طرفداری- شاگردان ساری مدعی کسب سهمیه لیگ قهرمانان اروپا هستند و همچنین رسیدن به منچسترسیتی، یکهتاز لیگ برتر، محتملتر از قبل به نظر میرسد. چلسی پس از انجام 12 مسابقه - 8 برد و 4 تساوی - آمار شگفتانگیزی ثبت کرده است؛ آنها 27 گل به ثمر رساندهاند و فقط 8 گل دریافت کردهاند. اگرچه آنها نبردهای زیادی در پیش دارند، اما همیشه مجال برای پیشرفت وجود دارد. لذا در این بخش میخواهم به بعضی از عناصر تاکتیکی که ساری در شغل قبلیاش، در ناپولی، مورد استفاده قرار میداد، بیندازم.
در فوتبال نوین، به دلیل تمهیدات فشرده و محکم دفاعی که بسیاری از تیمها به کار میبرند، به دست آوردن فضا بسیار مشکل شده است؛ بهویژه زمانی که تیمها از خطوط دفاعی میانی و پایینی استفاده میکنند. همچنین گاهی اوقات رهایی از یارگیری نفر به نفر رقیب نیز به مسئلهای بغرنج تبدیل میشود. با این حال، به هم ریختن ساختار دفاعی رقیب میتواند یک راهحل باشد که برای انجام آن در بازی مالکانه، ابزارهایی وجود دارد، از قبیل:
- تعویض جریان بازی به سمت یار آزاد
- خالی و پر کردن یک منطقه
- جابجایی معکوس عمودی
- تعویض جریان بازی به سمت یار آزاد
تغییر جریان بازی به سمت یار آزاد، روشی ساده است؛ اما واقعاً میتواند مؤثر باشد. بیشتر تیمها در زمان دفاع تیمی در اطراف توپ و منطقهای که توپ قرار دارد، به دفاع میپردازند؛ آنها به پوشش منطقهای در مناطق دورتر از توپ اکفتا میکنند. یعنی بازیکنان تیم مدافع که در منطقه دورتر از توپ قرار دارند، به مناطق توپگیری میروند تا از فضا مراقبت کنند. (مگر اینکه سیستم بسیار محکمی باشد که در مناطق دور از توپ نیز نزدیک بازیکن رقیب بمانند). این امر منجر به این میشود که بازیکنان هجومی دور از توپ، آزاد شوند. به عنوان مثال، در مقابل یوونتوس - که از یارگیری نفر به نفر استفاده کرده است - این موضوع به کرّات اتفاق افتاده است. مانند نمونههای زیر:
همانگونه که میبینید، بازیکنان ناپولی نزدیک توپ به سختی یارگیری شدهاند، اما به دلیل جابجایی مدافعین، هر چه از توپ دورتر میشوند، فاصله بین آنها و بازیکن یارگیر بیشتر میشود. در این موقعیتها با جابجایی سریع و پاسهای ترکیبی از فضای سمت راست بهرهبرداری میکند.
من باید به شیوه دیگری اشاره کنم که بسیار شبیه این الگو است، اما این بار تیم مهاجم بر باز کردن فضا برای خط بعدی تمرکز میکند. این امر زمانی اتفاق میافتد که بیشتر به عرض میزند و یارگیرش را نیز دنبال خود میکشد. نخستین بازیکن، مسیر پاسکاری را به سمت بازیکنان جلو باز میکند. با این حال، این عنصری است که معمولاً در بازیهای چلسی نمایان میشود و اغلب هازارد یا موراتا از آن بهره میبرند.
خالی و پر کردن یک منطقه
در این شیوه، بازیکن به صورت انفرادی با خالی و پر کردن فعّالانه موقعیتش، فضاسازی میکند. جدایی از بازیکن یارگیر با استفاده از خالی کردن فضا، شیوهای معمول است. بازیکن به سادگی از منطقه اصلیاش خارج میشود - به عمق یا عرض میزند - به این منظور که بازیکن یارگیرش را از آن منطقه خارج کند، سپس به سرعت به منطقه خالیشده بازمیگردد. البته مدافع در موقعیت انتخاب دشواری قرار میگیرد: فضای پشت سرش را مدنظر داشته باشد که آن را ترک میکند و فرصت ایجاد خطر از طریق این فضا برای رقیب به وجود میآید. معمولاً رقیب تشویق میشود که شدیداً فشار بیاورد، تا زمانی که از ارسال پاس مورد نظر بازیکن هجومی جلوگیری کند. اما اگر مدافع، یار مستقیمش را دنبال کند، بازیکن حملهکننده میتواند از ذات واکنشگرای مدافع نهایت بهره را ببرد. علت اینکه مهاجمان طبیعتاً مالکیت را در اختیار دارند، این امتیاز است که معمولاً اولین حرکت بعدی را میدانند. بنابراین میتواند از این امتیاز در زمان بازگشت به منطقه شروع بهره ببرد.
ابتدا این امر را با بازیکنان ناپولی نشان میدهم. در گام نخست، ممکن است بازیکنان یارگیریشده را در کادر مشاهده کنید. به دلیل در دسترس نبودن یک گزینه واقعی، این یک چیدمان بد است که همشیک آن را کارگر میسازد. معمولاً زمانی که یک بازیکن به عمق میزند و پاسی دریافت میکند، با فشار شدیدی مواجه میشود که باید چارهای برای آن بیندیشد. اما در این مورد، آلبیول فوراً پاس نمیدهد؛ او تا لحظه درست، یعنی زمانی که همشیک آزاد میشود، صبر میکند.
بیایید به نمونهای از این کار مقابل یوونتوس نگاهی بیندازیم، که همشیک یارگیرش را به عمق خودی میکشاند، سپس به سرعت به سمت مخالف میدود، لذا قادر است آزادانه پاس را دریافت کند. بنابراین به این سادگی میتوان مدافعین یارگیر را اداره و با این شیوه تاکتیکی از جریان بازی خارج کرد.
جابجایی معکوس عمودی
جابجایی معکوس عمودی نوعی از تصرف فضای پویا است (زمانی که تیمی فضایی را مییابد و به سرعت در آن عمل میکند). اما این حقیقت، مسلّم است که این یک عنصر تاکتیکی - گروهی است که برای اثربخشی به هماهنگی همتیمیها نیاز دارد. برای انجام این حرکت، حداقل به 2 بازیکن نیاز است تا همزمان با دویدن به صورت متفاوت، فضا و شکاف را ایجاد کنند.
مجدداً این امر را به صورت کلی و سپس با مثالی از مسابقه مقابل یوونتوس نشان میدهم.
عامل مهم در موقعیت، همتیمیهایی بودند که به سمت دروازه حرکت میکردند. این امر که مدافعین یحتمل دوست دارند از دروازه محافظت کنند، به رقیب اجازه جدایی و رهایی از یارگیر را میدهد. همچنین در اینجا زمانبندی نقشی کلیدی دارد.
همانطور که در بالا مشاهده میکنید، اینسینیه به عمق میزند، استرینیچ و میلیک به جلو هجوم میبرند و مدافعین را از او (اینسینیه) دور میکنند. سپس ناپولی در حالی که اینسینیه آزاد است، فضا به دست میآورد؛ لذا او میتواند بدون هیچ فشاری پاس را دریافت کند.
شیوه جایگزین این عنصر تاکتیکی، حرکت دوگانه است، یعنی علاوه بر جابجایی معکوس عمودی، یک ابزار تاکتیکی فردی نیز است. در حرکت دوگانه، سعی میشود که فضا به قدری افزایش یابد که مهاجم بتواند به جهتی برود و سپس به سمتی دیگر بچرخد. برای مثال: بازیکن هجومی مسیرش را عوض میکند، کمی جلو میآید یا به عمق میزند تا پاسی دریافت کند. این شیوهای معمول است، اما از دو شیوه دیگر راحتتر است.
سخن پایانی
تاکنون نگاهی به ابزارهایی انداختیم که ساری قبلاً به منظور هرچه اثربخشتر کردن بازی هجومی تیمش در مقابل سیستمهای دفاعی نفر به نفر به کار گرفته بود؛ اما این ها میتوانند در مقابل هر نوع دفاعی سودمند باشند. این شیوهها برای به دست آوردن فضا یا آزاد کردن بازیکنان، شیوهای بسیار خوب برای هر چه بیشتر جذاب کردن بازی شماست و عناصر تاکتیکی بیشتری را در دسترس قرار میدهد. اگر این کار را به درستی انجام دهید، میتوانی اثربخشی تیمتان را در حمله تقویت کنید.
اگر ساری بتواند در نبرد قهرمانی باقی بماند و با افزودن تعدادی عنصر تاکتیکی به دیگش، تیمش را تقویت کند، میتواند به شدت برای نقشههای منچسترسیتی خطرناک باشد. با این حال، ساری مجبور است با ترکیب ضعیفترش بسازد؛ از این رو نیاز دارد با استفاده هر چه بیشتر از سیستم چرخشی، بازیکنان کلیدیاش را سرحال و چابک نگه دارد. لذا این امر میتواند به صورت بالقوه موجب محدودیت در افزایش تنوع تاکتیکی شود. از سوی دیگر، تاکنون چلسی توانسته است در لیگ اروپا به راحتی جلو برود. من امیدوارم ساری بتواند این ایدهها را در چلسی پیاده کند تا بتوانیم در آینده شاهد آنها باشیم.
ارسالی رامین بارانی