طرفداری-
سوال؛ مهمترین نکات گزارش چیست؟
خب، برای اولین بار در این گزارش ها یا شاید بهتر بگوییم اولین بار در تاریخ، باشگاههای بزرگ اروپایی سود ده بودند. برای بهتر فهمیدن آن باید به سود ۷۰۰ میلیون دلاری اشاره کرد. وقتی متوجه شوید که سال گذشته تیم ها ۴۰۰ میلیون دلار از دست دادند این نکته، یک بازگشت بی نظیر است. اگر کمی عقب تر برویم، در سال ۲۰۱۱ آنها ۱ میلیارد و ۹۰۰ میلیون دلار بیشتر از درآمد کسب کرده بودند.
این گزارش تنها به این نکته اشاره نمیکند که پولدارترین باشگاه ها به سود رسیدهاند( البته که آنها از بقیه جلوتر هستند)، اما از ۹۸ تیم حاضر در ۵ لیگ بزرگ اروپا، ۷۷ تای آنها به سود رسیدند. لیگهای متوسطی مانند پرتغال، هلند، بلژیک و اتریش هم به سود رسان بودند.
سوال؛ اینها خوب است، درسته؟
بله خوب است. این ایده قدیمی که داشتن باشگاه ورزشی مثل داشتن اسب سوارکاری است و شما دائم تنها برای سرگرمی باید برای آن هزینه کنید، تقریبا از بین رفته است. البته که این داستان همان زمان هم بیشتر شبیه افسانه بود تا واقعیت؛ این نکته که صاحبان قدیمی باشگاه رومانتیک بودند یا عاشق باشگاه نادرست است. آدم های زیادی از طریق فوتبال به پول بزرگی رسیدند. حالا این پول از طریق تبلیغات مجانی برای خودشان یا تجارتشان باشد یا ورود به سیاست یا خارج کردن پول از باشگاه به جیب خود، فرقی نمیکند. آنها بالاخره از این ورزش برای رسیدن به جایگاه و پول استفاده کردهاند.
حالا اما فوتبال تبدیل به یک تجارت واقعی شده که شما واقعا پول هزینه شده را میتوانید بازگردانید و تجار واقعی برای کار با شما پیشنهاد میدهند. دلیل آن هم این است که اگر شما صاحب یک باشگاه بزرگ اروپایی باشید اما باز هم پول از دست بدهید یا ضرردهی داشته باشید، به این معنی است که شما یا خیلی بد شانس هستید یا در کار خود هیچ مسئولیتی قبول نمیکنید.
سوال؛ چه جیزی باعث این بازگشت سرمایه شد؟
یوفا به شما خواهد گفت فیرپلی مالی یوفا و هیج شکی نیست که این قانون تا حدی هزینهها را کاهش داده است. آن ۱ میلیارد و ۹۰۰ میلیون یورو ضرر که بالاتر اشاره شد درست یک سال قبل از شروع فیرپلی مالی یوفا بوده است. محدودیت ایجاد کردن در خرج، مشخصا به کاهش هزینه ها رسیده و مالکان حالا ضررهای خود را بهتر جبران میکنند. این قانون باعث زنجیرهای از اتفاقات شده که حالا جایگزین ضرردهی است.
با این حال، این تمام ماجرا نیست. بخش بزرگی از این قضیه به خاطر این است که درآمد تیمها از حق پخش رسانهها به شکل فضایی افزایش پیدا کرده است. همچنین درآمدهای حاصل از تبلیغات و اسپانسرها جهانی شده است. این درآمد هیچ ربطی به فیرپلی مالی یوفا ندارد و تنها به خاطر این است که شرکتهای رسانهای مختلف علاقه بیشتری به پخش فوتبال دارند.
پس عجیب نیست که تمام باشگاههای بزرگ هوادار فیرپلی مالی یوفا باشند. با این وجود، نکات منفی هم دارد. بدون شک این قانون به دو قطبی کردن فوتبال انجامیده است که در این گزارش هم دیده میشود. دستمزدهای منچستریونایتد به عنوان مثال، از اتلتیکو مادرید، شالکه و زنیت روی هم رفته بیشتر است. رئال مادرید با دستمزد ۴۶۲ میلیون دلاری در هر فصل، از مجموع دستمزد پرداختی ۳ باشگاه تاتنهام، رم و میلان بیشتر به بازیکنانش دستمزد میدهد.
به همین خاطر است که سفرین از تلاش برای ایجاد عدالت در زمینه دستمزدها صحبت میکند. البته او از محدود کردن تعداد بازیکنان هر تیم و کمی منعطف تر کردن فیرپلی مالی یوفا هم حرف زده است. قبلا انجام این کار سخت بود اما فوتبال حالا یک تجارت رسمی است. همیشه راههایی برای بهتر ساختن تیمها وجود دارد.
![یوفا](https://ts2.tarafdari.com/users/user7179/2019/01/19/1631669_w1.jpg)
سوال؛ پس شرایط عالی پیش میرود و در سالهای طلایی فوتبال هستیم، درست است؟
هم اره هم نه. از یک نظر، درآمد تلویزیونی دائم افزایش پیدا نمیکند. بعد دیگر داستان این است که اعداد مربوط به سود باشگاهها، بخش بزرگی از خود را مدیون فروش بازیکنان هستند. با توجه به افزایش ارزش در بازار نقل و انتقالات در ۳ سال گذشته، تیمهای رده پایین هم توانستند به سود برسند.
سوال؛ این روش چطور جواب میدهد؟ یک باشگاه میفروشد، باشگاه دیگری آن بازیکن را میخرد. پس باید حسابها با هم جور در بیاید درست است؟
نه. این البته مربوط به حوزه حساب داری است. وقتی شما بازیکنی را میخرید، آن مبلغ را تقسیم بر سالهای قرارداد و کم کم آن را پرداخت میکنید. اما وقتی شما بازیکنی را میفروشید، کل پول را همان اول میگیرید. اگر بازیکنی را به مبلغ ۱۰ میلیون پوند میخرید، در یک قرارداد ۵ ساله، پس از فروش وی در ۲ سال بعد با همان مبلغ ۱۰ میلیون پوند، شما در واقع سودی ۴ میلیون پوندی کردهاید زیرا زودتر از تمام شدن آن ۵ سال وی را فروختهاید و دیگر نیازی به هزینه برای بازیکن ندارید.
البته که از نظر پول در دسترس، شما در واقع همان پول را دریافت کردهاید. در آخر اما این قضیه احتمال دارد بلای جان شما شود اما تا جایی که خرجها در فصل نقل و انتقالات افزایش مییابد، شما مشکلی زیادی نخواهید داشت. اما بعضی از باشگاه ها شدیدا به این روش متکی هستند تا به سود برسند و در بلند مدت شاید به ضررشان باشد.
سوال؛ پس در شرایط کلی، شرایط ما خوب است؟
من میگویم خیلی بهتر از خوب. تعداد تماشاگران در ورزشگاهها به اندازه ۱۰ سال قبل است. با وجود اینکه درآمد از ورزشگاه بخش کوچکی از سود باشگاهها است، اما این به خاطر آن است که درآمد تلویزیون به شکلی وحشتناک افزایش یافته است. بیشترین هزینه پرداخت شده برای ورود به ورزشگاه به شکل میانگین ۳۰ دلار است. پاری سن ژرمن با ۹۹ دلار، چلسی با ۹۸ و ارسنال با ۹۷ جز گران ترین بلیطها برای هواداران هستند. بلیط متوسط برای باشگاههای بزرگ اروپایی هم ۳۹ دلار است. ارزان نیست اما با توجه به باشگاههایی که بالاتر گفتیم، هزینه آنچنان زیادی نیست. همانطور که قبلا گفتم، فوتبال حالا یک تجارت واقعی است که ثبات را به وجود اورده است که تقریبا مهمترین نگرانی هر هواداری است.
شاید این قضیه اما به منعطف تر شدن قوانین فیرپلی مالی یوفا هم ربط داشته باشد. مثلا در اولین قدمها قرار شد اگر باشگاهی قرار است بیشتر از امکان موجود خرج کند، با مسئولان فیرپلی مالی یوفا هماهنگ کند تا اگر از نظر یوفا قابل اعتماد بودند، هزینهها را در سالهای بعد جبران کنند. همانطور که میدانید مالکان زیادی حاضر به پرداخت این کمبود هستند تا باشگاهها را نجات دهند.
این راه حل به بزرگتر شدن “سوپرباشگاهها” کمک میکند و این دو قطبی همچنان یک مشکل در فوتبال است. و البته پول زیادی که در این تجارت است، باعث شده شرکتهای شرط بندی هم وارد داستان شوند.. به همین دلیل، “نظارت” یوفا و سایر ارگانها کافی نیست و خود هواداران هم باید در اتحادیههای خود بر باشگاه نظارت کنند تا کار بهتر جلو برود.