فوریه سال 1985 روزی بود که ماریا با گونههای خیس و دلی سرشار از ناامیدی هیولایی را متولد کرد که برخلاف نامش بسیار دلربا و دوست داشتنی بود، برای انتخاب نام این بچه هیولا، ایلما دختر بزرگ خانواده فقط دچار ذوق زدگی شده بود و پدر خسته از مشکلات اقتصادی و مادر کلافه از اتفاقات پیشبینی نشده، حوصله به خرج نمیدادند تا پاهای بیقرار این عضو جدید خانواده را بر روی زمین بگذارند تا او سریعتر دویدن را یاد بگیرد! چرا که کریستیانو یک بچه ناخواسته بود!
کریستیانو رونالدو و ماریا
این ادعا را ماریا، مادر کریستیانو رونالدو در مراسم بزرگ و جهانی توپ طلا با چشمانی اشکبار و دلی پر از پشیمانی در برابر چشمان پسر میگفت! او اما این بار شدیداً ذوق زده بود و دلش میخواست میلیونها بار فریاد بزند: کریستیانو! چرا که او نه تنها ناجی فوتبال، بلکه ناجی خانواده از آن زندگی سیاه و تاریک هم شده بود و به فاصلۀ یک چشم برهم زدن، خانوادۀ رونالدو را از فرش به عرش رسانده بود، چه کسی میتوانست بر روی سینۀ این موهبت الهی دست رد بزند؟! ماریا چگونه دلش آمده بود او را نخواهد؟! سرزنش دنیای فوتبال تا زمانی که رونالدو وجود داشته باشد و نفس بکشد و سالروز تولدش باشد، متوجه ماریا خواهد بود...
کریستیانو رونالدو
پسربچهای که روزگاری جاروی چوبی چفت شده در دستان لاغرش، بزرگترین سلاح برای مبارزه با زندگی و فشارهای اقتصادی به حساب میآمد، امروز میلیونها سلاح را در سرتاسر جهان دارد! سلاحی به نام هوادار که او را بدل به ورزشکار قرن کرده است تا با حمایتهای جانانه آنها، او امروز در 34 سالگی همچنان مرد برتر دنیا لقب بگیرد.
کریستیانو رونالدو و زلاتان ابراهیموویچ
زلاتان ابراهیموویچ همواره در ارتباط با خود از نقل قول عجیب و بسیار جالبی استفاده میکند، "من در پیری متولد شدهام و در جوانی میمیرم" این جملۀ تأمل برانگیز ایبرا، مصداق حقیقی آنچیزیست که تا به امروز برای کریستیانو رقم خورده است، او از کودکی و نوجوانی هیچ چیزی به یاد ندارد! آلزایمر او تعمدی است! چرا که هیچ اتفاق خوبی جز فقر و خجالتزدگی از لباسهای کهنه، برای او تداعی نمیشود، کریستیانو درست زمانی متولد شد که توپ زیر پاهایش به زانو درآمد!
کریستیانو رونالدو
تعابیر اساطیری که در وصف او بهکار میرود گاهاً بسیار انحصاری و در خور شأن این هیولاست! " او آخرین بازماندۀ انفجار بیگ بنگ است! هزاران میلیون سال نوری در راه بوده است تا به زمین برسد و زمین را به شادی برساند و به کهکشانها بازگردد! شاید او محافظ کهکشان باشد، شاید او همنشین یا فرستادۀ زئوس بزرگ است؟ شاید کریستیانو تانوس، حکمفرمای سیارات است که به دنبال سنگ زمان، راهی زمین شده است... و هزاران شاید دیگر!
کریستیانو رونالدو
34 سالگی او همانند 24 سالگیش است و کسی نمیداند در 44 سالگی همانند 34سالگی خواهد بود یا خیر! نفسهای او از کربن است و دم و بازدمش آتش و در سینهاش کوهی در انتظار انفجار! رونالدو افسانهای حسابی از این دنیای مدرن طلبکار است، فوتبال کلاسیک و فوتبال مدرنیزه، برای لحظاتی دچار شکاف شد و روزنهای از نور ستارگان به درون این حفرۀ عمیق تابید، تا بچه هیولای کهکشانی وارد آن شود تا امروز خود را حبس آن کند! او در این شکاف، ماه را ملاقات کرد و ستارهها را از سقف آسمان چید... او شاید هیچ کس نبود، جز کریستیانو رونالدو، همان 7 بیهمتا!