طرفداری | بین سالهای 1997 تا بازنشستگیاش در 2011، رونالدو 207 گل در 365 بازی زد و سه بار قهرمان لیگ کشورها شد، یک جام یوفا و کفش طلای اروپا به همراه دو عنوان بهترین بازیکن جهان، دو توپ طلا و کسب عنوان بهترین بازیکن فصل در دو کشور متفاوت. او همچنین دوبار کوپا آمهریکا را برد، کفش طلای جام جهانی را مال خود کرد و خود جام جهانی را هم بالای سر برد. سه گل او در نیمهنهایی و فینال جام جهانی 2002 کره-ژاپن باعث شد تا او به دسته 0.00000001% های فوتبال بپیوندد. و بله، در میان تمام این افتخارات و جامها، بهترین فصل رونالدو، آن فصلی بود که او به دستهای از بازیکنان پیوست که احتمالاً از نظر فردی، بهترین نسل تاریخ فوتبال بودند. او در آن فصل نه قهرمان لیگ شد و نه به عنوان بهترین بازیکن فصل شناخته شد، اما درخشش او زمینهساز تمام افتخارات بعدی بود.
اعداد رونالدو در آن سالی که در بارسلونا بود شاید برای شما کافی باشد. 47 گل در 49 بازی، 34 گل در 37 بازی لیگ. چهار هتتریک و هفت بریس (زدن دو گل در یک مسابقه). از اواسط ژانویه تا پایان فصل (حدود 5 ماه) او تنها در 5 بازی موفق به گلزنی نشد و زمانی که با بارسلونا قرارداد بست، تنها چند هفته از تولد 20 سالگیاش میگذشت. اما آن فصل رونالدو تنها در آمار نمیگنجد، او با کارهایش هم همه را هیجانزده میکرد. ما آن فصل را به یاد میآوریم، چراکه او مجموعهای از هرچیزی بود که برای فوتبال دیدن نیاز بود. پاهای بلوریِ بااستعداد که با سرعت حرکت میکردند و قدرت فوقالعادهای هم داشتند. او باهوش بود، حمله میکرد و فیزیک بدنی فوقالعادهای هم داشت. این تمام چیزی است که شما از یک فوتبالیست میخواهید. همهچیزی که در یک نفر جمع شده بود. معمولاً در مورد بازیکنهای بزرگ فوتبال میگویند آنها با توپ سریعتر از زمانی که بدون توپ هستند میدوند. در مورد رونالدو داستان فرق میکرد، او درحالی که حرکت stepovers (گرداندن پا دور توپ درحال حرکت) را انجام میداد، با سرعت حرکت میکرد. لوران بلان در مورد او میگوید: «هیچاه ندیدهام کسی در هر بازی، گلهای خارقالعاده به ثمر برساند. حرکت با او بسیار سخت است، سختترین کار در جهان.» خورخه والدانو در نقل قولی نهچندان خوشایند، میگوید «او یک نفر نیست، یک گله است.» - نقل قولی که خیلی زیبا نیست، اما بسیار دقیق است. او مانند یک گله ناهماهنگ بازی میکند، قدرتمند بازی میکند و دفاع حریف را فرو میریزد. با این تفاوت که رونالدو دقیقتر است و کنترل همهچیز را در اختیار دارد. او بارها در دوران بازیاش نشان داده است که میتواند با یک حرکت، همه را فلج کند، اما سال اول او در بارسلونا بود که همه را متوجه این موضوع کرد.
قبل از پیوستن به بارسلونا در سال 1996، رونالدو ستاره بودن خود را اثبات کرده بود. در برزیل، او در 45 بازی 41 گل برای کروزیرو به ثمر رسانده بود و پس از آن، در دو فصلی که در پیاسوی گذراند، در 57 بازی، 54 گل به ثمر رسانده بود و همه را محسور خود کرده بود. بارسلونا یکی از آن محسور شدهها بود، تا جایی که خوان گاسپارت، ریاست باشگاه به ریو سفر کرد تا مطمئن شود این بازیکن به بارسلونا میرود. اما زمانی که او به هتل رسید، حراست هتل از ورود او جلوگیری کرد. راه گاسپارت برای رسیدن به رونالدو، جالب بود. او لباس یکی از خدمه هتل را از او گرفت و با یک لیوان نوشابه وارد هتل شد. خودش در اینباره میگوید: «با لباس مبدل به حراست سلام کردم و به آنها گفتم که مهمانی یک نوشیدنی از من خواسته است. در این زمان، آنها اجازه دادند من عبور کنم. در اتاق رونالدو را زدم و خودش در را باز کرد. همانجا قرارداد را روی تخت امضا کرد.» در آن زمان، رکورد نقل و انتقالات برای او شکسته شد. مبلغ 19.5 میلیون دلار برای پیوستن او از پی اس وی به بارسلونا پرداخت شد و فقط پنج دقیقه از بازی سوپرجام برابر اتلتیکو مادرید گذشته بود که او اولین گلش را به ثمر رساند. بعدتر، در 14 بازی اولش، 16 گل زد تا نشان دهد چرا گرانقیمتترین بازیکن روی زمین است. سه گل از آن 16 گل، هتتریکش برابر والنسیا بود. حتی در همان اوایل کار، مدافعان میدانستند که او با برنامههای مرسوم متوقف نمیشود. تاکتیک والنسیا به نظر گسترش دیوار انسانی برابر او بود تا اجازه عبور به او ندهند و نگذارند او نزدیک دروازهشان شود. مشکل کجا بود؟ رونالدو سریعتر از آنها قدم بر میداشت و قبل از آنکه آنها متوجه شوند، از میانشان عبور میکرد. با سرعتی مثل یک باد. سرمربی والنسیا، لوئیس آراگونس در کنار زمین فریاد میزد، عصبانی بود که چرا دستورالعملهای سادهاش انجام نمیشود. اما مدافعان آنقدرها هم مقصر نبودند.
هتریک رونالدو نازاریو مقابل والنسیا
بدترین شرایط برای حریفان اما چند هفته پیش رخ داده بود. کامپوستلا شهر کوچکی در شمالغربی اسپانیا است که به دو چیز معروف است. اول مقبره سنت جیمز کبیر که برای کاتولیکها اهمیت فوقالعاده زیادی دارد. و دومین شهرت شهر، به علت گلی است که رونالدو در اکتبر 1996 در آنجا به ثمر رساند. شما آن را بارها دیدهاید، بنابراین توصیف زیادی برای این گل نیاز نیست. اما دوباره آن را ببینید. ببینید که استوچکوف بزرگ درخواست پاس میکند، ببینید که دفاع حریف به معنای واقعی نابود و ناامید میشود و رابسون را ببینید که آنچه را که میدید را باور نمیکرد. برای همه اینها، رونالدو را بببیند. رابسون پس از این گل، گفت: «شما میتوانید هرجای دنیا که میخواهید بروید و بازیکنی که چنین گلی را به ثمر میرساند پیدا کنید؟ اگر کسی توانست، آن بازیکن را به من نشان دهد.» - در این لحظه، سلطان گلزنی، به گل شماره 11 خود رسیده بود. «من سالهاست که در فوتبال هستم و فکر نمیکنم بازیکنی را دیده باشم که در 20 سالگی اینگونه بوده باشد.»
گل زیبای رونالدو به کامپوستلا
مشکل اما آنچنان که بسیاری به آن باور دارند، مدیر برنامههای رونالدو بود. او میدانست که بزرگترین استعداد قرن را در اختیار دارد و تنها چند ماه پس از پیوستن او به بارسلونا، آنها شروع به درخواستهای بیشتر کردند. آنهم درحالی که باشگاههای بزرگی چون اینتر، میلان و منچستر یونایتد خواهان بازیکن بودند. و یک پرواز، کار را تمام کرد. در اواخر اکتبر، رونالدو مصدوم شد و برای چندماهی در شرایط مناسبی قرار نداشت. او پس از بازی برابر ستاره سرخ بلگراد در جام برندگان، مصدوم شد. جالب است بدانید جام برندگان جامی است که او هفت بازی را در آنجا انجام داده است، اما تنها یک گل به ثمر رسانده است. مشخص است که سفر به برزیل به او کمک نکرد. اگرچه او برای ملاقات دکتر شخصیاش و صحبت در مورد مشکل زانوی خود به کشورش بازگشت، اما از جوی که در خانه برای او ایجاد شده بود هم لذت میبرد. او در دو ماه دسامبر و ژانویه نه بار به برزیل سفر کرد، از جمله سفری دو روزه که در شب سال نو برای حضور در کارناوال ریو دو ژانیرو انجام داد. در بارسلونا، او تقریباً با هیچکس دوست نبود. رابسون، هیات مدیره، هواداران و هیچکدام از همتیمیهایش. همتیمی او، جیووانی یکبار در مورد رونالدو گفت: «من هم دوست دارم به کارناوالها بروم، اما ماموریت من در اینجا و کمک کردن به تیم است.»
حتی زمانی که او گل میزد، همه راضی نبودند. ژوزه مورینیو که آن زمان دستیار و مترجم بابی رابسون بود یک بار در مورد رونالدو گفت: «شما نمیتوانید برای 89 دقیقه در زمین بخوابید، به خاطر اینکه یک گل فوقالعاده زدهاید.» رونالدو هم به صورت متقابل، تاکتیکهای رابسون را زیر سوال میبرد. مدیر برنامههای او که نقشی مخرب در عملکرد او در بارسلونا داشت، همواره او را ترغیب به جدایی میکرد. در یک موقعیت، سینی کراوفورد (بازیگر و مدل آمریکایی) در بارسلونا بود و زمانی که از رونالدو خواسته شد با او عکس بگیرد، پاسخ داد: «آنها باید از من درخواست کنند تا با او عکس بگیرم، نه اینکه من به سراغشان بروم.» کمی بعدتر، حتی هواداران بارسلونا هم از او رنجیدند، جایی که او پیراهنش را با روبرتو کارلوس در یک ال کلاسیکو تعویض کرد، ال کلاسیکویی که کارلوس در آن دروازه بارسلونا را گشوده بود. اما گلزنیها او ادامهدار بود. در 21 بازی میان فوریه تا پایان فصل، او 24 گل به ثمر رساند، از جمله گل پیروزی بخش در فینال جام برندگان اروپا مقابل پی اس جی. آن گل پنالتی بود، اما پنالتیای که روی نبوغ و استعداد و خلاقیت خود رونالدو کسب شده بود. ضربه پنالتی رونالدو در وهله اول مهار شد، اما رونالدو در برگشت توپ، همه را شکست داد و دروازه را گشود.
در تمام این مدت، در کاتالونیا صحبت از تمدید قرارداد او بود. حتی در یک مقطع، رئیس وقت بارسلونا گفت که رونالدو تا آخر عمرش در بارسلونا میماند و باشگاه آماده است تا تمدید قرارداد 9 ساله او به ارزش سالی 2.6 میلیون دلار را جشن بگیرد. اما بعدتر، او و مدیربرنامههایش این قرارداد را رد کردند تا 9 به 0 تبدیل شود. رونالدو در مورد آن شرایط، گفت: «هرچه نونیز (رئیس وقت بارسلونا) گفته است دروغ است و ما دیگر نمیخواهیم با آنها مذاکره کنیم. او به من و مدیر برنامههایم چیز دیگری گفته بود. ما ماهها درحال مذاکره بودهایم، اما حالا به این نتیجه رسیدهام که باید باشگاه را ترک کنم.»
چند ماه بعد، اینتر با 27 میلیون دلار او را خرید و همه چیز تمام شد. بارسلونا پس از رونالدو همچنان یک مدعی بود، اما تلاشی که آنها باید بدون او انجام میدادند، فوقالعاده زیادتر بود. آن سال رقابتهای داخلی اسپانیا تا اواخر ژوئن به طول انجامید و درحالی که سه بازی باقیمانده بود و فینال کوپا دل ری هم باقی مانده بود، فیفا اجازه نداد رونالدو از اردوی تیم ملی برزیل خارج شود. او برای یک بازی دوستانه پیش از جام جهانی برابر فرانسه (همان بازیای که کارلوس آن گل فوقالعاده را زد) به اردوی تیم دعوت شد و سپس راهی کوپا آمهریکا شد. بارسلونا هم با شکست 2-1 برابر هرکولس، فصل را با اختلاف دو امتیاز نسبت به رئال مادرید، در جایگاه دوم به اتمام رساند. بابی رابسون پس از آن فصل، گفت: «اگر ما رونالدو را داشتیم، قهرمان میشدیم و لیگ را میبردیم.» بارسلونا پس از 20 سال، حالا بازیکنانی با کیفیتتر از رونالدو و البته وفادارتر از او در اختیار دارد، اما در آن فصل به خصوص، آنگونه که رابسون میگفت، هواداران بارسلونا چیزهایی را دیدند که هیچگاه پیش از آن ندیده بودند.
▬ مجموعه یادداشتهای «سال صفر» را با کلیک روی تگ مربوطه دنبال کنید.