محمد آرسنالیه پسر خاله کوچیک دارم خیلی تخسه یبار رفتم مدرسه (کلاس دهمه) دنبالش ببرمش خونمون چون مادرش اینها رفته بودن مسافرت جلو مدرسه که رسیدم اومد ماشین سوار شه چند تا دختر بهش داشتن تیکه مینداختن یهو برگشت بهشون گفت دعوا نکنید دعوا نکنید همتونو به نوبت می*نم بدبختا همه سرخ شدن رفتن خخخخخخخخخخخخ