مطلب ارسالی کاربران
قهرمانی در جام ملت های آسیا/باید ها و نباید ها
می خواهیم در مقایسه ای شواهدی برای قهرمانی و عدم قهرمانی تیم ملی ایران در جام ملت های آسیا را بررسی کنیم:اول نکات مثبت:
به این دلایل تیم ملی باید قهرمان جام ملت های آسیا شود:
- کی روش هشت سال سرمربی تیم ملی است:آیا این منطقی نیست که از مربی که 8 سال هدایت یک تیم را بر عهده دارد انتظار قهرمانی داشته باشیم؟کی روش مصمم تر از همیشه است و فرصت کافی برای ساختن یک تیم قهرمان را داشته است.
- کم تغییر ترین تیم از نظر نفرات:غیر از پیام نیازمند،وریا غفوری،محمدحسین کنعانی زادگان و احمد نوراللهی بقیه نفرات تیم در جام جهانی روسیه حاضر بودند.به علاوه در نظر داشته باشید که ترکیب تیم ایران در یکی دو سال اخیر تقریبا یک ترکیب ثابت بوده است.به جرئت می توان گفت هماهنگی بین نفرات ایران در بین هیچ یک از تیم های حاضر در این رقابت ها وجود ندارد.فقط به لیست کره جنوبی و مخصوصا عربستان و مخصوص تر ژاپن نگاه کنید تا متوجه شوید که انگار این تیم ها به این مسابقات به چشم "کاشت"نگاه می کنند.ولی دید ما به این جام "برداشت"است.در بین اما شرایط استرالیا هم شباهت زیادی به ما دارد و آن ها هم با تیمی هماهنگ و قدرتمند به این مسابقات می آیند.بیراه نیست اگر بگوییم اصلی ترین رقیب ما برای قهرمانی کانگورو ها هستند.
- رقیبان از ما می ترسند:بدون شک تیمی نیست که از ایران ترس نداشته باشد.تیمی که در جام جهانی همه را غافلگیر کرد،مراکش را شکست داد،در مقابل اسپانیای پر ستاره بازنده ای سربلند بود و در اوج کارش مقابل پرتغال تا یک قدمی حذف این تیم که قهرمان اروپا بود پیش رفت ترس ندارد؟البته بستگی دارد که خودمان از این ترس حریفان چگونه استفاده کنیم.اما اگر باهوش باشیم یک پوئن مثبت خواهیم داشت.
به این دلایل تیم ملی نباید در جام ملت های آسیا قهرمان شود:
- بی برنامگی و عدم آمادگی:گزافه نگفته ایم اگر بگوییم تیم ملی تقریبا بدون هیچ برنامه و آمادگی در این مسابقات حاضر می شود.ما در شش ماه اخیر فقط شش بازی تدارکاتی داشته ایم که دو تای آخر آن ها مقابل فلسطین و قطر همین اخیرا برگزار شدند.در ضمن حریفان ما در همین بازی های تدارکاتی هم دقیقا معلوم نبود بر چه مبنایی در نظر گرفته شده بودند.ما با تیم های درجه دوی آمریکایی یعنی ونزوئلا،بولیوی و ترینیداد بازی کردیم که هیچ شباهتی به حریفانمان نداشتند.ازبکستان و قطر هم که در حقیقت برای ما نقش جوکر را دارند و بازی با آنها بیشتر به آن ها سود می رساند تا ما (فراموش نکنید که در جام ملت های 2015 ما قبل از مسابقات 1-0 عراق را بردیم ولی در نهایت همین عراق حذفمان کرد).اگر بخواهیم خیلی خوشبین باشیم باید بگوییم فلسطین در واقع تمرینی برای سبک بازی یمن بود و بازی تدارکاتی مفیدی به شمار می رفت.حال شما مقایسه ای داشته باشید با برنامه های ژاپن،کره جنوبی و استرالیا تا متوجه تفاوت ها شوید.
- مصدومیت ها:البته همه می دانیم که تیم ملی به جایگاهی رسیده که برای هر پستی از دروازه تا نوک حمله بازیکن جایگزین داریم و به هیچ بازیکنی وابسته نیستیم ولی این دلیل نمی شود تا از نقش کلیدی بعضی بازیکن ها بگذریم.سعید عزت اللهی در تاکتیک های کی روش نقش بسیار مهمی داشت و قطعا جای خالی او حس خواهد شد.علی قلی زاده می توانست پدیده و اسلحه مخفی تیم ملی باشد.مرتضی پورعلی گنجی که بعد از سیدجلال اصلی ترین مهره خط دفاعی شده هنوز آمادگی کامل ندارد.و مهمتر از همه این ها ستاره اصلی تیم یعنی علیرضا جهانبخش از ناحیه همسترینگ مصدومیت دارد و بعید است در مرحله گروهی بازی کند و حتی آمادگی اش برای مرحله حذفی هم زیر سوال است.در غیاب قلی زاده و جهانبخش پست وینگر راست به علامت اصلی اصلی تیم تبدیل شده است.
- ضعف در خط حمله:از زمان مربیگری کی روش در تیم ملی استراتژی او مبنی بر بازی دفاعی بود و در فاز دفاعی تکامل فوق العاده ای داشتیم ولی گل خوردن دقیقه 90 از تیم ضعیفی مثل فلسطین نشان داد که حتی تیم هایی که دارای قوی ترین خطوط دفاعی هستند ممکن است روی اتفاقات فوتبال همه چیزشان را بر باد رفته ببینند.پس نباید جلوی تیم هایی مثل یمن و ویتنام به قدرت خط دفاعیمان تکیه کرده و باید سعی کنیم برتری را با اختلاف گل دیکته کنیم ولی مشکل اینجاست که اوضاع هجومی تیم اصلا جالب نیست.در شش بازی تدارکاتی اخیر مقابل تیم های نه چندان قدرتمند در هیچ بازی بیش از یک یا دو گل نزدیم و در کل موقعیت های زیادی هم ایجاد نکردیم.فراموش نکنید تیم های شرق آسیا همیشه اهل آنالیز حرفه ای هستند و می توانند از کوچکترین نقطه ضعف دفاعی بزرگترین ضربه را به ما بزنند بنابراین امیدواریم خط حمله همیشه توان جبران نتایج را داشته باشد.