طرفداری |
ژوئن 1998
آیا گلن هادل سرمربی تیم ملی انگلستان و تونی بلر نخست وزیر بریتانیا به نوعی به هم مربوط هستند؟ مدارکی وجود دارد. هادل یک مسیحی معتقد و مشتاق به خوانندگی است که پیش از پیشرفت بزرگ در مربیگری و پیشنهاد چلسی، دورهای را در موناکو گذراند. دو سال پیش او به عنوان جوانترین مربی تاریخ انگلستان معرفی و جانشین تری ونبلز شد که درگیر رسوایی شده بود. هادل، گاسکوئین را به جز مهم تیم تبدیل کرد اما وقتی گاسکوئین پا را از گلیمش فراتر گذاشت، از تیم ملی برای جام جهانی خط خورد. حالا هادل رئیس بی قید و شرط تیم ملی انگلستان است.
بلر هم یک مسیحی معتقد است که خوانندگی میکند و پیش از پیوستن به حزب کارگر از محلهی چلسی، مدتی را به زندگی در موناکو پرداخته بود. سال گذشته او به عنوان جوانترین نخست وزیر بریتانیا در دو قرن اخیر انتخاب و جایگزین دولت محافظهکاری شد که با رسوایی کار خود را به پایان برد. او گوردون براون را در ابتدا به جز کلیدی کابینه خود تبدیل کرد اما وقتی بروان پا را از گلیمش درازتر کرد و گفت نخست وزیری باید مال او باشد، مشاوران بلر چیزی را به دست رسانهها رساندند که نشان میداد براون با مشکلات روانی دست و پنجه نرم میکند. براون هنوز مسئول خزانه است اما بلر رئیس همه چیز است.
تفاوتهای کمی این بین اتفاقی است. وضعیت فوتبال و سیاست بریتانیا در سالهای اخیر به طرز عجیبی شبیه بوده است. بلر و هادل از موجی یکسان راهی قدرت شدهاند. چیزی که باعث شده به این جایگاه برسند، این است که از بیرون آمدهاند؛ بیرون از حزب کارگر و بیرون از فوتبال انگلستان. حزب کارگر در ابتدا نگران بلر بود چون او شبیه به آنها نبود. او در معادن، دریا یا راه آهن کار نکرده است، او دستهای لطیفی دارد و با یک وکیل ازدواج کرده است. همینطور گفته میشد او چیزی در مورد "پرچم قرمز" که سرود غیررسمی حزب کارگر است نمیدانست. همینطور نمیشود او را در هیچ دسته از بریتانیاییها جا داد. او در اسکاتلند به دنیا آمده اما خیلی زود به انگلستان آمده است. از سمت دیگر پدر او توسط یک خانواده کارگر به سرپرستی قبول شده بود و در مناطق متفاوتی از جهان زندگی کرده بود. بلر به مدرسه خصوص میرفت و در انتخابات مدرسه در دوازده سالگی، به واقع رویکردی مانند کاندیداهای حزب محافظهکار داشت.
هادل هم از قشر افراد حاضر در فوتبال نبود. در هارلو در ایسکس که یک شهر تمیز، جدید و ناشناخته برای مردم بود بزرگ شده. او پسزمینه کارگری بیشتر فوتبالیستها را ندارد. در یکی از سفرهای فوتبال به بیت لحم خدا را پیدا کرد و این طور بیشتر از سوی دیگران تنها گذاشته شد. دیگر قسم بیهوده نمیخورد یا کارهایی که معمول بود را انجام نمیداد و اینطور بیشتر مورد تردید دیگران قرار میگرفت. او در فوتبالی که انگار میدانی برای مبارزهکنندگان بود، یک هنرمند بود.
به عنوان افرادی که از بیرونِ گود وارد شده بودند، بلر و هادل به راحتی به بالاترین سطح نرسیدند. شانس آنها این بود که رهبران سنتی شکست خوردند. حزب کارگر چهار انتخابات پیاپی را باخته بود و مجبور شد به بلر روی بیاورد. خیلی زود، بریتانیا نیز انتخاب مشابهی انجام داد. فوتبال انگلیسی نیز رو به تباهی رفته بود. تری ونبلز که سال 1994 مربی تیم شد، باعث پیشرفتهایی شده بود اما درگیریهای بسیاری بابت مسائل حاشیهای در دادگاههای متفاوت (در این خصوص بخوانید) داشت. اینطور فوتبال انگلیسی رو به هادل آورد. این دو علاقهای به رسوم نداشتند. بلر میدانست که بریتانیا در جنگ جهانی دوم برنده شده اما حالا وقت آن رسیده بود که دولت مستقلی داشته باشد. همینطور هادل میدانست انگلستان در سال 66 قهرمان جهان شده، او حتی آن روز پرچمی را در منطقه هارلو در دست تکان میداد. با این حال این دو باور داشتند که خاطرات نباید قوانین را مشخص کند. بلر تصمیم گرفت دیدگاه سنتی جدایی بریتانیا از حوزه پولی یورو را کنار بگذارد (هرچند در نهایت با تلاشهای گوردون براون این اتفاق نیفتاد). هادل نیز ایده سنتی توپهای بلند را کنار گذاشت.
هر دو آن رمانتیسیسم دورههای مدارس خصوصی خود را رها کردند. بلر که به حزب چپ کارگر پیوسته بود، وقتی به قدرت رسید نسب به چپها ظالمانه رفتار کرد. هادل که زمانی ستاره تاتنهامی بود که به طرزی فانتزی فوتبال بازی میکرد، تیمی کسلکننده ساخت که توانایی رقابت با سایر کشورها را داشت. این دو نه به تاریخ، که به دستاورد اهمیت میدادند. بلر میخواست بریتانیا اقتصادی مدرن باشد، هادل میخواست جام جهانی را برنده شود. پس باید به بهترین شکل آماده میشدند. بلر، سیاستهای کلیدی را از دیگران قرض گرفت، چیزهایی مانند رفاه کارمندان از ایالات متحده یا الگوهای فراوان از دولت محافظهکار مارگارت تاچر، از سوی دیگر هادل بیشتر از دیگر کشورهای اروپایی الگو گرفت. وقتی هادل در اکتبر گذشته با ایتالیا در رم به تساوی 0-0 رسید، بسیاری گفتند که انگلستان مانند تیمی ایتالیایی بازی کرده است.
موفقیت و شکست خیلی زودتر از سیاست، در فوتبال رخ مینمایند. اگر تیم هادل در جام جهانی خوب کار کند، این نشانهای از موفقیت بریتانیایِ بلر نیز خواهد بود. در هر حال بلر در جایگاهی است که از هرچیزی که بتواند برای جلب رضایت مردم استفاده خواهد کرد همانطور که پیشتر این کار را به طور علنی انجام داده است. اما شاید بهتر باشد این بار این موفقیت را به این برادرِ جداشده به طور خصوصی تبریک بگوید.