طرفداری |
زلاتان ابراهیموویچ / آوریل 2007
رفتم چپ، رفت چپ. راست رفتم، رفت راست. باز رفتم چپ، رفت هاتداگ بخره. وقتی زلاتان حرکات خود را با لهجه خیابانی آمریکایی توضیح میدهد، دقیقا مانند یکی از بسکتبالیستها در زمینهای پایین شهری به نظر میرسد. در حالی که آن افراد ممکن است صرفا در محله خود یک اسطوره باشند، غول سوئدی احتمالا به برندهترین بازیکن جهان تبدیل شده است. ابراهیموویچ بیست و پنج ساله، انگار جمعی از اسطورههای همان زمینهای بسکتبال را جهت تصاحب جهان فوتبال، با خود همراه کرده است. تیم او اینتر میلان تا اینجای فصل بدون شکست بوده است. هفته آینده، آنها برابر رم میتوانند قهرمانی لیگ ایتالیا را مال خود کنند. این چهارمین قهرمانی لیگ زلاتان در چهار سال اخیر، در سه باشگاه متفاوت خواهد بود: آژاکس، یوونتوس و اینتر. البته اگر به این حقیقت اعتنا نکنیم که جامهای یوونتوس بابت فساد از آنها گرفته شده است.
ابراهیموویچ در شهر بندری مالمو در سوئد بزرگ شده است، در میان آپارتمانهای منطقه روسنگارد (Rosengård) که به پناهجویان تعلق داشت. فرزند مادری کروات و پدری بوسنیایی است، سوئدی صحبت میکند و احساس میکند باید یوگوسلاو نامیده شود، اما مطمئن نیست. به مدرسه علاقهای نداشت. سی و سه سال در مدرسه بودم! مدیر مدرسه او به یاد میآورد. زلاتان یکی از غیرقابل مدیریتترین کودکانی بود که در تاریخ این مدرسه داشتهایم. پسر بد شماره یک بود، تنها بود، شبیه کودکانی بود که در ادامه زندگی خلافکار یا چیزی شبیه به این میشوند. در حالی که بلوندهای سوئدی تکالیف خود را انجام میدادند، زلاتان فوتبال بازی میکرد. گاهی برای یک تیم محلی به نام بالکان بازی میکرد و عمدتا در زمین بازی بود. در مناطقی مانند جایی که او بزرگ شد؛ مهم نیست که فوتبال بازی کنید یا بسکتبال، مهم این است که چقدر تکنیک داشته باشید. در بسکتبال خیابانی، هر بار شیوهای جدید از گول زدن حریف اختراع میکردند و نامی مثل فاجیتای مرغ (غذایی مکزیکی با مقداری مرغ و سبزیجات که در نان ترتیلا لقمه میشود) میگذاشتند. تیم هارلم گلوبتراترز (یک تیم معروف بسکتبال نمایشی)، خاستگاهی دارد که خیابان است. چرخش مخصوص زیدان، اولین بار در زمینهای بازی مارسی انجام شده بود.
در حالی که نوجوانان با استعداد به آکادمی باشگاههای بزرگ میروند، ابراهیموویچ در زمین بازی محل مانند رونالدینیو (no-look passes) پاس میداد، تکنیکی که در فوتبال و بسکتبال مشترک است. در ادامه به باشگاه مالمو پیوست. نیکلاس کیندوال (دورهای برای هامبورگ بازی کرد، پدرش با فاینورد قهرمان اروپا شده است)، همتیمی او به من گفت در زمانی اشتباه پاس میداد، در زمانی اشتباه شوت میزد. اما همه استعدادها را داشت. ابراهیموویچ قرار نبود دورهای طولانی در مالمو داشته باشد. استعدادیابهای خارجی خیلی زود دیدند که توپ را از روی یک مدافع رد کرد و نفر بعد را با ضربهای با پشت پا جا گذاشت؛ پس از آن گل زد. نوزده سال داشت که با یک هودی بر تن و یک ساعت بزرگ بر دست، به آژاکس پیوست. توضیح میدهد که در آنجا متوجه ناآگاهی خود نسبت به -چیزی که تمام فوتبالیستهای خیابانی میخواهند یعنی- بازی در زمین واقعی فوتبال شد. فوتبال عمدتا برای فوتبالیستهای خیابانی مناسب نیست. ادگار داویدز هافبک هلندی یک بار پسرکی هلندی-عرب را با خود به تمرین یوونتوس برد. آن پسر، در فوتبال خیابانی داویدز را تحقیر کرده بود اما روی چمن هیچ شانسی نداشت و خیلی زود آنجا را ترک کرد.
آژاکس متوجه شد که ابراهیموویچ کُند است. همینطور او نمیدانست چه زمانی باید بدود، جدا از اینکه نمیتوانست گل بزند و با وجود 192 سانتی متر قد، بلد نبود هد بزند. هواداران کمکم به تردید افتادند که آیا باشگاه زلاتان ابراهیموویچ اشتباهی را خریداری کرده باشد. او در آمستردام آرنا، با توهین هواداران مواجه شد. معمولا چندین متر در آفساید بود تا جایی که یک تماشاگر داد زد بیا و اینجا روی سکو بنشین پسر. از اینجا بهتر میتوانی بازی را ببینی! زلاتان در مورد آن مورد گفته پیش از آن، هرگز به فوتبال فکر نکرده بودم. میخواهید در زمین فرو بروید وقتی پنجاه هزار نفر شما را در استادیوم هو میکنند. گاهی پس از بازیها، خود را در آپارتمانش حبس میکرد.
آژاکس در بیرون کشیدن آن منطقه حاشیهای از ذات این پسر به مشکل خورده بود. مدافعانی که او را یارگیری میکردند، عادت زشتی در زمینه شکستن بینی حریف داشتند. همتیمیهای زلاتان هم از این شرایط آزار میدیدند. دیوید اندت، مدیراجرایی آژاکس یک بار در مورد او گفت زلاتان گاهی غیرقابل کنترل به نظر میرسید. سوءظن به دیگران بخشی مهم در وجود او بود. این را در بازی هم میدیدید: وقتی به دیگران اعتنا نمیکنید، آنها هم همین کار را میکنند. این کلیشه در مورد او پررنگتر هم شد. او اهل بالکان بود، نه سوئد. در سوئد او به موضوعی تبدیل شد که هجوم پناهندگان به این کشور، از سوی سیاستمداران به چالش کشیده شود.
با این حال، کیفیتهای حاشیهنشینی او را ویژه میکرد. بیشتر فوتبالیستهای سوئدی چیزی شبیه زنبورهای کارگر هستند. قانون یانته1 را دنبال کنید، این شیوه سوئدیها برای زندگی است. اما ابراهیموویچ هیچوقت شیوه سوئدیها را یاد نگرفت. او شیوه خود را دارد و شیوه او، برای خودنمایی برابر احمقهایی که برابرش هستند به وجود آمده است. فردریک اکلوند رماننویس مالمویی میگوید سخت است تا او را با هر بازیکن دیگری در تاریخ فوتبال سوئد مقایسه کنیم. وزیر فرهنگ سابق سوئد لیف پاگروتسکی میگوید چیزی که در مورد او خوب است، این است که او همان کارهایی را به عنوان بازیکن انجام میدهد که به عنوان یک پسر شرور انجام میداد. او خود را به نمایش میگذارد، از قوانین طبعیت نمیکند، به چیزی گوش هم نمیدهد. ابراهیموویچ برای آنها قهرمان یکدندهای مانند محمد علی است. من خیابان را به زمین فوتبال آوردم.
ابراهیموویچ، سوئدیهای را دیوانه میکند. وقتی پشت یک ضربه پنالتی در بازی با سن مارینو ایستاد با اینکه این مسئولیت به کسی دیگر سپرده شده بود، آن لحظه بزرگی برای فوتبال سوئد بود. کمی بعد، او تیم ملی را بایکوت (لاگربک، زلاتان و دو همتیمی را پس از اینکه به یک باشگاه شبانه رفتند به خانه فرستاد. زلاتان معترض شد و برای چندسال حاضر به بازی برای سوئد نشد) کرد. سوئدیها عاشق فوتبال هستند اما شیوهای زیبا از بازی آن ندارند. آنها دههها منتظر بازیکنی مانند ابراهیموویچ بودند. زلاتان یک بار گفت در جریان جام جهانی 2002 مردم سوئد در هر سه بازی به من به عنوان بهترین بازیکن تیم رای دادند، با اینکه در تیم نبودم. مردم من را دوست دارند.
تنها در سال 2004 بود که این نابغه، به بازیکنی مفید تبدیل شد. گلها از راه رسیدند. او به لحظه درست در پاس دادن و شوت زدن رسید. به گواه خودش در ابتدا استعدادم، من را کنترل میکرد. حالا من استعدادم را کنترل میکنم. یوونتوس که منظمترین تیم است، او را خرید و به سالن بدنسازی فرستاد. ده کیلو اضافه کرد. ایبرا هنوز اصرار به لمس توپ با کف پا دارد، وسواس دارد که با هر نقطه از پا به توپ ضربه بزند و همه اینها پیش از این است که گلزنی کند. با این حال کیندوال اعتقاد دارد او برخی از کیفیتهایی که باعث میشد سرگرمکننده باشد را از دست داده است. او عادت به استفاده از چند حقه در هر بازی داشت. دلم برای آنها تنگ شده است. به جای آن وزن زیاد کرده و قدرتمتمندتر شده است. اینتر شاید میتوانست بدون پانزده گل او قهرمان سری آ شود. تیم دوم ایتالیا در این فصل، هجده امتیاز با صدر فاصله دارد و چهارشنبه قبل 7-1 به منچستریونایتد باخته است. پاتریک ویرا از اینتر گفته تیمهای دیگر ایتالیا در این فصل به اندازه کافی خوب نیستند. از منظر شیوه صحبت در خیابان، ابراهیموویچ از روی همه آنها رد شده است.
پاورقی
- الگویی از رفتار گروهی نسبت به افراد در جوامع اسکاندیناوی را توصیف میکند که منتقد دستاوردها و موفقیتهای فردی است و آنها را ناچیز و نامناسب میداند. این مفهوم راآکسل ساندموسه نویسندهٔ دانمارکی-نروژی در سال ۱۹۳۳ ابداع کرد.