کسانی که دنبال جواب هستند کامل مطالعه کنند......
یکی از معروفترین شبهه ها حضور حسنین در طبرستانهست که ما قصد داریم از دو جهت "عقلی ونقلی" بررسیش کنیم
از لحاظ نقلی
نقل اول :بله بازهم تاریخ طبری !
حَدَّثَنِي عُمَرُ بْنُ شَبَّةَ، قَال : حَدَّثَنِي عَلِي بْنُ مُحَمَّدٍعنْ عَلِي بْنِ مُجَاهِدٍ،عن ْحَنَشِ بْنِ مَالِك،ٍقَال :
غَزَا سَعِيدُ بْنُ الْعَاصِ مِنَ الْكُوفَةِ سَنَةَ ثَلاثِينَ يُرِيدُخُرَاسَانَ، وَمَعَهُ حُذَيْفَةُ بْنُ الْيَمَانِ وَنَا س مِنْ أَصْحَابِ رَسُولِ اله ص، ""ومَعَهُالْحَسَنُ وَالْحُسَيْنُ ""وعَبْدُ الهَّ بْنُ عَبَّاسٍ وعبد اله ابن عُمَرَ وَعَبْدُ الهَّ بْنُ عَمْرِو بْنِ الْعَاصِ وَعَبْدُ الهَّ بْنُ ال زبَيْرِ، وَخَرَجَ عَبْدُ الهَّ ابن عَامِرٍ مِنَ الْبَصْرَةِ يُرِيدُ...
نام کتاب : تاريخ الطبري = تاريخ الرسل والملوك، وصلة تاريخ الطبري نویسنده : الطبري، أبو جعفر جلد : 4 صفحه : 269
ترجمه:
حنش بن مالك گويد: سعيد بن عاص به سال سى ام از كوفه به منظور غزا آهنگ خراسان كرد حذيفة بن يمان و كسانى از ياران پيمبر خدا صلى الله عليه و سلم با وى بودند حسن و حسين و عبد الله بن عباس و عبد الله بن عمرو عمرو بن عاص و عبد الله بن زبير نيز با وى بودند. عبد الله بن عامر نيز به آهنگ خراسان از بصره در آمد و از سعيد پيشى گرفت و در ابر شهر منزل كرد...).(تاريخ طبري/ترجمه پاینده،ج5،ص:2116)
علی بن مجاهد
تضعیفات شدید علمای اهل سنت برای این شخص:
علي بن مجاهد بن مسلم القاضي الكابلي بضم الموحدة وتخفيف اللام❌ متروك من التاسعة وليس في شيوخ أحمد أضعف منه مات بعد الثمانين ت
تقريب التهذيب ، ج1 ص405، اسم المؤلف: أحمد بن علي بن حجر أبو الفضل العسقلاني الشافعي ، دار النشر : دار الرشيد - سوريا - 1406 - 1986 ، الطبعة : الأولى ، تحقيق : محمد عوامة
وقال صالح بن محمد سمعت يحيى بن معين سئل عن علي بن مجاهد فقال كان ❌يضع الحديث وكان صنف كتاب المغازي فكان يضع للكل إسنادا ... وقال أبو حاتم سمعت محمد بن مهران يقول قال يحيى بن الضريس علي بن مجاهد كذاب.
تهذيب التهذيب ، ج7 ص330، اسم المؤلف: أحمد بن علي بن حجر أبو الفضل العسقلاني الشافعي ، دار النشر : دار الفكر - بيروت - 1404 - 1984 ، الطبعة : الأولى
علي بن مجاهد الكابلي أبو مجاهد قال يحيى بن الضريس هو كذاب
❌الضعفاء والمتروكين ❌، ج2 ص198، رقم: 2398، اسم المؤلف: عبد الرحمن بن علي بن محمد بن الجوزي أبو الفرج ، دار النشر : دار الكتب العلمية - بيروت - 1406 ، الطبعة : الأولى ، تحقيق : عبد الله القاضي.
علي بن مجاهد الكابلي حدثنا أحمد بن على قال سألت أبا غسان زنج عن على بن مجاهد الكابلي فقال تركته ولم يرضه
الضعفاء الكبير ، ج3 ص252، اسم المؤلف: أبو جعفر محمد بن عمر بن موسى العقيلي ، دار النشر : دار المكتبة العلمية - بيروت - 1404هـ - 1984م ، الطبعة : الأولى ، تحقيق : عبد المعطي أمين قلعجي.
حنش بن مالک
وی مجهول است و اصلا معلوم نیست کیست و همه ما میدانیم اگر روایتی، راوی آن مجهول باشد آن روایت از درجه اعتبار ساقط است
خب یک راوی مجهول داشت و یک راویکذاب و متروک
پس نقل طبری درباره این موضوع نزد اهل سنت هم اعتبار ندارد
اما به این روایت دقیقا باهمون راویان در همون کتاب نگاه کنید:
وَحَدَّثَنِي عُمَرُ بْنُ شَبَّةَ، قَالَ: حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ، قَالَ: أَخْبَرَنِي عَلِيُّ بْنُ مُجَاهِدٍ، عَنْ حَنَشِ بْنِ مَالِكٍ التَّغْلِبِيِّ، قَالَ: غَزَا سَعِيدٌ سَنَةَ ثَلاثِينَ، فَأَتَى جُرْجَانَ وَطَبَرِسْتَانَ، مَعَهُ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ الْعَبَّاسِ وَعَبْدُ اللَّهِ بْنُ عُمَرَ وَابْنُ الزُّبَيْرِ وَعَبْدُ اللَّهِ بْنُ عَمْرِو بْنِ الْعَاصِ، فَحَدَّثَنِي عِلْجٌ كَانَ يَخْدُمُهُمْ قال: كنت أتيتهم بِالسُّفْرَةِ، فَإِذَا أَكَلُوا أَمَرُونِي فَنَفَضْتُهَا وَعَلَّقْتُهَا، فَإِذَا أَمْسَوْا أَعْطُونِي بَاقِيَةً قَالَ: وَهَلَكَ مَعَ سَعِيدِ بن العاص محمد بن الحكم ابن أَبِي عَقِيلٍ الثَّقَفِيُّ، جَدُّ يُوسُفَ بْنِ عُمَرَ، فَقَالَ يُوسُفُ لِقَحْذَمٍ: يَا قَحْذَمُ، أَتَدْرِي أَيْنَ مَاتَ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَكَمِ؟ قَالَ: نَعَمْ، اسْتُشْهِدَ⬅️ معَ سَعِيدِ بْنِ الْعَاص➡️ بطَبَرِسْتَانَ، قَالَ: لا، مَاتَ بِهَا وَهُوَ مَعَ سَعِيدٍ، ثُمَّ قَفَلَ سَعِيدٌ إِلَى الْكُوفَةِ، فَمَدَحَهُ كَعْبُ بْنُ جُعَيْلٍ،
👈نام کتاب : تاريخ الطبري = تاريخ الرسل والملوك، وصلة تاريخ الطبري نویسنده : الطبري، أبو جعفر جلد : 4 صفحه : 270👉
روایت داره درباره همراهان سعید بن عاص صحبت میکنه تو روایت قبلم همین کار رو میکرد داشت همراهان سعید بن عاص رو میگفت
حنش بن مالك تغلبى گويد: سعيد به سال سی ام آهنگ غزا كرد و سوى گرگان و طبرستان رفت. عبد الله بن عباس و عبد الله بن عمرو بن زبير و عبد الله بن عمرو بن عاص با وى بودند كافرى كه خدمت آنها میكرده بود به من گفت: سفره را پيش آنها میبردم و چون میخوردند به من دستور ميدادند كه آنرا ميتكاندم و مي آويختم و چون شب میشد باقيمانده را به من میدادند. گويد: محمد بن حكم بن ابى عقيل ثقفى جد يوسف بن عمرو كه همراه سعيد بن عاص بود كشته شد و يوسف به قحدم گفت: «قحدم! ميدانى محمد بن حكم كجات درگذشت گفت: آرى با سعيد بن عاص در طبرستان به شهادت رسيد گفت: نه، همراه سعيد بود و آنجا درگذشت. آنگاه
سعيد به كوفه باز آمد(تاريخ طبري/ترجمه پاینده،ج5،ص:2117)
توی همون تاریخ طبری باهمون سلسله راوی هااسمی از حسنین (علیهم السلام)بعنوان همراهان سعید بن عاص نیومده !!!
یعنی اون اسامی بعدا اضافه شدن به روایت قبلی !و روایت قبل دستکاری شده بعدا واسم حسنین بهش اضافه شده....
اما چرا دستکاری شده؟
چون تو اواخر بنی امیه طبرستان به مرکز تشیع تبدیل شده بود قصد داشتن با وارد کردن اسم اهل بیت در این روایات مردم طبرستان رو نسبت به اهل بیت علیهم السلام بدبین کنن!
خلاصه :
نقل طبری:1⃣ضعف سندی داشت یک راوی مجهول و یک راوی متروک و کذاب
2⃣بعدا به دلایل سیاسی دستکاری شده بود!
بعداز رد نقل طبری به رد نقل فتوح البلدان میرسیم
عین متن بلاذری در کتاب فتوح البلدان را خدمت شما ارائه می دهیم:
🔴متن عربی:
(فتح جرجان و طبرستان و نواحيها)
👈قالوا👉: ولى عثمان بن عفان رحمه الله سعيد بن العاصي بن سعيد بن العاصي ابن أمية الكوفة فى سنة تسع و عشرين فكتب مرزبان طوس إليه والى عبد الله بن عامر بن كريز بن ربيعة بن حبيب بن عبد شمس و هو على البصرة يدعوهما إلى خراسان على أن يملكه عليها أيهما غلب و ظفر فخرج ابن عامر يريدها و خرج سعيد فسبقه ابن عامر فغزا سعيد طبرستان، و معه فى غزاته فيما يقال الحسن و الحسين ابنا على بن أبى طالب عليهم السلام، و قيل أيضا أن سعيدا غزا طبرستان بغير كتان أتاه من أحد و قصد إليها من الكوفة⬅️ و الله أعلم➡️...) (فتوح البلدان ص467 چاپ موسسه المعارف بیروت)
🔵ترجمه:
(جرجان و طبرستان و نواحى آن)
👈گويند👉: عثمان بن عفان سعيد بن عاصى بن سعيد بن عاصى بن اميه را در سال بيست و نه بر كوفه ولايت داد و مرزبان طوس به او و به عبد الله بن عامر بن كريز بن ربيعة بن حبيب بن عبد شمس والى بصره نامه نوشت و ايشان را به خراسان دعوت كرد كه هر يك غالب و پيروز شود خراسان را به تصرف او دهد.
ابن عامر به قصد آن ديار رهسپار شد و سعيد نيز برفت ولى ابن عامر بر او پيشى گرفت و سعيد به غزاى طبرستان رفت. می گويندكه حسن و حسين و پسر على بن ابى طالب عليهم السلام در اين جنگ با وى همراه بودند به قولى سعيد بى آنكه از كسى فرمانى دريافت كند، از كوفه به قصد جنگ طبرستان رفت و الله اعلم...
📖:فتوح البلدان، ترجمه محمد توكل، تهران، نشر نقره ، چ اول، 1337ش.
ایرادهایی که بر این روایت وارد است :
1⃣همونطوری که می بینید گفته قالوا❗️و هیچ سلسله راوی برنداشته بیاره خب روایتی که سلسله راوی نداشته باشه مرسل قطعی هست اینو هممون میدونیم
2⃣و همچنین بلاذری با نگاشتن کلمه «👈والله اعلم👉» ثابت کرده که خودشم مطمئن نبوده ‼️
کتاب زندگانی امام حسین نوشته زین العابدین رهنما هم از فتوح البلدان بلاذری نقل کرده(تو پاورقی خودش توضیح داده)
در تاریخ جرجان نوشته حمزه السهمی ج1 ص 48 ....از شخص ❓مجهولی ❓بنام :عباس بْن عَبْد الرَّحْمَنِ المروزي نقل کرده
هممون میدونیم که وقتی راوی مجهول باشه مرسل بودن قطعی است
خلاصه: از لحاظ نقلی هیچ کدومشون ارزشی ندارند نه نزد اهل سنت و نه نزد شیعه
دلایل عقلی بر رد حضور حسنین در طبرستان
1⃣امیر المومنین علی (علیه السلام) در عصر خلافت خودشان و در جنگ صفین به حسنین اجازه ادامه جنگ رو نمیده مبادا با به شهادت رسیدن ایشان نسل حضرت رسول به خطر بیفته
:ابن ابى الحدید، شرح نهج البلاغه، قاهره، داراحیأ الکتب العربیه، 1961 م، ج 11، ص 25 -خطبه 200)
سوال:
چگونه ممکن است در زمان خلافت عثمان وبرای کشورگشایی های عثمان جان آن دو را بخطر بیندازد؟؟؟
2⃣:سعید بن عاص کیست ؟یکم باهم تاریخ مرور کنیم
سعید بن عاص از عمال عثمان و #از_دشمنان_درجه_یک_امیرالمومنین_علی_علیه_السلام. است
علت دشمنی وی با امیرالمومنین این است که حضرت امیر در جنگ بدر پدر وی را که از مشرکین به نام قریش بود به هلاکت رساند ...همین کینه سبب شد که سعید بن عاص از بیعت با ایشان در زمان خلافتشان سر باز زند!
سوال:
ممکنه امیر المومنین علی علیه السلام فرزندانشان را به همراه سعید بن عاص به جنگ فرستاده باشد؟
3⃣به گواهی تاریخ امام علی علیه السلام حتی از مشورت دادن به عثمان در امور جنگ امتناع می ورزید
و در زمان دو خلیفه ی قبلی آن دو نفر تلاش کردند تا ایشان را در جنگ با ایران باخود همراه سازند اما ایشان نپذیرفتند
سوال:
چگونه ممکن است وقتی خودشان از حضور در جنگ سرباز زدند فرزندانشان را بفرستند و مانع ایشان نشوند؟
پس از لحاظ عقلی هم هیچ اعتباری ندارد