طرفداری-
زین الدین زیدان آوریل 2004
یک شب بعد از قهرمانی در جام جهانی، در کافهای شیک در نزدیکی اوپرای پاریس، هنرمندی بلوند را میدیدم که ساعتها با لباس شماره ده زیدان در تیم ملی فرانسه، میرقصید. فرانسه در عصر یک روز دگرگون شد. میلیونها آدم در خیابانهای پاریس به جایی رسیدند که فریاد بزنند زیدان برای ریاست جمهوری! چنین چیزی در فرانسه بی سابقه بود. حالا زیدان به چیزی به مانند مایملک تمام مردم جهان تبدیل شده است. حالا همه به دیدن او در لباس رئال مادرید عادت دارند اما برای تیم ملی فرانسه و برای زندگی فرانسویها، او چیزی بزرگتر از این حرفهاست. مردم فرانسه امیدوارند که کار او و تیم ملی در تابستان امسال به پایان نرسد.
زین الدین یزید زیدان از سواحل مارسی میآید، از نزدیکی میدانی که حالا به خاطر یک تبلیغ به خصوص آیداس معروف شده است. چیزی که آنجا یاد گرفت، چگونگی برنده شدن نبود؛ کنترل کردن توپ بود. یزید بهترین بازیکن آن حوالی نبود اما درشت اندام تر و سختکوش تر بود. امضای او، حرکتی بود که میچرخید و با جابجا کردن توپ بین پاهایش توپ را از هدف رد میکرد؛ چیزی که بعدها آن را رولت زیدان (حرکت زیدانی) نامیدند. این دریبل را هر روز در پانزده سال اخیر تمرین کرده است. برای او فوتبال مهم است و تا حدودی جودو؛ این را مادرش ملیکه گفته بود. اما شیوه خاص خود را برای فوتبال داشت. در محله خود، به ندرت از پای چپ خود استفاده میکرد و هیچوقت هد نمیزد.
پانزده سال داشت که دو ساعتی از ساحل دور شد تا برای تیم کان بازی کند. یک مربی در همان ابتدا توپی برای او فرستاد تا هد بزند، اما یزیدِ جوان جا خالی داد. پسرک مودبی بود، خجالتی و خالی از غرور به نظر میرسید. کان برای او یک آزمون شخصیتی با 240 سوال در نظر گرفت که نشان داد او بسیار مصمم است، اعتماد به نفس بالایی دارد و هرگز خود را بالاتر از دیگران قرار نمیدهد. کیفیت آخر، در بازیکنانی مانند او نادر است. زیدان، زنبور ملکهای بود که رویکرد یک زنبور کارگر را داشت. هنوز هم، پاس را به شوت ترجیح میدهد. همین نشان میدهد که چرا آمار گلزنی او برای فرانسه کمتر از میشل پلاتینی است. زیزو بیست و دو گل در هشتاد و هفت بازی ملی به ثمر رسانده در حالی که پلاتوش (Platoche) به چهل و یک گل در هفتاد و دو بازی رسیده بود.
زیدان سال 1994 از کان، راهی بوردو شد. آن زمان بیست و دو سال داشت و اولین بازی ملی خود را انجام داده بود. در بازی با چک که 2-0 عقب بودند به زمین آمده و دو گل زده بود تا بازی مساوی شود. بعد از بازی به آن استعدادیاب کان که او را پیدا کرده بود زنگ زد و گفت" دیدی؟ یکی از گلها را با سر زدم و دیگری را با پای چپ!" او چنین بازیکنی بود و اینطور سعی و کوشش میکرد. چند سال بعد از آغاز تمرینهایش برای بهبود وضعیت پای ضعیفتر؛ فرانس بکن باوئر گفت زیدان بازیکنی است که کیفیتی یکسان در هر دو پا دارد. جز آندریاس برمه، هرگز چنین چیزی ندیده بودم.
به بازیساز اصلی تیم ملی فرانسه تبدیل شد. او را نمادی از یک هافبک مدرن میدانستند و حالا در رئال مادریدی است که به نظر خورخه والدانو جایی خوب برای ملاقات با بزرگان است. زیدان در میانه زمین، همواره زمانی برای دادن پاسهای متفاوت دارد. در مورد نگاهی دقیق و تکنیکی فرازمینی صحبت میکنیم.
قرار بود که برای جام جهانی 1998 در کشور خود دور هم جمع شوند. با این حال پس از یک بازی، در عملی تلافیجویانه در بازی با عربستان سعودی اخراج شد و اینطور برای دو بازی محروم شد. بعد در یک چهارم برابر ایتالیا و بازی نیمه نهایی برابر کرواسی، روزهای آرامی داشت. بهترین بازیکن فرانسه -که هنوز جهان را قانع نکرده بود- پیش از دو گلی که در فینال زد، تورنمنتی داشت که باید آن را به دست فراموشی میسپرد. مربی او امه ژاکه، متوجه شده بود که برزیلیها در هنگام یارگیری روی ضربات کرنر، بیدقت عمل میکنند و توصیه کرده بود ضربات را به صورت موّاج به تیر اول ارسال کنند. اگر پانزده سال پیش آن پسر لاغر عرب را میدیدید که در اطراف خانه خود بازی میکرد، احتمالا تصور میکردید که در فینال جام جهانی دو گل بزند؛ اما تصور نمیکردید این کار را با ضربه سر انجام دهد.
آن شب تصویر زیدان را روی بنای طاق پیروزی (در میدان شارل دوگول پاریس) انداختند. شش سال از آن زمان گذشته و حالا تصویر او در تمام فرانسه دیده میشود. او جای ماریان (الههای از نمادهای ملی فرانسه است که در اصل، انساندیسی از آزادی و عقل در چهره یکی از الهههای پیشدادی رومی، به نام الهه آزادی است) را به عنوان نماد ملی گرفته است. با گلها یا وقتی در تلویزیون از رهبر جناح راست شان ماری لاپِن انتقاد میکند (سال 2017، دخترِ شان کاندیدای حزب راست بود و زیدان بار دیگر از مردم خواست به حزب آنها رای ندهند. ماریان لاپن هم گفت زیدان وضع مالی خوبی دارد و برای حفظ ثروتش به کسی مانند ماکرون نیاز دارد). این کار را عروسکِ او در برنامه سیاسی لس گینیول دِلنفو (Les Guignols de l’Info) انجام داد. نیکولاس کانتلوپ که در آن برنامه دست اندرکار بود، یک بار گفت: "بسیار کم و با صدای پایین صحبت میکند. پس برای تقلید کردن صدایش، نهایت تلاش را برای بزرگنمایی انجام دادم. طوری ادایش را در میآوردم که انگار بابت هر جملهای که ادا میکند، عذرخواهی میکند. ادای زیدان را درآوردن سخت است چون او به ندرت حرفی میزند که باعث ناراحتی کسی شود. همینطور کار سختی داشتم چون همه او را دوست دارند. پس محبوبیت بی حد و حصر او را به سوژه شوخی تبدیل کردم. جایی در فرودگاه بود که او بی اینکه مخالفتی داشته باشد، به یک سگ امضا میدهد.
این موضوع دور از حقیقت نیست. در یورو 2000 که بهترین تورنمنت زیدان بود، او به نامیرای فرانسویها تبدیل شد. مصدوم نشد، اخراج نشد، حتی خسته نشد و فرانسه را به سوی دومین جایزه بزرگ طی دو سال رهنمون ساخت. یک روز بعد از فینال، به تعطیلات نرفت. به مارسی رفت تا با پیرمردی در حال مرگ که میشناخت خداحافظی کند. هر شش ماه یک بار، یک نشریه فرانسوی به نام دو-دیمانش (du Dimanche) یک نظرسنجی برگزار میکند و در هرکدام از آنها، زیدان فوتبالیست محبوب مردم فرانسه میشود. مهربان و فروتن و همانطور که میدانید نابغه است. تاکنون کسی نگفته زیدان مرد مغروری است که همسر خود را کتک میزند. شخصیت او فراتر از این جزئیات است، او کمک میکند که آبیها یک تیم باشند. میتوانید به عینه ببینید که تمام بازیکنان با کیفیت فرانسه وقتی حریف به توپ میرسد، به سختی تلاش میکنند تا توپ را مال خود کنند تا دوباره گروه آبیپوش برای حمله به خط شوند.
لیلیان تورام که بافکرترین بازیکن تیم است و یک بار تلاش کرده کشیش شود، در زندگینامه خود توضیح میدهد: "روحیه تیمی داشتیم چون نشانه مشترک ما فروتنی بود. باور دارم که زیدان هرکدام از ما را مجاب میکرد در بالاترین کیفیت در زمین باشیم. نسلهای پیشین فرانسه بازیکنان ماهر بسیاری داشتند اما آن تیمها فاقد این تواضع بودند. زیدان هیچوقت نگاه بدی به کسی نینداخت که پاس بدی میداد. هیچوقت به خاطر اینکه نام زیدان را پشت پیراهنش نوشته بودند، از تلاش برای گرفتن توپ غافل نشد. ضدِ هرچه شبیه به این بود. "
تمام همبازیان او، بیشترین احترام را برایش قائل بودند. در فوتبال همه چیز به توپ مربوط است. هرکس که آن را یک بار لمس کرده میداند که حفظ آن تا چه اندازه دشوار است. زیدان نزدیکترین فرد در راهِ داشتن یک اقتدار همیشگی روی توپ بود. دیگرانی که کنارش بودند، بیش از هرکس قدر این توانایی او را میدانند. دیدیه دشان کاپیتان فرانسهی 1998 و 2000 یک بار گفت: "زیدان چیزی را در زمین به دست آورد که دیگران رویای آن را دارند. هر روز و هر شب کنار او تمرین میکردم و هیچوقت نزدیک به او هم نبودهام." دشان، نزدیکترین فرد در زمین به زیدان بود. بعدها جای او را پاتریک ویرا و کلود ماکلکله گرفتند. شغل آنها تنها این نبود که توپ را برای رئیس فراهم کنند. در یک بازی دوستانه برابر انگلستان در سال 2000 لحظاتی پس از اینکه دنیس وایز روی زیدان خطا کرد، دشان عملا وایز را کشت. بعد رو به او فریاد زد: "دست به زیدان نمیزنی!".
با این حال، این موضوع هم به فرانسه در جام جهانی اخیر کمک نکرد. زیدان خسته از مصدومیت، در آسیا از هواپیما پیاده شد. او همینطور اخیرا درگیر تولد فرزند سومش بود و اینطور دو بازی اول فرانسه را از دست داد و بعد از بازی سوم و حذف، با تیم راهی خانه شد. فرانسه دوباره نشان داد که بدون او، تا چه اندازه میتواند غریب و کسل کننده باشد. آنری، ویرا، پیرس و دیگران. کافی نبودند. روحی تیمی هم هتل شرایتون سئول تحت الشعاع کاپیتانی خودشیفته مانند مارسل دسایی، نابود شد.
سوال اصلی پس از تورنمنت این بود که چه کسی جایگزین دسایی میشود. جواب این بود که خودِ دسایی به این وظیفه ادامه خواهد داد. بازیکن 34 ساله در نزدیکی پایان راه به نظر میآمد اما بازوبند کاپیتانی فرانسه مهمتر از چیزی بود که به راحتی از آن بگذرید. مربی جدید فرانسه ژاکه سانتینی، تصمیم گرفت او را تا جایی که میشود دیگر دعوت نکند. بازوبند کاپیتانی آنطور که همگان انتظار داشتند به پاتریک ویرا نرسید، به زیدان رسید. به مردی که از صحبت کردن و ایراد گرفتن متنفر است و یک بار خورخه والداندو گفته بود به جای زبان، از طریق توپ صحبت میکند. کاپیتان زیدان دوباره تیم فرانسه را متحد ساخت. با بازیکنان جدید به صورت خصوصی صحبت میکرد، کاری میکرد که احساس خوبی در تیم ملی داشته باشند و تا جای ممکن به آنها کمک میکرد. همه به حرفهای او گوش میدادند.
در این تابستان، در حالی که عمدتا از جناح چپ بازی میکند، تیم فرانسه بی اندازه قدرتمند دیگری را به جلو سوق خواهد داد. این بار احتمالا بار آخر او باشد. زیدان چند مرتبه در سال جاری در خصوص خداحافظی از تیم ملی صحبت کرده است، او احتمالا سال آینده فوتبال باشگاهی را هم کنار بگذارد. البته در زمستان قراردادش با رئال مادرید را تا 2007 تمدید کرد؛ آن زمان سی و چهار ساله خواهد بود. فرانسویها چشم انتظار بازیهای او در آلمان هستند.
باورش سخت است اما فیزیک زیدان هم محدودیتهایی دارد. او برای سالها خود را وقف تیمهایی کرده که برای بازی در آنها لازم بوده همواره در بالاترین کیفیت ظاهر شود. چنین چیزی سرانجام انسان را خسته میکند. صحبتهای او در خصوص بازنشستگی، دائما در خصوص نگرانیهایش من باب بالا رفتن سن است. از او پرسیدند آیا در تابستان از تیم ملی فرانسه بازنشست میشود؟ گفت: "هنوز تصمیمی نگرفتهام. در حال حاضر تنها به بردن جام ملتهای اروپا فکر میکنم." ممکن است آخرین باری باشد که زیدان را در پیراهن فرانسه میبینید، پس با دقت تماشا کنید.