمان (دی اف بی پوکال) و مهم تر از همه قهرمانی در جام باشگاه های اروپا در فصل 74-1973 بوده است. سال 1974 برای برایتنر آلمانی بهترین سال این بازیکن در تمام دوران ورزشیش بود. او در این سال موفق به قهرمانی در جام جهانی 1974 با آلمان غربی و قهرمانی در جام باشگاه های اروپا و فتح بوندس لیگا با تیم بایرن مونیخ شد.
پل برايتنر 23 ساله در سال 1974 و بعد از درخشش در جام جهاني آلمان، از بايرن مونيخ به رئال مادريد پيوست. وي سه سال در اين تيم بازي كرد و بعد دوباره به ازاي مبلغ 1.6 ميليون مارك به بوندسليگا و باشگاه آينتراخت براونشوايگ و سپس در سال 1978 دوباره به بايرن مونيخ برگشت.
در سال 1981 سه آلمانی نامزد دریافت توپ طلا شدند. کارل هاینز رومینگه برنده توپ طلا شد و دو آلمانی دیگر به نام های پل برایتنر و برند شوستر دوم و سوم شدند. برایتنر در اوج دعوا های بین آلمان و هلند در تبلیغ معروف یک سیگار هلندی شرکت کرد و برای تبلیغ یک شرکت لوازم آرایشی ریش های سمبلیکش را تراشید.او در یک وسترن به اسم فریتس سیب زمینی هم بازی کرده است.
در رئال مادرید اوضاع وی بهتر بود و به پست اصلیش یعنی هافبک برگشت و در کنار «گونتر نتزر»، هموطنش جان تازه ای به خط هافبک رئال مادرید بخشیده بودند. و از تیم ملی خدا حافظی کرد. سه سال در رئال مادرید ماند. 84 بازی و 10 گل زده در کنار کسب دو لالیگا و یک جام حذفی اسپانیا، ماحصل سه فصل حضور این ستاره آلمانی در ترکیب رئال مادرید بوده است. برایتنر در سال 1977 رئال را به مقصد کشورش و تیم «اینتراخت برانشویگ» ترک گفت. در یک فصل بازی برای این تیم در 30 مسابقه 10 گل به ثمر رساند و در سال 1978 مجدد به تیم سابق خود بایرن مونیخ برگشت.
وقتی یوپ در وال به تیم ملی برگشت برایتنر هم برگشت سال 1982 بازوبند رو به بازو بست و آلمان را در جام جهانی رهبری کرد برایتنر و رومینگه آلمان رو به فینال جام جهانی رسوندن اما حتی گل قشنگ برایتنر برای شکست تاردلی و تیمش کافی نبود. او که در برد 2-1 آلمان غربی مقابل هلند ضربه پنالتی اش را تبدیل به گل کرده بود، هشت سال بعد تک گل بی ثمر آلمان مقابل ایتالیا را در باخت 3-1 تیمش وارد دروازه دینو زوف کرد.
مدافع-هافبک مقتدر تیم ملی آلمان در بازگشت مجددش به بایرن مونیخ کاپیتان این تیم شد. برایتنر در دو دوره حضورش در بایرن مونیخ 255 بازی برای این تیم انجام داد. برایتنر هافبکی قدرتمند بود که در امر گلزنی نیز بسیار موفق بود. او افتخارات بسیاری با بایرن کسب کرد و اکنون سفیر این باشگاه است.
بازيكن سابق تيم هاي ملي آلمان و باشگاه هاي بايرن مونيخ و رئال مادريد، نه فقط به خاطر سطح بالاي بازي و عناوين متعدد قهرماني با بايرن مونيخ و تيم ملي آلمان در دهه 70 و اوايل دهه 80 ميلادي، بلكه به خاطر مدل موهايش نيز بسيار معروف بود. بلندي موهاي وي گاهي اوقات تا 50 سانتي متر مي رسيد. او معمولا با کتاب قرمز حزب کمونیست چین در تمرینات حضور پیدا می کرد. برایتنر در خارج از زمین فوتبال به علت رفتار جنجالیش مورد انتقاد هواداران سنتی فوتبال آلمان قرار می گرفت.
اگر همزمان بخواهیم در مورد یکی از بهترین مدافعان و هافبک های تاریخ فوتبال جهان سخن به میان آوریم، یکی از بهترین گزینه های در دسترس، پل برایتنر اسطوره تیم ملی فوتبال آلمان و باشگاه بایرن مونیخ خواهد بود. پل برایتنر در حال حاضر عضو هیئت مدیره باشگاه بایرن مونیخ است و در روزنامه ها نیز قلم می زند. او خیلی سریع وارد کادر مدریت بایرن شد. اکنون وی مسئول تیم پیشکسوتان بایرن است و در بازی های خیریه شرکت می کند. هنوز بسیاری از هواداران فوتبال به خوبی نمی دانند که آیا او چپ پا بوده است یا راست پا؟
اولی هوینس رئیس باشگاه پس از انتقادات برایتنر و مشاجره با وی، ورود بازیکن افسانه ای سابق بایرن مونیخ به جایگاه VIP ورزشگاه آلیانز آرنا را ممنوع کرد طرفداران افراطی بایرن هم که همیشه در جایگاه جنوبی آلیانز آرنا (Südkurve) قرار دارند در جریان بازی بایرن برابر بنفیکا در لیگ قهرمانان اروپا، نام برایتنر را فریاد زدند و به نوعی حمایت شان را از این ستاره سابق باشگاه اعلام کردند.
افتخارات تیمی پل برایتنر با بایرن موینخ:
قهرمانی جام باشگاه های اروپا در فصل 1973-74
قهرمانی بوندسلیگا در فصل 1980-81
قهرمانی بوندسلیگا در فصل 1979-80
قهرمانی بوندسلیگا در فصل 1973-74
قهرمانی بوندسلیگا در فصل 1972-73
قهرمانی بوندسلیگا در فصل 1971-72
قهرمانی دی اف بی پوکال در فصل 1981-82
قهرمانی دی اف بی پوکال در فصل 1970-71
نایب قهرمانی جام باشگاه های اروپا در فصل 1981-82
نایب قهرمانی بوندسلیگا در سال 1970-71
افتخارات انفرادی پل برایتنر با بایرن موینخ:
نفر دوم توپ طلا در سال 1981
بهترین بازیکن سال فوتبال آلمان در سال 1981
حضور در تیم منتخب فصل بوندسلیگا از نگاه نشریه کیکر در فصل 1982-83
حضور در تیم منتخب فصل بوندسلیگا از نگاه نشریه کیکر در فصل 1981-82
حضور در تیم منتخب فصل بوندسلیگا از نگاه نشریه کیکر در فصل 1980-81
حضور در تیم منتخب فصل بوندسلیگا از نگاه نشریه کیکر در فصل 1979-80
حضور در تیم منتخب فصل بوندسلیگا از نگاه نشریه کیکر در فصل 1978-79
حضور در تیم منتخب فصل بوندسلیگا از نگاه نشریه کیکر در فصل 1972-73
حضور در تیم منتخب فصل بوندسلیگا از نگاه نشریه کیکر در فصل 1971-72
گل انفرادی زیبای پل برایتنر در سال 1983
9-هانس گئورگ شوارتزنبک
(1966-1981)
پست: مدافع
ملیت: آلمان
زمانی که در سال 2016 بایرن مونیخ در مرحله حذفی به اتلتیکو مادرید برخورد کرد، توماس مولر تاریخ باشگاهش را می دانست. او با یک لبخند تلخ گفت: "شوارتزنبک باید با ما به مادرید می آمد.". داستان این جمله را در ادامه مفصلا توضیح خواهم داد. به عنوان شروع باید بگویم هانس گئورگ شوارتزنبک،سپ مایر، پل برایتنر، یوپ کاپلمان، فرانس بکن باوئر، اولی هوینس و گرد مولر هر کدام نام های بزرگی هستند که تاریخ فوتبال آلمان با آن ها شکل گرفته است و توانسته اند برنده لیگ قهرمانان اروپا و جام جهانی در یک سال لقب بگیرند.
مدافع بزرگی که بدون شک بسیار کمتر از استحقاقش تحسین شده است. زوج طلایی قیصر که همیشه زیر سایه بکن باوئر قرار گرفته و کمتر دیده شده. او نقش کلیدی در قهرمانی های بایرن در دهه شصت و هفتاد، به خصوص در الین قهرمانی اروپایی بایرن مونیخ داشت.
ساق پای شوارتزنبک را می توان دلیل اصلی اولین قهرمانی اروپایی بایرن و نقطه آغاز سلطه این تیم بر اروپا دانست. شوارتزنبک در 3آوریل 1948 در مونیخ متولد شد. وی فوتبال را از تیم نهچندان مطرح مونیخ اشپورت فریونده مونشن دهه 60 میلادی آغاز کرد. پس از 4 سال حضور در تیم جوانان بایرن مونیخ در سال ۱۹۶۶ به تیم اصلی راه یافت و به مدت 15 سال عضو ارکان اصلی تیمش بود.
مدافع اهل مونیخ اوایل دههٔ 60 به بایرن پیوست، دورهای که زیک کایکوفسکی مشغول ساختن تیمی بزرگ و بیرقیب بود، تیمی که در دههٔ 70 سلطان بلامنازع فوتبال آلمان و حتی اروپا بود، یورگ مهمترین گل تساوی بخش تاریخ بایرن را در فینال جام اروپایی 1974 در مقابل اتلتیکو مادرید به ثمر رساند تا بازی به تساوی و در نتیجه تکرار در دیداری دیگر بی انجامد، در بازی تکراری با نتیجه 4 بر صفر جام قهرمانی را بالای سر ببرند.
شوارتزنبک تک باشگاهه بود و فقط برای بایرن مونیخ بازی کرد، 6 قهرمانی بوندسلیگا، 3 قهرمانی جام باشگاه های اروپا، سه قهرمانی جام حذفی، قهرمانی جام برندگان و قهرمانی جام بین قاره ای افتخارات مدافع نه چندان بولد شده اما شایسته آلمانی با بایرن مونیخ بودند.
شوارتزنبک 416 بازی برای بایرن مونیخ انجام داد و 21 گل زد، او 44 بازی ملی هم برای تیم ملی آلمان انجام داده است، وی از سال 1971 عضو تیم ملی فوتبال آلمان شد و تا سال 1978 که از تیم ملی کنارهگیری کرد تمامی افتخارات ملی را کسب کرده بود. یورگ همراه آلمان قهرمان جام ملتهای اروپا 1972 شد و دو سال بعد همراه تیم مل آلمان در جام جهانی 1974 قهرمان جهان. حال می پردازیم به داستان اولین قهرمانی بایرن مونیخ در جام باشگاه های اروپا که شوارتزنبک نقش اصلی آن بود.
تا سال 1974 از شروع جام باشکاه های اروپا تقریبا دو دهه گذشته بود و این رقابت ها در مرحله ای بود که دیگر ناشناخته نبود؛ بلکه داستانی بود که خیلی ها منتظر بودند برای هم تعریف کنند. در آن زمان تاثیر قدرت فوتبال آلمان به حداقل رسیده بود. آخرین حضور یک تیم آلمانی در فینال به درخشش آینتراخت فرانکفورت در سال 1960 بر می گشت که آنجا هم آنها مقابل رئال مادرید و ستاره هایش مانند دی استفانو و پوشکاش 7 گل در فینال دریافت کردند.
چهارده سال بعد، بایرن مونیخ این فرصت را داشت تا پرچم آلمان را در قله اروپا نصب کند و روند ناکامی ها را پایان دهد. به نظر می رسید سرنوشت هم به سود آنها کار می کرد چون غول های آن زمان فوتبال اروپا یعنی لیورپول، یوونتوس، بنفیکا و مدافع عنوان قهرمانی یعنی آژاکس حذف زودهنگامی را تجربه کردند. هنوز در جام باشگاه ها، مرحله گروهی وجود نداشت و تمام بازی ها حذفی بود. این فرمت باعث می شد تیم ها هیچ شانس دوباره ای کسب نکنند و مسیر بایرن مونیخ آسان بود. آنها نماینده سوئد، دینامو درسدن، زسکا صوفیه و نماینده مجارستان را مغلوب کردند. حریفانی که بایرن از آنها بهتر بود.
دو بازی اول بایرن مونیخ بازی های نزدیکی بود. سوئدی ها بازی را به پنالتی کشاندند و باختند. همچنین حریف آلمان شرقی بایرن مونیخ یعنی درسدن در مجموع با یک گل تفاضل حذف شد اما در ادامه بایرن مونیخ مقتدرانه راهی فینال شد. در فینال چیزهای زیادی بود که آلمانی ها امیدوار می کرد. آنها تیمی قدرتمند با بازیکنان مستعد و باتجربه داشتند. جای تعجب نبود که کیکر روز قبل از بازی تیتر زد: "یا حالا یا هیچوقت" بایرن و اتلتیکو دو سبک متفاوت داشتند. آلمانی ها تا فینال 20 گل زده بودند و 14 گل دریافت کرده بودند. خط حمله اسپانیایی ها تعریفی نداشت و آنها تا فینال تنها 9 گل به ثمر رسانده بودند. با این حال، خط دفاع مستحکم آنها بود که عامل موفقیتشان شد.
بایرن مونیخ و اتلتیکو مادرید برای اولین بار در تاریخشان به فینال جام باشگاه های اروپا رسیدند. بایرن خوب آغاز کرد اما وقتی از موقعیت ها استفاده نکنید، بازی پیچیده می شود. گرد مولر برخلاف همیشه چند موقعیت خوب را از دست داد. سپ مایر و بکن باوئر تقریبا در بازی بیکار بودند. با گذشت هر دقیقه از بازی، اعتماد به نفس اتلتیکو افزایش یافت و کم کم ضدحملاتی خطرناکی ایجاد می کردند و در وقت های اضافه به گل برتری رسیدند. لوئیس آراگونس ضربه آزاد زیبایی را بالاتر از دیوار دفاعی بایرن به سمت دروازه سپ مایر زد و دروازه بان بزرگ آلمانی هم نتوانست مانع گل شدن توپ شود. اتلتیکو تنها 6 دقیقه لازم داشت تا حریف را شکست دهد. آنها گرد مولر، تورستنسن و اولی هونس را داشتند که در مجموع در آن رقابت ها 17 گل به ثمر رسانده بودند اما باید برای حیاتی ترین گل تورنمنت روی یک مدافع مرکزی حساب باز می کردند و آن مدافع، کاپیتان فرانتس بکن باوئر نبود بلکه رفیق وفادارش هانس گئورگ شوارتزنبک بود. کسی که کمتر از او یاد می شود اما شاید به همان اندازه بکن باوئر در بایرن تاثیرگذار بود. در واقع گل آلمانی ها حاصل تلاش هر دو رفیق بود.
یک دقیقه مانده به پایان بازی، بایرن در نیمه زمین حریف یک پرتاب اوت دستی به دست آورد و توپ به بکن باوئر پیش تاخته رسید. قیصر دو گزینه پیش رو داشت: در شرایطی که چیزی به پایان بازی نمانده بود، توپ را روی دروازه ارسال کند یا به شوارتزنبکی پاس دهد که در حال جلو آمدن در نیمه زمین تیم اسپانیایی بود. به دلایل نامعلوم، بکن باوئر گزینه دوم را انتخاب کرد. شوارتزنبک توپ را گرفت، جلوتر رفت و از فاصله تقریبا 30 متری یک شوت فوق العاده زد. توپ از 10 مدافع گذشت، دروازه بان را رد کرد و به تور دروازه چسبید. رینا بالاخره تسلیم شد و سوت پایان بازی خیلی زود به صدا در آمد.
در بازی تکراری شرایط نابرابر بود و آلمانی ها به مراتب تیم برتر زمین بودند. شوارتزنبک یک تساوی به دست آورده بود اما در واقع باعث شده بود آلمانی ها از نظر روحی در شرایطی بسیار بهتر باشند. بازیکنان اتلتیکو از نظر بدنی کاملا دچار مشکل بودند. بازی با نتیجه 4-0 به سود بایرن به پایان رسید تا اروپا یک فینال دراماتیک را تماشا کند. برای اولین بار در تاریخ، یک تیم آلمانی قهرمان جام باشگاه های اروپا شد. برای اتلتیکو، شکست ظالمانه ای بود. برخی می گفتند این سزای بازی خشونت بار آنها مقابل سلتیک بوده است اما هیچ شکی نبود که شکست آنها به این شکل واقعا دردناک بود.
این پیروزی برای بایرن مونیخ آغاز سه سال باشکوه بود. آنها از آن بازی بود که خودشان را به عنوان قدرت فوتبال اروپا معرفی کردند. شرایط را برای فوتبال آلمان در اروپا تغییر دادند و به همه اعلام کردند یک ابرقهرمان در دست پردازش است. در فینال 1975، آنها با پیروزی 2-1 مقابل لیدزیونایتد قهرمان شدند و سال 1976 هم مقابل سنت اتین شجاع با نتیجه 1-0 پیروز شدند تا یک سه گانه تاریخی کسب کنند. آنها حتی می توانستند در سال 1977 این قهرمانی ها را به عدد 4 برسانند. در یک چهارم نهایی آلمانی ها با یک گل از دیناموکیف جلو بودند اما 7 دقیقه مانده به پایان بازی، دینامو کامبک زد و دو گل به ثمر رساند تا قهرمان های سه سال اخیر اروپا را به خانه بفرستد.
فینال 1974 جام باشگاه های اروپا در تاریخ فوتبال به ندرت پیش می آید. بازی جذاب در تاریخ زیاد بوده اما اینکه یک بازی چنین تاثیر عجیبی در روند کار دو تیم برجا بگذارد، واقعا نادر بوده است. اگر کسی تاثیر یک گل را در تغییر سرنوشت قبول ندارد، باید گل هانس گئورگ شوارتزنبک را به یاد بیاورد و ما پیشنهاد می کنیم هواداران بایرن مونیخ از رفیق وفادار قیصر هم به عنوان یکی از اسطوره های بزرگ باشگاهشان یاد کنند.
افتخارات تیمی هانس گئورگ شوارتزنبک با بایرن مونیخ:
قهرمانی جام باشگاه های اروپا در فصل 1975-76
قهرمانی جام باشگاه های اروپا در فصل 1974-75
قهرمانی جام باشگاه های اروپا در فصل 1973-74
قهرمانی جام بین قاره ای در سال 1976
قهرمانی جام برندگان یوفا در فصل 1966-67
قهرمانی بوندسلیگا در فصل 1980-81
قهرمانی بوندسلیگا در فصل 1979-80
قهرمانی بوندسلیگا در فصل 1973-74
قهرمانی بوندسلیگا در فصل 1972-73
قهرمانی بوندسلیگا در فصل 1971-72
قهرمانی بوندسلیگا در فصل 1968-69
قهرمانی دی اف بی پوکال در فصل 1970-71
قهرمانی دی اف بی پوکال در فصل 1968-69
قهرمانی دی اف بی پوکال در فصل 1966-67
نایب قهرمانی بوندسلیگا در فصل 1970-71
نایب قهرمانی بوندسلیگا در فصل 1969-70
گل هانس گئورگ شوارتزنبک به اتلتیکو مادرید در فینال جام باشگاه های اروپا 1974
8-کلاوس اوگنتالر
(1976-1991 )
پست: مدافع
ملیت: آلمان
طولانی ترین دوران کاپیتانی در بایرن مونیخ متعلق به اوگنتالر هست. در دوران کاپیتانی او بایرن 5 بار قهرمان بوندس لیگا شد و یک بار هم جام حذفی را برد. اوگنتالر تمام دوران فوتبالش را در بایرن مونیخ سپری کرد و در مجموع 404 بازی برای این تیم انجام داد.
اوگنتالر یک بار در انتقاد از عملکرد گوتزه گفته بود که بایرن مثل یک استخر پر از کوسه است و همه از گوتزه انتظار دارند در این استخر شنا کند! اما خودش در سرزمین دایناسور ها، در تیمی که درون دروازه سپ مایر، عقب زمین قیصر و شوارتزنبک، جلوتر برایتنر و جوتر از آن رومینگه و بمب افکن در لیست بازیکنان رویت می شدند نامش را جاودانه کرد.
بسیار سخت است در خط دفاعی که بکن باوئر حضور دارد اسم و رسمی در طول تاریخ دست و پا کنی و به همین خاطر است که عملکرد فوق العاده و کارنامه درخشان کلاوس اوگنتالر و هانس گئورگ شوارتزنبک زیر سایه آن طور که شایسته بود مورد توجه و بررسی قرار نگرفتند و زیر سایه نام بزرگ بکن باوئر قرار داشتند. خود اوگنتالر درباره قیصر از هیچ تمجیدی دریغ نکرده است:
بکن باوئر یک مدافع میانی بود، یک رهبر به تمام معنا و مقتدر، همه کار زمین انجام می داد، دفاع می کرد، پاس می داد، تریبل می زد، شوت می زد، گل می زد، یک بازیکن کامل بود هم در باشگاه های خود و هم در تیم ملی
اوگنتالر که تمام عمر ورزشی خود بعنوان بازیکن را در بایرن مونیخ سپری کرده 404 بازی برای این تیم انجام داده و در این بین 52 گل نیز به ثمررسانده است و در 7 قهرمانی بایرن مونیخ در آلمان و یک نایب قهرمانی در لیگ قهرمانان نیز سهیم بوده است.
مدافع میانی و مستحکم تیم ملی آلمان و بایرن مونیخ در دهه های 70 و 80 و اوایل 90 متولد 26 سپتامبر 1958 است، وقتی لیست تیم هایی که اوگه برایشان بازی کرده است را نگاه کنیم فقط یک تیم را می بینم و آن هم بایرن مونیخ است. 15 سال حضور بی وقفه در بایرن مونیخ و در نهایت بازنشستگی در همین تیم. اوگن تالر که سالها در خط دفاع بایرن مونیخ بازی کرد و چهرهای متعصب نشان داد.فوتبالش را ابتدا از ویلسهوفن شروع کرد و سپس به تیم های پایه بایرن مونیخ رفت.
اوگنتالر یکی از گلزن ترین مدافعان تاریخ فوتبال آلمان است که 52 بار در بوندسلیگا برای بایرن گلزنی کرده است. در جریان برد 7-0 بایرن مونیخ در برابر فورتونا دوسلدورف در فصل 1981-82 اوگنتالر دوبار گلزنی کرد.
اوگنتالر اغلب در ترکیب بایرن به عنوان یک مدافع مرکزی بازی کردهاست، همین طور در تخصص لیبرو دارای مهارت بسیاری بود. هفت عنوان قهرمانی در بوندس لیگا، سه عنوان قهرمانی در جام حذفی و یک نائب قهرمانی در لیگ قهرمانان اروپا حاصل افتخارات اوست.
اوگنتالر بین سال های 1983 تا 1990 عضو تیم ملی آلمان بود و 27 بازی ملی انجام داده است. او دوبار با تیم ملی آلمان به فینال جام جهانی رسید و هر دوبار در مقابل آرژانتین قرار گرفتند. بار اول نتیجه را واگذار کردند اما بار دوم انتقام شیرینی گرفتند و برای چهارمین بار قهرمان جهان شدند.
یک بایرنی تمام عیار که تمام 16 سال دوران حرفه ای اش را در این تیم گذراند. کلاوس در دوران حضورش در جمع غول های باواریا هفت قهرمانی در بوندس لیگا و سه قهرمانی در جام حذفی را از آن خود کرد. شاید تنها افتخار باشگاهی که از چنگ او گریخت قهرمانی در جام باشگاه های اروپا در پی شکست مقابل استون ویلا در سال 1982 باشد؛ اتفاقی که در فینال مسابقات سال 1987 با باخت مقابل پورتو تکرار شد. او در یکی ازدرخشان ترین دوره های تاریخ باشگاه یعنی بین 1983 تا 1991 بازوبند کاپیتانی را به بازو داشت. بعدها کلاوس دستیار مربیانی چون لربی، ریبک، بکن باوئر، تراپاتونی و اتو رهاگل شد.
مدافح مستحکم بایرن مونیخ و تیم ملی آلمان در دهه 90 ، فرانتس بکن بائر- گرد مولر- سپ مایر- گئورگ شوارزنبک- پل برایتنر- اولی هوینس- کارل هاینز رومنیگه- اولیور کان- جیوانی البر- توماس مولر را ده بازیکن برتر تاریخ بایرن مونیخ می داند.
بازیکن تیم ملی آلمان در جام جهانی 1990 ایتالیا در مجموعه کمدی درخشان Sketschup بازی کرده است. اوگنتالر در تیم های زیادی مربیگری کرده است. او در بایرن مونیخ دستیار و مربی تیم های پایه بوده است و به عنوان سرمربی در تیم های گرازار، نومبرگ، لورکوزن، ولفسبورگ و SpVgg Unterhaching فعالیت کرده است.
افتخارات تیمی کلاوس اوگنتالر با بایرن مونیخ:
قهرمانی بوندسلیگا در فصل 1989-90
قهرمانی بوندسلیگا در فصل 1988-89
قهرمانی بوندسلیگا در فصل 1986-87
قهرمانی بوندسلیگا در فصل 1985-86
قهرمانی بوندسلیگا در فصل 1984-85
قهرمانی بوندسلیگا در فصل 1980-81
قهرمانی بوندسلیگا در فصل 1979-80
قهرمانی دی اف بی پوکال در فصل 1985-86
قهرمانی دی اف بی پوکال در فصل 1983-84
قهرمانی دی اف بی پوکال در فصل 1981-82
قهرمانی سوپرکاپ در سال 1990
قهرمانی سوپرکاپ در سال 1987
قهرمانی سوپرکاپ در سال 1982
نایب قهرمانی جام باشگاه های اروپا در فصل 1986-87
نایب قهرمانی جام باشگاه های اروپا در فصل 1981-82
نایب قهرمانی بوندسلیگا در فصل 1990-91
نایب قهرمانی بوندسلیگا در فصل 1987-88
نایب قهرمانی دی اف بی پوکال در فصل 1984-85
افتخارات انفرادی کلاوس اوگنتالر با بایرن مونیخ:
حضور در تیم منتخب فصل بوندسلیگا از نگاه نشریه کیکر در فصل 1988-89
حضور در تیم منتخب فصل بوندسلیگا از نگاه نشریه کیکر در فصل 1984-85
گل سال فوتبال آلمان در سال 1989
مردی ملقب به اوگه
7-فیلیپ لام
(2001-2003 و 2006-2017)
پست: فولبک-هافبک
ملیت: آلمان
بازیکنی که علی رغم ویژگی های بی نظیر، هیچ گاه آن گونه که باید مورد ستایش قرار نگرفت. - مطالعه فیلیپ لام به عنوان یک بازیکن فوتبال از لذت بخش ترین مطالعات فوتبالی است. جایی که شما با بازیکنی رو به رو می شوید که مهم ترین ویژگی اش هوش و نبوغ ذاتی است. هوش و نبوغی که او را در عصر خود کم نظیر کرده است. آچار فرانسه بایرن مونیخ و تیم ملی آلمان که می توانست به عنوان فلبک راست یا چپ یا هافبک راست یا چپ در زمین با بالاترین کیفیت بازی کند.
هرمان ژرلاند، مردی که از سال 2001 به بعد سِمَت های گوناگونی را در بایرن مونیخ و تیم های پایه اش عهده دار بوده، احتمالا مهم ترین نقش را در زندگی فوتبالی فیلیپ لام داشته است. فوتبال نویسان آلمانی از ژرلاند به عنوان یکی از بهترین استعداد شناسان دنیا نام می برند و مورد فیلیپ لام به تنهایی کافی است که این جمله برای ما حجت باشد. ژرلاند از همان نوجوانیِ لام به خوبی دریافت که او در آینده تبدیل به چه بازیکنی می شود. جمله ای معروف و طلایی از او در این مورد وجود دارد. جایی که ژرلاند طی تماسی تلفنی در سال 2003 با فلیکس ماگات، لام را به او معرفی می کند:" او 15 ساله است اما طوری بازی می کند که انگار 30 سال سن دارد."
دوران رشد فیلیپ لام از همان نوجوانی به عنوان یک فوتبالیست بسیار سریع طی شد. در 17 سالگی انگار همه چیز را می دانست و انگار چیزی نبود که لازم باشد به او آ»وزش دهند. فیلیپ لام فردی بود که به طور ذاتی فوتبال را درک می کرد و برای بازی کردن در این رشته ورزشی خلق شده بود. پپ گواردیولا، اَبَر سرمربی دنیای فوتبال، که با بازیکنانی همچون لیونل مسی، ژاوی و اینیستا کار کرده، احتمالا یکی از معروف ترین جملاتش را در مورد فیلیپ لام بیان کرده است:
" او باهوش ترین بازیکنی است که من تاکنون رهبری کرده ام."
هوش ذاتی فوتبالی فیلیپ لام، مهم ترین فاکتوری بود که می توانست او را در نقش های مختلف یاری کند. لام احتمالا بهترین فول بک عصر مدرن دنیای فوتبال است که توانسته هم در سمت راست و هم در سمت چپ کلاس A+ را از خود ارائه کند.
فیلیپ لام در تاریخ یازدهم نوامبر سال 1983 در منطقه باواریای شهر مونیخ به دنیا آمد، فیلیپ لام فوتبال خود را به شکل حرفه ای در تیم آکادمی باشگاه بایرن مونیخ آغاز کرد. او قبل از آن در تیم شهر محل تولدش یعنی تیم گِرن در شهر مونیخ بازی می کرد، در همین دوران بود که یکی از مربیان تیم آکادمی باواریایی ها چندین مسابقه او را دید و عملکرد این بازیکن مورد پسند این مربی قرار گرفت و در نهایت لام در سن یازده سالگی به آکادمی باشگاه بایرن مونیخ پیوست. او در آن زمان به عنوان یک نوجوان آینده دار و بسیار مستعد شناخته می شد، تا حدی که یکی از مربیان آن روزهای او به نام هرمان هوملس درباره فیلیپ لام گفته بود:"اگر لام در بوندسلیگا موفق نشود، هیچ بازیکن دیگری نمی تواند در این رقابت ها به دستاوردی برسد."
جیسون هامفریز، فوتبال نویس تخصصی حوزه آلمان وبسایت گاردین، در یادداشتی برای گاردین از رمز و رازهای موفقیت لام به عنوان یک فول بک پرده برداشته:" لام استادِ کنترل توپ در حال حرکت و ادامه حرکتِ رو به جلو خود با همان سرعت و دقت است." این مسئله برای یک مدافع کناری بسیار حائز اهمیت است. اینکه بتواند در کنارِ خط با ریتم و سرعتی مناسب توپ را به جلو حمل کند. با این حال آن چیزی که لام را متفاوت با تمامی فول بک های فوتبال مدرن می کند، تعادل خیره کننده او در دفاع و حمله و در عین حال کم اشتباه بودنِ اوست. برای اینکه بتوانید آخرین تصویر از اشتباهات تعیین کننده لام را در زمین فوتبال پیدا کنید، نیاز به جست و جوی فراوانی در گوگل خواهید داشت.
لام دو بار مسابقات بوندسلیگای جوانان آلمان را با تیم جوان باواریایی ها برد، که در دومین قهرمانی او کاپیتان تیمش بود. او در سن هفده سالگی به تیم بی (دوم) بایرن مونیخ پیوست و سرمربی سابق او هرمان گرلاند در همان زمان اعلام کرد که فیلیپ مستعدترین بازیکنی است که او در طول عمر مربی گری خود دیده است. تا این زمان فیلیپ لام در پست های هافبک دفاعی، هافبک راست و مدافع اخر بازی می کرد. در سیزدهم نوامبر سال 2002 لام در جریان دیداری از مرحله گروهی از لیگ قهرمانان اروپا با لنز در دقیقه 92 به میدان آمد و اولین مسابقه خود را با پیراهن باواریایی ها تجربه کرد، اما از آن جایی که ویلی سانیول و بیکسنته لیزالازو خودشان را به عنوان مدافعان اخر اصلی در بایرن جا انداخته بودند و خط میانی بایرن مونیخ هم دچار کمبودی نبود، لام در طول فصل 2003-2002 دیگر فرصت حضور در میدان را پیدا نکرد و نهایتا برای فصول 2004-2003 و 2004-2005 به شکل قرضی به اشتوتکارت پیوست.
قرار بود فیلیپ لام با پیوستن به اشتوتکارت به عنوان جانشین آندریاس هینکل در پست مدافع راست بازی کند، اما فیلکس ماگات سرمربی وقت اشتوتکارت او را به پست دفاع چپ برد . فیلیپ لام جانشین هِیکو گربر بازیکن ملی پوش آلمانی شد. در بیست و نهم سپتامبر سال 2003 فیلیپ اولین مسابقه خود را در لیگ قهرمانان اروپا با منچستر یونایتد برگزار کرد. در سوم آپریل سال 2004 اشتوتکارت در بوندسلیگا به مصاف وولفسبورگ رفته و حریف خود را با نتیجه پنج بر یک شکست داد، لام در جریان این رقابت یک بار گلزنی کرد، که این اولین گل او در بوندسلیگا محسوب می شد.
در طول فصل 2004-2003 لام سی ویک مسابقه در بوندسلیگا و هفت دیدار را در لیگ قهرمانان برای تیمش انجام داد و در لیست انتخابی بهترین فوتبالیست سال آلمان نفر دوم شد. در ماه ژانویه سال 2005 تصور می شد که پای فیلپ لام در پی یک برخورد دچار شکستگی شده و به همین علت فیلیپ برای چهار ماه از ترکیب تیمش دور مانده تا این که در تاریخ نهم آپریل سال 2005 در دیدار اشتوتکارت و شالکه به تمرینات تیمش بازگشت. اما تنها پنج هفته بعد از این مسابقه دوباره مصدوم شد و باز هم برای چهار ماه از همراهی تیمش محروم ماند. این بار مصدومیت او پارگی لیگامنت زانو بود، آسیب دیدگی که او را از ادامه مسابقات فصل محروم و به فعالیت حرفه ای اش در اشتوتکارت پایان داد.
در ماه جولای سال 2005 لام به بایرن مونیخ بازگشت، اما مصدومیت شدید پارگی لیگامنت که لام را از فصل قبل آزار می داد، باعث شد تا ستاره آلمانی برای مدتی بعد از آغاز حضور خود در آلیانتس آرنا به ریکاوی بپردازد. لام در انتهای ماه نوامبر به میادین بازگشت و در ابتدای بازگشت خود دو بار برای تیم بی بایرن به میدان رفت. او در همین ماه و همین سال در دیدار بایرن مونیخ و آرمینا بیلفیلد نخستین مسابقه اش را برای باواریایی ها در بوندسلیگا انجام داد . در طول فصل 2006-2005 او بیست بار برای بایرن به میدان رفت و سه بار هم با پیراهن تیم مونیخی در لیگ قهرمانان پا به زمین مسابقه گذاشت، رقیب اصلی او در بایرن مونیخ در آن روزها بیکسنته لیزارازو بود. در طول فصل 2007-2006 لام در سی و چهار دیدار باواریایی ها از رقابت های بوندسلیگا و نه مسابقه تیم مونیخی در لیگ قهرمانان به میدان رفت و در طول این رقابت ها تنها دو بار تعویض شد.
در تاریخ بیستم اگوست سال 2006 باواریایی ها در اولین دیدار خارج از خانه خود در مقابل بوخوم قرار گرفتند و دو بر یک حریف خود را شکست دادند، در جریان این رقابت فیلیپ لام اولین گل خود را برای باشگاه بایرن مونیخ به ثمر رسانید. برای فصل 2008-2007 باشگاه بایرن مدافع ملی پوش آلمانی مارسل یانزن را خرید و پیش بینی می شد که با این خرید لام به عنوان مدافع راست در تیم باواریایی ها بازی کند، اما با رخداد مصدومیت هایی برای شخص لام و یانزن در طول فصل، فیلیپ ناچار شد در ادامه رقابت های فصل هم به عنوان مدافع چپ به میدان برود، علی رغم این مسئله لام چندین بار در طول مسابقات سال 2008 اعلام کرد که تمایل دارد به عنوان دفاع چپ به میدان برود. در طول مسابقات فصل 2008-2007 شایعات زیادی مبنی بر تمایل لام به ترک بایرن مونیخ و پیوستن به منچستر یونایتد در تابستان نقل و انتقالات وجود داشت و با وجود این اخبار تصور می شد که انتقال لام به بارسلونا صد در صد باشد. اما در روز شانزدهم می سال 2008 باشگاه باواریایی ها یک قرارداد جدید با لام بست، قراردادی که ستاره آلمانی را تا تاریخ بیستم ژوئن 2012 در آلیانتس آرنا نگه می داشت.
فیلیپ لام بهترین آمار گلزنی خود را در طول فصل 2009-2008 از خودئ به جا گذاشت او در طول این فصل سه بار در بوندسلیگا و یک بار در جام پوکال گلزنی کرد. با وجود این مسئله فصل 2009-2008 فصل خوبی برای باواریایی ها نبود و عملکرد ضعیف بایرن در طول این فصل باعث شد تا یورگن کلینزمن با سرمربی گری در بایرن در مدتی کمتر از یک سال از سمت خود برکنار شود.
در هشتم نوامبر سال 2009 فیلیپ لام با مبلغی به میزان 25000 یورو (بیشترین جریمه در تاریخ باشگاه بایرن مونیخ) جریمه شد. این جریمه بعد از مصاحبه غیرقانونی لام با نشریه «زوددویچه تسایتونگ» برای فیلیپ در نظر گرفته شد. لام در این مصاحبه سیاست های باشگاه باواریایی ها را در زمینه نقل و انتقالات، سیستم های تاکتیکی و کمبود برنامه های استراتژیک در باشگاه به زیر سوال برده بود.
در ماه می سال 2008 فیلیپ لام پیشنهاد سنگین دو باشگاه منچستر یونایتد و بارسلونا را رد کرد، در حالی که اولی هونس رئیس باشگاه باواریایی ها در همان زمان قول ساختن یک تیم قدرتمند را برای حضور در رقابت های اروپایی داده بود. با وجود مصاحبه انتقادی و جریمه سنگین لام، ستاره آلمانی همچنان در ترکیب اصلی تیم باواریایی ها به میدان می رفت.
در فصل 2010-2009 فیلیپ لام با آغاز مسئولیت فنی فان خال در بایرن مونیخ در پست دلخواه خود یعنی دفاع راست به میدان می رفت. بعد از گذراندن چند مسابقه نه چندان جالب در ابتدای فصل، فیلیپ لام به زودی در کنار آرین روبن یک زوج قدرتمند را در سمت راست تیمش ساخت، او در طول این فصل یک گل زد و 12 بار پاس گل داد. فیلیپ لام توسط فان خال به عنوان کاپیتان دوم تیمش معرفی شد و در طول رقابت های این فصل به جز اولین مرحله جام پوکال آلمان در تمام مسابقات باواریایی ها به میدان رفت. بایرن مونیخ در طول این فصل جام قهرمانی بوندسلیگا و جام حذفی را به خود اخصاص داده و تا فینال لیگ قهرمانان هم بالا رفت. در دیدار نهایی بایرن مونیخ در لیگ قهرمانان لام نود دقیقه در پست مدافع راست به میدان رفت. بعد از جدایی مارک ون بومل از بایرن مونیخ در ماه ژانویه سال 2011 لام برای ادامه مسابقات فصل 2011-2010 به عنوان کاپیتان اول تیمش معرفی شد. در روز نوزدهم می سال 2012 تیم های بایرن مونیخ و چلسی در دیدار فینال لیگ قهرمانان اروپای 2012 به دیدار هم رفتند، که این مسابقه به ضربات پنالتی کشید، در این ضربات فیلیپ لام اولین گل تیم ملی آلمان را به ثمر رسانید، اما باواریایی ها نهایتا در این مسابقه از چلسی شکست خوردند و به عنوان نایب قهرمانی اکتفا کردند. در طول فصل 2013-2012 بایرن مونیخ در جام های سه گانه بوندسلیگا، جام پوکال و چمپیونز لیگ به عنوان قهرمانی دست یافت. در بیست و می ماه سال 2013 بایرن مونیخ در فینال رقابت های لیگ قهرمانان در استادیوم ومبلی به دیدار بوروسیا دورتموند رفت و با نتیجه دو بر یک حریف خود را مغلوب کرد. بعد از این مسابقه فیلیپ لام ضمن ابراز خوشحالی شدید خود از قهرمانی تیمش در معتبرترین دیدارهای باشگاهی اروپا گفت:
"این باورنکردنی است، یک لذت بزرگ و آرامش خیال عظیم، آرامش خیال چون در سه دوره اخیر لیگ قهرمانان دو بار به فینال رفتیم، اما هر دو بار از دستیابی به جام قهرمانی بازماندیم."
سوپر کاپ اروپا در آگوست 2013 مقابل چلسی، احتمالا یکی از مهم ترین روزهای حرفه ای فیلیپ لام محسوب می شود. روزی که پپ گواردیولا به توصیه دومنک تورنت، دستیار خود، لام را به پست 6 در آن دیدار انتقال داد تا اهالی فوتبال با وضوح بیشتری نبوغ و خلاقیت این فوتبالیست را تماشا کنند. توانایی باور نکردنی لام در تبدیل شدن به مرکز ثقل تیم از عقب زمین به عنوان یک هافبک میانی، چشمان بسیاری از تاکتیک نویسان را به خود خیره کرد.
پاس های کنترلی استثنایی لام در مرکز زمین هوش را از سر گواردیولا نیز برده بود. وقتی در دیدار مقابل هرتابرلین لام به عنوان یک بازیکن شماره 6 رکورد خیره کننده 100% پاس صحیح را از خود ثبت کرد(134/134) ، گواردیولا این چنین از او استقبال کرد:" غیرممکن است که کسی تواند در پست شماره 6 بهتر از لام بازی کند."
از ابتدای فصل 2014-2013 و با سرمربی گری گواردیولا در بایرن مونیخ، از فیلیپ لام در پست هافبک دفاعی استفاده شد. رقابت های این فصل مقطع بسیار مهمی برای لام و سایر بازیکنان بازین مونیخ بود. در مسابقات این فصل بایرن مونیخ با کاپیتانی فیلیپ لام به بیست و چهارمین عنوان قهرمانی خود در بوندسلیگا رسید، در حالی که باواریایی ها موفق شدند در زودترین زمان ممکن در تاریخ برگزاری این رقابت ها (هفت هفته مانده به پایان مسابقات) به مقام قهرمانی دست یابند. در ماه ژوئن سال 2014 لام قراردادی با باشگاه باواریایی ها امضا کرد که او را تا سال 2018 در آلیانتس آرنا نگه می داشت. در 18 ام اکتبر تیم های بایرن مونیخ و وردربرمن در بوندسلیگا به مصاف هم رفتند که باواریایی ها در این دیدار موفق شدند حریف خود را با نتیجه شش بر صفر شکست دهند، که فیلیپ لام در این دیدار دو بار گلزنی کرد. در بیست و ششم آپریل 2016 بایرن مونیخ برای سومین بار متوالی قهرمان رقابت های بوندسلیگا شد و فیلیپ لام هم هفتمین قهرمانی خود را در این رقابت ها با بایرن مونیخ تجربه کرد. در تاریخ بیست و هشتم آپریل 2015 بایرن مونیخ در مرحله نیمه نهایی جام پوکال آلمان مقابل دورتموند قرار گرفت، که این مسابقه به ضربات پنالتی کشیده شد. در جریان این ضربات چهار بازیکن بایرن مونیخ ضربات خود را از دست دادند، که فیلیپ لام یکی از این ضربات را از دست داد. قبل از آغاز فصل 2016-2015 پپ گواردیولا ضمن یک مصاحبه رسمی اعلام کرد که با آمدن جوشوآ کیمیچ و آرتور ویدال به بایرن مونیخ، فیلیپ لام می تواند به پست دفاع اخر بازگردد.
گل های فیلیپ لام در بوندسلیگا
فیلیپ لام در رده ملی ابتدا برای تیم ملی زیر نوزده سال آلمان به میدان رفت. لام عضو تیمی بود که در سال 2002 همراه با تیم ملی زیر نوزده سال به عنوان نایب قهرمانی دست یافت، در دیدار فینال این رقابت ها تیم های زیر نوزده سال آلمان و انگلستان به مصاف هم رفتند که در جریان این مسابقه سه شیرها تا دقیقه نود با نتیجه سه بر دو از حریف خود جلو بودند، تا این که در آخرین دقیقه از این دیدار فیلیپ لام با باز کردن دروازه انگلستان مسابقه را به تساوی کشانید. بعد از این که بعد از حضور فیلیپ لام در تعدادی از مسابقات تیم زیر بیست و یک ساله های آلمان، مورد توجه رودی فولر سرمربی تیم ملی بزرگسالان قرار گرفت که سرمربی و ستاره سابق تیم ملی آلمان در جریان همین رقابت ها تحت تاثیر عملکرد لام قرار گرفته و بلاخره در تاریخ 18 ام فوریه سال 2004، لام برای اولین بار در دیدار با کرواسی برای تیم بزرگسالان آلمان به میدان رفت و در جریان این مسابقه که با برتری دو بر یک ژرمن ها به پایان رسید، لام نود دقیقه کامل برای تیمش به میدان رفت و متعاقب این مسابقه توسط نشریه کیکر آلمان به عنوان بازیکن برتر میدان انتخاب شد. فیلیپ لام در جریان مسابقات جام ملت های اروپای سال 2004 عضوی ثابت در ترکیب تیم ملی آلمان بود و در هر سه مسابقه ژرمن ها در این رقابت ها نود دقیقه کامل به میدان رفت. هر چند آلمان نتوانست از مرحله گروهی این رقابت ها صعود کند، عملکرد فیلیپ لام در این رقابت ها بسیار عالی بود.
در جریان رقابت های جام ملت های اروپای سال 2008 فیلیپ لام در تمام دیدارهای ژرمن ها حضور داشت و تنها در مسابقه نهایی به دلیل مصدومیت از زمین مسابقه خارج شد. فیلیپ لام مسابقات جام ملت های اروپای سال 2008 را به عنوان یک مدافع راست آغاز کرد، اما در اواسط دیدار دوم تیمش در این رقابت ها به دلیل عملکرد ضعیف یانزن در پست دفاع چپ، جایگزین او شد. نهایتا تیم ملی آلمان در این دیدار با نتیجه یک بر صفر از حریفش شکست خورده و به عنوان نایب قهرمانی مسابقات اکتفا کرد. فیلیپ لام در تمام مسابقات تیم ملی آلمان در مرحله انتخابی جام جهانی 2010 به میدان رفت و تنها بازیکنی بود که در تمام دقایق این مسابقات حضور داشت. بعد از محرومیت میشائیل بالاک کاپیتان آن سال های ژرمن ها از مسابقات جام جهانی به دلیل مصدومیت؛ قرار شد لام بازوبند کاپیتانی تیمش را در این مسابقات بر بازو ببندد. ژرمن ها دیدار رده بندی را با اروگوئه برگزار کردند که فیلیپ لام به دلیل مواجهه با یک بیماری عفونی نتوانست در این دیدار حضور یابد. در دیدار رده بندی آلمان اروگوئه را مغلوب کرده و به عنوان سومی جام جهانی دست یافت. بعد از پایان جام جهانی 2010 و بعد از این که یواخیم لو گفت که بالاک دیگر برای بازی در تیم ملی مورد توجه کادر فنی نیست؛ لام به عنوان کاپیتان اصلی و دائم ژرمن ها انتخاب شد. عملکرد یکنواخت و عالی فیلیپ لام در خط دفاعی آلمان باعث شد تا ژرمن ها همه ده مسابقه خود را در مرحله مقدماتی جام ملت های اروپای 2012 با پیروزی پشت سر بگذارند، لام در جریان همین مسابقات یک بار به مسوت اوزیل و یک بار به ماریو گومز پاس گل داد. در جریان این رقابت ها فیلیپ لام حضور همیشگی در خط دفاعی آلمان داشت و از همین نظر منابع خبری ورزشی متعددی به ستایش از عملکرد کاپیتان آلمان پرداختند. آلمان در جریان رقابت های مقدماتی جام ملت های اروپا هر سه تیم دانمارک، هلند و پرتغال را شکست داد، تیم ژرمن ها در مرحله یک چهارم نهایی این مسابقات در برابر یونان قرار گرفت و این تیم را با نتیجه چهار بر دو شکست داد، لام در این دیدار گل اول تیمش را به ثمر رسانید، اما تیم ملی المان در نیمه نهایی با نتیجه دو بر یک از ایتالیا شکست خورده و از راهیبابی به فینال بازماند.
ژوئن 2014 تیم ملی آلمان در نخستین دیدار از مرحله گروهی جام جهانی به دیدار پرتغال رفته و حریف خود را با نتیجه چهار بر صفر شکست داد، در جریان این مسابقه فیلیپ لام از ابتدا به عنوان هافبک مرکزی برای تیمش به میدان رفت، پستی که در دو دیدار دیگر مرحله گروهی و همچنین مرحله یک هشتم نهایی در آن میدان رفت. فیلپ لام برای دیدار یک چهارم نهایی به پست مدافع راست بازگشت و تا دیدار نیمه نهایی با برزیل در همین پست ماند. در روز یازدهم جولای سال 2014 لام در لیست ده نفره کاندیداهای دریافت جایزه توپ طلای بهترین بازیکن جام جهانی قرار گرفت. در سیزدهم جولای 2014 تیم ملی آلمان در فینال رقابت های جام جهانی آرژانتین را شکست داده و برای چهارمین بار قهرمان معتبرترین مسابقات فوتبال ملی در جهان شد. بدین ترتیب ژرمن ها بعد از پیوستن آلمان غربی و شرقی به یکدیگر برای نخستین بار بر بام فوتبال دنیا نشستند.
در تاریخ هجدهم جولای سال 2014 لام در سن سی سالگی بازنشستگی خود را از تیم ملی آلمان اعلام کرد. او در مجموع 113 حضورش در ترکیب تیم ملی آلمان پنج بار گلزنی کرده بود، در دوم سپتامبر سال 2014 باستین شوان اشتایگر به عنوان جانشین لام کاپیتان تیم ملی آلمان شد.
پس از خداحافظی از تیم ملی وی برای 3 فصل دیگر برای بایرن مونیخ به میدان رفت، اما در نهایت در بیستم می سال 2017 و در بازی تیمش مقابل فرایبورگ از دنیای ورزش کناره گیری کرد و به 16 سال حضور پر افتخار خود در دنیای فوتبال پایان داد. دورانی که از 9 ژوئن 2006 در آلیانز آره نا با لباس تیم ملی آلمان آغاز شد و در 20 ماه می 2017 در همان ورزشگاه با لباس بایرن مونیخ به پایان رسید. درباره فیلیپ لام ما با پدیده عجیبی رو به رو هستیم، پدیده ای که حداقل در 3 پست متفاوت بازی می کند و تمامی افرادی که با او کار کرده اند معتقد هستند هیچ بازیکنی از او در هر 3 پست نمی تواند بهتر باشد. «نبوغ» بهترین واژه ای است که می توان برای وصف لام به کار برد اما وقتی می بینیم که گواردیولا از او به عنوان باهوش ترین بازیکنش نام می برد، باور می کنیم که فیلیپ لام به عنوان یک فوتبالیست، از نبوغ هم عبور کرده است.
فیلیپ لام در ماه آگوست سال 2011 و در سن بیست و هفت سالگی کتاب اتوبیوگرافی خود را منتشر کرد، این اتوبیوگرافی با عنوان «یک تفاوت کوچک- چگونه می توان تبدیل به یک فوتبالیست بزرگ شد.» او در این کتاب تجربه های شخصی و سوابق خود را در فوتبال به شرح آورده است. لام در کتاب اتوبیوگرافی خود در مورد جو عمومی فوتبال، فوتبال در چهارچوب اجتماع و تاثیرات مربیان و سیستم های تاکتیکی مختلف بر عملکرد تیم ها و بازیکنان صحبت کرده است. فیلیپ لام در سنین نوجوانی و جوانی بسیار شوخ طبع بود و به نظر می رسید که دانش آموزی بسیار باهوش و مستعد باشد. یکی علائق او اشتغال به نانوایی بود. لام در امور خیریه بسیار فعال است. او همچنین نماینده فیفا در موسسه خیریه حمایت از کودکان «موسسه SOS» است. او همچنین در جریان مراسم روز جهانی مبارزه با ایدز در سال های 2007،2008 و 2009 نماینده رسمی فیفا بود.
افتخارات تیمی فیلیپ لام با بایرن موینخ:
قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا در فصل 2012-13
قهرمانی جام باشگاه های جهان در سال 2013
قهرمانی سوپرکاپ اروپا در سال 2013
قهرمانی بوندسلیگا در فصل 2016-17
قهرمانی بوندسلیگا در فصل 2015-16
قهرمانی بوندسلیگا در فصل 2014-15
قهرمانی بوندسلیگا در فصل 2013-14
قهرمانی بوندسلیگا در فصل 2012-13
قهرمانی بوندسلیگا در فصل 2009-10
قهرمانی بوندسلیگا در فصل 2007-08
قهرمانی بوندسلیگا در فصل 2005-06
قهرمانی دی اف بی پوکال در فصل 2015-16
قهرمانی دی اف بی پوکال در فصل 2013-14
قهرمانی دی اف بی پوکال در فصل 2012-13
قهرمانی دی اف بی پوکال در فصل 2009-10
قهرمانی دی اف بی پوکال در فصل 2007-08
قهرمانی دی اف بی پوکال در فصل 2005-06
قهرمانی سوپرکاپ در سال 2016
قهرمانی سوپرکاپ در سال 2012
قهرمانی سوپرکاپ در سال 2010
قهرمانی دی اف بی لیگا پوکال در سال 2007
نایب قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا در فصل 2011-12
نایب قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا در فصل 2009-10
نایب قهرمانی بوندسلیگا در فصل 2011-12
نایب قهرمانی بوندسلیگا در فصل 2008-09
نایب قهرمانی دی اف بی پوکال در فصل 2011-12
افتخارات انفرادی فیلیپ لام با بایرن موینخ:
جایزه برگ بوی نقره ای(معتبر ترین جایزه ورزشی آلمان) در سال 2014
جایزه برگ بوی نقره ای(معتبر ترین جایزه ورزشی آلمان) در سال 2010
جایزه برگ بوی نقره ای(معتبر ترین جایزه ورزشی آلمان) در سال 2006
حضور در تیم منتخب فیفا در سال 2014
حضور در تیم منتخب فیفا در سال 2013
حضور در تیم منتخب یوفا در سال 2014
حضور در تیم منتخب یوفا در سال 2013
حضور در تیم منتخب یوفا در سال 2012
حضور در تیم منتخب یوفا در سال 2008
حضور در تیم منتخب یوفا در سال 2006
حضور در تیم منتخب فصل لیگ قهرمانان اروپا در فصل 2013-14
حضور در تیم منتخب ESM در سال 2014
حضور در تیم منتخب ESM در سال 2013
توپ نقره ای جام باشگاه های جهان در سال 2013
بهترین بازیکن سال فوتبال آلمان در سال 2017
مهارت های دفاعی فیلیپ لام
6-لوتار ماتئوس
(1984-1988 و 1992-2000)
پست: هافبک دفاعی
ملیت: آلمان
بهترین هافبک دفاعی تاریخ به اذعان بسیازی از کارشناسان. در وصف بزرگی او همین بس که رائول گونزالس به خاطر علاقه به او نام پسر سوم خود را متئو گذاشته است. بازیکنی که یکی از کامل و بی نقص ترین های پست خود به شمار می رود. یک هافبک کامل. شوتزن، سرعتی، خلاق و پاسوری فوق العاده بود. یک بازیکن که هم تکنیکی بود و هم تاکتیکی بود. او در واقع هافبک دفاعی بود که به هافبک میانی و سرانجام هافبک هجومی در دوران اوج و در اواخر بازیگری به لیبرو مبدل شد، زیباترین جمله را جیووانی تراپاتونی مربی او در اینتر و بایرن درباره ماتئوس می گوید:
" من پلاتینی را ستایش می کنم، ماردونا را نیز همینطور اما برای پیروزی و موفقیت به بازیکنی همچون ماتئوس احتیاج دارم"
ماتئوس در دو بازه زمانی بین سالهای 1984-1988 و 1992-2000پیراهن بایرن مونیخ را به تن کرد و موفق شد در 302 بازی برای این تیم 85 گل به ثمر برساند . لوتار یکی از مقتدرترین و بهترین بازیکنانی به شمار میرود که تاریخ فوتبال المان به خود دیده است . .
لوتار ماتئوس در 21 مارس 1961 در شهر ارلانگن ایالت باواریا به دنیا آمد. او فوتبال را با تیم FC Herzogenaurach شروع کرد. در سن 18 سالگی به بوروسیا مونشن گلادباخ رویایی دهه هفتاد و هشتاد که بازیکنان بزرگی مثل نتزر، فوگتس، هاینکس، بونهوف، سیمونسون، اشتیلیکه، ماتیوس و افنبرگ را به دنیای فوتبال معرفی کرد ملحق شد. او بین سالهای 1974 تا 1979 در162 بازی 36 گل برای این تیم به ثمر رساند . ماتئوس با گلادباخ نایب قهرمان جام یوفا در فصل 1979-80 و نایب قهرمان دی اف بی پوکال در فصل 1983-84 شد.
پس از درخشش در گلادباخ سال 1984 توجه مونیخیها را بهسوی خودش جلب کرد تا بین سالهای 1984 تا 1988 در بایرن بازی کرد و افتخارات بیشماری را بدست آورد که مهمترین آن قهرمانی در بوندسلیگادر سالهای 84، 85 و 86 بود. او در سال 1990 توپ طلای فرانس فوتبال را به خانه برد.
دیگو مارادونا در کتاب زندگی نامه اش (من دیگو هستم) درباره ماتئوس می گوید:
"لوتار فوتبال را میفهمید. او میتوانست به عنوان شماره 10 بازی کند. او همچنین هافبک تدافعی و پوششی خوبی بود و در پایان نیز به یک لیبرو تبدیل شد. لوتار بهترین حریفی است که من در تمام این سالها در مقابل خود داشتهام. "
لوتار ماتئوس بین سال های 1992-1988 در اینترمیلان حضور داشت. و توانست دوران خوبی را در این تیم سپری کند یورگن کلینزمن، لوتار ماتئوس و آندریاس برمه سه ستاره فوتبال آلمان در دهه های 80 و 90 در تیم اینترمیلان حضوری باشکوه و توانستند قهرمانی جام یوفا در سال 1991 را برای این تیم کسب کنند.115 بازی و 40 گل حاصل کار لوتار در این تیم است. ماتئوس با اینتر قهرمان سری آ در فصل 88-89 شد. او از بهترین شوتزنهای سریآ و اروپا بوده است که چندین بار با ضربات وحشتناک خود دروازهها را لرزاند. مدیران اینتر همیشه اذعان داشتهاند که بعد او دیگر هافبکی در اندازههای او پیدا نکردهاند.
در سال 1992 به آلمان بازگشت تا باز هم پیراهن بایرن را بپوشد. بازگشتش به آلمان باز هم با قهرمانیهای متعددی همراه شد و ماتئوس موفق شد با تیمِ باواریایی سه بار بوندسلیگا و دو بار جام حذفی را به کلکسیون افتخاراتش اضافه کند. ماتئوس در 1993 از اینتر میلان جدا شد و به بایرن بازگشت، اما برای بدست آوردن بازوبند کاپیتانی 1 سال منتظر ماند. در 1997 به خاطر افشا کردن اسرار تیم در نشریات بازوبند بایرن مونیخ و تیم ملی آلمان همزمان از ماتئوس بازپس گرفته شد.
در سال 2000 کاپیتان تیم ملی آلمان پس از اعلام خداحافظیاش از مانشافت به آمریکا و باشکاه مترو استارز رفت و بعد از حدود یک سال کفشهای ارزشمندش را آویزان کرد. ماتئوس با 38 سال و 66 روز یکی از مسن ترین بازیکنانی است که در فینال لیگ قهرمانان اروپا بازی کرده است.
ماتئوس از سال 1980 تا 2000 ابتدا به عنوان هافبک دفاعی و سپس به عنوان لیبرو 150 بار پیراهن تیم ملی آلمان را به تن کرد و 23 گل نیز وارد دروازه حریفان کرد. ماتئوس 150 بازی ملی برای ژرمن ها انجام داد که در 74 بازی آن کاپیتان آلمان ها بود.ماتئوس به همراه هم تیمی خود پیر لیت بارسکی نخستین کسانی هستند که 3 فینال جام جهانی را تجربه کردند در سال های 1982 و 1986 نایب قهرمان شده و در سال 1990 فاتح جام لقب گرفتند.
ماتئوس در سال 1980 برای اولین بار توسط یوپ دروال به تیم ملی دعوت شده و در اولین تجربه قهرمان یورو 80 شد. ژرمنها در آن جام فینال را دو بر یک از بلژیک بردند و قهرمان شدند. در جام جهانی 1990 ایتالیا، ژرمنها با بازیکنهای پخته و مهاجمینی گلزن پا به مسابقات گذاشتند. در این جام ماتئوس یکهتاز بود و رهبری رویایی برای تیمش بود. او در این جام چهار گل به ثمر رساند تا در نهایت با گرفتن انتقام فینال جام گذشته این کاپیتان لوتار ماتئوس باشد که جام را بالای سر میبرد. لوتار در پایان بهعنوان بهترین بازیکن جام انتخاب شد و با کسب عنوان مرد سال اروپا سالی رویایی را سپری کرد. ماتئوس یورو 92 را به دلیل مصدومیت از دست داد و در جام جهانی 94 هم تیم ملی آلمان عملکرد ضعیفی داشت. پس از آن در یورو 96 بهدلیل اختلافاتی که با کلینزمن و فوگتس داشت جایی به ترکیب ژرمنها در این جام پیدا نکرد تا مانشافت بدون او قهرمانی را بهدست آورد. لوتار در جام جهانی 1998 فرانسه یک مدافع بود و آلمان تنها تا یک چهارم نهایی صعود کرد و این جام هم برایشان با ناکامی همراه شد. پیش از یورو 2000 ماتئوس اعلام کرد از دیدارهای ملی خداحافظی خواهد کرد. یکی از بدترین تورنمنتهای تاریخ تیم ملی آلمان در یورو 2000 رخ داد و پس از شکست از پرتغال و حذف در مرحله گروهی لوتار هم پیراهن تیم ملی را بوسید و کنار گذاشت.
لوتار 20 سال پیراهن تیم ملی آلمان را بر تن کرد و در پنج جام جهانی هم حضور داشته است که در این زمینه هم رکورددار است. شش سال بازوبند کاپیتانی تیم ملی را بر بازو بست و رکورد دار بیشترین بازی ملی برای مانشافت است.
ماتئوس مسنترین بازیکنی است که در تیم ملی آلمان بازی کرده است و در آخرین بازی ملیاش 39 سال سن داشت. بهعلاوه با 38 سال و 128 روز سن، مسنترین گلزن تیم ملی نیز میباشد. وی آخرین گل خود را در 28 جولای سال 1999 در جام کنفدراسیونها در مکزیک مقابل نیوزیلند که به برد 2-0 منجر شد، بهثمر رساند. لوتار ماتئوس با 2047 دقیقه بازی در جام جهانی رکورد دار بازی در ادوار جام های جهانی است.
ماتئوس پس از اینکه با مترو استارز از فوتبال خداحافظی کرد راهی اتریش شد تا مربیگری را با باشگاه راپید وین آغاز کند. پس از یک فصل ناموفق در تیم اتریشی جدا شد و به پارتیزان بلگراد پیوست تا تنها روزهای موفقش در دوران مربیگری را سپری کند. در پایان فصلِ لیگ صربستان تیمش را قهرمان کرد و فصل بعد هم با پارتیزان نایبقهرمان شد.
در تیم ملی مجارستان هم دوران ناموفق داشت و تنها در یک دیدار دوستانه به مناسبت سالگرد فینال جام جهانی 1954 موفق شد تیم ملی آلمان را با دو گل در کایزرسلاترن شکست دهد. به برزیل سفر کرد و مربی اتلتیکو پاراننزه شد، در این تیم طوفانی شروع کرد اما پس از کسب پنج برد و دو تساوی در هفتههای آغازین بهدلیل مشکلات خانوادگی در حین تعطیلات استعفا داد و دیگر به برزیل بازنگشت.
در سال 2006 بهعنوان کمکِ جیوانی تراپاتونی سرمربی سابقش در ردبول سالزبورگ فعالیت کرد، اما بهدلیل اختلاف با هیئتمدیره از این باشگاه اتریشی هم رفت. راهی اسرائیل شد تا روی نیمکت مکابی نتانیا بنشیند. با وجود اینکه دو فصل قرارداد داشت در پایان فصل نخست تیمش چهارم شد و به دلیل مشکلات مالی باشگاه قراردادش را با سرمربی آلمانی فسخ کرد.
حدفاصل سپتامبر 2010 تا سپتامبر 2011 یک سال سرمربی تیم ملی بلغارستان بود که این تیم هم نتایج در خور توجهی با ماتئوس نگرفت و پس از آن هم دیگر لوتار مربیگری نکرد. ماتئوس تاگنون پنج بار ازدواج کرده و حاصل ازدواجهایش چهار فرزند است!
افتخارات تیمی لوتار ماتئوس با بایرن مونیخ:
قهرمانی جام یوفا در فصل 1995-96
قهرمانی بوندسلیگا در فصل 1999-00
قهرمانی بوندسلیگا در فصل 1998-99
قهرمانی بوندسلیگا در فصل 1996-97
قهرمانی بوندسلیگا در فصل 1993-94
قهرمانی بوندسلیگا در فصل 1986-87
قهرمانی بوندسلیگا در فصل 1985-86
قهرمانی بوندسلیگا در فصل 1984-85
قهرمانی دی اف بی پوکال در فصل 1999-00
قهرمانی دی اف بی پوکال در فصل 1997-98
قهرمانی دی اف بی پوکال در فصل 1985-86
قهرمانی سوپرکاپ در سال 1987
قهرمانی دی اف بی لیگا پوکال در سال 1999
قهرمانی دی اف بی لیگا پوکال در سال 1998
قهرمانی دی اف بی لیگا پوکال در سال 1997
نایب قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا در فصل 1998-99
نایب قهرمانی جام باشگاه های اروپا در فصل 1986-87
نایب قهرمانی بوندسلیگا در فصل 1997-98
نایب قهرمانی بوندسلیگا در فصل 1995-96
نایب قهرمانی بوندسلیگا در فصل 1992-93
نایب قهرمانی بوندسلیگا در فصل 1987-88
نایب قهرمانی دی اف بی پوکال در فصل 1998-99
نایب قهرمانی دی اف بی پوکال در فصل 1984-85
افتخارات تیمی لوتار ماتئوس با بایرن مونیخ:
توپ طلای 1990
بهترین بازیکن سال فوتبال آلمان در سال 1999
بهترین بازیکن سال فوتبال آلمان در سال 1990
حضور در تیم منتخب فصل بوندسلیگا از نگاه نشریه کیکر در فصل 1993-94
حضور در تیم منتخب فصل بوندسلیگا از نگاه نشریه کیکر در فصل 1992-93
حضور در تیم منتخب فصل بوندسلیگا از نگاه نشریه کیکر در فصل 1987-88
حضور در تیم منتخب فصل بوندسلیگا از نگاه نشریه کیکر در فصل 1984-85
حضور در تیم منتخب فصل بوندسلیگا از نگاه نشریه کیکر در فصل 1982-83
گل سال فوتبال آلمان درسال 1992
گل سال فوتبال آلمان درسال 1990
لوتار ماتئوس، اسطوره فوتبال آلمان
5-کارل هاینس رومینگه
(1974-1984)
پست: مهاجم
ملیت: آلمان
کارل هاینتس رومنیگه در تاریخ 25سپتامبر 1955در لیپشتات واقع در ایالت نوردراین وستفالن آلمان متولد شد. کارل هاینتس رومنیگه ستاره دهههای 70 و 80 فوتبال آلمان، در دوره فعالیت ورزشی خود به همه افتخارات رسید جز قهرمانی جهان. "کارل هاینتس رومنیگه" که فوتبالدوستان آلمانی او را "کاله" صدا میکردند، در دهههای ۷۰و ۸۰میلادی، یکی از بهترین بازیکنان فوتبال در آلمان و اروپا بود. رومینگه به جز بایرن مونیخ در اینتر ایتالیا و سروت سوئیس هم بازی کرده است.
رومینگه فوتبال را در ایام نوجوانی با تیم شهر خود آغاز کرد. از همان هنگام جزو استعدادهای بزرگ به شمار میرفت و در 17سالگی در این تیم جای ثابتی داشت. وی در سال 1974به تیم بایرن مونیخ پیوست. او در آن زمان 19سال بیشتر نداشت. بسیاری از ناظران، پیوستن او را به تیم پرقدرت بایرن مونیخ که در آن ستارگانی چون گردمولر و اولی هوینس خودکشی می دانستند. زیرا بهدست آوردن جایی ثابت در این تیم، آرزویی محال به نظر میرسید. اما در حالی که حتی بکن بائر، قیصر فوتبال آلمان در مورد او گفته بود رومنیگه هرگز بازیکن بزرگی نخواهد شد، وی در نخستین فصل پیوستنش به بایرن مونیخ، 21بازی در این تیم انجام داد و پنج گل نیز به ثمر رساند.
یکسال پس از آن، رومنیگه در خط حملهی تیم بایرن مونیخ جای ثابتی داشت. در سال 1975 به همراه این تیم فاتح جام باشگاههای اروپا شد. البته در مسابقه نهایی در برابر لیدزیونایتد فرصت بازی نیافت، در عوض در سال 1976 به افتخار ورزشی بزرگی دست یافت و با تیم بایرن مونیخ قهرمان باشگاههای اروپا شد. او در ده فصل حضورش در بایرن مونیخ 162 گل به ثمر رساند. او در سالهای 1975 و 1976و در سن 20 و 21سالگی به افتخار ورزشی بزرگی دست یافت و با تیم بایرن مونیخ قهرمان باشگاههای اروپا شد.
رومنیگه بازیکنی بود که با پویایی و تحرک در میدان، قدرت دریبل فراوان، سرعت و تیزهوشی در ایجاد خطر در مقابل دروازه حریف، به یکی از پدیدههای ورزش فوتبال تبدیل شد. در روزهای اوج رومنیگه یک روزنامه معتبر آلمانی در مورد او نوشت:
" اگر چه هیچ چیز در این بازیکن کامل نیست، اما او از همهچیز مایه فراوانی دارد. "
هم گلزن و هم گلساز بود و همیشه هم مؤثر و مفید. کمتر با سر ولی بسیار با هر دو پا به اشکال گوناگون گل می زد. شگردش گلزنی با قوزک پا از زوایا و در حالات بسیار سخت و حتی پشت به دروازه بود. یک بار با قیچی افقی و در حالتی غیر ممکن گل سال 1981 آلمان را به بوخوم زد.
در سال 76 برای نخستین بار به تیم ملی آلمان فراخوانده شد و نخستین بازی ملی خود را در مقابل تیم ملی ولز انجام داد. از آن پس روند پیشرفت رومنیگه و تبدیل او به یک ستارهی بینالمللی فوتبال آغاز شد. وی در سال 1978با تیم ملی فوتبال آلمان در مسابقات جام جهانی در آرژانتین ناکام ماند. اما دو سال بعد با همین تیم به مقام قهرمانی جام ملتهای اروپا دست یافت.
رومینگه در جام جهانی 1982 اسپانیا به همراه تیم ملی فوتبال آلمان بازیهای موفقی به نمایش گذاشت و تا بازی نهایی رسید، ورود حماسی اش به زمین در بازی افسانه ای آلمان - فرانسه در نیمه نهایی جام جهانی 1982 و گل فنی و روحیه بخشش موجب برگشتن ورق بازی باخته 3-1 و صعود آلمان به فینال شد. اما این تیم در دیدار نهایی با شکست سه بر یک در مقابل تیم ملی ایتالیا شدند و به مقام نایب قهرمانی جهان بسنده کرد. در آن سال همه انتظار داشتند که رومنیگه ستارهی بیچون و چرای مسابقات گردد. اما یک گلزن استثنایی ایتالیایی به نام پائولو روسی با درخشش خود رومینگه را در سابه قرار داد.
هارسال بعد، تیم ملی فوتبال آلمان به همراه رومنیگه در رقابتهای جام جهانی در مکزیک بازهم در بازی نهایی ناکام ماند، این بار حریف این تیم در بازی نهایی، تیم ملی فوتبال آرژانتین بود که با درخشش ستارهی استثنایی خود دیگو آرماندو مارادونا با نتیجهی سه بر دو سرنوشت بازی را به نفع خود رقم زد تا رومنیگه بار دیگر از کسب عنوان قهرمانی جهان محروم شود. وی این بار نیز در سایه درخشش مارادونا رنگ باخت.
کارل هاینس رومنیگه روی هم 95بازی برای تیم ملی فوتبال آلمان انجام داد و 45گل برای این تیم به ثمر رسانید. وی 51بار به عنوان کاپیتن این تیم پا به میدان گذاشت. اسطوره موطلایی بایرن مونیخ مهاجمی تمام عیار و کم نظیر بود و رهبری پرقدرت. در بیست و پنج سالگی، پس از فرانس بکن بائر جوانترین کاپیتن تاریخ تیم ملی آلمان شد و در 1986 تحت هدایت قیصر رکورد کاپیتانی او را نیز در تیم ملی شکست.
رومنیگه در 310بازی خود در لیگ فوتبال آلمان، رویهم 162گل به ثمررسانید رومنیگه در سال 1984به باشگاه ایتالیایی اینترمیلان منتقل شد. پولی که در آن زمان این باشگاه برای خرید او به بایرن مونیخ پرداخت 11.4 میلیون مارک بود و در بازار نقل و انتقالات یک رکورد محسوب می شد. رومنیگه روی هم سه سال در ایتالیا توپ زد، اما به دلیل آسیبدیدگیهای مداوم نتوانست آنطور که باید و شاید در این کشور موفق باشد. با این حال در میان فوتبال دوستان ایتالیایی از محبوبیت ویژهای برخوردار بود . اگر مصدومیت در جریان جام جهانی 1982 و پیش از جام جهانی 1986 گریبانش را نمی گرفت، چه بسا به افتخارات شخصی و ملی بیشتری نیز در فوتبال می رسید
رومنیگه پس از آن به باشگاه سروت ژنو در سوییس پیوست و با این تیم یکبار هم قهرمان این کشور و آقای گل مسابقات شد. وی در سال 1989آخرین بازی خود را برای این تیم انجام داد و سپس کفشهای خود را به دیوار آویخت. .
رومنیگه در سالهای 1980 و 1981دوبار پیدرپی عنوان بهترین بازیکن اروپا را بهدست آورد و توپ طلایی مجله ورزشی فرانس فوتبال را از آن خود ساخت. یک بار مرد سال فوتبال آلمان، دو بار آقای گل بوندس لیگا و ... شد. وی از سال 1991تا کنون عضو هیئت مدیره باشگاه بایرن مونیخ آلمان بوده است و از پنج سال پیش به این طرف، در راس این هیئت جای دارد.
کارل_هاینس رومنیگه در زمین و در تمرین، بازیکنی منضبط و باشخصیت بود. در دنیای خارج از فوتبال نیز کاملا بی حاشیه، قانونمند و محترم زیسته است. همین ویژگی باعث شد پس از پیوستن به کادر رهبری بایرن مونیخ به همراه فرانس بائر و به دعوت اولی هوینس در 1991، رومنیگه به تدریج به مهمترین چهره فنی در کادر رهبری باشگاه بدل شود. رومنیگه، بکن بائر و هوینس، سالها (1991 تا 2009) مثلث پرقدرت رهبری بایرن را ساخته بودند. مثلثی که معمار بایرن مونیخ نوین شد و مربیان و ستارگان بایرن مونیخ، هر چند بزرگ و پر آوازه، باید تابع برنامه های آن و موفق می بودند یا ... می رفتند! مثل اوتو ریهاگل، لویی فان خال، یورگن کلینزمن و ... با رفتن بکن بائر در 2009 و رسیدن هوینس به ریاست باشگاه، عملا رومنیگه که رئیس هیأت مدیره بود، تصمیم گیرنده اصلی در امور فنی شد. وی که از سرمایه گذاری روی "روبری" (روبن+ریبری) کاملا راضی بود، به تز "هر سال، یک ستاره" جامه عمل پوشید.
رومینگه رييس اتحاديه باشگاه های اروپا (ECA) نیز هست. پشت همه موفقیت های دو دهه اخیر بایرن مونیخ رهبری بزرگ ایستاده بود؛ مردی آرام، شکیبا، مؤدب، منضبط، دقیق، تیزبین؛ مدیری توانا و جاه طلب اما بسیار فروتن و واقع بین! یک آلمانی تمام عیار: کارل هاینس رومنیگه.
افتخارات تیمی کارل هاینس رومینگه با بایرن موینخ:
قهرمانی جام باشگاه های اروپا در فصل 1975-76
قهرمانی جام باشگاه های اروپا در فصل 1974-75
قهرمانی جام بین قاره ای در سال 1976
قهرمانی بوندسلیگا در فصل 1980-81
قهرمانی بوندسلیگا در فصل 1979-80
قهرمانی دی اف بی پوکال در فصل 1983-84
قهرمانی دی اف بی پوکال در فصل 1981-82
نایب قهرمانی جام باشگاه های اروپا در فصل 1981-82
افتخارات انفرادی کارل هاینس رومینگه با بایرن موینخ:
توپ طلای سال 1981
توپ طلای سال 1980
آقای گل جام باشگاه های اروپا در فصل 1980-81
آقای گل بوندسلیگا در فصل 1983-84
آقای گل بوندسلیگا در فصل 1980-81
آقای گل بوندسلیگا در فصل 1979-80
آقای گل دی اف بی پوکال در فصل 1981-82
بهترین بازیکن سال فوتبال آلمان در سال 1980
بهترین گل سال فوتبال آلمان در سال 1981
بهترین گل سال فوتبال آلمان در سال 1980
حضور در تیم منتخب فصل بوندسلیگا از نگاه نشریه کیکر در فصل 1982-83
حضور در تیم منتخب فصل بوندسلیگا از نگاه نشریه کیکر در فصل 1981-82
حضور در تیم منتخب فصل بوندسلیگا از نگاه نشریه کیکر در فصل 1980-81
حضور در تیم منتخب فصل بوندسلیگا از نگاه نشریه کیکر در فصل 1979-80
حضور در تیم منتخب فصل بوندسلیگا از نگاه نشریه کیکر در فصل 1978-79
حضور در تیم منتخب فصل بوندسلیگا از نگاه نشریه کیکر در فصل 1977-78
5 گل برتر کارل هاینس رومینگه در بوندسلیگا
4-اولیور کان
(1994-2008)
پست: دروازه بان
ملیت: آلمان
وقتی از هواداران بایرن مونیخ دلیل علاقه به این تیم را می پرسی , بیش از نیمی از آنان در جواب شما می گویند الیور کان , خاص ترین گلر جهان , از آن بازمانده های تعصب در فوتبال , الیور کان گلر خاطر انگیز برای تمام نسل های فوتبال بود , هست و خواهد بود. اوج نمایش های درخشان تایتان برمی گردد به دوران 98 تا 2004 که او در مانشافت و بایرن مونیخ حکومت می کرد . وقتی صحبت جام جهانی 2002 کره و ژاپن میشود و قهرمانی برزیل و البته آقای گلی رونالدو برزیلی و درخشش او , ناگهان به یک آخرین سامورایی میرسی ! یک دروازبان بی نظیر مانند الیور کان و درخشش و نمایش های بی نقص و البته قهرمانانه او در جام جهانی 2002 که شاید سال ها دروازبانی نتواند به اون سبک با آن آلمان بسیار ضعیف درخششی ماننده تایتان داشته باشد . کان در دوران بازیگری فرد خوش اخلاقی نبود و به طور مداوم با بازیکنان حریف و خودی درگیری لفظی و فیزیکی داشت که همین خصوصیت، او را از بقیه دروازبانان دنیا متمایز میکرد.
الیور کان متولد پانزدهم ژوئن 1969 در شهر کارلسروهه در جنوب آلمان و در نزدیکی شهر اشتوتگارت است. او از هفت سالگی رو به ورزش فوتبال آورد و در تیم نوجوانان کالسروهه مشغول به بازی شد. او هرگز به تیم ملی جوانان دعوت نشد. پدرش والف کان بازیکن تیم ملی جوانان آلمان و همبازی سپ مایر بوده. کان از سن 5 سالگی تا 38 سالگی زیر نظر سپ مایر تمرین میکرد. در جواب خبرنگار یوفا که در مورد چگونه دروازبان شدنش از وی پرسید اینگونه جواب داد:
یک روز پدر بزرگم به خانه ما آمد ومن دیدم که یک ست کامل از لوازم سپ مایر برایم خریدهاست. آن روز تصمیم گرفتم دروازبان شوم.
در هشت سالگی یکبار به دلیل بیماری دروازهبان تیم خود، درون دروازه جا گرفت و بازی خوبی از خود نشان داد. .وی نژادی لاتویایی داشت و پدر بزرگ او اهل لاتویا بود. وی از دبیرستان ورزشی هلمولتز در سال 1988 فارغالتحصیل شد و تحصیلش را در دانشگاه هاگن ادامه داد. در پانزده سالگی برای کان محرز شده بود که میخواهد بازیکن حرفهای شود. از آنجا که اندامی لاغر داشت، به طور منظم به تمرینات پرورش اندام پرداخت تا بتواند کاستیهای خود را در این زمینه برطرف سازد. پدرش رولف که خود از سال 1963 تا 1965 در کارلسروهه در بوندسلیگا توپ میزد، درباره اراده آهنین پسرش گفته بود:
«حتی روزهای تعطیل یکشنبه، صبح زود مرا از رختخواب بیرون میکشید تا با او تمرین کنم».
الیور کان در سال 1987 زمانی که فقط 18 سال سن داشت، وارد دنیای حرفهای فوتبال شد. کارلسروهه او را به عنوان دروازهبان ذخیره به خدمت گرفت و او مجبور شد سه سال سخت را پشت سر بگذارد تا بالاخره فرصت بازی در ترکیب اصلی تیم نصیبش شود. او تا آن موقع فقط گهگاهی به میدان میرفت که آن هم اکثرا در مسابقات کماهمیت بود اما در سال 1990 این فرصت به او داده شد تا بازی به بازی به میدان برود و او این فرصت را بر خلاف خیلی از دروازهبانها از دست نداد.
سپس او از سال 1990 کار خود را در بوندس لیگا آغاز کرد و در سطح اول فوتبال آلمان شروع به فعالیت کرد. نخستین موفقیت او، رسیدن با تیم کارلسروهه به مرحله نیمه نهایی جام یوفا در سال 1993 بود. او با بازی های خود و نوع خاص دروازه بانی اش همه را در آن مقطع زمانی در لیگ آلمان متعجب کردو در سال 1994 لقب «دروازهبان سال» را به خود اختصاص داد. تا اینکه در نهایت برای حضور در رقابتهای جام جهانی 1994 آمریکا به تیم ملی آلمان دعوت شد. ولی در تیم ملی دروازهبان سوم بود و سنگربان اول آلمانها در آن سالها بدو ایگنر بود و کان هرگز نتوانست در جام هانی 1994 آمریکا به میدان برود. اما پس از بازگشت از جام جهانی و در شرایطی که مدت زمانی به آغاز فصل جدید بوندس لیگا باقی نمانده بود.
در حقیقت او به کارلسروهه کمک کرد تا یکی از تیمهای برتر آلمان شود و باعث شد این تیم در فصل 94-1993 در مسابقات جام یوفا عملکردی درخشان داشته باشد و تیم کوچک بوندسلیگا موفق شد با پیروزی هشت بر سه مقابل والنسیا به نیمهنهایی برسد.
او در آغاز فصل 1994-95 با پیشنهاد باشگاه باواریایی بایرن مونیخ مواجه شد. او با مبلغ پنج میلیون مارک بی درنگ از باشگاه کارلسروهه که از دوران کودکی در آن عضویت داشت به سمت مونیخ حرکت کرد و به قرمزهای باواریا پیوست و جانشین ریموند اومان شد. این مبلغ تا آن زمان در بوندسلیگا برای هیچ دروازهبانی پرداخت نشده بود. با وجود این حقیقت که کان 6 سال فوقالعاده را در کارلسروهه سپری کرد اما مقاومت در برابر پیشنهاد بایرنمونیخ بسیار سخت بود.
وی به سرعت با این تیم درخشید. در ژوئن سال 1995 نخستین بازی ملی خود را در برابر سوئیس انجام داد. اما در جریان مسابقات جام ملت های اروپا در سال 1996 در انگلیس که در آن آلمان به مقام قهرمانی رسید، الیور کان هنوز دروازهبان شماره دو و آشکارا در سایه «آندریاس کوپکه» بود.
او در سال 1995 دروازبان دوم آلمانها و رقیب اصلی آندریاس کوپکه بود. بایرنیها در سال 1999 به خاطر الیور کان ستارهٔ تیم، در لیگ قهرمانان اروپا درخشیدند. اما در فینال مسابقات و در وقت اضافه با دریافت دو گل از منچستر یونایتد در حالی که تا دقیقه 90 یک بر صفر بیش بودند بازی را واگذار کردند. الیور کان بعدها گفته بود که: «شوک بارسلونا را تا مدتها نتوانستم فراموش کنم».
همه اوج درخشش الیورکان جام جهانی 2002 نبود . لیگ قهرمانان 2001 و درخشش او مقابل منچستر یونایتد , رئال مادرید که با دبل پیروزی مقابل این تیمها همراه بود , واکنش های کم نظیر او مقابل این دو تیم در 4 بازی که فقط باعث خوردن دو گل شد. بایرن در سال 2001 توانست به لطف الیور کان بار دیگر در بازی نهایی حضور یابد و این بار در ضربات پنالتی بر «والنسیا» غلبه و جام قهرمانی را تصاحب کند. کان با دفع سه پنالتی، ستاره آن مسابقه لقب گرفت. اوج پنالتی او ضربه ای بود که به تیر دروازه برخورد کرد بود و کان به سمت مخالف رفته بود و به شکلی اعجاب انگیز به سمت توپ برگشت و توپ را درآورد، بعد از آن الیور کان گفت :
وقتی بچه بودم پدرم بر روی یک کاغذ برام نوشت : برای پیروزی باید همه رو شکست داد حتی دوستان ! امسال خواستم از منچستر و رئال انتقام بگیرم ! حال جام در دستان من است ! پس همه رو شکست دادم !
کان در روز سوم مارس 2001 در بازی نهایی با هانزاروستوک در حالی که بایرن 3-2 از حریف خود عقب بود به خط حمله تیمش اضافه شد و روی ضربه ارسالی کرنر با مشت توپ را وارد دروازهٔ هانزا کرد ولی داور کارت زرد دوم را به وی نشان داد و کان گریه کنان زمین را ترک کرد.
کان با باشگاه بایرن مونیخ به پیروزیهای بزرگی دست یافت. به جز جام برندگان جام حذفی اروپا، توانست همه عنوانهای قهرمانی را به چنگ آورد. وی در زمان حضورش در مونیخ هشت بار قهرمان بوندسلیگا شد و 6 قهرمانی در جام حذفی، لیگ قهرمانان و جام قهرمانان اروپا به دست آورد.
کان یکی از بهترین دروازهبانان تاریخ فوتبال جهان است. هوادارن او لقب King یا سلطان را به او دادهاند. الیور کان یا همان تایتان همیشه در خدمت بایرن بود .انواع و اقسام پیشنهاد رو برای بایرن رد کرد . یک تنه بدون مدافعان مطرح بایرن رو قهرمان سی ال و یک تنه آلمان رو به فینال جام جهانی رساند که شاید 3 بازیکن درجه 1 در آن تیم نبود.این فرق کان با بقیه بود. خیلی ها الیور کان را جزو 5 گلر برتر تاریخ میدانند . بهترین تفکر راجب الیور کان این است که نسبت به خیلی از گلرهای حتی برتر تاریخ آنچنان مدافعان بزرگی در کنار او نبودن ! الیور کان خود یک آخرین سامورایی است . گاهی تنهای تنها قهرمان بود , تنها اما قهرمان .
الیور کان شاید عکسالعملهای برقآسای ایکر کاسیاس یا فراست پیتراشمایکل را نداشت اما بدن تنومند، قدرت، پیشبینی و حضورش درون دروازه او را یکی از برترین دروازهبانان زمان ما یا به عقیده برخی یکی از برترین دروازهبانان تاریخ فوتبال ساخته بود. شاید مقایسه بین الیورکان و مثلا لو یاشین، گوردون بنکس یا آندونی زوبیزارتا درست نباشد زیرا آنها انواع مختلفی از دروازهبانها بودند. الیور کان دروازهبانی است که نه تنها به خاطر اینکه یک مهار کننده فوقالعاده توپ است، بلکه به خاطر حضور تأثیرگذارش در دفاع هر تیمی باید یکی از آنها را داشته باشد. کان، یک دروازهبان مدرن است که مدافعانش را بسیار خوب هماهنگ میکند و همچنین این قدرت را در شخصیتش دارد که بقیه همتیمیهایش از او حساب ببرند و به او احترام بگذارند. این موضوع با توجه به حضور او در کنار سوپراستارهای بایرنمونیخ و تیم ملی آلمان اهمیت فوقالعادهای پیدا میکند.
کان را بیشتر به خاطر استقامتی که برای غلبه بر استرس و فشار در فوتبال داشت، تحسین میکنند. پروفایل او در وبسایت باشگاه بایرنمونیخ ویژگیهای «کمصبر و بداخلاق، سخت گیر و بلندپرواز» را برای او انتخاب کرده است.
رونالدو مهاجم سابق تیم ملی برزیل درباره او گفته:
وقتی در مقابل او قرار میگیرم نصف توانم را از دست میدهم
5 سیو شگفت انگیز از اولیور کان در بوندسلیگا
کان در سال 1993 برای اولین بار به تیم ملی فوتبال آلمان دعوت شد و یکی از اعضای تیم در رقابتهای جامجهانی 1994 بود. او اولین بازیاش را 23 ژوئن 1995 مقابل سوئیس انجام داد. از آنجایی که آلمان کشوری بود که همیشه دروازهبانان خوبی را در اختیار داشت، او دروازهبان ذخیره تیم ملی فوتبال آلمان شد. وی پس از جامجهانی 1998 وقتی آندریاس کوپکه بازنشسته شد، بالاخره دروازهبان اصلی تیم ملی فوتبال آلمان شد.
وی در مسابقات جام جهانی در سال 2002 در ژاپن و کره جنوبی، پرفروغترین دوره دروازهبانی خود را به نمایش گذاشت. اوج واکنش های تایتان در 3 بازی مراحل حذفی مقابل پاراگوئه , آمریکا و البته کره جنوبی بود. اگر چه در بازی نهایی، در مقابل ستارهای به نام «رونالدو» رنگ باخت. کان در سال 2002 به عنوان بهترین بازیکن جامجهانی شناخته شد. تنها اشتباه او در فینال مقابل برزیل بود که باعث شد آلمان نتواند قهرمان جامجهانی شود. آلمانها در جام جهانی 2002 توانستند مقام دوم را کسب کنند که این را مدیون ستارهٔ پرفروغ خودالیور کان بودند. الیور کان در جام جهانی 2002 به عنوان اولین دروازهبان جایزهٔ بهترین بازیکن جام (توپ طلای آدیداس) را تصاحب کرد.
سرانجام در آستانه جام جهانی 2006 در کشور خود، ناچار شد پیراهن شماره یک را به رقیبش «ینس لمان» واگذار کند. اما الیور کان نه تنها اعتراضی نکرد در اوج صحنه در بازی با آرژانتین قبل از ضربات پنالتی به سراغ لمان رفت و ه او امید و روحیه داد. آلمان در نیمه نهایی مغلوب ایتالیا شد. وی پس از آن دیدارها، در ازی رده بندی مقابل پرتقال با درخشش از تیم ملی فوتبال آلمان کناره گرفت. اولیور کان 86 بازی ملی در کارنامه دارد. اولیور کان یکی از بهترین دروازهبانان تاریخ فوتبال آلمان است. او یک بار گفته بود:
«حتی اگر زحمت زیادی هم نمیکشیدم، میتوانستم یک دروازهبان خوب باشم، ولی من میخواستم بهترین باشم».
سوپر واکنش های اولیور کان در جام جهانی 2002
الیور کان در ماه اکتبر سال 2008 رسماً با انجام بازی خداحافظی کنارگیری خود را از فوتبال اعلام کرد. در این بازی تمامی بازی کنان سابق تیم بایرمونیخ و تیم ملی آلمان حضور داشتند و تماشاگران زیادی نیز به الیانس ارنای شهر مونیخ امده و الیور کان دروازه بان اسطورهای این تیم را تشویق کردند. کان اولین و آخرین دروازبانی است که جایزه بهترین (بازیکن) جام جهانی را بدست آورده است. وی لقب پیروزمندترین بازیکن تاریخ بوندسلیگا را یدک میکشد.
در سال 2009 پیشنهاد مدیریت در باشگاه شالکه به او داده شد اما کان این پیشنهاد را نپذیرفت. دو سال بعد در آوریل 2011 یک دادگاه آلمانی او را به خاطر عدم پرداخت مالیات لباسهایی که در سفر به دوبی به ارزش بیش از 6 هزار یورو خریده بود، به پرداخت 125 هزار یورو محکوم کرد. الیور کان از حامیان لیگ فوتبال خیابانی مونیخ است که پروژهای برای سازماندهی به فوتبال خیابانی و الگویی اروپایی از ارزشهای آموزشی و بین فرهنگی است. وی همچنین یکی از حامیان مالی بنیاد سپ هربرگر که فوتبال را مدارس، باشگاهها و زندانها ترویج میدهد و همچنین شورای جاستین روکولا است که هدفش حفاظت از جوانان در مقابل خشونت، الکل و اعتیاد است. وی مدرک مربیگریاش را در سال 2010 دریافت کرد. وی مدرک لیسانس بازرگانیاش را پس تحصیل در دانشگاه هاگن و سیبرگ دریافت کرد.
مجسمه وی در سال 2008 در موزهای در برلین قرار گرفت. الیور کان پس از مسابقات قهرمانی اروپا 2008 به عنوان کارشناس بازیهای تیم ملی آلمان به تیم ورزشی شبکه ZDF آلمان پیوست. وی در سال 2009 یکی از مجریان یک برنامه مستند تلویزیون چین شد و هدف او پیدا کردن بهترین دروازهبان جوان چین بود. الیور کان پس از سال 2011 مذاکره با شبکه تلویزیونی Sat.1 را برای معرفی همان ساختار به تلویزیون آلمان با نام «هرگز منصرف نشو- دستورالعمل کان» آغاز کرد تا جایزه برنده این رقابت قرارداد با یکی از تیمهای حاضر در بوندسلیگا باشد.
افتخارات تیمی اولیور کان با بایرن موینخ:
قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا در فصل 2000-01
قهرمانی جام یوفا در فصل 1995-96
قهرمانی جام بین قاره ای در سال 2001
قهرمانی بوندسلیگا در فصل 2007-08
قهرمانی بوندسلیگا در فصل 2005-06
قهرمانی بوندسلیگا در فصل 2004-05
قهرمانی بوندسلیگا در فصل 2002-03
قهرمانی بوندسلیگا در فصل 2000-01
قهرمانی بوندسلیگا در فصل 1999-00
قهرمانی بوندسلیگا در فصل 1998-99
قهرمانی بوندسلیگا در فصل 1996-97
قهرمانی دی اف بی پوکال در فصل 2007-08
قهرمانی دی اف بی پوکال در فصل 2005-06
قهرمانی دی اف بی پوکال در فصل 2004-05
قهرمانی دی اف بی پوکال در فصل 2002-03
قهرمانی دی اف بی پوکال در فصل 1999-00
قهرمانی دی اف بی پوکال در فصل 1997-98
قهرمانی دی اف بی لیگا پوکال در سال 2007
قهرمانی دی اف بی لیگا پوکال در سال 2004
قهرمانی دی اف بی لیگا پوکال در سال 2000
قهرمانی دی اف بی لیگا پوکال در سال 1998
قهرمانی دی اف بی لیگا پوکال در سال 1997
نایب قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا در فصل 1998-99
نایب قهرمانی بوندسلیگا در فصل 2003-04
نایب قهرمانی بوندسلیگا در فصل 1997-98
نایب قهرمانی بوندسلیگا در فصل 1995-96
نایب قهرمانی دی اف بی پوکال در فصل 1998-99
افتخارات انفرادی اولیور کان با بایرن موینخ:
بهترین دروازه بان سال از نظر فدراسیون تاریخ و آمار فوتبال در سال 2002
بهترین دروازه بان سال از نظر فدراسیون تاریخ و آمار فوتبال در سال 2001
بهترین دروازه بان سال از نظر فدراسیون تاریخ و آمار فوتبال در سال 1999
بهترین دروازه بان باشگاهی یوفا در سال 2002
بهترین دروازه بان باشگاهی یوفا در سال 2001
بهترین دروازه بان باشگاهی یوفا در سال 2000
بهترین دروازه بان باشگاهی یوفا در سال 1999
بهترین دروازه بان اروپایی در سال 2002
بهترین دروازه بان اروپایی در سال 2001
بهترین دروازه بان اروپایی در سال 2000
بهترین دروازه بان اروپایی در سال 1999
بهترین دروازه بان بوندسلیگا در سال 2002
بهترین دروازه بان بوندسلیگا در سال 2001
بهترین دروازه بان بوندسلیگا در سال 2000
بهترین دروازه بان بوندسلیگا در سال 1999
بهترین دروازه بان بوندسلیگا در سال 1998
بهترین دروازه بان بوندسلیگا در سال 1997
حضور در تیم منتخب فصل بوندسلیگا از نگاه نشریه کیکر در فصل 2001-02
حضور در تیم منتخب فصل بوندسلیگا از نگاه نشریه کیکر در فصل 1996-97
حضور در تیم منتخب سال ESM در فصل 2000-01
حضور در تیم منتخب سال ESM در فصل 1999-00
بهترین بازیکن زمین در دیدار فینال لیگ قهرمانان اروپا در فصل 2000-01
بهترین بازیکن سال فوتبال آلمان در سال 2001
بهترین بازیکن سال فوتبال آلمان در سال 2000
برترین لحظات اولیور کان در بایرن مونیخ
3-سپ مایر
(1962-1980)
پست: دروازه بان
ملیت: آلمان
بهترین سنگربان فوتبال آلمان در قرن بیستم میلادی، دورازه بانی كه نقشی مهم در موفقیت های بایرن مونیخ و تیم ملی آلمان در دهه هفتاد میلادی داشته و در حقیقت یكی از چهره های اصلی نسل طلایی فوتبال آلمان در آن دهه به حساب می آید.
یوزف دیتر مایر یا سپ مایر برترین دروازه بان آلمان در قرن بیستم میلادی. سپ مایر در تاریخ 28 فوریهی 1944 در شهر "متن" واقع در ایالت باواریای آلمان به دنیا آمد. در هشت سالگی شروع به بازی فوتبال کرد. در دوران ابتدای حضور خود در فوتبال در حقیقت در تیم TSV Haar در پست بازیكن تهاجمی سمت راست به میدان می رفت و در چنین پستی حتی به عنوان برترین گل زن رقابت های ایالتی در سطح جوانان نیز دست یافته است. در آن زمان در یك از دیدار های این تیم نه چندان معروف سرمربی تیم به دلیل مصدومیت سنگربان تیم، سپ مایر را از خط حمله تیم به درون دروازه منتقل نمود و با وجود شكست سنگین 12:0، وی عملكردی قابل قبول از خود به نمایش گذاشت، به نحوی كه سرمربی تیم در بازی بعد نیز از سپ مایر به عنوان دروازه بان تیم بهره برد، تصمیمی كه با نارضایتی شدید سپ مایر همراه بود.
با این وجود شكایت سپ مایر تاثیری نداشت و باز هم وی به عنوان دروازه بان مسئول حفاظت از دروازه تیم را عهده دار شد، در پایان بازی نیز تیم TSV Haar با نتیجه 3:1 برنده دیدار شد و سپ مایر با مهار دو ضربه پنالتی عملكردی خیره كننده از خود بر جای گذاشت، مایر در خصوص این دیدار می گوید:"ما بازی را 3:1 بردیم و من دو ضربه پنالتی را گرفتم، اتفاقی كه دیگر هرگز در دوران حرفه ای من تكرار نشد."در سال 1958 در یك بازی دوستانه تیم TSV Haar به مصاف بایرن مونیخ رفت و عملكرد سپ مایر توجه سران مونیخی رابه خود جلب نمود و سبب شد تا وی جذب بایرن مونیخ گردد.
سپ مایر در آن زمان این پیشنهاد را رد کرد و در تیم خود ماند تا همچنان در خط حمله بازی کند. اما هر چه بیشتر میگذشت، مربی تیمش از او بیشتر به عنوان دروازهبان استفاده میکرد. سرانجام در سال 1959 به مونیخ رفت. تنها یکسال پس از آن، از طرف «هلموت شون» مربی نامدار آلمانی، برای بازی در تیم ملی فوتبال جوانان آلمان فراخوانده شد.
در سال 1962 مایر اولین قرارداد حرفه ای خود را با این باشگاه به امضا رساند و در سال 1963 وی جایگزین فریتس كوزار سنگربان اصلی تیم شد. در ادامه نیز بایرن مونیخ با محور سپ مایر، فرانتس بكن باوئر و گرد مولر موفق به كسب همه عناوین موجود در سطح فوتبالی باشگاهی گردید. سپ مایر در این زمینه می گوید:
من بسیار مفتخرم كه جزء نسلی هستم كه توانست سنگ بنای افتخارات بایرن مونیخ را پایه ریزی نماید..
محور اسطورهای سپ مایر در سال 1964 دروازهبان ثابت تیم بایرن مونیخ و جزوی از محور اسطورهای "مایر ـ بکنباوئر ـ مولر" شد. با همین بازیکنان بود که باشگاه بایرن مونیخ به دستهی اول صعود کرد. پس از آن این باشگاه سیر صعودی بیوقفهی خود را در گسترهی ملی و بعدها در سطح اروپا آغاز کرد
واكنش های خارق العاده وی سبب گردید تا در فوتبال آلمان لقب *Katze von Anzing (گربه آنسنیگ) به وی داده شود. مایر از یک لحاظ شخصیتی خاص در تاریخ فوتبال محسوب می شود. او در تمام دوران بازی و مربی گری هیچ قرار دادی امضا نکرد.
بیست و ششم ژوئن 1965 بایرن مونیخ با برتری پرگل مقابل تنیس بوروسیا برلین صعود خود به بوندس لیگا 1 را مسجل کرد و آغازگر عصری جدید در فوتبال آلمان شد. بایرن مونیخ در آن سال در دور پلی آف باید طی دیدارهای رفت و برگشت به مصاف تیم های آلمانیا آخن، زاربروکن و بوروسیا برلین می رفت و تیم برتر در نهایت جواز حضور در فصل 1965/66 بوندس لیگا را کسب می کرد. مایر در هجده سال حضورش در بایرن مونیخ، در 473 بازی از دروازه این تیم محافطت کرد. او به تمام افتخارات ممکن با بایرن رسیده است. برخلاف اولیور کان و مانوئل نویر، سپ مایر در تمام طول دوران فوتبال حرفه ای اش عضو بایرن مونیخ بوده است. بسیار بعید است که بدون حضور سپ مایر می توانستیم بایرن مونیخ را در دهه 70 چنین باشگاه بزرگی ببینیم. دروازه بانی مطمئن و قابل اعتماد.
فرانس بکن باور هم تیمی سابقش در بایرن مونیخ و آلمان:
بدون سپ، ما هرگز موفق به قهرمانی در جام جهانی نمی شدیم. مایر عملکرد شگفت انگیزی در فینال داشت. وی حداقل دوجین شوت غیر قابل مهار را دفع کرد.
در 17ماه می 1974 تیم فوتبال بایرن مونیخ آلمان موفق شد پس از تساوی 1-1 در مسابقه نخست برابر اتلتیکو مادرید در فینال تکراری بازی ها و در استادیوم هیسل بلژیک با درخشش گرد مولر و در حضور بازیکنانی نظیر سپ مایر، اولی هوینس و فرانتس بکن باوئر با نتیجه 4-0 حریف اسپانیایی شکست دهد و برای نخستین بار بر بام فوتبال اروپا قرار بگیرد.
دروازه بان مطرح تیم ملی آلمان و بایرن مونیخ در دهه 60-70 در آخرین سال های دوران فوتبالش برای 2 سال کاپیتان بایرن مونیخ بود. او بین سال های 1973 تا 1976 سه بار پیاپی با پیراهن باواریایی ها در چمپیونزلیگ به قهرمانی رسید. در میان سال های 1966 و 1979، سپ مایر رکورد 473 بازی در بوندسلیگا را به نام خود ثبت کرد. مایر خیال داشت تا چهل سالگی درون دروازه بایستد و به رکورد 100 بازی برای تیم ملی دست یابد، اما در سال 1979 بر اثر یک حادثهی سنگین رانندگی که به آسیبدیدگی شدید او منجر گردید، به فعالیت خود به عنوان بازیکن حرفهای در میدانهای ورزشی پایان داد.
مایر هیچگاه تمایلی نسبت به ترک بایرن نشان نداد. او می گوید: “ما یک تیم قوی بودیم؛ شاید بهترین تیم تاریخ بایرن؛
چرا باید می خواستم که به تیم دیگری بروم؟ همچنین ما باواریایی ها ریشه ای محکم داریم. نمی تونید ما را دوباره جای دیگری بکارید.”
سپ مایر در چهار جام جهانی حضور داشت و در سه جام جهانی گلر اول آلمان بود. ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﮔﻠﺮ ﺟﺎﻡ ﺟﻬﺎﻧﯽ 1974و ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﮔﻠﺮ ﺟﺎﻡ ﻣﻠﺘﻬﺎﯼ 1972 شد و توانسته است مقام قهرمانی جام جهانی 1974 و جام ملتهای 1972 را کسب کند .
نخستین بازی خود را به عنوان دروازهبان این تیم در سال ۱۹۶۶ در دوبلین مقابل ایرلند انجام داد. در آن بازی آلمان با نتیجهی چهار بر صفر حریف خود را درهم کوبید. مایر در همان سال، در مسابقات جام جهانی انگلیس به عنوان دروازهبان ذخیره همراه تیم ملی فوتبال آلمان بود. آلمان در فینال آن جام در نتیجهی یک گل جنجالی از انگلیس، میزبان بازیها شکست خورد و دوم شد. مایر در بازیهای جام جهانی مکزیک در سال 1970دروازهبان شمارهی یک آلمان بود. آلمان در آن دوره از مسابقات در دیدار یک چهارم نهایی در مقابل انگلستان با نتیجهی سه بر دو پیروز شد، اما در بازی نیمهنهایی در مقابل تیم ملی فوتبال ایتالیا (در بازی قرن) با نتیجهی چهار بر سه شکست خورد و در پایان پس از برزیل و ایتالیا به مقام سوم بسنده کرد.
هلموت شون مربی تیم ملی فوتبال آلمان بیتوجه به نظر برخی منتقدان همچنان به سپ مایر اعتماد کرد و او نیز در سالهای بعد شایستگی کامل خود را نشان داد و منتقدان را خاموش ساخت. مایر (دوم از راست، در کنار بکنباوئر) در سال 1972 با تیم ملی فوتبال آلمان در بلژیک به مقام قهرمانی جام ملتهای اروپا رسید. سپ مایر دو سال بعد در مسابقات جام جهانی فوتبال در آلمان قهرمان جهان شد. مایر را در این دوره، یکی از بزرگترین و موفقترین دروازهبانان جهان لقب دادند. تصویر: بوسهی مشترک سپ مایر بر جام جهانی.
سپ مایر 95 بازی ملی در کارنامه دارد و تا سال 1979 دروازه بان مانشافت بود. مار با 475 دقیقه بسته نگه داشتن دروازه در جام های جهانی 1974 و 1978 یکی از رکورد داران این زمینه در جام جهانی به حساب می آید. ركورد بيشترين بازى در تيم ملى آلمان به عنوان دروازه بان را در اختيار دارد.
نام سپ مایر از طرف فدراسیون جهانی فوتبال (فیفا)، در ردهبندی بهترین دروازهبانان تاریخ فوتبال جهان، پس از لئویاشین دروازهبان افسانهای شوروی، گوردن بنکس گربهی چالاک انگلستان و دینو زوف دیوار استوار تیم ملی فوتبال ایتالیا، در جایگاه چهارم قرار گرفته است.
فوتبال آلمان با حضور سنگربانانی نظیر تونی تورك، تونی شوماخر، بدو ایلگنر، الیور كان، ینس لمان و مانوئل نویر و بسیاری دیگر همواره و در دهه های مختلف از سنگربانان بزرگی برخوردار بوده است، اما شاید از لحاظ تداوم موفقیت و ثبات در عملكرد نتوان هیچ یك از آنها را با سپ مایر مقایسه نمود. جوزف دیتر “سپ” مایر یکی از بهترین دروازه بانانی است که دنیای فوتبال به خود دیده است مایر در خصوص دروازه بانان گفته است:
دروازه بان ها آدم های درونگرایی هستند. شاید گاهی این چنین به نظر نرسد، اما آنها این گونه اند. بازیکنان می توانند باعث ایجاد اتفاقات مختلف در بازی شوند. اما یک دروازه بان محکوم به حفاظت از دروازه است و باید همان جا بایستد و فقط واکنش نشان دهد.
گربه آنزینگ 3 ﺑﺎﺭ 1975 ﻭ 1977 ﻭ 1978 مرد سال فوتبال آلمان شد. سپ مایر با 300 پیروزی در 536 بازی در بوندسلیگا جزو رکورد داران بیشترین پیروزی می باشد که آمار قابل توجه 55 درصد برد را دارد.
در مجموع سپ مایر در 473 دیدار بوندسلیگایی برای بایرن مونیخ به میدان رفته و از این حیث نیز ركوردی از خود در تاریخ باشگاه بر جای گذاشته است، كارل هاینتس رومنیگه رئیس باشگاه بایرن مونیخ در مورد اهمیت سپ مایر برای این باشگاه می گوید:
سپ برای بایرن مونیخ بسیار فوق العاده بوده و نمایش بی نظیری داشته است، من نیز شانس بسیار زیادی داشتم كه زمانی با وی هم بازی بوده ام
او تدریجا با جاگیریهای تیزبینانه، واکنشهای سریع، شیرجههای شگفتانگیز، پرشهای تماشایی و حرکات ناگهانی و غیرقابل پیشبینی، به دروازهبان شمارهی یک و بیچونوچرای آلمان تبدیل شد. از ویژگیهای مایر، تمرینات غیرعادی او بود. برای نمونه مرغی را در میدان وسیع فوتبال رها میساخت و سپس با شیرجههای تماشایی تلاش میکرد پرنده را به چنگ آورد!
سپ مایر در انتقاد از قصور بازیکنان خودی صریح بود. حتا زمانی که بکنباوئر، بازیکن استثنایی همباشگاهی او در دو بازی پیدرپی، اشتباها دو گل وارد دروازهی خودی کرد، مایر از مربی تیم خواسته بود که یکی از مدافعان تیم را مامور کنترل "قیصر بکنباوئر" کند تا او دوباره به تیم خودی گل نزند!
سال 1979 دوران حضور سپ مایر در فوتبال حرفه ای به دلیل مصدومیت در یك تصادف سنگین جاده ای به پایان رسید و سپ مایر زنده ماندن خود در این حادثه سنگین را مدیون تلاش های اولی هوینس رئیس سابق باشگاه بایرن مونیخ می داند و از او به عنوان ناجی زندگی خود یاد می برد.
سال 1994 اولی هوینس در تماسی تلفنی با سپ مایر از او می خواهد كه به عنوان مربی دروازه بانان بایرن مونیخ با این باشگاه وارد همكاری شود، چون هوینس در آن زمان الیور كان را از كارلسروهه خریداری نموده بود و مایل بود كه این استعداد بزرگ دورازه بانی فوتبال آلمان توسط سپ مایر پرورش یافته شود، سپ مایر درخواست اولی هوینس را پذیرفت و تا سال 2008 و زمان كناره گیری الیور كان از فوتبال، همكاری سپ مایر با باشگاه بایرن مونیخ ادامه داشت و وی به همراه كان زوج موفقی را در بایرن مونیخ تشكیل دادند.
در سال 1987 به درخواست فرانتس بكن باوئر سرمربی تیم ملی آلمان، سپ مایر به عنوان مربی دروازه بانان مانشافت نیز فعالیت خود را آغاز نمود و این همكاری تا آستانه جام جهانی 2006 ادامه پیدا نمود، در آن زمان یورگن كلینزمن سرمربی تیم ملی آلمان ترجیح داد تا به جای الیور كان از ینس لمان به عنوان سنگربان اصلی تیم استفاده نماید، تصمیمی كه با مخالفت سپ مایر مربی دروازه بانان تیم مواجه شد و در نهایت به قیمت كناره گیری وی از سمت خود در مانشافت منجر گردید.
سپ مایر علاوه بر كسب عناوین مختلف با بایرن مونیخ و تیم ملی آلمان ركوردی تاریخی نیز به نام خود به ثبت رسانده است كه بعید به نظر می رسد توسط بازیكنی دیگر شكسته شود، این سنگربان فراموش نشدنی فوتبال آلمان بین سال های 1966 تا 1979 در 442 دیدار متوالی از رقابت های بوندسلیگا برای بایرن مونیخ به میدان رفته و در این زمینه ركوردی تاریخی و دست نیافتنی را از خود بر جای گذاشته است.
سپ مایر که در تمام دوران حرفه ای خود در تیمی غیر از بایرن بازی نکرد. با 623 بازی برای بایرن مونیخ رکورد دار بازی برای بایرن است. چیزی که با گذشتن بیش از هفتاد سال هم تغییر نمی کند ، شوخ طبعی سپ مایر است. او درباره این موضوع می گوید: “من نگرش بسیار مثبتی نسبت به زندگی دارم. شادی و شوخ طبعی برای من بسیار مهم اند. من خیلی زود خودم را از خشم خالی می کنم.”
افتخارات تیمی سپ مایر با بایرن موینخ:
قهرمانی جام باشگاه های اروپا در فصل 1975-76
قهرمانی جام باشگاه های اروپا در فصل 1974-75
قهرمانی جام باشگاه های اروپا در فصل 1973-74
قهرمانی جام بین قاره ای در سال 1976
قهرمانی جام برندگان یوفا در فصل 1966-67
قهرمانی بوندسلیگا در فصل 1973-74
قهرمانی بوندسلیگا در فصل 1972-73
قهرمانی بوندسلیگا در فصل 1971-72
قهرمانی بوندسلیگا در فصل 1968-69
قهرمانی دی اف بی پوکال در فصل 1970-71
قهرمانی دی اف بی پوکال در فصل 1968-69
قهرمانی دی اف بی پوکال در فصل 1966-67
قهرمانی دی اف بی پوکال در فصل 1965-66
نایب قهرمانی بوندسلیگا در فصل 1970-71
نایب قهرمانی بوندسلیگا در فصل 1969-70
افتخارات انفرادی سپ مایر با بایرن موینخ:
بهترین دروازه بان قرن فوتبال آلمان
بهترین بازیکن سال فوتبال آلمان در سال 1978
بهترین بازیکن سال فوتبال آلمان در سال 1977
بهترین بازیکن سال فوتبال آلمان در سال 1975
حضور در تیم منتخب فصل بوندسلیگا از نگاه نشریه کیکر در فصل 1974-75
واکنش های فوق العاده سپ مایر
2-گرد مولر
(1964-1979)
پست: مهاجم
ملیت: آلمان
فوتبال آلمان بدون گرد مولر قطعا اکنون در جایگاه فعلی اش نبود . وی سهم بسزایی در رساندن فوتبال آلمان و باشگاه بایرن مونیخ به افتخارات بی شمار دهه هفتاد میلادی داشت . مولر بزرگ از بمب افکن ها چند خصصیه را به ارث برده بود، بی رحم بودن ، حمله به قصد ویرانی و نابود کردن حریف. اوتو لاتک یکی از مربیان صاحب نام آلمان درباره او می گوید:
فرصت هایی به وسیله گرد مولر به گل تبدیل می شد که شایسته نیست نام آنها را فرصت بدانیم.
هر گاه نامی از رکورد های گلزنی در میان باشد نام گرد مولر نیز بر سر زبان ها است ، مهاجمی که به واژه « گلزن » معنایی دوباره بخشید . گرد مولر گل های زیبا و استثنائی اش را در هر حالتی به ثمر میرساند: در هوا، ایستاده، نشسته یا خوابیده، گاه با سر، گاه با سینه، گاه با زانو! . فرانتس بکنبائر، قیصر فوتبال آلمان و یکی از بزرگترین بازیکنان تاریخ این ورزش گفته است:
«هر آنچه را که ما به دست آوردیم و هر افتخاری را که نصیب خود ساختیم، مدیون گرد مولر هستیم».
گرهارد مولر فوتبالیست نامدار آلمانی در سوم نوامبر 1945 در نوردلینگن شهر کوچکی در جنوب آلمان که بر روی گودالی به جا مانده از برخورد یک شهاب سنگ عظیم به زمین بنا شده است ، به دنیا آمد ؛ درست چند ماه پس از پایان جنگ جهانی دوم . دوران کودکی و نوجوانی را در همان شهر گذراند و بعدها به دلیل استعداد ذاتی و به پیشنهاد و اصرار دوستان تصمیم بر عضویت در یک باشگاه فوتبال گرفت . اولین باشگاه مولر ، باشگاه فوتبال شهرش، نوردلینگنِ 1861 بود . مولر از همان ابتدای دوران ورزشی خود عادت داشت چشم ها را خیره کند . در اولین بازی برای نوردلینگن در سال 1963 هتریک کرد و بعدها در همان سال در دیداری برابر هولدزکرشن که با برتری 31 بر 2 تیم نوردلینگن همراه بود ، مولر به تنهایی 26 گل به ثمر رساند !
یک سال بعد و در سال 1964 مولر که در 31 بازی برای باشگاهش 51 گل به ثمر رسانده بود مورد توجه باشگاه های بزرگ آلمان قرار گرفت و در نهایت از بین مونیخ 1860 که در بوندسلیگا حضور داشت و بایرن مونیخ که در دسته پایین تر بازی می کرد ، در تصمیمی فروتنانه بایرن مونیخ را برگزید و به این ترتیب دوران تاریخسازی مولر در بایرن مونیخ آغاز شد .
در اولین فصل حضور در بوندسلیگا ( فصل 66-1965 ) مولر در 33 بازی موفق به ثبت 15 گل شد و بایرن مونیخ نیز پس از مونیخ 1860 و بروسیا دورتموند در رتبه سوم قرار گرفت و در جام حذفی آلمان موسوم به دی اف بی پوکال نیز به قهرمانی رسید .
او 15 سال برای باشگاه بایرن مونیخ توپ زد. در این مدت به همراه این تیم یکبار قهرمان باشگاههای جهان، سه بار قهرمان باشگاههای اروپا، یکبار قهرمان جام حذفی باشگاههای اروپا، چهاربار قهرمان آلمان و چهاربار قهرمان جام حذفی آلمان شد. افزون بر آن، مولر در سالهای 1970 و 1972 لقب بهترین گلزن اروپا را از آن خود کرد. وی همچنین در سال 1970 از طرف کارشناسان فوتبال به عنوان بهترین بازیکن اروپا انتخاب شد. مولر دوبار نیز به عنوان بهترین بازیکن آلمان انتخاب شد. او در 427 بازی خود در لیگ برتر فوتبال آلمان (بوندسلیگا) مجموعا 365 گل به ثمر رسانید.
شروع به کار مولر در بایرن مونیخ اما به مانند دیگر ایام دوران ورزشی ش رویایی و درخشان نبود . سرمربی وقت بایرن ، چایکوفسکی به دلیل فیزیک نامناسب و وزن اضافی و شمایل غیر ورزشکارانه مولر اعتقادی به بازی دادن به این مهاجم تازه وارد نداشت و مولر مدتها از حضور در زمین مسابقه و انجام اولین بازی برای باواریایی ها محروم ماند تا اینکه چایکوفسکی به توصیه مدیر وقت بایرن مونیخ ، ویلهلم نویدکر بالاخره اجازهی بازی مولر را صادر کرد و ستارهی جوان آلمانی نیز در همان بازی نخست اولین گل خود را نیز برای بایرنی ها به ثمر رساند و چایکوفسکی را مجاب به استفاده از وی در دیدارهای آتی نمود . مولر در همان فصل نخست طی 26 بازی در لیگ 33 گل به ثمر رساند و بایرن نیز به لطف درخشش او ، فرانتس بکن باوئر و سپ مایر برای اولین بار به بوندسلیگا صعود کرد .
مولر در پایان فصل 67-1966 موفق به کسب اولین آقای گلی خود در بوندسلیگا شد، دستاوردی که تا پایان دوران حضورش در بایرن مونیخ و بوندسلیگا شش مرتبه دیگر نیز توسط او تجربه شد . مولر همچنین در پایان همان فصل دومین قهرمانی در دی اف بی پوکال را نیز تجربه کرد . مولر همانگونه که در بایرن مونیخ به پیشرفت خود ادامه می داد در قالب تیم ملی نیز خوش می درخشید .
پس از عدم راهیابی آلمان غربی به یورو 68 و شروع فصل 69-1968 گویی دوران جدیدی برای مولر فرصت طلب شروع شد . مولر در پایان آن فصل علاوه بر کسب آقای گلی به اولین قهرمانی خود در بوندسلیگا نائل شد و سومین قهرمانی در دی اف بی پوکال را نیز به دست آورد .
مولر در فصل 72-1971 بار دیگر جهان فوتبال را مقهور قدرتنمایی خویش کرد . بوندسلیگا را فتح کرد . با 40 گل زده علاوه بر کسب آقای گلی و دریافت کفش طلای اروپا رکورد بیشترین گل زده در یک فصل از بوندسلیگا را به نام خود ثبت کرد.
دوران اوج گیری بایرن مونیخِ گرد مولر و بکن باوئر در اروپا همزمان بود با عصر حکمرانی آژاکسِ یوهان کرایوف . آژاکس سه فصل متوالی قهرمان جام باشگاه های اروپا شده (آژاکس در مسیر قهرمانی سوم با پیروزی 5 بر 2 بایرن مونیخ را در مرحله حذفی از سر راه برداشته بود ) و در این بین یک سه گانه نیز بدست آورده بود اما جدایی یوهان کرایوف از آژاکس ، پس از آن سه قهرمانی متوالی مسیر قهرمانی باواریایی ها را هموارتر از همیشه کرد . بایرن مونیخ در فصل 74-1973 با حذف دینامو درسدن آلمان شرقی ، زسکا صوفیه بلغارستان و اوپستی دوژای مجارستان به فینال رقابتها رسید و پس از یک مساوی یک بر یک برابر اتلتیکو مادرید اسپانیا در دیدار تکراری با چهار گل و مقتدرانه به برتری رسید که مولر دو گل از چهار گل تیم ش را به ثمر رساند و بدین ترتیب مهم ترین جام باشگاهی اروپا نیز توسط بایرن مونیخ و گرد مولر صید شد .
مولر دو فصل بعد را نیز با فتح جام باشگاههای اروپا به پایان رساند و در نهایت در پایان فصل 79-1978 با پیراهن بایرن مونیخ وداع کرد و سه فصل را نیز در لیگ آمریکا گذراند و سرانجام در سال 1981 کفش هایش را آویخت و با دنیای توپ گرد و مستطیل سبز وداع کرد .
جایگیری های عالی مقابل دروازه حریفان و استفاده از کوچکترین موقعیت ها، تبدیل کردن مرده ترین توپ ها به گل ، او را بدل به یکی از بهترین مهاجمان تاریخ فوتبال کرد . مولر رسالت یک مهاجم واقعی یعنی گلزنی را به بهترین نحو انجام می داد . خود او می گفت :
من هرگز به فکر انجام سحر و جادو برای تماشاگران نبودم . فقط می خواستم گل بزنم .
گرد مولر افسانه ای در پایان دوران حرفه ای ش رکوردهای بسیاری از خود برجای گذاشت که برخی در طول زمان شکسته شد و برخی نیز تا کنون دست نیافتنی باقی مانده است . تنها سی و نه بازی کافی بود تا مولر خود را بعنوان رکورددار گلزنی تاریخ تیم ملی آلمان غربی مطرح کند. با ثبت یک پوکر در دیداری دوستانه مقابل شوروی و در آستانه یورو 1972، گرد مولر از رکورد 43 گل زده اووه زیلر پیشی گرفت و موفق به ثبت بیشترین گل زده برای ژرمن ها شد. رکوردی که در پایان حضور بمب افکن در تیم ملی به 68 گل زده در 62 بازی افزایش یافت.
رکوردی که البته شکسته شد، چهل سال پس از آخرین بازی گرد مولر برای تیم ملی، میروسلاو کلوزه با 70 بازی ملی بیشتر، از رکورد 68 گل گرد مولر عبور کرد و بعنوان «رکورددار بیشترین گل زده برای تیم ملی آلمان» دست یافت.
تا پیش از حضور گرد مولر در جام های جهانی، زوست فونتین نابغه فرانسوی با ثبت 13 گل زده در جام جهانی 1958 بعنوان رکورددار بیشترین گل زده در تاریخ جام های جهانی شناخته می شد. گرد مولر در دو دوره جام های جهانی 1970 و 1974 حضور یافت و در این دوره به ترتیب با به ثمر رساندن 10 و 4 گل و شکستن رکورد فونتین به رکورد بیشترین گل زده در تاریخ جام های جهانی دست یافت. گل پایانی گرد مولر در جام های جهانی که در فینال جام جهانی 1974 و در برابر تیم رویایی هلندِ رینوس میشل و یوهان کرایوف از راه رسید، از چند حیث حائز اهمیت است. مولر با این گل، در حقیقت قهرمان جام را معین کرد و گل وی آخرین گل جام بود. این گل همچنین آخرین گل ملی بمب افکن بود و مولر پس از جام جهانی 74 از بازی های ملی کناره گیری کرد. همچنین این گل هزارمین گل دوران حرفه ای مولر با احتساب گل های زده در بازی های رسمی و غیر رسمی به شمار می آمد. سی و دو سال بعد این رکورد توسط رونالدو نازاریو در جام جهانی 2006 شکسته شد و هشت سال بعد از آن به وسیله کلوزه و در جام جهانی 2014 به 16 گل ارتقا یافت.
در فصل 73-1972 گرد مولر موفق به ثبت 67 گل برای بایرن مونیخ در تمامی مسابقات شد. مولر این تعداد گل را در 49 بازی به ثمر رسانده بود که بدین معناست که وی در هر بازی بطور میانگین 1.367 گل به ثبت رسانیده است. مهاجم بایرن مونیخ 36 گل در بوندسلیگا، 7 گل در جام حذفی آلمان، 12 گل در جام باشگاههای اروپا و 12 گل نیز در دی اف بی لیگاپوکال (لیگ کاپ آلمان) وارد دروازه حریفان کرده بود.
این رکورد به مدت 39 فصل دست نخورده باقی مانده بود تا اینکه در فصل 12-2011 لیونل مسی با عبور از رکورد تاریخ گرد مولر و به ثمر رساندن 73 گل در 60 دیدار رسمی برای بارسلونا (و با نرخ گلزنی کمتر نسبت به گرد مولر) رکورد جدیدی را بنام خود به ثبت رسانید. اگر نابغه آرژانتینی نبود از مولر رکورد های بیشتری به یاردگا باقی می ماند، از بیست و هفتم سپتامبر 1969 تا سوم مارس 1970 بمب افکن موفق شد در 16 بازی متوالیِ بوندسلیگا برای بایرن مونیخ گلزنی کند. این بالاترین رکورد گلزنی در بازی های متوالی پنج لیگ معتبر اروپایی به شمار می آمد.
رکورد مولر به مدت بیش از 40 سال پابرجا ماند تا اینکه در فصل 13-2012 لیونل مسی موفق شد طی هفته های یازدهم الی سی و چهارم لالیگا در 21 بازی متوالی گلزنی کند و رکورد مولر را بشکند. همچنین مولر با 525 گل برای بایرن مونیخ رکورد دار گلزنی برای یک تیم در بین پنج لیگ برتر اروپا بود که در واپسین روزهای سال 2017 میلادی لئو مسی با به ثمر رساندن 526 مین گل خود برای بارسلونا رکورد تاریخی دیگری از مولر بزرگ را شکست و در این زمینه نیز رکورددار شد. قبل از اینکه مسی در سال 2012 رکورد حیرت انگیز 91 گل را در یک سال میلادی ثبت کند بیشترین گل زده در یک سال تقویمی در اختیار گرد مولر بود که در سال 1972 در یک سال 85 گل زد. مسی رکورد بیشترین گل زده در یک لیگ از پنج لیگ معتبر اروپایی هم که متعلق به گرد مولر بود را شکست. همچنین قبل از ورود به عصی مسینالدو، گرد مولر با چهار آقای گلی در جام باشگاه های اروپا رکورد دار بیشترین تعداد آقای گلی در این مسابقات بود، هم اکنون کریستیانو رونالدو با هفت و مسی با پنج آقای گلی از او سبقت گرفته اند.
گرد مولر در بازیهای رسمی با 735 گل زده در 793 بازی، پنجمین گلزن برتر تاریخ فوتبال محسوب شده و با احتساب مجموع بازیهای رسمی و غیر رسمی با 1461 گل در 1216 بازی، پس از جوزف بیکان افسانه ای دومین گلزن برتر تاریخ فوتبال به شمار می آید. آمار کلی گل زنی گرد مولر در تیم های مختلف را در جدول زیر مشاهده می کنید.
آمار گلزنی بمب افکن در تیم های مختلف
نام تیم |
تعداد سال های حضور |
تعداد بازی |
تعداد گل |
نرخ گلزنی |
نوردلینگن |
1 |
31 |
51 |
1.645 |
بایرن مونیخ |
15 |
605 |
564 |
0.932 |
فورت لادردیل استرایکز |
3 |
71 |
38 |
0.535 |
تیم ملی آلمان غربی |
8 |
62 |
68 |
1.096 |
البته بمب افکن هنوز رکورد های زیادی دارد که بکارتشان حفظ شده است. او بهترین گلزن تاریخ بایرن مونیخ است. اما هیچ کدام حتی اندکی به رکورد جاودانه گرد مولر نزدیک هم نشده اند. البته در شمارش دقیق گل های مولر برای بایرن مونیخ بین برخی از سایت های آماری اختلاف نظر وجود دارد، به عنوان مثال سایت مشهور GOAL و برخی از سایت های مشابه، تعداد گل های مولر برای بایرن مونیخ را 564 گل ذکر کرده اند و در مقابل وبسایت معتبر RSSSF بعنوان منبع اصلی لیست رکوردداران بیشترین گل رسمی در تاریخ فوتبال، تعداد گل های گرد مولر برای بایرن مونیخ را 573 گل قید کرده است. در بزرگی آمار گل های زده بمب افکن برای هالیوودی ها همین بس که نفر دوم لیست رکورددار بیشترین گل زده برای بایرن مونیخ (کارل هاینز رومنیگه) تنها 218 گل به ثمر رسانده است.
بمب افکن بهترین گلزن تاریخ بوندسلیگا نیز محسوب می شود. مولر در مجموع 427 مرتبه در رقابتهای بوندسلیگا به میدان رفته است و در این بین 365 مرتبه نیز دروازه حریفان را گشوده است. اختلاف معناداری بین تعداد گل های زده گرد مولر با دیگر مهاجمان تاریخ این لیگ وجود دارد. در بوندسلیگا تمامی آمار گلزنی به بمب افکن ختم می شود. رکورد بیشترین گل زده در یک فصل از این رقابتها نیز از این قاعده مستثنا نیست. گرد مولر در فصل 72-1971 موفق شد 40 مرتبه توپ را از خط دروازه حریفان عبور دهد و مقتدرانه ترین آقای گلی تاریخ بوندسلیگا را به نام خود ثبت کند. جالب اینجاست که دومین و سومین آمار برتر در این زمینه نیز به ماشین گلزنی افسانه ای ژرمن ها تعلق دارد.
گرد مولر در مجموع هفت مرتبه به عنوان آقای گل فصل بوندسلیگا معرفی شده است که بیش از هر بازیکن دیگری است. نکته حائز اهمیت اینجاست که هیچ بازیکن دیگری تا کنون بیش از سه مرتبه آقای گل بوندسلیگا نشده است. داستان به همین جا ختم نمی شود. در حقیقت در تاریخ پنج لیگ معتبر اروپایی هیچ بازیکنی هفت مرتبه موفق به کسب عنوان آقای گلی لیگ نشده است، بجز بمب افکن بزرگ آلمان، جیمی گریوز و تلمو زارا با شش عنوان آقای گلی و استیو بلومر، گونار نوردال، آلفردو دی استفانو، کوئینی، هوگو سانچز و لیونل مسی نیز با پنج عنوان آقای گلی در جایگاههای بعدی قرار دارند.
فقط یک بازیکن موفق به دریافت هر دو جایزه کفش طلای فوتبال اروپا و کفش طلای جام جهانی در یک سال تقویمی میلادی شده است و او کسی نیست جز گرهارد مولر بزرگ. بمب افکن ابتدا در فصل 70-1969 با به ثمر رساندن 38 گل در بوندسلیگا و سب عنوان آقای گلی در این لیگ، به فتح کفش طلای اروپا نائل آمد و در ادامه با ثبت 10 گل در جام جهانی 1970 مکزیک، کفش طلای جام جهانی را نیز به ویترین افتخارات خود افزود. گرد مولر تنها کسی است که موفق به کسب عنوان آقای گلی در جام باشگاههای اروپا، جام ملتهای اروپا (یورو) و جام جهانی شده است. فوتبالیست های زیادی در فینال های لیگ قهرمانان اروپا، جام جهانی و یا یورو و جام ملتهای قاره های مختلف گلزنی کرده اند اما فقط یک بازیکن طعم گلزنی در فینال هر سه جام معتبر دنیای فوتبال را چشیده است و او مطابق انتظار کسی نیست جز بمب افکن بزرگ فوتبال آلمان.
افسانه ای به نام گرد مولر
همچنین تنها یک نفر در تاریخ فوتبال وجود دارد که فاتح بزرگترین افتخار باشگاهی (جام باشگاههای اروپا)، بزرگترین دستاورد ملی (جام جهانی و جام ملتهای قاره) و بزرگترین جوایز انفرادی (توپ طلا و کفش طلا) شده است و او کسی نیست جز نابغه محوطه جریمه، بمب افکن یک ملت، مردی با رکوردهای شگفت انگیز؛ گرد مولر بزرگ. در واقع گرد مولر صاحب کامل ترین کلکسیون افتخارات فردی و ملی و باشگاهی است.
مولربرای نخستین بار در بیست و یک سالگی پیراهن تیم ملی فوتبال آلمان را به تن کرد و هشت سال در خدمت این تیم بود. گرد مولر برای نخستین بار توسط هلموت شون به تیم ملی دعوت شد. مولر در این هشت سال مجموعا 62 بازی برای تیم ملی فوتبال آلمان انجام داد و 68 گل به ثمر رسانید. یعنی بطور میانگین بیش از یک گل در هر بازی. . اولین بازی ملی گرد مولر در سال 1966 و پس از جام جهانی انگلستان، در دیداری دوستانه برابر ترکیه از راه رسید. دیداری که مولر در آن گلی به ثمر نرساند اما در بازی دوم با پوکری به یاد ماندنی برابر آلبانی در دور انتخابی یورو 68 مولر خود را بعنوان یک نابغه گلزنی به جهانیان معرفی کرد.
در سال 1967 و در مسابقات مقدماتی یورو 1968 مولر در دیدار با آلبانی خوش درخشید و گلزنی برای تیم ملی را آغاز کرد . مولر در پیروزی 6 بر صفر آلمان غربی برابر آلبانی گل های اول ، دوم ، سوم و ششم تیم ش را به ثمر رساند تا ژرمن ها دیگر نگران جانشینی برای اووه زیلر افسانه ای نباشند .
گذر ایام و گردش روزگار گرد مولر را به سال 1970 رسانده بود سالی که برای مولر لحظات شیرین و افتخارات متعددی را به همراه داشت . مولر در این سال علاوه بر کسب سومین آقای گلی در بوندسلیگا برای اولین بار فاتح کفش طلا شد و با آمادگی کامل راهی جام جهانی 1970 مکزیک شد . ژرمن ها در مرحله گروهی با پرو ، بلغارستان و مراکش هم گروه بودند و با سه پیروزی پیاپی به عنوان صدر نشین راهی مرحله حذفی شدند . مولر ابتدا در دیدار با مراکش گل پیروزی بخش آلمان غربی را به ثمر رساند و سپس با دو هتریک متوالی برابر بلغارستان و پرو جهانیان را به تحسین خود واداشت . و سپس در دیدار انتقام گونه برابر انگلیس در مرحله یک چهارم نهایی در وقت های اضافی موفق به زدن گل پیروزی بخش مانشافت شد .
مولر در دیدار نیمه نهایی برابر ایتالیا نیز که به دیدار قرن مشهور شد نیز دو گل از سه گل تیمش را به ثمر رساند اما با این حال مغلوب گل دقیقهی 111 جیانی ریورا شد و از رسیدن به فینال بازماند . آلمان غربی با پیروزی برابر اروگوئه و رسیدن به مقام سوم جام جهانی به کار خود در این تورنمنت پایان داد و مولر نیز با ثبت 10 گل زده عنوان آقای گلی این رقابت ها را به خود اختصاص داد و به تنها فوتبالیست تاریخ بدل شد که در یک سال میلادی موفق به کسب کفش طلا و کفش طلای جام جهانی شده است . مولر در پایان همین سال به تنها توپ طلای دوران ورزشی اش نائل آمد و به اولین فوتبالیست تاریخ بدل شد که در یک سال میلادی موفق به فتح توپ طلا و کفش طلا می شود .
در سال 1972 گرد مولر علاوه بر آقای گلی در رقابت های یورو 1972 موفق به فتح اولین جام رسمی بهمراه تیم ملی کشورش شد و یورو 72 را به خانه آورد . مولر در پایان همان سال به رکورد اعجاب انگیز 85 گل در یک سال تقویمی میلادی رسید و رکورد 15 ساله جیمی جونز اسکاتلندی که در سال 1957 ، هشتاد گل به ثمر رسانده بود را شکست .
با پایان جام باشگاههای اروپای آن سال ، مهم ترین جام دوران ورزشی گرد مولر از راه رسید ؛ جام جهانی 1974 که در خانه یعنی آلمان غربی برگزار می شد . آلمان غربی در مرحله گروهی با آلمان شرقی ، شیلی و استرالیا همگروه بود و با دو پیروزی مقابل شیلی و استرالیا و یک شکست مقابل همسایه شرقی به عنوان تیم دوم راهی مرحله دوم گروهی شد . آلمان غربی در این مرحله با لهستان ، سوئد و یوگسلاوی هم گروه بود که با سه برد ارزشمند به عنوان سر گروه راهی دیدار فینال شد . مولر در این دو مرحله یک گل به استرالیا ، یک گل به یوگسلاوی و یک گل به لهستان زده بود . دیدار فینال فرا رسید و در حالی که همگان از دوئل جذاب و تاریخی یوهان کرایوف افسانه ای و فرانتس بکن باوئر اسطوره ای یاد می کردند این گرد مولر ، بمب افکن ژرمن ها بود که تفاوت دو تیم را رقم زد و در دقایق پایانی نیمه نخست گل پیروزی بخش آلمان غربی را به ثمر رساند تا کشورش را به دومین قهرمانی جام جهانی برساند . با این قهرمانی ، مولر به تنها فوتبالیست تاریخ بدل شد که موفق به فتح توپ طلا ، کفش طلا ، چمپیونزلیگ (جام باشگاههای اروپای سابق ) ، جام ملتهای اروپا ( یورو ) و جام جهانی شده است . این پایان راه بمب افکن در تیم ملی بود و مولر در 29 سالگی از دنیای بازیهای ملی خداحافظی کرد .
افتخارات تیمی گرد مولر با بایرن مونیخ:
قهرمانی جام باشگاه های اروپا در فصل 1975-76
قهرمانی جام باشگاه های اروپا در فصل 1974-75
قهرمانی جام باشگاه های اروپا در فصل 1973-74
قهرمانی جام برندگان یوفا در فصل 1966-67
قهرمانی جام بین قاره ای در سال 1976
قهرمانی بوندسلیگا در فصل 1973-74
قهرمانی بوندسلیگا در فصل 1972-73
قهرمانی بوندسلیگا در فصل 1971-72
قهرمانی بوندسلیگا در فصل 1968-69
قهرمانی دی اف بی پوکال در فصل 1970-71
قهرمانی دی اف بی پوکال در فصل 1968-69
قهرمانی دی اف بی پوکال در فصل 1967-68
قهرمانی دی اف بی پوکال در فصل 1965-66
قهرمانی رجیون لیگا در فصل 1964-65
نایب قهرمانی بوندسلیگا در فصل 1969-70
افتخارات انفرادی گرد مولر با بایرن مونیخ:
برنده توپ طلای 1970
کفش طلای اروپا در سال 1972
کفش طلای اروپا در سال 1970
بهترین بازیکن سال فوتبال آلمان در سال 1969
بهترین بازیکن سال فوتبال آلمان در سال 1967
آقای گل جام باشگاه های اروپا در فصل 1976-77
آقای گل جام باشگاه های اروپا در فصل 1974-75
آقای گل جام باشگاه های اروپا در فصل 1973-74
آقای گل جام باشگاه های اروپا در فصل 1972-73
آقای گل بوندسلیگا در فصل 1977-78
آقای گل بوندسلیگا در فصل 1973-74
آقای گل بوندسلیگا در فصل 1972-73
آقای گل بوندسلیگا در فصل 1971-72
آقای گل بوندسلیگا در فصل 1969-70
آقای گل بوندسلیگا در فصل 1968-69
آقای گل بوندسلیگا در فصل 1966-67
حضور در تیم منتخب فصل بوندسلیگا از نگاه نشریه کیکر در فصل 1972-73
حضور در تیم منتخب فصل بوندسلیگا از نگاه نشریه کیکر در فصل 1971-72
حضور در تیم منتخب فصل بوندسلیگا از نگاه نشریه کیکر در فصل 1970-71
حضور در تیم منتخب فصل بوندسلیگا از نگاه نشریه کیکر در فصل 1968-69
انتخاب به عنوان بهترین بازیکن 40 سال ابتداییِ بوندسلیگا در سال 2003
گلچینی از گل های گرد مولر
1-فرانتس بکن باوئر
(1964-1977 به عنوان بازیکن و فصل 1993-94 و سال 1996 به عنوان سرمربی)
پست: مدافع
ملیت: آلمان
قیصر فوتبال آلمان با بایرن مونیخ افتخارات بی شماری را کسب کرد و در 439 دیداری که در طول 13 سال برای باواریایی ها به میدان رفت 64 گل به ثمر رساند تا آماری فوق العاده را از یک مدافع میانی بر جای گذاشته باشد. با این مقدمه به معرفی اسطوره بی بدیل مانشافت و بایرن خواهیم پرداخت. هنگامی که نام فوتبال آلمان به زبان می آید، ناخودآگاه فکرمان به سمت فرانتس بکن باوئر می رود. او هنوز هم به عنوان بهترین بازیکن تاریخ آلمان و یکی از بهترین فوتبالیست های تاریخ جهان شناخته می شود.
امپراتور فوتبال آلمان ئر در 11 سپتامبر 1945 یعنی همان سالی که هیتلر رهبر سابق آلمان خودکشی کرد و جنگ جهانی دوم پایان یافت، در مونیخ به دنیا آمد ، پدر او در شرکت پُست کار می کرد و بعد از جنگ جهانی دوم، به علت شرایط اقتصادی و روحیه کشور پسرش را به دنبال کردن فوتبال حرفه ای تشویق کرد. قیصری که هیچ یک از اساطیر جاودانه روم و آلمان تا کنون به خود ندیده است. نه سزارها و نه قیصر ها هیچکدام قابل قیاس با افتخاری که بکن باوئر بزرگ برای ژرمن ها به دست آورده، نیستند. مرد تکرار ناشدنی لحظات زیبا و ناب فوتبال است که اسطوره ای جاودانه را برای تمامی فوتبالدوستان جهان در عصر ها و سال های مختلف در خود جای داده است. پادشاهی بر تخت سلطنت تاریخ فوتبال به اندازه زیبایی لباس سفید آلمان بر تن قیصری نشسته است که به معنای کامل یک برنده نام گرفته است. باید گفت عناوین فوتبال بکن باوئر را به خود اختصاص داده اند نه دست یابی قیصر به تک تک افتخارات تاریخ فوتبال.
کسی که قدرت داشته باشد برنده نیست آن کسی که برنده اعلام می شود قدرتمند واقعی است. فرانتس بکن باوئر یک قدرتمند همیشه برنده بود. قیصر فوتبال آلمان مردی بالاتر از تمامی عناوین و قهرمانی ها، اسطوره ای تکرار ناپذیر از آن چه که به موفقیت در تاریخ فوتبال خلاصه می شود. بازیکنی 20 ساله که راه و رسم رهبری را در همان سال های ابتدایی جوانی به بهترین نحو ممکن اجرا می کرد.
ممکن است شما عاشق بکن باوئر باشید و یا از وی متنفر باشید ولی در هر حال برای آنچه وی در فوتبال انجام داد باید احترام زیادی قائل باشید بخصوص آنچه برای فوتبال آلمان انجام داده است.
مدافعی با قدرت بازیسازی و خلق موقعیت و کراس بالا و سرزنی مناسب. توپ ربایی عالی، دقت دید بالا، پرش های مناسب، یارگیری و دقت تکل بالا بخشی از ویژگی های مثبت پرشمار بکن باوئر بودند. فوتبالیستی تکرار نشدنی که فوتبال با تمامی عظمتش به لحظه لحظه حضور او در زمین فوتبال چه در قامت بازیکن و چه در لباس مربیگری مدیون است. خاص بودن در خون قیصر فوتبال آلمان موج می زند. او در کنار فرانکو بارزی تنها بازیکنانی هستند که هر سه رنگ مدال جام جهانی را به گرن آویخته اند در سال 1966 در حالی که هنوز در روز ای 20 سالگی خود قرار داشت توانست ابداع کننده سبکی باشد که شماره 4 تاریخی آلمان ها را جاودانه سازد. او در همان سن بیست سالگی و در اوج دوران جوانی به تیم ملی آلمان دعوت شد و به مدت یازده سال یکی از ستون های اصلی این کشور به شمار می رفت.
بکن باوئر در جام جهانی 1966 با لباس سفید آلمان ها با باخت مقابل انگلیس به مقام نایب قهرمانی رسید تا تولد بزرگترین مدافع تاریخ در چشمان آلمان های مغرور درخششی به سان یک خورشید را داشته باشد. بکن باوئر در جام جهانی 1966 بعنوان بهترین بازیکن جوان جام انتخاب شد. وی در این مسابقات در اولین بازی مقابل سوییس 2گل زد. در جام جهانی 1970 با دراماتیک ترین صحنه در بزرگترین نمایش فوتبالی تاریخ را به نام خود ثبت کرد اما از راهیابی به فینال با کتفی شکسته که با چسب بسته شده بود بازماند.
اما در جام جهانی 1974 سرانجام به آن چیزی که می خواست رسید و توانست در مقابل هلند رویایی کرایف به فوق ستاره فینال بدل شود و جام جهانی را با دستان خود در خاک آلمان بالای سر ببرد. با بایرن توانست سه گانه ای را فتح کند که بعد از سال ها رئال مادرید به آن رسید، در سال های 1974-1975 و 1976 به عنوان قهرمانی جام باشگاه های اروپا دست یافت.
اما این قیصر دوست داشتنی به این افتخارات راضی نبود و در لباس مربیگری حماسه ای را خلق کرد که تا به امروز بدون همتا باقی مانده است. بکن باوئر در سال 1984 سمت سرمربیگری مانشافت را بر عهده گرفت و دو سال بعد فینال جام جهانی را برگزار کرد که به شکست آن ها مقابل آرژانتین انجامید. اما قیصر شکست را پذیرا نبود و 4 سال بعد در جام جهانی 1990 به جاودانه ترین شخص جام جهانی بدل گردید و توانست هم به عنوان مربی و هم بازیکن این جام را فتح کند. در سال 1980 بزرگی را با خود به هامبورگ برد و توانست در طی دوسال این تیم را قهرمان اروپا و آلمان نماید اما به واقع قیصر بالاتر از هر عنوان و مقام فوتبالی است.
فرانتس آنتون بکن باور نام کامل اوست. بکن باوئر از 9 سالگی در تیم دسته نوجوانان اس سی مونیح بازی کرد و چهار سال بعد به باشگاه بایرن مونیخ که در آن زمان دومین باشگاه بزرگ شهر مونیخ بود پیوست. وی اولین بازی خود در بایرن مونیخ را در 6 ژوئن 1964 انجام داد. او اولین بازی ملی خود را در 26سپتامبر 1965یعنی 1سال پس از رفتن به تیم بایرن مونیخ انجام داد. او یکی از جوانترین بازیکنان تاریخ بایرن مونیخ بود که در 13 سالگی به این تیم پیوست و تا سالهای پایانی بازی خود به پیراهن این تیم وفادار ماند. بکنباوئر به بایرن کمک کرد تا درسال 1965 به لیگ دسته اول آلمان صعود کند و با این تیم به چهار عنوان قهرمانی در سال های بعد دست یافت.
فوتبال حرفه ای او با بازی در موقعیت گوش چپ خط دفاع آغاز شد، اما در اوایل فوتبال در باشگاه بایرن مونیخ با بازی در مرکز خط دفاعی شیوه بازی بایرن و تیم ملی المان را متحول کرد. بعد از طی کردن چند فصل بازی در تیم جوانان، بکن باور در سال 1964 فوتبال خود را در تیم بزرگسالان بایرن مونیخ ادامه داد، در سال 1964، قیصر اولین بازی اش را در بوندس لیگا در سن 18 سالگی با پیراهن بایرن مونیخ انجام داد و دو سال بعد اولین جامش را در آلمان کسب کرد.
از فصل 70-71 قیصر فوتبال آلمان بازوبند کاپیتانی بایرن را بر بازو می بست. کاپیتانی بایرن مونیخ بکن باور برای فوتبال مونیخ بسیار خوش یمن بود، عصر طلایی بایرن از سال 1972 آغاز شد، دوره ای که آن ها سه مقام قهرمانی بوندسلیگا و قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا را از آن خود کردند.
بکن باوئر 5 بار مرد سال فوتبال آلمان، 2 بار مرد سال فوتبال اروپا شد. تا پیش از ظهور عصر مسی – رونالدو، تنها یک فوتبالیست توانسته بود 10 مرتبه در بین 5 نفر برتر فهرست توپ طلا حضور پیدا کند و او کسی نبود جز قیصر فوتبال آلمان؛ فرانتس بکن باوئر. کاپیتان افسانه ای تیم ملی آلمان و باشگاه بایرن مونیخ توانسته بود در سال 1972 به اولین توپ طلای دوران بازیگری خود دست یابد اما سه دوره حضور متوالی وی در فهرست برترین های توپ طلا به بازه سالهای 1974 تا 1976 برمیگردد. در سال 1974 بکن باوئر به همراه بایرن مونیخ قهرمان جام باشگاههای اروپا شد و سپس با تیم ملی آلمان، جام جهانی را فتح کرد و در هر دو تورنمنت نقشی پررنگ داشت اما عملکرد یوهان کرایوف در جام جهانی 1974، آنچنان شگفت انگیز بود که توپ طلا را از دستان قیصر فوتبال آلمان خارج کرد.
در دومین سال هم جایزه به اولگ بلوخین رسید. سومین سال حضور پیاپی بکن باوئر به دلیل درخشش در بایرن مونیخ و تیم ملی و نیز کسب سومین قهرمانی متوالی در جام باشگاههای اروپا با فتح دومین توپ طلای دوران ورزشی قیصر به پایان رسید. فرانتس بکن باوئر تنها مدافع تاریخ فوتبال است که دو مرتبه فاتح توپ طلا شده است.
دو تیم ایتالیا و آلمان در مرحله نیمه نهایی جام جهانی 1970 مکزیک به مصاف هم رفتند. این بازی در ورزشگاه آزتکا مکزیک برگزار شد و تنها بازی در تاریخ جام جهانی بود که 5 گل در وقت های اضافه زده شد. جدا از زیبایی و پرگل بودن، اتفاقی تاریخی در این دیدار رقم خورد؛ در جریان بازی که برخی از آن به عنوان زیباترین بازى تاریخ جام جهانى یاد می کنند، فرانتس بکن باوئر دچار در رفتگى کتف شد ولی در حالی که طبق اعلام پزشکان باید از زمین بیرون می رفت پس از چند دقیقه مداواى اورژانسى دوباره به زمین بازگشت.آلمان تعویض هایش را انجام داده بود و باید با یک بازیکن کمتر بازی را ادامه می داد اما بکن باوئر کتف مصدوم خود را بست و به بازی برگشت."قیصر" نتوانست باعث پیروزى تیمش شود اما به خاطر نکته سنجى یک روزنامه ورزشى آلمان در تاریخ ماندگار شد. عکاس روزنامه فوق صحنه اى را شکار کرد که نشان مى داد بکن باوئر با یک دست کتف باندپیچى خود را گرفته و با پاهایش مشغول دریبل زنى است!
دیدار دو تیم در 90 دقیقه 1-1 مساوی به پایان رسیده بود. ایتالیا در دقیقه هشتم با گل "روبرتو بونینسنیا" از حریف پیش افتاد و بعد از گل به دفاع جانانه پرداخت. آلمانها به حملات خود افزودند و حتی فرانس بکن بائر معروف به "قیصر فوتبال" با کتف آسیب دیده به بازی ادامه داد تا در نهایت در آخرین دقایق بازی "کارل هاینز اشنلینگر" در دقیقه 90 دروازه "آلبرتو زی" را که تا پیش از این دیدار تنها یک گل خورده بود باز کرد تا دو تیم به وقتهای اضافه بروند. بازی در وقتهای اضافه آغاز شد و در دقیقه 94 گردمولر 8 گله آلمان را پیش انداخت ولی در دقیقه 98 "تارکیزیو بورن ئی" بازی را برابر کرد و دوباره در دقیقه 104 "لوئیجی ریوا" ایتالیا را پیش انداخت اما این داستان در اینجا پایانی نداشت و در دقیقه 110 دوباره "گرد مولر" ملقب به بمب افکن ژرمنها بازی را برابر کرد و تعداد گلهایش دورقمی شد و در حالی که هنوز گوینده تلویزیون آلمان داشت نام او را صدا می زد، "جیانی ریورا" که بیشتر نیمکت نشین بود و در این دیدار هم از ابتدای نیمه دوم به بازی آمده بود در دقیقه 111 گل برتری ایتالیا را به ثمر رساند تا لاجوردی پوشان به یک پیروزی تاریخی و شگفت انگیز برسند.
پلاک یادبود این بازی در روبروی ورزشگاه "آزتکا" نصب شده و بر روی آن نوشته شده است: ورزشگاه آزتکا از تیمهای ملی آلمان و ایتالیا برای بازی قرن که در جام جهانی 1970 درخشیدند تجلیل میکند
کلیپی از بکن باوئر، ساخته شده توسط فیفا
بکنباور 103 بار پیراهن المان غربی را به تن کرد و 14 گل به ثمر رساند. در سال 1974، فوتبال آلمان با تلاش های بازیکنانی نظیر بکن باور، با شکست هلند در فینال دومین جام جهانی را در مونیخ بالای سر برد. او به این استراتژی معتقد بود که در مقابل هلند باید به طور ویژه از یوهان کرایف مواظبت کرد و اجازه موقعیت سازی به کرایف نداد. سال 1974 نقطه عطفی در تاریخ جام جهانی بود. جام ژول ریمه برای همیشه به برزیل رسید و فیفا جام جدیدی را طراحی کرد که قرار است 17 دوره مورد استفاده قرار بگیرد. در این دوره فرمت مسابقات هم تغییر کرد و دیگر مرحله حذفی وجود نداشت. تیمها در چهار گروه چهار تیمی مشابه قبل با یکدیگر دیدار می کردند. دو تیم برتر هر گروه که جمعا هشت تیم می شدند، در دو گروه چهار تیمی جا می گرفتند و باز هم دوره ای با هم بازی می کردند. تیمهای اول فینالیست می شدند و تیمهای دوم دیدار رده بندی را برگزار می نمودند.
آلمان غربی به عنوان یکی از تیمهای مهم در ادوار قبل، قهرمان جام ملتهای اروپا در 1972 و تیمی که شش تن از بازیکنان تیم اصلی آن توانسته بودند در رقابتهای جام باشگاههای اروپا با بایرن مونیخ قهرمان شوند و به عنوان میزبان رقابتها، بخت اول کسب عنوان قهرمانی به شمار می رفت. در مقابل تیم هلند که شالوده اش را آژاکسی که در بین سال های 1971 تا 1973 قهرمان اروپا شده بود تشکیل می داد با حذف برزیل و آرژانتین شایستگی هایش را نشان داد.
ژرمن ها توانستند بر یوگسلاوی، سوئد و لهستان غلبه کنند و به فینال بروند. البته آلمان همچون هلند بی دردسر صعود نکردند. آنها در مصاف با سوئد با دروازه بان فوق العاده شان، رونی هلشتروم، کار فوق العاده مشکلی داشتند. در دیدار با لهستان نیز بازی تا دقایق پایانی مساوی دنبال می شد و هر لحظه شانس صعود لهستان به فینال وجود داشت تا در دقیقه 76 گرد مولر خیال همه را راحت کرد.
در فینال هم آلمان غربی ابتدا اسیر پاسکاریهای منظم و متوالی هلند شد تا در همان دقیقه اول اولی همینس، کرویف را سرنگون کند و داور نقطه پنالتی را نشان دهد. در ادامه این آلمان بود که صاحب ضربه پنالتی شد و پل برایتنر بازی را به تساوی کشاند. اما این پایان کار نبود و در اواخر نیمه نخست گرد مولر از یک موقعیت تقریبا مرده یک گل خلق کرد و آلمان پیش افتاد. تلاش دو تیم در نیمه دوم به نتیجه نرسید و این آلمان بود که سر انجام پس از دو دوره که در گام های نهایی دچار مشکل می شد، توانست جام جهانی را برای اولین بار جام جدید را بالای سر به ببرد.
او در سال1977از تیم بایرن مونیخ به تیم کاسموس نیویورک انتقال داده شد و 4 فصل برای این تیم بازی کرد. در آن سال به همراه دوست همیشگی اش پله، به فوتبال امریکا و باشگاه کاسموس رفت و آنجا نیز موفق شد چندین بار به قهرمانی امریکا برسد. او در سال 1982دوباره به بوندس لیگا بازگشت ولی این بار به تیم هامبورگ رفت و مجموعا در بوندس لیگا توانست 44 گل بزند که برای یک دفاع پوششی رکورد خوبی است و در نهایت در سال 1984از بازیکنی فوتبال کناره گیری کرد. او با این که در پست مدافع بازی می کرد اما 3 گل برای تیم ملی جوانان آلمان غربی، 14 گل برای تیم ملی آلمان و مجموعا 81 گل باشگاهی در پرونده اش به چشم می خورد. بکن باوئر همراه با تیم ملی آلمان مدال طلا، نقره و برنز جام جهانی را هر کدام یک بار و مدال طلا و نقره یورو را نیز هر کدام یک بار کسب کرد. در رده باشگاهی همراه با بایرن مونیخ، 3 بار قهرمان جام باشگاه های اروپا، یک بار قهرمان جام در جام اروپا، 4 بار قهرمان جام حذفی آلمان و 4 بار قهرمان آلمان شد.
دوران مربیگری قیصر نیز مانند دوران بازیگری اش، فوق العاده بود. در سال 1984، او به عنوان سرمربی تیم فوتبال المان غربی برگزیده شد و دو سال بعد تیم را به فینال جام جهانی رساند، اما در خاک مکزیک بازی را واگذار کرد و به مقام نایب قهرمانی رسید. اما چهار سال بعد، با سرمربی گری تیم فوتبال المان تازه متحد شده با نتیجه 1-0 آرژانتین را در فینال جام جهانی شکست داد تا خاطره تلخ فینال مکزیک به فراموشی سپرده شود. بکن باور این افتخار را داشته که هم به عنوان بازیکن و هم به عنوان مربی جام جهانی فوتبال را بالای سر ببرد. همچنین مربی گری باشگاه فرانسوی مارسی نیز در کارنامه کاری او دیده می شود.
او پس از قهرمانی در جام جهانی با آلمان به مربیگری تیم بایرن مونیخ پرداخت و توانست این تیم را 1 بار قهرمان بوندس لیگا در سال1994 و1 بار هم نایب قهرمان باشگاههای آلمان در سال1996 بکند. پس از سال 1996 او از مربیگری هم کناره گیری کرد و در سال1998به عنوان رییس باشگاه بایرن مونیخ انتخاب شد.
بکن باوئر تدارک دهنده و همچنین تهیه کننده اساس بازیهای جام جهانی فوتبال 2006 به شمار میآید. وی موسسه خیریهای نیز به نام او و از طرف خودش، به منظور کمک به معلولین و سایر محتاجان تاسیس شده است. او همچنین دارای 3 اداره خیریه دیگر در نقاط محروم جهان از جمله در آفرقیای جنوبی است. او همچنین از طرفداران آلپاجینو و رابرت دنیرو است و از طرفداران فیلمهای این اساطیر سینماست. قیصر جزو اصلی ترین و مهمترین دلایل آلمان برای میزبانی جام جهانی فوتبال در سال 2006 بوده است . او در اقدامی عجیب و عالی قبل از برگزاری به تمام کشور های حاضر در جام جهانی سفر کرد.
افتخارات تیمی فرانتس بکن باوئر با بایرن مونیخ (به عنوان بازیکن):
قهرمانی جام باشگاه های اروپا در فصل 1975-76
قهرمانی جام باشگاه های اروپا در فصل 1974-75
قهرمانی جام باشگاه های اروپا در فصل 1973-74
قهرمانی جام برندگان یوفا در فصل 1966-67
قهرمانی جام بین قاره ای در سال 1976
قهرمانی بوندسلیگا در فصل 1973-74
قهرمانی بوندسلیگا در فصل 1972-73
قهرمانی بوندسلیگا در فصل 1971-72
قهرمانی بوندسلیگا در فصل 1968-69
قهرمانی دی اف بی پوکال در فصل 1970-71
قهرمانی دی اف بی پوکال در فصل 1968-69
قهرمانی دی اف بی پوکال در فصل 1967-68
قهرمانی دی اف بی پوکال در فصل 1965-66
نایب قهرمانی بوندسلیگا در فصل 1969-70
افتخارات تیمی فرانتس بکن باوئر با بایرن مونیخ (به عنوان سرمربی):
قهرمانی جام یوفا در فصل 1995-96
قهرمانی بوندسلیگا در فصل 1993-94
نایب قهرمانی بوندسلیگا در فصل 1995-96
افتخارات انفرادی فرانتس بکن باوئر با بایرن مونیخ:
توپ طلای سال 1976
توپ طلای سال 1972
بهترین بازیکن سال فوتبال آلمان در سال 1976
بهترین بازیکن سال فوتبال آلمان در سال 1974
بهترین بازیکن سال فوتبال آلمان در سال 1968
بهترین بازیکن سال فوتبال آلمان در سال 1966
حضور در تیم منتخب فصل بوندسلیگا از نگاه نشریه کیکر در فصل 1976-77
حضور در تیم منتخب فصل بوندسلیگا از نگاه نشریه کیکر در فصل 1975-76
حضور در تیم منتخب فصل بوندسلیگا از نگاه نشریه کیکر در فصل 1974-75
حضور در تیم منتخب فصل بوندسلیگا از نگاه نشریه کیکر در فصل 1973-74
حضور در تیم منتخب فصل بوندسلیگا از نگاه نشریه کیکر در فصل 1972-73
حضور در تیم منتخب فصل بوندسلیگا از نگاه نشریه کیکر در فصل 1971-72
حضور در تیم منتخب فصل بوندسلیگا از نگاه نشریه کیکر در فصل 1970-71
حضور در تیم منتخب فصل بوندسلیگا از نگاه نشریه کیکر در فصل 1969-70
حضور در تیم منتخب فصل بوندسلیگا از نگاه نشریه کیکر در فصل 1968-69
حضور در تیم منتخب فصل بوندسلیگا از نگاه نشریه کیکر در فصل 1967-68
حضور در تیم منتخب فصل بوندسلیگا از نگاه نشریه کیکر در فصل 1966-67
حضور در تیم منتخب فصل بوندسلیگا از نگاه نشریه کیکر در فصل 1965-66
مهارت های فرانتس بکن باوئر
با تشکر از امیرحسین بهمنیار و فوتبال فن 1990 و dani vfd
پوستر از محمد امین یزدان پناه
قسمت دوم (60 تا 41)
قسمت اول (80 تا 61)