بارسلونا بی شک از دوران ورود کرایف در دهه 70 مرجع فوتبال مدرن و انقلابی است، یک الگو برای فوتبال نوین و آینده
این الگو اما تاریخ پر فراز و نشیبی را سپری کرد چه از لحاظ فوتبالی و چه از لحاظ سیاسی
نکته اصلی «توسعه» و پیشرفت استایل و جایگاه تاریخی بارسا در طول زمان از کرایف به بعد است تا این که در دوران گاسپارت بارسا دوران سیاهی را گذراند و سرانجام با ورود خوان لاپورتا خون تازه ای به رگ های بارسا تزریق شد و دوباره نقش مرجیعیت به بارسا بازگشت.
اما امروزه و از دوران راسل و سپس بارتومئو به بعد روز به روز این نقش و جایگاه در حال کمرنگ شدن است و مهمترین دلیل اش انتصاب مربی های خارج از فلسفه و سبک کرایف است، و البته کمرنگ شدن نقش لاماسیا، دور شدن باشگاه از ارزش ها و هویت تاریخی اش و تبدیل از «فراتر از باشگاه» به یک برند تجاری همچون اپل و گوگل و از همه مهمتر دور شدن از اصول و فلسفه فوتبالی یوهان کرایف
اما ریشه های تاریخی،فرهنگی و حتی سبک بازی توتال فوتبال بر آمده از یوهان کرایف بارسا آنچنان عمیق است که به این زودی ها محو نخواهد شد و به شکلی وارد ناخودآگاه بارسلونا شده است، بی شک با گذر زمان باز هم این شبح کرایف خواهد بود که کمپ نو و بارسا را تسخیر خواهد کرد و «تیم رویایی 3» متولد خواهد شد و تنها آن زمان است که دوباره شاهد بازگشت توتال فوتبال حقیقی خواهیم بود