اختصاصی طرفداری- دو تیم، از دو کشور مختلف با دو سبک متفاوت اما نتیجه ای برابر. در یک کلام آنچه بایرن را به سه گل رساند فاکتور "فضا" و البته "سرعت" بود. آنچه سه گل را نصیب آژاکس کرد فاکتور "فشار" و "حمایت" بود.
پرس، دوندگی و حمایت
تیم آژاکس در این بازی برای تصاحب مالکیت توپ، پرس را از زمین حریف آغاز کرده بود. پرس با در نظر گرفتن موضوع "تعادل". یعنی حضور بازیکنان به صورت تقریبا مساوی در زمین حریف و زمین خودی. حضور در زمین حریف برای به اشتباه انداختن آنها. حضور در زمین خودی جهت جلوگیری از ضدحملات بایرن.
پرسی که فشار آن از طریق دوندگی و حمایت هم تیمی ها تولید می شد. تحت فشار قرار دادن بازیکن صاحب توپ به صورت گروهی برای حمایت از بازیکن خودی. به این صورت که اگر بازیکن پا به توپ موفق می شد از اولین بازیکن عبور کند در تله ساخته شده توسط سایر بازیکنان تیم هلندی می افتاد و تحت فشار توپ را از دست می داد یا وادار به اشتباه می شد.
در سمت مقابل تیم بایرن برای گرفتن توپ، از نیمه زمین تلاش خود را شروع می کرد و نهایتا تا قوس دایره میانی در زمین حریف، فشار ایجاد می کرد و سعی می کرد راه های نفوذ به زمین خودش را ببندد.
سرعت انتقال بازی
بایرن مونیخ پس از توپ ربایی از میانه های میدان و از زمین خودی، حرکت های پا به توپ سرعتی برای پیشروی در زمین حریف و نزدیک شدن به دروازه آژاکس داشت.
ضد حملات سریع و اضافه شدن سریع (به صورت کلی فاکتور سرعت در حرکت بدون توپ) از مزایای بازی شاگردان کواچ به شمار می رود. حرکت های عمقی، استارت های سریع و پاس های بلند رو به جلو در عمق، سرعت بازی را بالاتر برد. در نیمه اول شاهد یک بازی سیال و سریع از سوی هر دو تیم بودیم. توقف، پاس عرضی و یا پاس رو به عقب به ندرت رخ داد. به طوری که در پایان این نیمه هیچگونه وقت تلف شده ای در نظر گرفته نشد.
در نیمه دوم اما شرایط به گونه ای دیگر رقم خورد. تلاش و فشار آژاکس موجب شد تا بایرن بارها رو به پاس های رو به عقب بیاورد و حتی نویر نیز وارد پروسه پاسکاری هافبک ها و مدافعین تیم می شد. و گاه با پاس های بلند بازیکنان خودی را از میانه های میدان صاحب توپ می کرد.
نفوذ به باکس
سیستم حمله بایرن مونیخ تلاش برای رسیدن به پشت محوطه جریمه حریف و زدن ضربه به دروازه تیم هلندی بود. در حملات تیم آلمانی کمتر شاهد نفوذ به محوطه جریمه حریف بودیم. از سوی دیگر آژاکس در حملات سعی در نفوذ به درون باکس هیجده قدم داشت و گاه تا نزدیکی خط عرضی دروازه با پاس کات بک برای یار خودی ایجاد موقعیت گلزنی می کردند.
برگ برنده تیم میزبان استفاده از تکنیک بازیکنانش در پا به توپ شدن بود تا راه رسیدن به دروازه حریف را باز کند. تلاشی که منجر به گرفتن یک پنالتی و یک گل برای این تیم شد.
دفاع و بازی خوانی
شاگردان اریک تن هاگ از کانال های مختلف برای نفوذ به محوطه جریمه حریف آلمانی استفاده می کردند اما این بازیکنان تیم میهمان بودند که با بازی خوانی و تغییر فاصله عرضی بازیکنان خط دفاعی راه های نفوذ را بر آنها بسته بودند. در هنگام استفاده از جناحین خط دفاع تمام عرض زمین را پوشش می داد و بک های کناری سد راه توپ می شدند. در صورت تمایل به نفوذ از کانال میانی بازیکنان مدافع بایرن به یکدیگر نزدیک شده و عمق را می بستند.
تیم هلندی تلاش می کرد تا با پاس های تک ضرب و با سرعت بالا به هدف ایجاد موقعیت و گلزنی برسد اما در رساندن توپ به جلوی دروازه کم دقت بود و مهاجمان هدف به خوبی تغذیه نمی شدند که می تواند ناشی از حضور پرتعداد بازیکنان بایرن در محوطه جریمه خودی باشد. البته این دفاع و این حضور پرتعداد همیشه چاره ساز نبود. مانند گل اول آژاکس که با پاسکاری های کوتاه و دید خوب در محوطه جریمه حریف، آنها توانستند راه نفوذ به دروازه و رسیدن به گل را پیدا کنند.
استفاده از نیم فضاها (Half space)
در طول بازی بارها و بارها شاهد این بودیم که بایرن از نیم فضاها برای ضربه زدن به دروازه حریف، حرکت بدون توپ و نفوذ به عمق برای استفاده از پاس های پشت مدافعین و حرکت پا به توپ به داخل محوطه جریمه استفاده می کند. منطقه ای که بین کانال میانی و کانال های کناری قرار دارد و دید خوب در این منطقه و وجود گزینه های زیادی برای ایجاد موقعیت گلزنی موجب می شود انتخاب خوبی برای ایجاد خطر بر روی دروازه حریف باشد. گل اول باوارایی ها با نفوذ لواندوفسکی از این منطقه به دست آمد. یک بار هم حرکت بدون توپ همین بازیکن از همین منطقه و دریافت توپ از پشت مدافعین او را در موقعیت تک به تک با دروازه بان قرار داد. شاگردان کواچ هم چنین بارها بعد از توپ ربایی از میانه های میدان پس از حرکت های سریع پا به توپ از همین نیم فضاها توپ را روانه دروازه تیم میزبان کردند.
استفاده از توپ، فضا، زمان در بازی دو تیم یک رقابت پر افت و خیز را برای هواداران فوتبال رقم زد. بازی ای که پنج گل از شش گل آن در نیمه دوم رقم خورد و با وجود سرعت بالای بازی در نیمه اول شاهد به ثمر رسیدن تنها یک گل بودیم. بازی ای که براساس نیاز دو تیم به گل به صورت مداوم در حال تغییر بود. شاید فکر کنید که اشتباهات نیز در به وجود آمدن این نتیجه بی تاثیر نبودند. اما باید بدانیم که اشتباهات در اکثر مواقع در اثر فشار به وجود می آید و نشان از توانایی تیم حریف در ایجاد اشتباه دارد.