طرفداری - فوتبال هر روز پیچیده تر می شود و هر روز روش های جدیدی در بخش های گوناگون آن توسط سرمربیان ارائه می شود.
وظیفه تاکتیک نویسان در سراسر دنیا، مطالعه و بسط دادن این روش ها و بیان این پیچیدگی ها به زبان ساده تر برای علاقه مندان و هواداران فوتبال است. اوضاع خیلی پیچیده تر از آن چیزی است که در صفحه تلویزیون می بینید یا بعدها ویدیوی صحنه های مختلف آن را تماشا می کنید. بخش اعظمی از حرکات گروهی یا حتی انفرادی بازیکنان در طول مسابقه در فوتبال مدرن از پیش طراحی شده است و هر کدام مربوط به عنوان و روش مشخصی می شود. در وب سایت طرفداری در حالی سعی کرده ایم به بهانه های مختلف به توضیح مفصل این روش ها و مثال های مربوط به آن بپردازیم (اینجا و اینجا) که نمونه این یادداشت ها در هیچ رسانه فارسی زبانی یافت نمی شود و در منابع خارجی نیز بسیار محدود است. در این مطلب نیز قصد داریم به مطالعه تخصصی یکی از مهم ترین روش های دفاع کردن بپردازیم. روشی که در طول تاریخ همواره از آن استفاده شده و فوتبال مدرن نیز نمونه های جدیدتر، تاثیرگذارتر و سیستماتیک تری از آن را به اجرا می گذارد.
«Man Coverage» یا «Man-to-Man-Marking» یا به معنای ساده تر دفاع نفر به نفر، روشی است که هواداران فوتبال آن را بسیار ساده و تک بعدی تصور می کنند و معتقد هستند که جایی در فوتبال مدرن این روزها ندارد. با این حال دفاع نفر به نفر در طول تاریخ همواره گسترده تر شده، روش های جدیدی به آن افزوده شده و اتفاقا در فوتبال مدرن نیز با پیچیدگی های بسیار زیاد و به طور سیستماتیک توسط سرمربیان مختلف در حال اجرا است. بسیاری از تاکتیک نویسان و مربیان دفاع نفر به نفر را به دو بخش انفرادی و تیمی تقسیم بندی می کنند و مجموعا 6 روش را شرح می دهند. در این یادداشت اما سعی شده تا با ادغام بعضی روش ها در یکدیگر به 4 روش اصلی اشاره شود تا درک مفاهیم برای هواداران فوتبال ساده تر و از پیچیدگی های ماجرا نیز کمی کاسته شود.
این روش یکی از مرسوم ترین روش ها در دهه های گذشته است و همان روشی است که هواداران فوتبال تصور می کنند دفاع نفر به نفر فقط محدود به آن می شود. در این روش هدف بازیکنان کلیدی حریف و خنثی کردن توانایی های آنان در پارامترهای مختلف است. به شکلی که یک بازیکن مامور مستقیم مهار بازیکن کلیدی حریف می شود و تحت هر شرایطی این بازیکن را به طور نامحدود، تام الاختیار و افراطی دنبال می کند. همان طور که گفتیم نمونه های آن در دهه های دورتر بسیار زیاد است اما نکته جالب مربوط به نمونه های مختلف در فوتبال مدرن می شود. یکی از جذاب ترین، هیجان انگیزترین و آموزشی ترین موارد در روش «Individual man-marking» توسط ژوزه مورینیو در دیدار برابر چلسی ارائه شد.
سرمربی پرتغالی در دیدار برگشت فصل 2017-2016 در اولدترافورد با رونمایی از سیستم 2-4-2-2 منحصر به فرد خود ارائه ای سیستماتیک و مدرن از «Individual man-marking» داشت. مورینیو با این آرایش سعی کرد تا دو بازیکن کلیدی چلسی یعنی پدرو و ادن هازارد را توسط دو بازیکن خود به طور کامل و افراطی تحت تاثیر قرار دهد. او برای این امر متئو دارمیان و آندر هررا را انتخاب کرد تا بازیکنان یاد شده را از طریق روش «Individual man-marking» خنثی کند. البته آندر هررا برای مهار هزاراد بازیکن کلیدی تری بود و به شکل تام الاختیار وظیفه مهار ستاره بلژیکی را به عهده گرفت و دارمیان با تعادل بیشتری پدرو را تحت نظر داشت.
به تصویر زیر دقت کنید که آرایش 2-4-2-2 مورینیو که مختص همین روش طراحی شده را نشان می دهد. دارمیان و هررا همان دو بازیکن خط دوم این آرایش هستند که پدرو و هازارد را تحت نظر داشتند. نمایش آندر هررا احتمالا بهترین نمونه از «Individual man-marking» طی چند سال اخیر محسوب می شود. جایی که او حتی یک لحظه از هازارد جدا نشد و در این بین کمترین اشتباه ممکن را نیز از خود نشان داد تا مهم ترین بازیکن چلسی طی چند سال اخیر و یکی از بهترین بازیکنان دنیا به طور تمام و کمال تحت سلطه یونایتد در طول بازی قرار گیرد. یونایتد آن بازی را با دو گل پیروز شد و چلسی آنتونیو کونته احتمالا ضعیف ترین نمایش فنی تمام دوران خود را در آن دیدار ارائه کرد.
مربیان در منچستریونایتد اولین بار نیست که روش «Individual man-marking» را به بهترین شکل انجام می دهند. یکی دیگر از مثال های هیجان انگیز برای توضیح این روش نیز مربوط به یونایتدِ زمان سرآلکس فرگوسن می شود. فرگوسن در دیدار سال 2010 مقابل میلان در لیگ قهرمانان اروپا کارسازترین روش را از کار انداختن آندره آ پیرلو دانست. او یکی از سختکوش ترین بازیکنانش یعنی جی سونگ پارک را برای مهار پیرلو از طریق روش «Individual man-marking» انتخاب کرد. روشی که به خوبی جواب داد و یونایتد با ناک اوت کردن پیرلو توانست میلان را در هم بشکند. ریو فردیناند بعدها در بیان خاطراتش به آن دیدار و نمایش استثنایی پارک اشاره کرد: "پیرلو صبح بعد از بازی انتظار داشت پارک را پایین رختخوابش ملاقات کند."
«Individual man-marking» روشی است که بسیاری از تیم های ضعیف تر سعی کرده اند آن را در برابر لیونل مسی نیز ارائه دهند. نتایج البته خیلی امیدوار کننده نبوده اما همان طور که گفته شد این روش گرچه به توانایی های بازیکن دفاع کننده مربوط می شود اما اگر سیستماتیک توسط سرمربی طراحی شود، تاثیرگذاری چند برابری خواهد داشت. یکی از مشهورترین ارائه های این روش در برابر لیونل مسی مربوط به سال 2017 و دیدار بارسلونا مقابل خیرونا می شود. جایی که پابلو مافئو مامور مستقیم مهار لیونل مسی در طول بازی شده بود و اتفاقا عملکرد بدی از خود ارائه نداد.
لیونل مسی در دیدار برابر خیرونا به نسبت همیشه در پارامترهای ضربه به سمت دروازه حریف و ایجاد شانس گلزنی برای هم تیمی هایش عملکرد ضعیف تری داشت. تصویر اول تعداد ضربات مسی به سمت دروازه حریف را نشان می دهد: تنها 2 ضربه به سمت دروازه حریف که 1 ضربه نیز خارج از چارچوب بود. تصویر دوم وضعیت مسی را از لحاظ پارامتر ایجاد شانس گلزنی نشان می دهد. جایی که او 2 بار موفق شد هم تیمی هایش را در موقعیت گلزنی قرار دهد که البته هیچ کدام در جریان بازی نبود. 1 ضربه کرنر و 1 ضربه شروع مجدد، یعنی دقیقا همان لحظاتی که پابلو مافئو نمی توانسته به طور مستقیم مسی را تحت تاثیر قرار دهد.
تصاویر زیر ابعاد بیشتری از این روش را آشکار می کند. یکی از پارامترهای کلیدی این روش «افراطی» بودن بازیکن مهار کننده است. پابلو مافئو نزدیک به 80 دقیقه به طور کامل خود را برای مهار لحظه به لحظه لیونل مسی از جریان بازی خارج کرد تا تیمش عملا 10 نفره بازی کند، به این شکل که او عملا هیچ تاثیرگذاری در طول بازی نداشت. تصویر اول نقاطی را نشان می دهد که مافئو در بازی مقابل بارسلونا برای هم تیمی هایش پاس ارسال کرده است. او در طول نزدیک به 80 دقیقه تنها 6 پاس ارسال کرد و کمترین تاثیرگذاری ممکن را در این زمینه داشت. تصویر دوم نقاطی را نشان می دهد که مافئو پاس هم تیمی هایش را دریافت کرده است. باز هم می بینیم که او کمترین تاثیر ممکن را داشته و تنها 2 بار توانسته خودش را در موقعیت دریافت پاس قرار دهد. این مساله البته همان طور که گفته شد کاملا عمدی و برنامه ریزی شده بود. مافئو تمام تمرکز خود را روی مهار لیونل مسی قرار داده بود و سرمربی خیرونا نیز عملا می دانست که برای موفق شدن در این روش، باید به طور کامل یک بازیکن خود را از بازی خارج کند.
با این حال همان طور که ارنستو والورده در نشست خبری پس از بازی اشاره کرد، این روش باعث شد تا فضای بیشتری برای دیگر بازیکنان بارسلونا ایجاد شود. بارسلونا آن بازی را به راحتی 3-0 برد(مسی هیچ گلی نزد و هیچ پاس گلی هم نداد) اما سرمربی خیرونا از اتخاذ این روش بسیار راضی بود و از اینکه توانسته بود بعضی از توانایی های مسی را محدود کند، به خود افتخار می کرد.
«Man-marking a specific position/zone» |
روش دوم از جهاتی شبیه به روش اول است با این تفاوت که این بار هدف موقعیت یا ناحیه ای از زمین مسابقه است که هر بازیکنی می تواند در آن ظاهر شود. در این روش موضوع اصلی نه توانایی های فنی بازیکنی خاص، بلکه موقعیت ایده آل فضایی است که بازیکنان می توانند با صاحب توپ شدن در آن خطرات زیادی را به وجود آورند. یکی از مشهورترین نمونه ها در این روش دفاع نفر به نفر فضای پست شماره 10 است. پستی که شعاع حرکتی آن در فاز تهاجمی عموما جلوی 4 مدافع و پشت باکس است. ناحیه ای که به پست شماره 10 مشهور است و حریف می تواند با صاحب توپ شدن در آن، انتخاب های مختلفی از بازیسازی و همچنین زدن ضربه به سمت چارچوب داشته باشد.
در روش «Man-marking a specific position/zone» یک بازیکن مامور مستقیم مهار این فضا است و هر بازیکنی در این فضا وارد شد، توسط بازیکن مورد نظر یارگیری مستقیم می شود. تفاوتی نمی کند که کدام بازیکن حریف وارد این فضا شود، این بازیکن می تواند بازیکن پست شماره 10 حقیقی باشد یا حتی هافبک تدافعی یا هر بازیکن دیگری. در این روش همان طور که گفته شد مسئله اصلی فضاهایی مشخص از زمین مسابقه است.
یکی دیگر از نمونه های مشهور مربوط به نقش «False nine» می شود. جایی که بعضی تیم ها از روش «Man-marking a specific position/zone» برای خنثی کردن بازیکن حاضر در این نقش بهره می گیرند. به این شکل که یکی از مدافعان میانی به محض ورود بازیکن «False nine» به فضاهایی مشخص، با او یارگیری نفر به نفر انجام می دهد و تا زمانی که او در این فضا حاضر است، به این یارگیری ادامه می دهد.
در یادداشت های آینده به دو روش پیچیده تر دفاع نفر به نفر خواهیم پرداخت. دو روشی که مفصل تر است و نمونه های بیشتری از آن نیز در فوتبال مدرن وجود دارد.