در این قسمت هم چند شبهه درباره عاشورا و قیام امام حسین (ع) که اتئیست ها معمولا مطرح میکنن را بررسی میکنیم. اول شبهات رو ببینیم
1⃣-اگر امام حسین علم غیب داشت و میدانست شهید میشود چرا به کوفه رفت؟ ایا این خود کشی نیست؟ و اگر علم غیب داشت چرا مسلم را به کوفه فرستاد؟
2⃣- چرا به کوفه رفت و در مکه قیام نکردند؟ و به سمت کوفه فرار کرد؟
3⃣- چرا تا 12 هزار نامه به ایشون نرسیده بود قیام نکرد
4⃣-چرا با خواهر زاده معاویه ازدواج کرد (لیلا مادر علی اکبر) و چرا تا یزید مواجب را قطع کرد قیام کرد؟
5⃣- چرا عبدالله همسر حضرت زینب در کربلا حضور نداشتن
6⃣-دختری به نام رقیه وجود نداشته و این از ادعاهای اخوندهاست تا جایی که شهید مطهری هم وجود چنین دختری را انکار میکند
پاسخ:
1⃣- گفته اگر امام حسین میدانست که شهید خواهد شد چرا به کوفه رفت؟ و اگر میدانست پس خود کشی کرده و گناه کبیره کرده است و امام چرا مسلم رو به کوفه فرستاد؟
جواب اولا این اقا اصلا معنی علم غیب رو نمیدونه ، جواب نقضی: خدا علم غیب داشت یا نداشت؟ معلومه که داشت ، پس چرا امام خودش رو فرستاد به کربلا تا شهید بشه؟ چرا پیامبر خودش رو در احد فرستاد تا شکست بخوره؟ چرا اون همه پیامبری که شهید شدند رو به کام مرگ فرستاد؟ پس این رو اگر ایراد بگیریم ، اول به خدا وارد هست
اما جواب حلی اول ببینیم علم غیب فقط خدا داره به چه معناست. علم غیب تنها از ان خداست درسته اما خدا گفته از غیبش به کسی نمیده؟؟ مثلا ما میگیم "لا حول ولا قوه الا بالله" یعنی هیچچچچچچ نیرویی جز نیروی خدا نیست . خوب این یعنی خدا دیگه نیروش رو به من و شما نداده؟ یا این که معناش اینه که همه قدرت ها از ان خداست و خدا این قدرتها رو به ما داده؟ معلومه که دومی هست.
درباره علم غیب هم همینطور هست غیب تنها از ان خداست اما هر وقت صلاح ببیند به بندگان خاص خود میدهد ایه قران رو ببینید سوره جن ایه 26-27
عَالِمُ الْغَيْبِ فَلَا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا ﴿26﴾ إِلَّا مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ رَصَدًا ﴿27﴾
داناى نهان است و كسى را بر غيب خود آگاه نمىكند (26) جز رسولی را كه از او خشنود باشد كه [در اين صورت] براى او از پيش رو و از پشت سرش نگاهبانانى بر خواهد گماشت (27)
همونطور که میبینید میفرماید جززززززز رسولانی که از اونها خشنود است (دقت کنید میگه رسول نمیگه نبی) اما ایا علم غیب همیشگی هست؟ امام یا پیامبر همیشه و برای همه چیز علم غیب داره؟ معلومه که خیر هر وقت خدا صلاح ببینه به او علمش رو میده. این ایه رو ببینید هود ایه 49
تِلْكَ مِنْ أَنبَاء الْغَيْبِ نُوحِيهَا إِلَيْكَ مَا كُنتَ تَعْلَمُهَا أَنتَ وَلاَ قَوْمُكَ مِن قَبْلِ هَذَا فَاصْبِرْ إِنَّ الْعَاقِبَةَ لِلْمُتَّقِينَ ﴿49﴾
اين از خبرهاى غيب است كه آن را به تو وحى مىكنيم پيش از اين نه تو آن را مىدانستى و نه قوم تو پس شكيبا باش كه فرجام [نيك] از آن تقواپيشگان است (49)
پس هر وقت خدا خواست علم رو عطا میکنه و همیشگی هم نیست پس امام حسین ممکنه خدا به ایشون این علم رو داده باشه و ممکنه نداده باشه
حالا فرض کنیم ایشون علم غیب داشتن. خوب همین خدایی که علم غیب داده که تو رو شهید میکنند همین خدا فرموده برو اونجا ، مشکلش چیه؟ این که میشه عین عبودیت و توحید این میشه عین اطاعت از خدا که با این که میدونی شهید میشی اما چون خدا امر کرده میری و شهید میشی پس خود کشی و گناه که نبوده هیچ عین ثواب بوده
اما اگر فرض کنیم ایشون علم غیب نداشتن. خوب وقتی اون همه نامه رسیده دست حضرت ، بر ایشون از نظر شرعی واجب میشه برن اونجا و تشکیل حکومت بدن ، پس اگر نمیرفتن واجب شرعی رو انجام نداده بودند و اهل کوفه مدعی میشدند ما نامه دادیم اما امام نیامد اما این قسمت که چرا امام مسلم را به کوفه فرستادند و ایا این با علم غیب امام تضاد نداره؟ همونطور که بالا گفتیم ، علم غیب همیشگی و درباره همه چیز نیست ، ممکنه امام نمیدونستن ، از طرفی ممکنه خدا به ایشون رسونده بود که چی میشه اما همین خدا گفته بود مسلم رو بفرست به کوفه تا حجت بر مردم تمام بشه .
2⃣- گفته چرا امام به کوفه رفتند و در مکه قیام نکردند
اولا اقا خبر نداره که کسانی رو فرستاده بودند تا حضرت رو در هنگام طواف شهید کنند ، پس اگر اونجا شهید میشدند معلوم نبود کی کشت و دست کی تو کار بود اما در کربلا کاملا مشخص بود که سپاه یزید هست و فرمانده یزید هست این اقا در کمال بی ادبی گفته امام به سمت کوفه فرار کردند. اینقدر شعور نداره کسی که فرار میکنه ، توی کربلا هم بیعت میکنه نه این که جلوی چند هزار نفر بایسته . .
ا
ا
3⃣- گفته چرا تا 12 هزار نامه به ایشون نرسیده بود ایثار نکرد
قبلش امام حسن(ع) بودند و وقتی امامی هست ، دیگری باید مطیع باشه دوما امام مثل کعبه هست و مردم باید برن سراغش و تا مردم سراغش نرن اون وظیفه ای نداره ، مثل حضرت علی که تا مردم نرفتن سراغش وظیفه قیام نداشت پس امام با دریافت نامه شرعا مکلف شدند قیام کنند .
4⃣- گفته چرا با فلان فامیل معاویه حضرت ازدواج کرده ؟ و چرا تا یزید مواجبش رو قطع کرده قیام کرده
اولا صدقه به اهل بیت حرام هست و همون معاویه هم نمیتونسته به اهل بیت صدقه بده دوما ظاهرا خبر نداره که امام حسن مقابل همین معاویه جنگیدند سوما خبر نداره که ازدواج نشون دهنده رابطه خوب نبوده همون طور که پیامبر با دختر دشمن خودش ازدواج کرد یا زن همسر نوح کافر بود یا زن امام حسن ایشون رو شهید کرد یا ...
5⃣-پرسیدن که چرا عبدالله همسر حضرت زینب در کربلا حضور نداشتن
خب واقعا من نمیدونم این سوال رو چرا پرسیدن در حالی که جناب عبدالله بن جعفر (رض) فرزندانش و همسر گرامی خودش رو همراه امام حسین فرستاد :) برای عدم حضور ایشون دلایلی ذکر شده و موجّه بودن عدم این حضور صد در صد برای ما اثبات شده هست چون ائمه ی بعدی ما به ایشون احترام میذاشتن و کوچکترین نکوهشی هم بر ایشون وارد نکردن.در مورد شان و بزرگی حضرت عبدالله بن جعفر جناب جناب نصربن مزاحم در کتاب وقعة الصفین توضیح داده و ذکر کرده که ایشون در کنار امیرالمومنین جنگیدن و حضور ایشون در جنگ صفین رو ذکر کردن :) پس ایشون مجاهد ههم بودن و وقتی شرایط جهاد براشون فراهم شده با خود معاویه ی ملعون جنگیدن پس جنگ با یزید هم اگر براشون پیش میومد نه ترسی داشتن نه شکّی و در همین صفحه ایشون رو عاشق و با ایمان و ... خطاب میکنه و نشون میده ما در جلالت عبدالله شکی نداریم و عدم حضورش موجه بوده.برای دیدن این مطلب به وقعه الصفین صفحه373 رجوع کنید.
در مورد عشق و ارادت و خضوع ایشون در برابر حسنین مرحوم طبرسی در احتجاج جلد2 صفحه285 روایت جالبی نقل میکنن:این اعتقاد و باور عبد الله درباره امام حسن و امام حسین (ع) نیز ادامه یافت و او تا حدّ توان به این دو بزرگوار خدمت رساند. نقل شده است: روزی معاویه در مدینه در مجلسی که تنها امام حسن و امام حسین (ع) به همراه عبدالله جعفر، ابن عباس و فضل بن عباس حضور داشتند رو به عبدالله بن جعفر کرد و گفت این شدّت تعظیم و تکریم تو نسبت به حسنین چیست؟ ایشان از تو فاضل تر نیستند، پدر ایشان از پدر تو بهتر نیست و اگر نه این بود که مادر ایشان فاطمه زهرا دختر رسول خدا است می گفتم مادر تو اسماء بنت عمیس از مادر ایشان نیز کمتر نیست. عبدالله از این سخنان خشمناک شده و فرمود: معرفت و شناخت تو به این دو و پدر و مادر این دو اندک است. سوگند به خدا ایشان بهتر از من، پدر ایشان بهتر از پدر من و مادر ایشان بهتر از مادر من است.
پس نبودن ایشون100% موجه هست :) بریم سراغ دلیل:
جناب عبدالله بخاطر عشق و دلسوزی سعی داشت امام رو از سفر به کوفه منصرف کنه ولی وقتی اصرار امام رو دید فهمید مصلحت در سفر هست و برای موافقت با این قیام اجازه داد همسر گرامیشون حضرت زینب(س) و فرزندانشون در این سفر حضور پیدا کنن.در حضور حضرت زینب در این قیام احدی شکی نداره در مورد حضور فرزندانشون هم همینطور مثلا شیخ طوسی در رجالشون صفحه 86 میگن:8 * (عون) * بن عبدالله بن جعفر بن أبي طالب قتل معه (ع)./////یعنی:عون پسر عبدالله بن جعفر همراه امام حسین جنگید.
درصفحه91 این سخن رو در مورد دیگر فرزند ایشون داریم:4 * (محمد) * بن عبدالله بن جعفر بن أبى طالب قتل معه عليه السلام.
یکی از دلایل عدم حضور ایشون نابینا بودن و کسالت ایشون هست و طبیعتا یک انسان نابینا نمیتونه در جنگ حضوری داشته باشه و این مسئولیت از دوشش برداشته شده ولی عبدالله سعی کرد با این حال بازهم به امام کمک کنه و شیخ مفید در الارشاد جلد2 صفحه68 ذکر میکنه که ایشون برای گرفتن امان نامه برای حضرت و راضی کردن ایشون از نرفتن به جنگ بخاطر عشقش به امام حسین تلاش زیادی کردن ولی وقتی دیدن امام منصرف نمیشه فهمیدن که صلاح در این امر هست.
در دایره المعارف تشیع جلد11 صفحه 83 ذکر شده یکی از اقوال برای عدم حضور ایشون این هست که امام به ایشون فرمان دادن در مکه و مدینه باقی بمونه تا بنی هاشم رو حفظ کنه.چون ایشون همونطور که در وقعه الصفین ذکر شده از اعیان بنی هاشم بوده.
پس این عدم حضور موجه بوده بنابر دلایل بالا و ایشون هم انسان جلیلی بودن.در انتها در یک روایت میاریم که کامل همه ی دهان های یاوه گو بسته بشه:
وقتی خبر شهادت فرزندانش در کربلا را به وی دادند او گفت: انا لله و انا الیه راجعون. غلام عبد الله به نام ابو السلاسل در این زمان گفت که این مصیبتی است که به سبب حسین بن علی دریافتیم. عبدالله وقتی این جملات را شنید سخت برآشفت و سر و دهن غلام را با نعل کوفت و فرمود"یابن اللخناء أ للحسین تقول هذا و الله لو شهدته لاحببت ان لا افارقه حتی اقتل معه" ای پسر زن زشت آیا در حق حسین (ع) این گونه سخن می گویی؟ به خدا سوگند اگر در کنار او حضور داشتم دوست داشتم هرگز از وی جدا نشوم تا این که در نزد او شهید شوم.
الارشاد جلد2 صفحه124
6⃣-شبهه ی تکراری وجود یا عدم وجود حضرت رقیه رو هم مختصر جواب میدیم چون قبلا بارها جواب داده شده.
من فقط برای ساکت کردن این عزیز چند مورد میارم:
اول:سید بن طاووس در لهوف صفحه ی 123 اسم ایشون رو ذکر کرده.
...يا اختاه يا ام كلثوم! و انت يا زينب و انت يا رقية و أنت يا فاطمه و أنت يا رباب! ...
دوم:معالی السبطین حائری صفحات 161 و 170 جلد2:
کانت للحسین(ع) بنت صغیره ....تسمی رقیه و کان لها ثلاث سنین
سوم:ابن ابی مخنف در مقتل الحسین(ع)صفحه84:
ثم نادی یا ام کلثوم و یا زینب و یا سکینه و یا رقیه و یا عاتکه و یا صفیه...
چهارم:شوشتری در احقاق الحق جلد11 صفحه633:
ثم نادی یا ام کلثوم یا سکینه یا رقیه یا عاتکه یا زینب یا اهل بیتی علیکن منی السلام...
علما و مراجع ما هم بارها تصریح کردن که چنین شخصی وجود داشته از قبیل ایت الله روحانی و شیرازی و مکارم و نوری و مظاهری و کاشانی و غیره :)
یک قول مهم هم از لباب الانساب بیهقی جلد1 صفحه355:
ولَم يَبقَ مِن أولادِهِ إلّا زَينُ العابِدينَ عليه السلام ، وفاطِمَةُ وسُكَينَةُ ورُقَيَّةُ
برای دیدن اقوال بسیار معتبر و کاملتر به این لینک مراجعه کنید:
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=notepad&id=247
نظر شهید مطهری هم نظر نهایی ایشون نبوده و ایشون در چاپ مجدد حماسه حسینی مجموعه اثار از نظرشون برگشتن و صحبتی از نبودن حضرت رقیه نیست اونجا.
در نفس المهموم شیخ عباس قمی هم اشاره شده به وجود این دختر.در این کتاب صفحه456 اشاره شده به وجود دختر4 ساله برای امام حسین :) اقوال شاذ بعضی ها هم در نفی وجود ایشون در مقابل اسناد صد در صد معتبر جایگاهی نداره.