مطلب ارسالی کاربران
فیلم خوب ببینیم: Spotlight
فیلم، بازگوکنندهی رخدای حقیقی و اثرگذار در سال ۲۰۰۱ میلادی است. جایی که تیم اسپاتلایت، به عنوان خاصترین بخش فعال در روزنامهی بوستون گلوب، به رسوایی بیپایان کلیسای کاتولیک میپردازد. ماجرا از جایی شروع میشود که این گروه خارقالعاده، متشکل از والتر «رابی» رابینسون به عنوان ویرایشگر، مایک رزندس، ساشا فیفر و مت کارول به عنوان گزارشگرانی حرفهای و کارآزموده، تصمیم به تحقیق و تفحص بیشتر در رابطه با شایعههایی میگیرند که بر اساس آنها، سالها است که کودکان بسیاری در داخل کلیسای کاتولیک ماساچوست، مورد اذیت و آزار جنسی قرار میگیرند. آنها در ابتدا با پروندههایی جدی و ناراحتکننده مواجه میشوند که تعدادشان به انگشتان دست هم نمیرسد. اما در ادامه، میفهمند که موضوع نه تنها محدود به این حرفها نیست، بلکه در طول این سالها، حداقل نزدیک به ۹۰ نفر از این کشیشهای بیمار و بیصفت، به آزار و اذیت جنسی کودکان پرداختهاند. این افراد، با تمام سختیها و مشکلاتی که بر سر راه خویش میدیدند و با تمام ترسی که در جامعه از قدرت کلیسا وجود داشت، به دانستن اکتفا نکردند و در گزارشی کامل، در ابعادی غیرقابل باور دنیا را تحت تاثیر قرار دادند.
برخلاف تمام انتظاراتتان، همین داستان تاثیرگذار و تلخ، فقط و فقط در حاشیهی قصهگویی جذاب «اسپاتلایت» قرار میگیرد و هرگز تبدیل به نکتهی اصلی تماشای اثر نمیشود. در حقیقت، اصلا چیزی که این فیلم را با تمام آثار ناراحتکنندهی دیگری که میخواهند از حقیقتی تلخ سخن بگویند متفاوت میکند، همین عدم تمرکز نویسندگان بر داستانی است که حالا و پس از گذشت حدودا پانزده سال از اتفاق افتادناش، تقریبا هیچکس نیست که آن را نشنیده باشد. هرچند، ذات داستانی فیلم هم برای آنهایی که به هر دلیلی هیچ اطلاعی از این ماجراها ندارند، جذبکننده است.
«اسپاتلایت»، به آن سبب تبدیل به اثری یگانه و سرشار از ایده میشود که به جای روایت داستانی تکراری و قصهای مستندگونه، از انسانهایی میگوید که میتوانند در دفتر کوچکشان، کارهایی کنند که بزرگترین و پرنفوذترین افراد جامعه هم از انجام آنها عاجزند. انسانهایی که هرگز آنقدر که باید جدی گرفته نمیشوند و همیشه به عنوان گروهی ساده و کمارزش به گذران زندگی حرفهایشان میپردازند.
📌برنده اسکار بهترین فیلم
برنده اسکار بهترین فیلمنامه غیر اقتباسی