طرفداری- در یکی از حساسترین مسابقات دور یک هشتم نهایی لیگ قهرمانان اروپا 19-2018 دو تیم لیورپول و بایرن مونیخ به مصاف یکدیگر خواهند رفت. دو تیمی که هرکدام با پنج قهرمانی اروپا، تنها رئال مادرید و میلان را به عنوان تیمهایی با افتخارات بیشتر در این زمینه بالای خود میبینند. با این حال، دو تیم پرافتخار آلمانی و انگلیسی، دفعات کمی در طول تاریخ با یکدیگر روبرو شدهاند. جالب اینکه این دو تیم هرگز در مسابقات تحت عنوان لیگ قهرمانان اروپا با هم روبرو نشدهاند اما تقریبا در تمام شیوههای دیگر برگزاری بازیهای اروپایی (جز جام یوفا) برابر هم قرار گرفتهاند. یک سوپر کاپ، یک رفت و برگشت در جام قهرمانان اروپا، یک رفت و برگشت در جام برندگان و یک رفت و برگشت در جام صلح. این مسابقات را در ذیل بررسی کردهایم.
10 و 24 مارس 1971؛ دور سوم جام صلح
بایرن در سال 1969 با تیم جوان خود و مربیگری یک یوگوسلاو (از شهر زاگرب) به نام برانکو زبتس برای اولین بار در بوندسلیگای حرفهای شده به قهرمانی رسید. به دنبال آخرین قهرمانی آنها در آلمان و در لیگ آن زمان آماتور، باید بیش از سه دهه عقب میرفتیم. زبتس تنها دو سال در این شغل دوام آورد و ادو لاتک جانشین شد و فصلی نو در تاریخ باوریاییها گشود. او بود که برای اولین بار در سال 1974 با بایرن به قهرمانی اروپا رسید و البته این بین سه بار به عنوان قهرمان آلمان تاجگذاری کرد. در مارس 1971 بایرن در جریان لیگی حاضر بود که در پایان با دو امتیاز کمتر از گلادباخ، به رده دوم رسید. تیم لاتک شامل سپ مایر، فرانتس بکن باوئر، اولی هونس، گئورگ شوارزنبک، پل برایتنر و گرد مولر میشد؛ بزرگانی که با وجود حضور درخشان در یک یا دو جام جهانی با آلمان غربی، هنوز به موفقیتی در خور نرسیده بودند.
در سوی دیگر، لیورپول تیمی متفاوت بود. تیم بزرگ اول شنکلی به تمام افتخارات داخلی ممکن رسیده بود اما در حدود سال 1970 به بن بست رسید و معمار لیورپول مجبور به شکستن آن تیم باتجربه شد. تامی لاورنس، ایان سنت جان، ران یتس، راجر هانت، جری بیرن و سایر ستارههایی که با شنکلی به دسته اول رسیدند و دو بار آن را برنده شدند (همینطور برای اولین بار قهرمان جام حذفی شده بودند) کنار گذاشته شدند و در سال 1971، لیورپول با تیمی جوان قرار بود به مصاف بایرن برود. لیورپول از 1966 هیچ جامی نبرده بود و جام نبردنهای قرمزها تا 73 ادامه پیدا کرد. ری کلمنس، تامی اسمیت، امیلین هیوز، کوین کیگان، استیو هایوی و جان توشاک که همگی در کنار هم به قهرمانی اروپا در رم 77 رسیدند، در روزهای جوانی پیراهن قرمز را بر تن کرده بودند.
جام صلح، جامی بود که تقریبا همزمان با جام قهرمانان اروپا (لیگ قهرمانان فعلی) در میانه دهه شصت شروع به کار کرد. یوفا مسابقات جام اروپایی را اداره میکرد اما جام صلح را شهرها و شهرداریها مدیریت میکردند و برای مثال در دورههای نخست تیمهای منتخب مثلا لندن، پاریس و غیره در آن شرکت میکردند اما در سالهای پایانی، تیمها جدیتر مسابقات را دنبال کردند و این بین بارسلونا و لیدزیونایتد به عنوان پرافتخارترین تیمهای آن مسابقات شناخته میشوند. پیش از 1973 که جام صلح منحل شود و جام یوفا به عنوان جام سوم اروپایی (جام برندگان که برندگان جام حذفی بودند، جایگاه والاتری داشت) در دسترس باشد، تیمهای دوم تا چهارم لیگ انگلستان به جام صلح میرفتند و در خصوص سایر لیگها نیز داستان تا حدودی چنین بود. دو تیم در آنفیلد، در بازی نخست برابر هم صف آرایی کردند. دو تیمی با میانگین سنی 23 و 24 سال که قرار بود در سالهای آتی به قهرمانیهای متعدد اروپایی برسند. برای مثال حضور بکن باوئر و املین هیوز در دو تیم، به عنوان بازیکنانی که پنج بار جام قهرمانی اروپا را به عنوان کاپیتان بالای سر بردند، مسئله جالبی است. قرمزها بازی رفت را با سه گل آلان ایوانز برنده شدند. مهاجم بلوندی که از جوانانِ تازه به تیم اضافه شده شنکلی بود اما در ادامه نتوانست به تمام استعدادهایش برسد و فروخته شد. بازی برگشت در ورزشگاه قدیمی بایرن، Grunwalder Strasse برگزار میشد. دقیقه 75 لیورپول با گل یک بازیکن جوان دیگر به نام ایان راس پیش افتاد و گل دقیقه 77 ادگار اشنایدر فایدهای نداشت. لیورپول در مجموع 4-1 صعود کرد و در دور نیمه نهایی، با شکستی نزدیک برابر لیدز از رسیدن به فینال بازماند.
چند سال بعد؛ (در ابتدای کنفرانس اعلام بازنشستگی، که چند روز بعد از قهرمانی آلمان غربی با ستاره های بایرن مونیخ و گلادباخ در جام جهانی 1974 بود)
بیل شنکلی لبی با چای تر کرد. همینطور گازی به ساندویچ کوچک خود زد. بعد رو کرد به خبرنگاران و گفت جام جهانی خیلی ناامید کننده بود، نه؟ برخی از آن ها که برای آلمان بازی می کردند، پیش تر در آنفیلد بازی کرده بودند. بازی کرده و با سری پایین آنفیلد را ترک کرده بودند. با سری کاملا پایین.
اکتبر و نوامبر 1971؛ دور دوم جام برندگان
در فینال دی اف بی پوکال 1971، بایرن در وقتهای اضافه 2-1 کلن را شکست داد و اینطور راهی جام برندگان شد. در انگلستان، آرسنال که در آخرین بازی فصل در ورزشگاه تاتنهام به قهرمانی لیگ رسیده بود، در فینال جام حذفی در وقتهای اضافه 2-1 لیورپول را شکست داد. آرسنال راهی جام درجه یک یعنی جام قهرمانان اروپا و لیورپول راهی جام برندگان شد. فاصله رویاروییهای دو تیمی که پیش از آن با هم روبرو نشده بودند، بسیار کم بود و تفاوت خاصی در ترکیبها اتفاق نیفتاده بود. تلاشهای دو تیم در آنفیلد، در بازی رفت ثمری نداشت و کار با تساوی بدون گل پایان یافت.
در بازی برگشت، بایرن تیم دیگری بود. گرد مولر دو بار در نیمه اول گلزنی کرد اما ایوانز یکی از گلها را جبران کرد. در نیمه دوم اولی هونس تیر خلاص را زد تا بایرن با شکست 3-1 لیورپول در مجموع راهی دور بعدی شود. آنها در دور بعدی استوا بخارست را شکست دادند اما در نیمه نهایی مغلوب رنجرز شدند تا اسکاتلندیها در فینال با شکست دینامسکو در نیوکمپ به قهرمانی دست پیدا کند.
8 و 22 آوریل 1981؛ نیمه نهایی جام قهرمانان اروپا
ده سال تا رویارویی بعدی دو تیم فاصله افتاد و وقتی بار دیگر لیورپول و بایرن به هم رسیدند، شهرت دو باشگاه زمین تا آسمان متفاوت شده بود. دو تیمی که سرجمع به یک موفقیت اروپایی رسیده بودند (بایرن سال 67 جام برندگان را برده بود و لیورپول سال قبل از آن در فینال به دورتموند باخته بود)، طی ده سال پنج بار قهرمان اروپا شده بودند و در کنار آژاکس، به عنوان بزرگترین تیمهای دهه هفتاد در نظر گرفته میشدند. بایرن طی این ده سال 4 بار قهرمان آلمان و لیورپول پنج بار قهرمان انگلستان شده بود. پال سرنای مجار سرمربی بایرن بود و سوی دیگر باب پیزلی پرافتخار ایستاده بود. در ترکیب لیورپول که در آن فصل با مصدومیتهای فراوانی دست و پنجه نرم میکرد طی دو بازی ری کلمنس، فیل نیل، ری کندی، آلن هانسن، کنی دالگلیش، گریم سونس، تری مک دروموت، استیو هایوی و ایان راش به میدان رفتند. در سوی دیگر هم کلاوس اوگنتالر، پل برایتنر، دیتر هونس و کارلهاینز رومنیگه من جمله ستارههای بایرن بودند. بازی دو تیم در آنفیلد با تساوی بدون گل به پایان رسید. پس از بازی رفت، پل براتنر حرفهایی زد که واکنشهای زیادی به دنبال داشت. لیورپول که حالا به میانگین سنی تقریبا 28 رسیده بود، به زعم برایتنر تیمی کسل کننده و بیهوش در آنفیلد نشان داده بود که بهترین سالهای خود را پشت سر گذاشته است. برایتنر مطمئن بود که در خانه کار را تمام میکنند.
در بازی برگشت که در حضور 75 هزار هوادار در ورزشگاه المپیک مونیخ برگزار میشد، ری کندی بزرگ جثه دقیقه 83 لیورپول را پیش انداخت. دقیقه 87 رومنیگه کار را به تساوی کشاند و این نتیجه پایانی بود. چیزی که در این بازی بیش از همه مشخص بود، این بود که سمی لی کوتاه قامت مامور یارگیری با برایتنر شده بود و در تمام طول بازی به اسطوره حریف اجازه خودنمایی نداد. به حکم گل زده در خانه حریف، لیورپول راهی فینال مسابقات شد و در پاریس، با شکست رئال مادرید به قهرمانی سوم اروپا رسید.
24 آگوست 2001؛ سوپرجام اروپا
به طرزی جالب، دو دهه بعد رویارویی بعدی دو تیم، این بار هم در جامی دیگر اتفاق افتاد. لیورپول با شکست دپورتیوو آلاوز به قهرمانی جام یوفا رسیده بود و از سوی دیگر بایرن مونیخ موفق شده بود در فینال لیگ قهرمانان در سن سیرو، با شکست والنسیا در ضربات پنالتی به ستاره چهارم خود دست پیدا کند. ورزشگاه سنت لوئیس موناکو با تنها سیزده هزار تماشاگر میزبان دو تیم در یک فینال اروپایی دیگر بود. در ترکیب باواریاییها الیور کان، ویلی سانیول، بیسنت لیزارازو، حسن صالح حمیدزیچ، اوون هارگریوز، جووانی البر، کلودیو پیزارو، کارستن یانکر و نیکو کواچ به میدان رفتند. جالب اینکه کواچ، سرمربی کنونی در این مسابقه دقیقه 66 به زمین آمد و 6 دقیقه بعد از زمین خارج شد. این تیم را اوتمار هیتسفیلد در اوج شهرت و محبوبیت به زمین فرستاده بود. در سمت دیگر ژرار هولیهی فرانسوی ساندر وسترولد، سامی هیپیا، مارکوس بابل، جان آرنه ریسه، جیمی کرگر، دتمار هامان، استیون جرارد، گری مک آلیستر، امیل هسکی، مایکل اوون و رابی فاولر را به عنوان نفرات اصلی و ذخیره راهی زمین کرد.
قرمزها طی 46 دقیقه با گلهای ریسه، هسکی و اوون سه بر صفر پیش افتادند. در نیمه دوم صلح حمیدزیچ و یانکر دو گل به ثمر رساندند که افاقه نکرد و در نهایت لیورپول با برتری 3-2 به جامی دیگر در آن فصل رسید.
این بازی به نوعی پیش نمایشی از یک بازی خاطره انگیز دیگر شد. چند ماه بعد، آلمان و انگلستان در مقدماتی جام جهانی در مونیخ به مصاف یکدیگر رفتند که انگلیسیها با گلزنی بازیکنان لیورپولی خود اوون (سه گل)، جرارد و هسکی موفق به شکست 5-1 آلمان با الیور کان بزرگ شد.
بازیکنان مشترک دو باشگاه
بازیکن |
سال های بایرن |
سال های لیورپول |
مارکوس بابل |
91 تا 92 و 94 تا 00 - 182 بازی |
2000 تا 04 - 42 بازی |
کریستین زیگه |
90 تا 97 - 241 بازی |
2000 تا 01 - 32 بازی |
دتمار هامان |
93 تا 98 - 105 بازی |
99 تا 06 - 191 بازی |
ژابی آلونسو |
2014 تا 17 - 117 بازی |
2004 تا 09 - 210 بازی |
امره جان |
2012 تا 13 - 7 بازی |
2014 تا 18 - 166 بازی |
ژردان شکیری |
2012 تا 15 -81 بازی |
2018 - 17 بازی |
دیدار اسطوره های دو تیم
چند ماه پیش تیمی از منتخب اسطوره های دو باشگاه در آنفیلد به میدان رفتند و در پایان با تساوی 5-5 به کار خود پایان دادند. کویت، اوون، فاولر (2) و کوارمه برای لیورپول و تونی، زیکلر (2)، سرخیو و آلونسو برای بایرن مونیخ گلزنی کردند.
یورگن کلوپ
از مسائلی که باید در این مسابقه به آن ذکر کرد، تقابلهای شخصی یورگن کلوپ با بایرن مونیخ است. مربی اهل اشتوتگارت در آلمان غربی، در دوره بازی هرگز در تیمی بزرگتر از ماینتس بازی نکرد اما داستان مربیگری او چیز متفاوتی بود. او در نوامبر 2004 اولین بار به عنوان سرمربی برابر تیم بایرن روی نیمکت نشست و 4-2 شکست خورد. تا 6 سال پس از آن تاریخ، او با ماینتس و دورتموند ده بار دیگر مقابل باواریاییها ایستاد و رنگ پیروزی را ندید. در واقع در یازده رویارویی نخست کلوپ و بایرن، او 9 شکست و دو تساوی کسب کرد. اما پس از آن، قاعده دیگر شد. در دوازدهمین بازی در اکتبر 2010، کلوپ مرد پیروز لقب گرفت و چهار مسابقه بعدی نیز دورتموند با او برنده بود. پس از آن تاریخ، او برابر بایرن پیروزیهای خوب و شکستهای تلخی داشت. از جمله شکست در فینال لیگ قهرمانان برابر بایرن و چند ماه بعد پیروزی 4-2 برابر بایرن در فینال جام حذفی. در مجموع کلوپ طی 29 بازی (بیش از هر تیمی دیگر) به 9 پیروزی و 16 شکست برابر بایرن رسیده اما اگر آمار دوره ماینتس را حذف کنیم؛ او ده بار طعم شکست را چشیده و 9 بار پیروز شده است.
کلوپ با دورتموند، دو سال پیاپی در 2011 و 2012 به قهرمانی بوندسلیگا رسید. به نوعی کلوپ موفقیتی را با دورتموند در بوندسلیگا تکرار کرد که اوتمار هیتسفیلد در دهه نود انجام داده بود. برای پیدا کردن تیمی دیگر که بالاتر از سلطه بایرن مونیخ توانسته باشد دو سال پیاپی قهرمان آلمان شود، باید تا سال های 82 و 83 عقب برویم که هامبورگ دست به چنین کاری زده بود.