مقاله زیر شاید مقداری طولانی باشد اما ارزشمند است
در بازار متلاطم فعلی ارز شاید بازار بعد از یک هفته ناگهان از 12 هزار تومان به 8 هزار تومان برسد و شاید مانند امروز ناگهان به کانال 10هزار تومان برگردد،این نوسانات در ذهن هر فردی این سوال را ایجاد میکند که مگر مکانیزم مشخصی برای تعیین نرخ وجود ندارد که در 10روز این گونه نوسانات رخ میدهد؟
واقعیت اینجاست نرخ ارز 2 جنبه دارد یکی وابسته به سیاست های داخلی است دیگری وابسته به سیاست های خارجی
همه ی ما میدانیم افزایش قیمت ارز به معنای کاهش ارزش پول داخلی است،اما این فرایند چگونه اتفاق می افتد؟با افزایش تولید پول بدون پشتوانه
به طور کلی رشد پول داخلی با معیار "رشد نقدینگی" سنجیده میشود که به معنای میزان رشد پول در کشور است،اما نقدینگی به تنهایی باعث تورم نمیشود زیرا نقدینگی ای که رشد اقتصادی به همراه آن باشد یعنی اصطلاحا "پول کاری انجام داده است"پس میزان "رشد نقدینگی" منهای "رشد اقتصادی" ملاک میزان تورم داخلی است
همیشه باید تحلیل درستی از رخداد های اطرافمان داشته باشیم تا مورد سوء استفاده سودجویان قرار نگیریم
تجارت نیوز مقاله خوبی در این مورد منتشر کرده که بخش ابتدایی آن به شرح زیر است:
پویا ناظران، اقتصاددان در تحلیل وضعیت فعلی نرخ دلار و واقعیات اقتصاد ایران توضیح میدهد: در خرداد ماه سال ۱۳۹۲، بعد از تکمیل جهش ارزی که تابستان سال ۹۱ شروع شد، نرخ دلار حدود ۳۵۰۰ تومان شد. آن زمان در خرداد ماه سال ۹۲ نقدینگی ۴۷۰ هزار میلیارد تومان بود. در اسفند ماه سال ۹۶ نقدینگی ۱۵۳۰ هزار میلیارد تومان گزارش شده و بانک مرکزی نقدینگی تیر ماه سال ۹۷ رو اعلام نکرده، اما با توجه به اینکه در طول سال ۹۶، میانه رشد نقدینگی حدودا روزی یک هزار میلیارد تومان بوده، میتوان تخمین زد که امروز نقدینگی حدود ۱۶۶۰ هزار میلیارد تومان باشد.
به گزارش تجارتنیوز، پویا ناظران در ادامه این تحلیل خود که در کانال شخصیاش در تلگرام منتشر شده، نتیجهگیری میکند: از خرداد ماه سال ۹۲ تا مرداد ماه سال ۹۷، نقدینگی با ۲۵۰ درصد رشد، ۳٫۵برابر شده است. پس اگر نرخ دلار در خرداد ماه سال ۹۲ درست بوده، امروز نرخ دلار باید حدود ۱۲۲۵۰ تومن باشد. اما این تحلیل یک اشکال دارد چرا که نقدینگی دلار هم ۳۳ درصد رشد داشته است.
وی ادامه میدهد: پس نسبت به رشد نقدینگی دلار، نقدینگی ریال ۱۶۰ درصد رشد اضافی داشته و لذا نرخ دلار به ریال باید ۲٫۶ برابر باشد. پس دلار باید ۹۱۰۰ تومان باشد. اما این تحلیل هم یک اشکال دارد. در این دوره پنج ساله، بخش واقعی اقتصاد آمریکا ۱۱ درصد رشد داشته، در حالی که بخش واقعی اقتصاد ایران ۱۸ درصد رشد داشته. پس نرخ دلار باید حدودا هفت درصد کمتر از ۹۱۰۰ تومان باشد، یعنی باید حدود ۸۵۰۰ تومان باشد.
اما از نگاه او، حتی این تحلیل هم هنوز اشکال دارد. وی در ادامه مینویسد:
یک منبع اصلی عرضه دلار، دلار نفتی است. سال ۹۲، قیمت نفت بشکهای ۱۱۰ دلار بود و تا یک سال بعد در این سطح حفظ شد. کاهش قیمت نفت از آخر تابستان سال ۹۳ شروع شد. امروز قیمت یک بشکه نفت حدودا ۷۵ دلار است. پس به خاطر کاهش درآمد نفتی ناشی از کاهش ۳۰ درصدی قیمت نفت، نرخ دلار باید قدری بیشتر از ۸۵۰۰ تومان باشد.
منتها این رو هم لحاظ کنیم که در یک سال گذشته، حجم صادرات نفتی ما دو برابر صادرات سال ۹۲ بوده. پس به نظر میآید قیمت دلار باید قدری کمتر باشد. اما از طرف دیگر، بازار ارز به گذشته نگاه نمیکند بلکه به آینده نگاه میکند و با خروج آمریکا از برجام، بازار ارز انتظار دارد در آینده حجم صادرات نفتی شبیه حجم صادرات نفتی سال ۹۲ باشد. پس افزایش حجم صادرات اخیر، در قیمت ارز اثری ندارد، چون صادرات آینده مهم است.
سه نکته را به یاد داشته باشیم:
۱- چند تا از عوامل اصلی و بنیادی تعیین قیمت دلار اینها هستند: رشد نقدینگی ریال، رشد نقدینگی دلار، رشد اقتصادی و همین طور انتظار از درآمد صادرات نفتی در آینده.
۲- اگر دولت در شش ماه گذشته بازار ارز را درست مدیریت کرده بود، تخمین میزنم که امروز دلار قدری بیش از ۸۵۰۰ تومان میبود.
۳- قیمت تعادلی دلار را کسی نمیداند جز بازار آزاد و قیمت بهینه دلار را کسی نمیداند جز بازار آزادی که رقابت سالمی در آن حاکم باشد. ما فقط میتوانیم تخمینهایی به دست بیاوریم. اما تعادل واقعی همان است که بازار اعلام میکند.
از آنجا که در حال حاضر بازار دلار بازار سالمی نیست، منطقا قیمت دلار هم قیمت درستی نیست. از آنجا که در بازار سیاه قیمتها معمولا بالاتر از قیمت تعادلی هستند، احتمالا آزاد کردن بازار دلار، قیمتش را از سطح ۱۰۷۰۰ تومانی فعلی کاهش میدهد. اما بعد از این تحلیل، باز تاکید میکنم که قیمت درست همان است که در بازاری با رقابت سالم کشف میشود. من نمیگویم آن قیمت چند باید باشد؛ فقط تخمینی از آن دارم.
https://tejaratnews.com/%d9%82%db%8c%d9%85%d8%aa-%d9%88%d8%a7%d9%82%d8%b...