مطلب ارسالی کاربران
تخم خود را لااقل از ما نگیر
مرغ و گوشت آهنگ جدایی ساز کرد
ناگهان از سفره ام پرواز کرد
.
از فراقش قلب بشقابم شکست
قاشق و چنگال من در غم نشست
.
دید او فیش حقوقم را مگر؟
کاین چنین از پیش من بگرفت پر
.
مرغکم رفتی تو از پیشم چرا؟
کردی از پیش خودت کیشم چرا؟
.
من به تو خیلی ارادت داشتم
حشر و نشری با کبابت داشتم
.
خاطراتت مانده در کنج اجاق
سوخت قلب دیگ تفلون از فراق
.
ران و بال و سینه ات یادش بخیر
قلب چون آیینه ات یادش بخیر
.
با سس قرمز چه زیبا می شدی
خوب و دلچسب و دلارا می شدی
.
ای فدای ژامبونِ رنگین تو
سوپ های داغ و آن ته چین تو
.
ناز کم کن پیش ماها هم بیا
لطف کن، یک شام، اینجا هم بیا
.
دستمان از گوشت دور است ای نگار
پس تو دیگر اشکمان را در نیار
.
زندگی بی تو جهنم می شود
سکته، اسبابش فراهم می شود
.
ای فدای قُد قُدایت باز گرد
این دل و جانم فدایت باز گرد
.
بی تو باور کن که مردن بهتر است
از جهان تشریف بردن بهتر است
.
از خر شیطان بیا پایین عزیز
عشوه کم کن، زهر در جامم مریز
.
تازگی از دیگران دل می بری
هرکه بامش بیش، با او می پری
.
در نبودِ هیکل زیبای تو
دلخوشم با سنگدان و پای تو
.
پس چه شد آن بال های خوشگلت
لک زده است این دل برای شنسلت
.
ذهن یخچالم پُر است از یاد تو
بازگرد ای خوشگل تو دلبرو
.
تخم خود را لا اقل از ما نگیر
تا که با خاگینه اش گردیم سیر
.
داستان کوتاه