طرفداری- گلاره ناظمی داور بینالمللی فوتسال کشورمان است که به عنوان نخستین بانوی ایرانی فینال المپیک جوانان را قضاوت کرد.
با وجود اینکه ناظمی 17 سال سابقه در داوری فوتبال و فوتسال بانوان را دارد و در رقابتهای بینالمللی مختلفی سوت زده، اما یکی از بزرگترین آرزوهایش قضاوت در المپیک و جام جهانی بوده است.
گفتوگوی این داور بینالمللی کشورمان را با فارس در زیر میخوانید:
از لحظه فینال بگویید. فکر میکردید فینال المپیک را قضاوت کنید؟
نه فکر نمیکردم. البته خودم برای آن تلاش کردم. از روز اول که این ابلاغ برایم آمد فکر میکردم کار بزرگی باشد چون بین همه مردان و زنان باید یک نفر انتخاب میشد و به نسبت تعداد داوران شانس کم بود اما وقتی ابلاغ آمد و من انتخاب شدم با خودم گفتم چرا داور فینال نباشم؟ تلاشم را کردم و سعی میکردم با تمام تمرکز کارم را به بهترین شکل انجام دهم. چون شرایطم سختتر هم بود و دیرتر از سایر داوران به آرژانتین رفتم. از طرفی گفتم شاید با شرایط ما این شانس را نداشته باشم. توانستم نظر ناظران را جلب کنم. زمانی که برای داوری فینال انتخاب شدم برایم هیجانانگیز بود. همیشه یکی از آرزوهایم این بود در المپیک سوت بزنم چه برسد به فینال.
قبلا هم در مصاحبهای گفته بودید دوست دارید در جام جهانی و المپیک سوت بزنید.
بله البته جام جهانی زنان را که نداریم. فوتسال هم برای نخستین بار بود در المپیک شرکت میکرد. این اتفاق تاریخی شد که جزو داوران نخست در المپیک سوت میزنم. این برایم خیلی ارزشمند بود.
این شانس را دارید در جام جهانی مردان سوت بزنید؟
با توجه به شرایطی که فیفا دارد و به داوران خانم اطمینان میکند، باید ببینیم آنها چه تصمیمی دارند. در جام جهانی قبلی هیچ داور زنی مسابقه مردان را قضاوت نکرد اما در این دوره شرایط فیفا تغییر کرده و به زنان اطمینان میکند. برخلاف AFC در فیفا اطمینان به زنان بیشتر است. ممکن است در سال 2020 فیفا این برنامه را داشته باشد تا از زنان در داوری مسابقات مردان استفاده شود تا سطح داوری آنها هم بالاتر رود.
پس شاید شما هم شانس قضاوت داشته باشید؟
اگر سیاست فیفا این باشد من هم میتوانم این شانس را داشته باشم در مسابقات مردان داوری کنم.
قضاوت بینالمللیتان از کجا شروع شد؟
برای نخستین بار در مسابقات شرق آسیا در سال 2016 به میزبانی مالزی قضاوت کردم. بعد از آن بازیهای داخل سالن آسیا ترکمنستان را سوت زدم و داور فینال هم بودم. در ادامه به مسابقات جام ملتهای آسیایی و دانشجویان جهان دعوت شدم. در نهایت هم به المپیک بوینسآیرس رفتم.
نخستین مسابقه بینالمللی را در خاطرتان هست بین کدام کشورها سوت زدید؟
فقط در خاطرم هست که مسابقات شرق آسیا بود. اسم تیمها در ذهنم نیست.
نخستین بار که دعوت شدید به مسابقه بینالمللی، چه حسی داشتید؟
بسیار خوب بود. اینکه این فرصت داده شده برایم جالب بود. من همه کلاسها و آزمونهایم تئوری بود تا داور الیت شوم. اصلا فرصت قضاوت در زمین نبود. وقتی به زمین رفتم با وجود اینکه 15 سال قضاوت کرده بودم، استرس داشتم که مبادا اتفاق خاصی بیفتد. دعا میکردم بازی اول را که میروم شرایط خوب باشد. وقتی سوت زدم دیدم فرقی نمیکند اینجا باشم یا ایران. مهم این است کارم را درست انجام دهم. در مالزی همه استادیوم پر بود چون در فوتسال صاحبنظر است. جمعیت زیادی به سالن هم آمده بود در حالی که در بازیهای خوب ایران جمعیتی نمیآید. در ترکمنستان هم همین طور بود. وقتی وارد زمین میشوی ناخودآگاه تپش قلب میگیری چون تا حالا چنین جمعیتی را یکجا ندیدهای. وقتی وارد بازی میشوی ناخودآگاه فقط زمین را میبینی.
به نظر میرسد قضاوت شما در فینال المپیک جوانان چهره شما را در رسانهها و کشور پررنگ کرد؟
مسابقات المپیک از هر لحاظ بالاترین سطح را دارد. جام جهانی ممکن است برای رشته خاص باشد اما المپیک در همه سطح در جهان برگزار میشود و سطح بالایی هم دارد. به همین دلیل شاید پررنگ شده است.
ما داوران زیادی در رشتههای مختلف داریم که در کنار قهرمانیها و مدالآوری دیده نمیشوند. نظرتان در این باره چیست؟
داوری همیشه مظلومترین قشر است. شما ببینید در مسابقات مختلف مردان و زنان، اگر اشتباهی باشد همه سراغ داوران میآیند. در مجموع داوران را 2 جا یاد میکنند؛ زمانی که داور اشتباه کند که تیمها دنبال مقصر هستند و چه دیواری کوتاهتر از داوران و دوم وقتی به سطح خیلی بالا برسیم. من قبلا 4-5 ابلاغ داوری داشتم اما خیلی مورد توجه قرار نگرفت تا زمانی که داور فینال المپیک شدم. واقعیت این است همکاران من که در لیگ فعالیت میکنند زحمت زیادی میکشند و در سطح بالایی هستند اما هیچ کس نمیگوید لیگی که با 12 تیم برگزار میشود، سراغی از داوران بگیریم. این موضوع فقط مختص به فوتسال نیست در همه رشتهها به همین صورت است. خاصیت داوری این است همیشه "کنار" باشد با وجود اینکه رکن اساسی دارد و بازی بدون داور برگزار نمیشود. اگر هم داوری مطرح شود دستاویزی برای این است که دیگران اعتراض کنند. خیلیها وقتی مرا میبینند میگویند چرا داوری؟ داوری همیشه دعوا، اعتراض و ناسزا دارد. من احساس میکنم داوران با قلبشان قضاوت میکنند. نمیتوانم بگویم چرا عاشق داوری هستم. به من میگویند چنین کاری را ادامه میدهی که در آن یا نفرین است یا ناسزا؟ خودمم هم اول فوتسال بازی میکردم و رابطه خوبی با داوران نداشتم. این ذهنیت نسبت به داوری هست. داوران همیشه در کنار هستند اما وقتی بخواهند درباره یک اشتباهی صحبت کنند آن وقت است که از داور یاد میشود.
در مصاحبههایتان گفته بودید به خاطر حمایت برادرتان داور شدید...
به اصرار برادرم داور شدم.
چطور؟
از بچگی عاشق این بودم که فوتبال بازی کنم. همیشه در کوچه هم بازی میکردیم. برادر من آن زمان داوری میکرد و از همان موقع کارت زرد و قرمز داشت. این خیلی عجیب بود. چون آن زمان وقتی کسی اضافه بود و یا نمیخواستند او را بازی دهند داور میکردند اما درباره برادرم شرایط فرق میکرد. او کارت و سوت داشت و عاشق داوری بود اما من نه. عاشق بازی بودم. وقتی برادرم داوری را ادامه داد به من اصرار میکرد این کار را انجام دهم اما من دوست نداشتم. حتی یکی دو سال که کلاس داوری برگزار شد زیر بار نرفتم و شرکت نکردم اما یک روز خودش به اصرار مرا ثبتنام کرد. نمیتوانستم از دست او فرار کنم به خاطر همین گفتم کلاس را ثبتنام میکنم اما قطعا قبول نمیشوم. در کلاس 40 نفره 7 نفر قبول شدند و من هم جزو آنها بودم. هم خوشحال شدم و هم ناراحت که دیگر بهانهای ندارم به برادرم بگویم.
نخستین بار چه مسابقهای را قضاوت کردید؟
اولین بار مسابقات محلات را قضاوت کردم. چون بازی کرده بودم محو بازی میشدم و پایم بالا میآمد اما آن را دوست داشتم و خوشحال بودم میتوانم حق را به حقدار بدهم. این بازی کردن من روی داوری تاثیر گذاشته بود. چون میتوانستم حالات بازیکن را که چه زمانی که قصد دارد توپ را بزند چه وقتی میخواهد حریف را بزند بفهمم. چون این حالت انتقامی در خودت ایجاد شده است. بازی کردن من از نظر روانی در داوری به من کمک کرد.
اولین داوریتان را چند ساله بودید انجام دادید؟
16 ساله. همین طور داوری را ادامه دادم تا اینکه خیلیها گفتند خوب از پس کار برمیآیم. اعتماد به نفسم در داوری خوب بود هر چند بیرون زمین فردی خجالتی و آرام هستم اما در زمین تغییر میکردم. تشویق دیگران و اینکه خودم احساس میکردم کار را خوب انجام میدهم به داوری علاقمند شدم. آن را رها نکردم. خیلیها که در کلاس من بودند داوری را رها کردند چون کار بسیار سختی است به ویژه آن زمان که ما زیر نظر انجمن فوتبال بانوان بودیم. خیلی کلاس برگزار نمیشد، مسابقات مختلف نداشتیم و کار سخت بود. شاید فرصتی هم به همه داده نمیشد قضاوت کنند و داوری هم کم بود به خاطر همین خیلیها داوری را رها کردند. من ماندم. خیلی مسابقات میگفتم من فقط کافی است پشت میز بنشینم و بازی را ببینم. مدتی را به عنوان کارورز فعالیت داشتم چون علاقمند شده بودم. در حالی که الان اصلا کارورز داوری نداریم. در نهایت دیگران علاقه را در من دیدند و من هم تلاش کردم. در سال 80-81 مسابقات کشوری را سوت زدم تا اینکه بعد از 17 سال اینجا رسیدم.
در نخستین بازی که قضاوت کردی اشتباهی نداشتی که بگویی مهم بوده است؟
نه خدا را شکر میکنم مسابقه به خوبی برگزار شد. اشتباهی هم نداشتم. البته این را بگویم هیچ داوری از زمین بدون اشتباه بیرون نمیآید. شما خودتان هم اشتباه میکنید چون انسان جائزالخطاست. خیلی از مواقع هم ممکن است شما نخواهی اشتباه کنی اما خطای دید داشته باشی. این طبیعی است. مهم این است داور خودش را به سطحی برساند که کمترین اشتباه و تاثیرگذاری را در یک بازی داشته باشد. مثلا شما بخواهی پنالتی بگیری یا نه ممکن است اشتباه برای همه پیش بیاید. برخی مواقع هم داوری به شانس برمیگردد. باید آدم خوششانسی باشی که در موقع اتفاق خوب تصمیم بگیری. کسی که موقعیت خوبی در زمین دارد، آمادگی جسمانی خوب دارد، خوب میتواند ببیند پس خوب هم تشخیص میبیند. همه اینها به دست آمدنی است. در کل داوری مهارتی است که باید برای ارتقای آن تلاش کرد. هر چه به صحنه نزدیک باشی دید بهتری داری و در نهایت تصمیم درستی هم میگیری. اینها فاکتورهایی است که به ما یاد دادهاند و قابل دسترسی است. در حال حاضر در فوتبال و فوتسال داوریها حرفهای شده است.
تا حالا پیش آمده در مسابقات بینالمللی و داخلی اشتباهی داشته و تاثیرگذار بوده باشد؟
خدا را شکر میکنم در مسابقات خارجی اشتباه تاثیرگذار نداشتهام اما در مسابقات داخلی الان حضور ذهن ندارم چون تعداد داوریها خیلی زیاد بوده اما قطعا این اشتباه وجود داشته است. در این همه سال حتما بوده اشتباهی تاثیرگذار داشته باشم. هیچ داوری برای اشتباه وارد زمین نمیشود. همه داوران به زمین میروند تا بهترین قضاوت را داشته باشند. داوری چیزی برایشان ندارد جز اینکه از سابقهشان دفاع کرده و برای تیمها اطمینان به وجود بیاورند. برخی جاها ممکن است اشتباه پیش بیاید همان طور که بزرگترین بازیکنان و مربیان دنیا اشتباه میکنند بنابراین عجیب نیست داور اشتباه کند و ما باید به این باور برسیم. برخی اشتباهات را روی غرضورزی میگذارند اما داوری که چندین سال از زندگیاش را میگذارد برای اشتباه به زمین نمیرود و تمام تلاشش را میکند به بهترین شکل قضاوت کند و بماند آن هم در فضایی که تعداد داوران زیاد شده است و به سختی میتوانی قضاوت کنی. در این شرایط اگر داوری چند بار اشتباه کند در صف تعدادی هستند که بخواهند جای شما را بگیرند. داوران در سطح جام جهانی هم اشتباه میکنند پس از بهتر است ذهنمان را تغییر دهیم اینکه داور غرضورزی دارد.
چطور شد فوتسال را انتخاب کردید نه فوتبال؟
در ابتدا داور فوتبال بودم چون به آن علاقه داشتم. چندین سال پیش مسابقات فوتبال به صورت مجتمع و تعداد تیمها محدود بود. در آن زمان سطح فوتبال مثل الان نبود که لیگ داشته باشیم. با این شرایط دیدم سطح کیفی مسابقات پایین و تعداد تیمها کم است به همین دلیل فوتسال رفتم چون مسابقات به صورت لیگ بود. از آن زمان فرصت بیشتری داشتم به همین دلیل علاقمند شدم و آن را ادامه دادم.
زیباترین و جذابترین مسابقهای که قضاوت کردید کدام مسابقه بود؟
شاید تاریخی و جذابترین مسابقه فینال المپیک بود. فکر میکنم اگر سالیان سال هم بگذرد این فینال را فراموش نخواهم کرد. اولین بار بود که فوتسال در المپیک حضور داشت و من هم افتتاحیه و هم فینال داور بودم. اگر بازهم فرصت داشته باشم فینال جام جهانی را سوت بزنم بازهم فینال المپیک را فراموش نخواهم کرد.
در قضاوتهای مختلفی که داشتهاید صحنه دلخراش و یا جالب دیدهاید که در خاطرتان مانده باشد؟
صحنه دلخراش دیدهام. در مسابقات داخلی بود که در یکی از بازیها بازیکن به دلیل برخورد دچار تشنج شد و از حال رفت. این بازیکن هیچ وقت به صورت اولش نشد. تا آخر بازی حالم دگرگون شد. چون سنم زیاد نبود و حرفهای هم نبودم. این بازیکن که تشنج کرد نمیدانستم باید چه کاری بکنم و خودم میلرزیدم. خیلی از مواقع البته پیش آمده داورانی که اطلاعاتی درباره پزشکی دارند توانستهاند به بازیکنی کمک کنند و جان او را نجات دهند. حتی میدانم یکی از داوران پرچم کمکداور را در دهان بازیکنی گذاشت که تشنج کرده بود تا زبانش قفل نشود. این مهم است داوران اطلاعات پزشکی داشته باشند. شاید اولین کسی که میتواند به بازیکن برسد داور است به ویژه در زمین فوتبال که زمان میبرد پزشک وارد زمین شود.
به نظر میرسد تبلیغاتی برای کلاسها داوری نیست...
نیازی نداریم چون تعداد کسانی که به داوری وارد شدهاند انگیزه زیادی دارند به ویژه کسانی که ابلاغهای بینالمللی گرفتهاند انگیزهها را زیاد کردهاند. حتی بوده بازیکنانی که به این دلیل به سمت داوری رفتهاند.
داوری مافیا دارد؟
واقعا ندارد. چون دیدم چنین چیزی نیست. هر کسی تلاش کند سوت میزند چون تعداد داوران زیاد شده است. تمام نمرات نظارت، فیلمها و ... برای داوران وجود دارد. شاید سالها قبل که تعداد داوران کم بود و نظارتی هم وجود نداشت، همان کسانی که داوری را اول شروع میکردند مدرس هم میشدند. خیلی روی مسابقات نظارت نبود اما حالا مشخص است یک داور چه مسابقاتی را قضاوت کرده و چه نمراتی را دارد.
شما الان زیر نظر کمیته داوران هستید یا بانوان؟
مستقیم زیر نظر کمیته داوران هستیم اما کمیته بانوان هم نظارت دارد.
شرایط بهتر شده است؟ چون مردان اعتراض زیادی داشتند...
داود رفعتی به عنوان رئیس دپارتمان انتخاب شده از داوران بینالمللی بوده است. کسی که خودش داور بوده با همه مشکلات داوری آشناست. چون داوری خیلی مشکل دارد و باید کسی از جنس داوری انتخاب شود که مشکلات را میداند. من به انتقادات کاری ندارم اما انتخاب آقای رفعتی شایسته بوده است.
وجود دپارتمان لازم است؟
دپارتمان جزو اساسنامه است که باید باشد.
به نظر میرسد وقتی نبود حاشیهها هم کمتر بود. چون رئیس کمیته داوران و رئیس دپارتمان صحبتهای مختلفی دارند.
این موضوع نیازمند این است که همسو باشند. شاید یکی از دلایلی که میگویید مشکلات بوده به خاطر این است که در راستای هم نبودهاند. حکایت همان 2 آشپز است. وقتی 2 دیدگاه متفاوت باشد نمیتوان کار را به سرانجام رساند.
شرایط مالی چطور است؟ قابل مقایسه با مردان است؟
در هیچ رشته ورزشی حقوق مردان و زنان قابل مقایسه نیست. بانوان بیشتر زحمت میکشند به ویژه زنان متاهل که فرزند هم دارند. مادران و خانمها در خانه مسئولیت هم دارند اما شما تصور کنید با این دغدغه باید بچه خود را نزد شخصی بگذارند و به شهر دیگری بروند که گاهی سفرها زمینی است و باید چندین ساعت در راه بود. مردان این مشکلات را ندارند چون خیالشان راحتتر است که مادر بالای سر بچه است. به نظرم باید قدر بانوان را بیشتر بدانیم چون شرایط برای آنها سختتر است. البته باید بگویم الان فوتبال مردان یک صنعت شده و درآمد دارد اما فوتبال و فوتسال بانوان درآمد ندارد و برای آنها هزینه هم میکنیم. ورودیه لیگ هم به گونهای نیست که بگوییم برای داوران درآمد دارد. البته قرار شد مبلغ 50 درصد هزینه داوران افزایش یابد که این خیلی خوب است.
بعد از قضاوت در فینال پیام تبریکها هم زیاد بود...
بله علاوه بر جامعه ورزش، جوامع هنری هم پست گذاشتند و حمایت کردند. این خیلی به من انگیزه داد. وقتی دیدم جوامع غیر ورزشی حمایت کردند برایم انگیزه بود.
شما را با آقای فغانی هم مقایسه کردهاند...
بله این برایم جالب بود. یکی از خبرنگاران از من پرسید شنیدهایم شما از این مقایسه راضی نبودید که من جواب دادم این طور نیست. فغانی برای ما اسطوره است. همه داوران در همه رشتهها به فغانی افتخار میکنند. احساس میکنم حق فغانی قضاوت در فینال جام جهانی بود که بازیهای سیاسی باعث شد تا قضاوت نبود. وقتی شخصی به این بزرگی داریم برایم الگو و اسطوره است. امیدوارم این مقایسه هم باشد و این راه ادامه پیدا کند چون آقای فغانی برای نخستین بار فینال المپیک را قضاوت کرد و به جام جهانی رسید. امیدوارم من هم بتوانم در جام جهانی قضاوت کنم.
شرایط تمرینیتان چطور است؟
شرایط برای بانوان واقعا سخت است. ما جایی برای تمرین مناسب نداریم. سالنها از ساعت 17 متعلق به مردان است. سالهاست آقای رفیعی در شرق تهران همه داوران را زیر پر و بال خود گرفته است و در سرخهحصار آنها را کاور کرده است. سالهاست در آنجا تمرین میکنیم. داوران بینالمللی هم هستند که تمرین میکنند اما این تمرینات در آسفالت است. این خیلی خوب است. من هم از ناحیه مچ پا و زانو آسیب دیدهام اما روی آسفالت تمرین میکنم. آمادگی جسمانی در فوتبال و فوتسال سخت است و وقتی وارد فصل سرما میشویم سختیها بیشتر میشود. وقتی سالن باشد میتوانیم دور از باد و باران تمرین کنیم.
ساختمان پک را به شما نمیدهند؟
فکر میکنید کیروش به شما چیزی میدهد؟
این ساختمان برای همه است...
برنامهها فشرده است. ما چند رده برنامه برای فوتبال و فوتسال داریم. خوب است داوران که تعداد آنها هم زیاد است سالن در غرب و شرق داشته باشند تا بتوانند بعد از کار تمرین کنند. همه هم کارمند هستند چون با پول داوری که نمیتوان زندگی را چرخاند. حتی باید از جای دیگر پول دربیاوریم و برای داوری کفش بخریم.
با این اوصاف فعالیت برای داوران زن به نسبت مردان سختتر است.
شرایط برای بانوان سختتر است چون ممکن است همسرانشان نتوانند تحمل کنند. در کنار اینها اگر تقدیر و تشکری باشد به زنان کمک میکند. برنامههایی را میسازند که ببینند داور چه اشتباهی کرده است. برنامه بسازند تا داوران را معرفی کنند و یک داور زن به همسرش بگوید اگر این سختیهایی هست حداقل از او تقدیر میشود. واقعا ادامه کار برای داوران زن سخت است. باید تلاش کنیم آنها را حفظ کنیم. اگر وضعیت مالی سخت است هوای آنها را داشته باشیم و دلگرمی بدهیم.
شما مجرد هستید؟
بله.
متولد چه سالی هستید؟
اسفند 62.
با این صحبتهایی که کردید پس به نظر میرسد ازدواج سختتر میشود؟
انتخاب همسر برای شرایطی که ما داریم سخت است. مگر اینکه داوری را کنار بگذاریم. واقعیت این است من تمام زندگیام را گذاشته و به اینجا رسیدهام. اگر ازدواج کنی هم شرایط سختتر میشود و از کارهای حرفهای عقب میافتی. در سطح بالا واقعا نمیشود کار کرد. الان مردان و زنان دوشادوش هم کار میکنند و در همه جای دنیا زنان مادر میشوند به خاطر همین این سختی همه جا هست.