طرفداری - پاس دادن شاید تا مدت ها فاکتور مهمی در فوتبال به حساب نمی آمد. در اولین کتاب قوانین فوتبال که در سال 1863 توسط اتحادیه فوتبال انگلیس منتشر شد، پاس دادن توپ به جلو منع شده بود! یعنی بیشتر بازیکنان هجومی تیم در آفساید بودند و بازیکنان برای پیش بردن توپ باید از دریبل استفاده می کردند. سه سال بعد بند دیگری به این قوانین اضافه شد و پاس به جلو قانونی شد.
در اسکاتلند، ماجرا متفاوت بود. در دهه 1870 آنها سعی می کردند سبکی مبتنی بر پاس های کوتاه ایجاد کنند. البته مقاومت زیادی در این زمینه ایجاد شد ولی اسکاتلند به هدفش رسید. در اواخر قرن 1800 آنها چندبار انگلیس را شکست دادند. شکست با گل های زیاد، باعث شد انگلیسی ها سبک بازی شان را بازبینی کنند. آنها با مربیان و بازیکنان اسکاتلندی قرارداد امضا کردند. در واقع از همان زمان است که تمایل به استخدام مربیان اسکاتلندی در باشگاه های انگلیسی ایجاد شده است.
حالا اصلا چرا باید توپ را پاس بدهیم وقتی می توانیم آن را با خود پیش ببریم؟ برای اینکه توپ کارهایی می تواند در زمین انجام دهد که بازیکنان نمی توانند. توپ سریع تر از بازیکنان حرکت می کند. بازی با توپ به شما اجازه می دهد از دفاع نفر به نفر حریف عبور کنید و در خط دفاعی آنها رخنه ایجاد کنید. در ضمن توپ را می توان از بالای سر بازیکنان حریف عبور داد. و در پایان باید این نکته را هم اضافه کرد که توپ، الهام بخش است. همان طور که مارادونا می گوید: "دیدن توپ و پا به توپ شدن من را به خوشبخت ترین مرد روی زمین تبدیل می کند."
البته در پاس دادن باید به جزئیات فنی زیادی دقت کرد. یک پاس خوب، نیاز به دید خوب دارد. شما باید بازیخوانی خوبی داشته باشید که توپ را از یک فضای خالی عبور دهید یا با پاس تان، یک فضای خالی جدید در زمین حریف ایجاد کنید و به هم تیمی تان اجازه دهید به سمت دروازه حریف یورش ببرد. در مرحله بعدی هم باید به تکنیک اشاره کرد. یوهان کرایوف تعریف دقیق تری از این کلمه داشت: "تکنیک یعنی پاس دادن توپ تنها با یک بار لمس آن، با سرعت مناسب و با پای مناسب." در واقع کرایوف می گوید تکنیک شامل سرعت، وزن، دقت و خونسردی می شود. یک پاس هنرمندانه و هوشمندانه می تواند به خودی خود، طرفداران و تماشاگران را به وجد بیاورد.
البته پاس دادن به تنهایی کافی نیست و شما را به هدف تان نمی رساند. می توانید در این مورد از بازیکنان تیم ملی اسپانیا در جام جهانی 2018 بپرسید. آنها یکی از تکنیکی ترین تیم های جهان را در اختیار داشتند و از مرحله گروهی عبور کردند. در یک هشتم نهایی لاروخا برابر روسیه میزبان ایستاد. قرمزها در این بازی از نظر تعداد پاس رکوردشکن بودند ولی نتوانستند از این پاس ها استفاده کنند. آنها در نهایت باختند و حذف شدند.
گاهی تیم ها فقط برای پاس دادن، پاس می دهند و امیدوارند خط دفاعی حریف فرصتی در اختیارشان قرار دهد. گواردیولا در این باره می گوید: "ما برای به حرکت در آوردن توپ پاس نمی دهیم. ما پاس می دهیم که تیم مقابل را حرکت دهیم." این شاید نوعی استفاده غلط از پاس باشد!
پاس دادن باید به روشی خاص و برای هدفی خاص باشد. مربیان مشهوری چون پپ و ساری از پاس های سریع و کوتاه برای حرکت دادن به بخش های دفاعی حریف استفاده می کنند. بازیکنان این تیم ها به سرعت وارد مناطق مهم و خطرناک برای تیم مقابل می شوند و خط دفاعی حریف مدام مجبور است برای پوشش دادن، تغییر موقعیت دهد. اینجاست که منافذ ایجاد می شوند و می توان ضربه نهایی را وارد کرد.
از سوی دیگری، مربی چون کلوپ از پاس دادن برای حرکت سریع به سمت دروازه حریف و عبور از بازیکنان دفاعی استفاده می کند. در چنین روشی شما می توانید با یک پاس قطری زیرکانه چندین بازیکن حریف را از روند بازی خارج کنید. در ضمن می توانید ضدحملات سریع ترتیب دهید یا با پرس شدید، بازیکنان حریف را وادار به اشتباه کنید. رالف رانگنیک هم که مغز متفکر لایپزیش آلمان است، معمولا از پاس برای پر کردن فاصله دو مرحله استفاده می کند: پرس شدید و پس گرفتن توپ – رساندن توپ به دروازه حریف در کمترین زمان ممکن.
معمولا مربیان روشن فکر فوتبال از پاس برای شکل دادن به بازی تیم شان استفاده می کنند. شما وقتی بازی تیمی را می بینید که گواردیولا سرمربی اش است، خیلی راحت می توانید او را در زمین بازی مشاهده کنید. وقتی بازی تیم ساری را تماشا می کنید، می توانید یک مربی ایتالیایی سیگار به دست را وسط زمین ببینید. وقتی تماشاگر بازی تیم کلوپ یا رانگنیک هستید، برای تشخیص مربی تیم کافی ست به نحوه پاس دادن بازیکنان توجه کنید.
در تیم ها و سیستم های مختلف، پاس دادن شیوه های گوناگونی دارد. ولی وقتی به درستی از این ابزار استفاده شد، تیم به اهداف فوتبالی اش می رسد: ایجاد موقعیت گل. اگر حساب شده و با برنامه پاس بدهید موقعیت های گل زیادی خواهید داشت. در نهایت هم می توانید به گل برسید. یکی از خوبی های فوتبال مدرن این است که هر بازیکن از تیم در هر دقیقه ای از بازی می تواند یک موقعیت گل بسازد. مدت ها از مهاجمین و هافبک ها و حتی مدافعین خواسته میشد با پاس های باکیفیت شان در زمین حریف و به خصوص یک سوم دفاعی آنها، موقعیت گل ایجاد کنند. حالا از دروازه بان ها هم انتظار می رود پاس های با کیفیت ارسال کنند.
امروزه مدافعین کناری به مهره ای مهم در برنامه های هجومی تیم تبدیل شده اند و مدام باید بالا بیایند و محاسبات عقب زمین حریف را به هم بزنند. در زمان ضدحمله حریف هم آنها باید به کمک هافبک دفاعی به سرعت جمع شده، منافذ را مسدود کنند. در چنین فضایی از آنها انتظار می رود مثل یک مهاجم یا هافبک پاس بدهند.
در فوتبال امروز از مدافعین مرکزی هم خواسته می شود به برنامه های هجومی کمک کنند. آنها می توانند با پاس های بلند یا کوتاه، دفاع حریف را باز کنند یا اینکه توپ را به سرعت به سمت دیگر زمین برده، خط دفاعی حریف را گمراه کنند. حتی از آنها توقع می رود وارد زمین حریف شده در ترکیب های دو یا سه نفره شرکت کنند تا دفاع چندلایه تیم مقابل شکسته شود. آخرین مهره در این زمینه هم دروازه بان است: آنها باید پیش آمده توپ های برگشتی سریع را مثل یک مدافع آخر مهار کنند تا خطری دروازه شان را تهدید نکند. امروزه همه دروازه بان ها باید به خوبی بتوانند با پا توپ را به گردش دربیاورند. در ضمن از دروازه بان انتظار می رود بتواند موقعیت بازی را تغییر دهد یا حتی آغازگر یک ضدحمله جدید باشد.
به هرحال نباید در زیبایی پاسکاری غرق شد. فوتبال با گل زدن معنی پیدا می کند. ولی در کل باید به دنبال بازی زیبا و الهام بخش بود. پاس دادن هم ابزاری است که در این راه به ما کمک می کند. پاس کامل، ترکیبی از هنر و سود تاکتیکی است. یعنی وقتی دانش یک مربی فیلسوف فوتبال با مهارت یک بازیکن حرفه ای پیوند می خورد. اینجاست که می توان هنر پاس دادن را تعریف کرد!