مطلب ارسالی کاربران
امین حبیبی - قدرتو نمیدونم
با بودنت چشم من و تر می کنی
با رفتنت غصم و بیشتر می کنی
نمی دونم می خوای بمونی یا بری
می سوزی با خوب و بدم سر می کنی
وقتی که هستی قدرتو نمی دونم
وقتی که میری از پیشم پشیمونم
هر چی بهت میگم تو طاقت میاری
گله کنم یا بگم از تو ممنونم
وقتی که هستی قدرتو نمی دونم
وقتی که میری از پیشم پشیمونم
هر چی بهت میگم تو طاقت میاری
گله کنم یا بگم از تو ممنونم
کنارمی و آرزو می کنم بری
وقتی میری دلمو با خودت می بری
نمی دونم می خوامت یا نه نمی خوامت
بخدا خسته شدم از این در به دری
می گم دوست دارم و بازم مرددم
خودم نمی دونم که کی خوبم و کی بدم
یه روز می گم بمون و یه روز می گم برو
نمی دونم بهت دل بدم یا دل ندم
وقتی که هستی قدرتو نمی دونم
وقتی که میری از پیشم پشیمونم
هر چی بهت میگم تو طاقت میاری
گله کنم یا بگم از تو ممنونم
وقتی که هستی قدرتو نمی دونم
وقتی که میری از پیشم پشیمونم
هر چی بهت میگم تو طاقت میاری
گله کنم یا بگم از تو ممنونم