طرفداری | ساعت به 23:15 دقیقه شب نزدیک میشود، 65 هزار تماشاگر در ورزشگاه وستفالن شهر دورتموند به حساسترین دیدار نیمه نهایی جام جهانی مینگرند و عدد 0 جلوی هر دو تیم نقش بسته است. میزبان جام جهانی و ایتالیا پس از چیزی حدود 120 دقیقه تلاش نتوانستهاند هم بر هم غلبه کنند. اما هنوز تمام نشده است. در حالی که همگان کمکم خود را برای نمایش پنالتیها آماده میکنند، یک نفر به پیروزی میاندیشد، یک فرد با گذشتهای عجیب به پیروزی میاندیشد. ایتالیاییها در لحظات پایانی صاحب یک کرنر میشوند. تصاویر تلویزیونی به طرز عجیبی مدیوم شاتی از فابیو گروسو را نشان میدهند. لحظاتی بعد وستفالن حکمِ یک دیوار ریخته شده برای آلمانیها دارد و یک معمار دوست داشتنی برای ایتالیاییها. ضربه دیدنی پای چپ گروسو به گوشه دروازه ینس لمن میرود و لحظاتی بعد دل پیرو هم گل دوم را میزند و ایتالیا از روی دیوار آلمان برای رسیدن به فینال جست میزند.
داستان برای فابیو گروسو اما همیشه اینقدر شیرین نبوده است اما پر هیجان چرا. او متولد شهر رم است و کارش را از تیم دسته پنجمی رناتو کوری آغاز کرد البته در پست هافبک تهاجمی. فصل بعد یک رده بالاتر میرود و در تیم دسته چهارمی چیئتی در سال 1998 ملحق میشود. درخشش در همان رده هم کافی بود تا تیمهای سری آ توجهشان به او جلب شود. فصل بعد به تیم لیگ برتری پروجای ایتالیا ملحق میشود. سرمربی وقت پروجا اما چیز دیگری در او دید. یک دفاع چپ کلاسیک. سرمربی پروجا او را از جلوی زمین به عقب زمین برد؛ کاری که او کرد شاید پایههای یک قهرمانی جهان برای ایتالیا را بنا نهاد. روزها در پروجا برای او کاملا با ثبات دنبال شدند، گاهی کمفروغ، گاهی پرفروغ اما در عین حال باثبات. در نهایت در 28 بازی سریآ از ابتدا به میدان رفت. در این بین درخشش در بازیهای مقابل بزرگان سری آ را هم اضافه کنید.
در آوریل 2003، جیوانی تراپاتونی هم بازی های درخشان او را دید و از او ساده نگذشت و گروسو اولین بازی اش با پیراهن آتزوری را انجام داد. فصل 04-2003 با تصمیمی عجیب برای گروسو آغاز شد. او تصمیم گرفت به سری بی و تیم سیسیلی، پالرمو برود. تصمیم او وقتی به بار نشست که فصل بعد پالرمو به سری آ صعود کرد و پروجا به دسته پایین سقوط کرد. فصل بعد با درخشش گروسو و بازی های با ثباتش برای صورتی پوشان، این تیم به مقام ششمی سری آ رسید و به جام یوفا سابق صعود کرد. این اولین بار در تاریخ این باشگاه بود که سیسیلیها به جام یوفا می رسند. در پایان فصل 06-2005 مارچلو لیپی، سرمری وقت تیم ملی ایتالیا نام فابیو گروسو را هم در لیست 23 نفر خود برای جام جهانی قرار داد تا همگان در سیسیل از ته دل بخندند و از داشتن بازیکنی با ثبات و تلاش گر به خود ببالند.
گروسو حالا در آلمان است، در جام جهانی، در آوردگاه عشاق. حتی دنیا هم می خواهد او هر طور شده است بازی کند. پس از مصدومیت زامبوروتا در آستانه بازی اول مقابل غنا، لیپی دست روی شانه های گروسو گذاشت و او 90 دقیقه در پیروزی 2 بر 0 تیمش به میدان رفت. در بازی بعدی، زامبورتا به جایش بازگشت اما لیپی از عملکرد دفاع راست خودش ناراضی بود. زاکاردو به روی نیمکت برده شد و زامبوروتا در بازی سوم به سمت راست رفت و گروسو به پست دفاع چپ آمد. ایتالیا در نهایت به عنوان تیم اول گروه به یک هشتم نهایی رسید. جایی که استرالیاییها منتظرشان بودند. استرالیایی هایی که در بازی قبل خود، شاهکار گراهام پل را از نزدیک دیده بودند.
نقش گروسو در آن بازی هم کمتر از بازی نیمه نهایی نبود. پنالتی لحظات آخر فرانچسکو توتی که روی حرکت گروسو به دست آمد، لاجوردی پوشان را به یک چهارم نهایی فرستاد. گویی سرشت می خواست به دراماتیک ترین شکل ممکن، فابیو گروسو را به جهانیان بشناساند. در بازی مرحله بعد هم ایتالیا به راحتی اوکراین را شکست داد و ایتالیا به بازی هایی رسید در آن سرنوشت یک دفاع چپ کم نام و نشان برای همیشه تغییر کرد. قبلا از آغاز جام جهانی جان فوت، کارشناس فوتبال در مورد گروسو گفته بود "که خیلیها او را نمیشناسند اما سرنوشت در آلمان برای او تغییر خواهد کرد."
ایتالیا به نبرد حماسی با آلمان رفت. به دورتموند، به وستفالن. دو تیم 119 دقیقه با هم مچ انداختند اما نه کلینزمن برد تا لیپی. تنها فرق دو تیم یک گروسو بود. یک گلادیاتور برآمده از دل آرامش، از دل ثبات. ضربه فوق العاده فابیو گروسو و خوشحالی ساده و کلیشه ای اما بی مانند او پس از گل به آلمان هرگز از یاد تاریخ پاک نخواهد شد. اما این تنها خاطره جالب از گروسو نیست. ایتالیا در فینال باید با فرانسه بازی می کرد. ورزشگاه المپیک برلین آوردگاهی شد برای ماندگاری گروسو در ایام تاریخ. تلاش 120 دقیقه دو تیم این بار ثمری نداشت و تساوی 1 بر 1 نتیجه کار بود. دقایقی بعد از آغاز ضربات پنالتی وقتی ترزگه پنالتی را خراب کرد، شاید چیزی در دل گروسو ریخت. چیزی که او را بدل به قهرمان جام جهانی و ایتالیا می کرد. لحظاتی بعد گروسو در حالی پشت آخرین پنالتی ایتالیا رفت که اگر توپش گل می شد، جهانی به احترامش می ایستاد و البته ملت برای همیشه به او افتخار می کرد. فابیو گروسو و پای چپ به اتفاق هم توپ را به جایی از دروازه فابین بارتز فرستادند که کاری جز تماشا از دستان بارتز ساخته نبود. گل گروسو ایتالیا را بر بام جهاند رساند.
پس از آن گروسو چمدان بست و مسافر شهر میلان شد و به اینتر پیوست. فصل چندان خوبی در اینتر نداشت و تصمیم گرفت برای اولین بار در خارج از ایتالیا فوتبالش را ادامه دهد. المپیک لیون و دو سال خوب در شهر لیون برای گروسو نشان از ثبات بالای او داشت. سپس تصمیم گرفت به خانه برگردد اما اینبار به تورین و یوونتوس پیوست. در دو فصل اول حضورش درخشش زیادی داشت اما این درخشش ها، لیپی را قانع نکرد تا اسم او را در بین 23 نفر نهایی جام جهانی بدشگون ایتالیاییها قرار دهد، هرچند ایتالیا خیلی زود خاک آفریقای جنوبی را به قصد بازگشت به خانه ترک کرد اما گروسو همراه این کاروان نبود. فصل آخر فوتبالش و فصل آخر حضورش در یووه را در سال 2011 آغاز کرد و در تابستان 2012 برای همیشه تصمیم گرفت که دیگر پای به زمین سبز به عنوان بازیکن نگذارد. دوران مربیگری را خیلی زود آغاز کرد و چندین سال به عنوان مربی پایه های یوونتوس فعالیت کرد تا سال 2017 که به تیم دسته دومی باری پیوست و این تیم را در آن لیگ به مقام ششمی رساند و سال 2018 هم به تیم ورونا رفت تا سرمربیگری اش را آنجا ادامه دهد.
امضای این مرد ایتالیایی سکوت است. هر جا اثری از درخشش دیدید ولی صدایی نشنیدید بدانید، فابیو گروسو همان حوالیست.
برگفته از یادداشت وبسایت THESE FOOTBALL TIME