رضا کافآلونسو، هازارد، بارکلی و سایرین:
هنگام شکست، اصلا نمیخواستیم در رختکن چلسی باشیم چون آن پیرمرد سیگاری زیادی زر میزند و ما به منتها علیه چپمان است و میخواهیم زودتر برویم به خوشگلکهایمان برسیم، در همین حین کاپیتانمان که موهایش مثل بوته های خار است پشت پیرمرد ادایش را درمی آورد و ما زور می زنیم نخندیم
و لحظه شماری میکنیم برای بازی بعد که شورت خود را در بازی پایین بکشیم و تمام چیزهایی که یک هفته خوردیم را در زمین خالی کنیم تا آنجایی که بو بگیرد و بویش پیرمرد را خفه کرد و آن دوستمان ادایش را دربیاورد و ما دوباره بخندیم