مطلب ارسالی کاربران
Soccernomics:کتابی در باب اقتصاد،افراد،جامعه و البته،فوتبال (7)
Soccernomics اثر سایمون کوپر و استفان زیمانسکی کتابی است در مورد فوتبال،اقتصاد،افراد و جامعه.در رشته هایی مثل مدیریت ورزشی در برخی از دانشگاه های خارج از کشور به آن بسیار اشاره می شود.این کتاب در صدر پرفروش ترین کتاب های New York Times نیز قرار داشت.ترجمه این کتاب را(گهگاه!) از اینجا بخوانید.
باید گفته شود که برای هر تک فصلی،این ارتباط میان حقوق ها و رتبه در لیگ ضعیف تر است.این بدین خاطر است که در چنین بازه ی کوتاهی،شانس نقش بزرگی را در عملکرد ایفا می کند.مصدومیت ها،اشتباهات داوران،فرم ضعیف و حضور هر فاکتور دیگری نوسانات بزرگی را در عملکرد سالانه ایجاد می کند.برای هر تک فصلی میزان دستمزد پرداختی باشگاه ها تنها حدود 70 درصد تغییرات رتبه شان در لیگ را توضیح می دهد.
اما شانس واقعی(مثلا تصادف آماری) عموما در طول سال ها تعدیل می شود.پس اگر عملکرد یک باشگاه را در طول دوره ای بزرگتر دنبال کنید_مثلا پانزده یا بیست سال_ آن موقع حقوق ها حدود 90 درصد تغییرات رتبه ی لیگ را توضیح می دهند.
خلاصه اینکه هر چقدر بیشتر به بازیکنانتان دستمزد بدهید،در انتهای لیگ جایگاه بالاتری خواهید داشت ولی هزینه ای که بابت نقل و انتقلات می کنید به نظر نمیرسد تفاوت چندانی را رقم بزند.
در حالی که بازار برای دستمزد بازیکنان کارآمد است_هر چه بازیکن بهتر باشد،درآمد بیشتری کسب می کند_ بازار نقل و انتقالات ناکارآمد است.اکثر مواقع،باشگاه ها بازیکنان اشتباه را می خرند.حتی الان که تشکیلاتی از دیده بان های بین المللی دارند،همچنان پولشان را روی خرید های ناموفقی مثل بلیست خرج می کنند.(قانونی بودن بازار نقل و انتقالات نیز مشکوک است_آیا باشگاه ها حق دارند کارمندان را "بخرند" و "بفروشند"؟ ولی این مسئله ی دیگریست)
به عنوان یک مطالعه ی موردی از سیاست نقل و انتقالات بیایید لیورپول 1998 تا 2010 را در نظر بگیریم.مربیان باشگاه ها طی این دوره،جرارد هولیر و رافائل بنیتز، همواره بریز و بپاش زیاد در هزینه های نقل و اتقلات داشتند با این حال لیورپول تقریبا هرگز مدعی قهرمانی لیگ نشد.
جیمی کرگر که در طول این سال ها برای لیورپول بازی کرده گزارش کمیک دلسوزانه ای از برخی از خریدهای اشتباه باشگاه در زندگی نامه ی بسیار خوبش،"carra" ارائه می دهد:
*سین دُنده یک فوتبالیست در حد و اندازه های لیورپول نبود.
*خریدی که به آن نمره ندادم ساندر وستروالد بود....فکر میکردم او دروازه بانی معمولی است که به نظر می رسد فکر میکند گوردون بنکس است.
*جوسمی چطور؟او تلاش می کرد هم تیمی ای را در شش یارد آن طرف تر پیدا کند.جیمی ترائوره هم همین ضعف را داشت
*اگر بخواهم رک باشم،(کریستن) زیگه نمیتوانست دفاع کند
*اسامی ال حاجی دیوف و سالی دیاو امروزه پاهای سرسخت ترین لیورپولی ها را از ترس می لرزاند.....اولین نگرانی ای که در مورد دیوف داشتم سرعتش بود.اصلا نداشت.دوران مدرسه و یارکشی برای بازی فوتبال را یادتان می آید؟ما این کار را در لیورپول برای بازی پنج به پنج می کردیم.دیوف تا هفته ها آخرین کسی بود که انتخاب می شد.
سر جرارد(هولیر) فریاد کشیدم "10 میلیون برای او پرداختید و هیچ کس او را در تیمش نمی خواهد"
*اگر دیوف موجب نا امیدی بود، دیاو یک فاجعه بود....ولی حتی او هم بدترین ورودی این تابستان زشت(در سال 2002) نبود.هولیر همچنین برنو چیرو را نیز خرید.
*در مورد جبرئیل سیسه که برای لیورپول 26 میلیون دلار خرج برداشت:"او قرار بود مهاجم هدفی قوی و فیزیکی باشد که گل بزند.او هیچکدام از این ها نبود."
*بزرگترین مایه ی افسوس اما فرناندو مورینتس بود...
کرگر می نویسد که وقتی بنیتز در سال 2004 جایگزین هولیر شد مرد اسپانیایی با دسته ای از بازیکنان ضعیف روبرو شد که بهشان بیش از حد دستمزد داده می شوددر حالی که انتظارات مثل همیشه بالا بود.ولی مرد جدیدالورود خیلی بهتر از مربی سابق کار نکرد.کتاب کرگر با بنیتز نسبت به هولیر ملایم تر است،احتمالا به این خاطر که مرد اسپانیایی هنوز وقتی او این را می نوشت رئیس بود،اما ضایعات سال های بنیتز قابل توجه است.از همه شدید تر،احتمالا، این که در سال 2009 بنیتز 20 میلیون یورو(آن موقع تقریبا 40 میلیون دلار) برای رابی کیم مهاجم 28 ساله به تاتنهام هاتسپر داد.این واقعیت بارها گفته شده که کین هوادار مادام العمر لیورپول بود به نظر نرسید که کمک چندانی بکند.شش ماه پس از خرید این بازیکن،بنیتز تصمیم گرفت که کین بالاخره آنی که باید نبود و او را با ضرر 8 میلیون یورویی(12 میلیون دلاری)به تاتنهام برگرداند.(که خود آن ها هم به زودی از خریدش پشیمان شدند)ویرجین ترینز تبلیغاتی را در روزنامه ها منتشر کرد که میگفت"برگشتی از لیورپول به لندن سریع تر از رابی کین."